تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نگاه مؤمن عبرت آميز و نگاه منافق سرگرمى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834595806




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ابوالفضل پورعرب: زجر یک سرطان بدخیم را کشیدم


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک:

با «سلطان قلبها» عاشق سینما شدم... برای فیلم «عروس» ۳۰ هزار تومان قرارداد بستیم... مرگ ما را هم در اخبار سراسری تلویزیون اعلام کردند... به همین راحتی باید به اینجا برسد که یکی بگوید معتاد است و دیگری بگوید ایدز گرفته!؟ بخشی از حافظه‌ی بلندمدتم پاک شده بود... جوانی‌ام را نفهمیدم چطور گذشت اما میانسالی‌ام را دوست دارم بفهمم...

به گزارش ایسنا، ابوالفضل پورعرب که به‌تازگی در برنامه‌ی «سی‌وپنج» با فریدون جیرانی مصاحبه کرده است، در این گفت‌وگو خود را متولد اول تیر ۱۳۴۰ در محله‌ی شاه‌عبدالعظیم تهران و فرزند سوم یک خانواده‌ی فرهنگی معرفی کرد و درباره‌ی ورودش به عرصه‌ی هنر گفت: اولین فیلمی که دیدم «سنگام» بود اما با «سلطان قلبها» عاشق سینما شدم. پدرم اجازه نمی‌داد عکس فردین را روی دیوار بچسبانم چون موافق سینما و تئاتر نبود و خیلی مخالفت می‌کرد. بعدها گفت برو دنبال موسیقی و من رفتم دانشسرای هنر و در سال‌های بعد تخصص سینما و تئاتر را انتخاب کردم.

او ادامه داد: در دبیرستان تئاتر کار می‌کردم و به واسطه‌ی همین با محمود استادمحمد آشنا بودم و از طریق او به گروه کارگردانی یک نمایش معرفی شدم و سال ۵۹ اولین کار حرفه‌ای‌ام را به نام «مأموریت حساس» در سالن چهارسوی تئاترشهر بازی کردم. سال ۶۰ کارمند تلویزیون شدم و تا سال ۶۴ در صداوسیما دستیار کارگردان بودم. اصلاً به سینما فکر نمی‌کردم چون شنیده بودم محال است و پتانسیل خاص خود را می‌خواهد که حتماً ما نداریم!

پورعرب درباره‌ی ورودش به عرصه‌ی تصویر توضیح داد: بهروز افخمی در سریال «میرزا کوچک‌خان» یک نقش به من داد. یک روز که از مقابل تئاترشهر رد می‌شدم، دژبان جلوی من را گرفت و من یک کارت پایان خدمت قلابی نشانش دادم اما استعلام کردند و من مجبور شدم به سربازی بروم! بعدها در نمایش «حاکم یک‌شبه» در سالن اصلی تئاترشهر بازی می‌کردم که بهروز افخمی دوباره من را پیدا کرد و بعد از صحبت‌های زیاد نقش را در آوردم و برای فیلم «عروس» ۳۰ هزار تومان قرارداد بستیم. انتظار این بازتاب فیلم را نداشتم و اصلاً به شهرت فکر نمی‌کردم و اساساً دوست نداشتم مشهور باشم.

فریدون جیرانی پورعرب را «اولین ستاره‌ی مرد در سینمای پس از انقلاب ایران» خطاب کرد و او پاسخ داد: اگر ما واقعاً این‌قدر مهم بودیم و این‌قدر در جامعه بازتاب داشتیم، لااقل در بیمارستان باید سری به ما می‌زدند؛ سرطان که شوخی نیست. این خیلی مهم است. من نباید الان بازی نکنم. بازی نمی‌کنم مگر این که کار دوستانم باشد. نه این که پیشنهاد نشود و قصه‌ای نخوانم اما آن شیرینی و عطشی که در دلم بود دیگر نیست. به همین راحتی باید به اینجا برسد که یکی بگوید معتاد است و دیگری بگوید ایدز گرفته!؟ هیچ‌کس هم حمایت نکند و آقای ضرغامی هم نیاید بیمارستان ما را ببیند؟! ما که از پایین باهم آمدیم بالا در تلویزیون. مانده‌ام که ما چه گناهی کرده‌ایم! در تیزرها که نگاه می‌کنیم یک قطعه عکس از من نیست. این اولین برنامه‌ی غیرزنده‌ است که اعتماد کردم در آن حضور پیدا کنم. شبکه‌هایی که آن طرف هستند روان‌تر از ما کار می‌کنند و بچه‌ها بلند می‌شوند و می‌روند. آيا در ایران آبرو می‌ماند برای ما اگر همه بروند؟

پورعرب درباره‌ی دوران بیماری خود و وضع فعلی سلامتی‌اش هم گفت: سرطان من سرطان اثنی عشر بود که با شکستگی جناق سینه‌ام شروع شده بود اما خوش‌خیم بود و الان حل شده است اما من از نظر روحی زجر سرطان بدخیم را کشیدم. وقتی پشت پنجره‌ی اتاقت مثل یک میمون در قفس می‌ایستند و می‌خندند تو نمی‌توانی چیزی بگویی، ناچار می‌شوی یک روزنامه هم به شیشه بچسبانی و ارتباطت با دنیای آن طرف هم قطع می‌شود. برادرم یک دسته گل و یک جعبه شیرینی آورده بود که اگر کسی به عیادتم آمد از آنها پذیرایی شود اما هیچ‌کس نیامد. واقعاً ما این‌قدر بد بودیم؟ اینقدر برای جامعه مضر بودیم؟! خیلی عجیب است!

او همچنین گفت: من خیلی نگران بودم که نگویند پول جمع کنید! آن زمان «وضعیت سفید» را کار می‌کردم که -نه آنها آمدند و نه هیچ‌کس دیگر- وقتی به بیمارستان پول سپردم فقط نگران این بودم که این حرف زده نشود که پول جمع کنید! مثل آقای فتحی خدابیامرز که به خاطر یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان در بیمارستان مانده بود! خیلی بد است به جایی برسی که بگویی این‌همه کارکردیم اما دریغ... مردم پشت در بیمارستان بودند اما همکاران من هیچ‌کدام نیامدند. مرگ ما را هم در اخبار سراسری تلویزیون اعلام کردند و بعد می‌خواهند با یک عذرخواهی ساده سر و ته قضیه را هم بیاورند.

۲۵ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن