واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روز سینما و دوران ضعف مدیریت سینما
از سال 78 بود كه بيستويكمين روز از شهريورماه هر سال را «روز ملي سينما» نامگذاري كردند...
نویسنده : محمد محمدي
از سال 78 بود كه بيستويكمين روز از شهريورماه هر سال را «روز ملي سينما» نامگذاري كردند اما جالب است بدانيد دليل انتخاب اين روز تنها خالي بودن تقويم رسمي بوده و اين ثبت نهتنها فرايند قانوني را طي نكرد كه حتي عنوان «ملي» را هم برخي دوستان بدون كسب مجوزهاي لازم در تمامي اين سالها به كار بردند؛ عنواني كه دبير سابق شوراي فرهنگ عمومي نيز بدان اذعان كرده و تعريف درست عبارت «ملي» را معطوف به موضوعي عمومي در جامعه برشمرده در حالي كه اين روز تنها براي برگزاري جشن و اصطلاحاً دورهمي قشر خاصي ثبت و ضبط شده و طبيعتاً استفاده از عبارت «ملي» رفتاري نادرست و اصرار بر آن از طرف مديران دولتي و رسمي عملي غيرقانوني به شمار ميرود اما علي ايحال هر چه بود و هر چه شد دوستان دولت يازدهمي در اين ماههاي پاياني بهجاي ارائه گزارشهاي متقن و مستند در اين مراسمها و جشنها اصرار عجيبي بر انجام برخي رفتارهاي فراقانوني، نمايشي و ملتهبكننده در ظاهري قانونمند و قانونمدار دارند و دقيقاً نكته اصلي اين يادداشت نيز ناظر بر همين موضوع است.
بعد از گذشت 3/5 سال از عمر مديريت دولت يازدهم بر حوزه سينما جالب است كه رئيس اين سازمان براي تشريح اقدامات و عملكرد خود تنها به دو مورد بازگشايي خانه سينما و افزايش تعداد مخاطبان بيشتر اشاره نميكند؛ دو موردي كه در خصوص آن پاسخ بسيار واضح و روشن است، ماجراي خانه سينما و بازگشايي آنكه جناب ايوبي رياست فعلي سازمان چنان ظفرمندانه از آن سخن به ميان ميآورد كه بهرغم عيانشدنش در همان سالها بر همگان روشن بود كه سهم عمده و نقش اصلي آن بر پايه تصميمات و اشتباهات فاحش رئيس قبلي سازمان سينمايي رخ داد و عملاً هر كسي جز ايشان و هر دولتي جز دولت مطبوعشان در رأس امور بودند نيز بازگشايي صورت ميپذيرفت.
اما در موضوع مخاطبان سينما كه با فرض درست بودن گزارشها كه خود جاي سؤالات و مبهمات بسياري را دربر دارد، بايد به اين نكته مهم اشاره داشت كه مخاطبان بر چه اساسي و با چه رويكردي به تماشاي سينماي ايران نشستهاند؟ آيا جز اين است كه قبل از اكران يك فيلم با مشوش كردن و فضاسازيهايي چون سخن از توقيفها و مميزيهاي پيدرپي يا اعمال فشار برخي نهادها و متهم كردن آنان به هزارويك تهمت و امثالهمِ ترفندها، جامعه را حساس به پيگيري موضوع ميكنند و از قِبل اين حساسيتبرانگيزي سعي در جذب مخاطب براي بالا بردن آمار و ارقام خود كردهاند؟ اما بهراستي آيا در اكران فيلم موفقي همچون «اخراجيها 2» بهعنوان پرمخاطبترين فيلم سينماي ايران نيز مديران وقت و متوليان امر براي جذب مخاطب دست به دامان چنين ترفندهاي سخيف و كودكانه شده بودند؟ در آن سالها مخاطبان بدون هرگونه فضاسازي تنها براي ديدن يك اثر خوب و ارزشمند و با خيالي آسوده به سينما ميرفتند اما سياستهاي اتخاذي از سوي مديران حال حاضر براي پس گرفتن عنوان پرمخاطبترين و انتسابش به دولت متبوع خود با برهم زدن فضا و حساس كردن بعضي امور ساده و پيشپاافتاده و بعضاً قانوني سعي در جذب مخاطب به هر قيمتي كردهاند، ديگر از محتوا و بطن آثار ساختهشده سخن به ميان نميآوريم كه اغلبشان همچون فيلمهاي اكران نوروزي سال 95 در به سخره گرفتن مقدسات و مليت سرزمينمان گوي سبقت را از هم ميربودند و بر اين پيشي گرفتنها افتخار نيز ميكردند؛ آثار سخيفي كه اين روزها تحت همان عناوين فريبنده پا به عرصه شبكه نمايش خانگي نيز گذاشتهاند.
اما اجازه دهيد به تعجبآورترين اتفاق مديريتي سازمان سينمايي دولت يازدهم كه همانا داوري شخص رئيس سازمان سينمايي بهعنوان دولتيترين مقام سينمايي كشور در هجدهمين جشن خانه سينما كه عنوان غيردولتيترين نهاد سينمايي كشور را يدك ميكشد نيز اشاره داشته باشيم! رفتاري كه دقيقاً مصداق طنزِ تلخِ روزگارِ دولت يازدهم و چكيده و خلاصهاي از سياستهاي آنان در 3/5 سال گذشته بر سينماي ايران است و آن حاكم شدن فرهنگ دولتي است كه ماحصلي جز ديكتاتوري فرهنگي نخواهد داشت و اين روزها در حوزه سينما بهوضوح شاهدش هستيم. جرياني كه مديران دولتي در آغاز راهشان بسيار از اين دست شعائر سر دادهاند و حال در پايان راه نهتنها محقق نشدند كه صدالبته متضاد آن شعارها به نحو احسن و در انواع مختلف و جديدش به منصه ظهور و بروز رسيده است؛ دولتي كه ركورددار بيشترين توقيفها در سينماي ايران است؛ دولتي كه ركورددار بيشترین وعد و وعيدهاي واهي به هنرمندان و فيلمسازان است؛ دولتي كه ركورددار بيشترين دوگانگي برخورد در حوزه فرهنگ و هنر است و در نهايت دولتي كه پايهگذار ديكتاتوري نوين در حوزه سينماست، قطع بهيقين در ماههاي پاياني نيز بهجاي ارائه گزارش عملكرد، خود را در پشت امثال جشنهاي سينمايي چون روز سينما و غيره پنهان كرده اما دور نخواهد بود كه اين مسئولان و متصديان نيز در كنار تمامي مديران و متوليان سينماي انقلاب اسلامي بايد در پيشگاه ملت پاسخگوي عملكردهاي نادرست و فرصتسوزيهايشان در تمامي حوزههاي فرهنگي و هنري باشند. اما آنچه بيان شد تنها مواردي بود كه رئيس سازمان سينمايي كشور در دولتي كه نهتنها سينما بلكه فرهنگ و هنر هرگز دغدغهشان نبوده است بهعنوان عملكرد و گزارش كاركرد در گفتوگو با رسانهها بيان كردهاند و بدون شك تنها راه ساختن چنين ويرانهاي جز با روحيه جهادي و انقلابي ميسر نخواهد بود و اميدواريم در سال آينده چنين روحيهاي را در بطن حوزه فرهنگ و هنر دولتِ مستقر شاهد باشيم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۰۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]