تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817192821
هوشنگمرادیکرمانی: بچه بودم بیشتر شمر میشدم
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
هوشنگمرادیکرمانی: بچه بودم بیشتر شمر میشدم من تا بنویسم داغِ داغ میدهم برای چاپ، ولی بین نوشتن هایم چند سال فاصله هست، هیچ کتابم شبیه آن یکی نیست، زیاد مینویسم، پاره میکنم، دور میریزم؛ هرچی بنویسم راحت میدهم منتشر شود، من نویسنده ام و همیشه جوری مینویسم.
به گزارش فرهنگ نیوز؛ 72 سال از 16 شهریور 1323 میگذرد، روزی که نویسنده «قصههای مجید» و «خمره» و «مربای شیرین» و «مهمان مامان» و ... در روستای سیرچ کرمان متولد شد، «هوشو»ی دیروز که امروز نامی بزرگ دارد: «هوشنگ مرادی کرمانی» همان خالق شخصیتها و قصههایی که چند نسل با آن بزرگ شده اند .چه کسی قصههای مجید را نخوانده و ندیده است، چه کسی با تنهاییهای هوشو متاثر نشده است. نمکوی داستان قالیباف خانه، لیلای قصه چکمه، اسماعیل شجاع و مهینوی داستان گوشواره شخصیتهایی هستند که هنوز هم برای کودکان دیروز و امروز جذاب و پُر از خاطرهاند.
با هوشنگ مرادی کرمانی، داستان نویس و برنده چندین جایزه مهم داخلی و بینالمللی یک گفتوگوی خودمانی در سالروز تولدش انجام دادیم.برای شما سالروز به دنیا آمدن بیشتر شبیه چیست؟خیلی تعابیر را میتوان برایش گفت، ولی بنظرم بالا رفتن سن و گذشت هر سال بیشتر شبیه بالا رفتن از پله است پلهها را یکی پس از دیگری طی میکنی و البته باید بدانی که پایین آمدنی هم هست و هر از گاهی باید برگشت و آنچه پشت سر گذاشتهای را نگاهی بیاندازی.زادگاه شما سیرچ است؟بله در اطراف کرمان.آخرین بار کی رفتید زادگاهتان؟حدود یک ماه پیش.پس زیاد میروید؟نه، این سری بعد از دو سال فاصله رفتم سیرچ.اگر بخواهید مردم را به سیرچ دعوت کنید چه جاذبههایی را میگویید؟یک جایی مثل اوشان فشم تهران است.یعنی فضای ییلاقی دارد؟پشت کوه در یک درهای واقع شده است تا کرمان نزدیک به هفتاد کیلومتر راه است، البته سیرچ خیلی معروف است نه فقط در کرمان و حتی در ایران معروف است.لابد به خاطر شما؟(می خندد) نه! جای گردشگری است، دیدن کلوت ها، میدانید کلوت مثل مجسمههای مفهومی است که باد آنها را با شن درست کرده، خیلیها برای دین این کلوتها که میآیند به سیرچ میرسند. آب گرم هم دارد و به طور کلی میگویند یکی از ده روستای برتر گردشگری ایران است.کتاب «شما که غریبه نیستید» زندگی نامه شماست، در این کتاب اشاره کرده اید که در دوران کودکی تان در همین روستای سیرچ تعزیه بازی میکردید.بله بیشتر شمر میشدم.حالا چرا شمر؟می خواستم بیشتر دیده بشوم، آن موقع به این فکر نمیکردم که آن نقش چیست، فقط میدیدم که مردم شمر ار بیشتر میبینند در واقع یک نقش منفی خیلی جذاب بود.سال گذشته شما که شما یک عمل جراحی سنگین داشتید، کودکان سیرچ نامه خیلی عاطفی و زیبایی برایتان نوشتند، با بچههای این منطقه ارتباط تان چگونه است؟آنجا یک مدرسه را به نام من ثبت کردهاند، دبستان دولتی هوشنگ مرادی کرمانی، طبیعتا آنجا و در آن مدرسه بچهها بیشتر درباره من صحبت میکنند من هم هر از گاهی بروم سعی میکنم یری به آنجا بزنم، ولی به واسطه چاپ آثارم در کتابهای درسی بیشتر بچهها در ایران من را میشناسند.وقتی کتابهای شما را میخوانیم، قهرمان هایش «هوشو»، «نمکو» و حتی «مجید» همه برگرفته از یک فضای کاملا ایرانی و بومی و روستایی هستند، و همین فضا هم توانسته برای شما موفقیتهای جهانی رقم بزند و آثارتان به چندین زبان ترجمه شود، اما امروز خیلی از نویسندگان جوان ترجیح میدهند به بهانه جهانی نویسی سراغ مولفههای و شیوههای غربی نگارش بروند، شما این رویکرد را چگونه تحلیل میکنید؟در درجه اول من یک مقدار خودباختگی در آنها میبینم، نکته بعدی این است که اگر میخواهیم حرفی بزنیم که از مرزها بگذرد، باید چیزی بنویسید که در آن طرف نباشد، آنها شیفته نوعی از زندگی هستند که خودشان نداشته باشند، نکته دیگر که خیلیها به آن اعتقاد دارند این است که برای جهانی شدن اول باید بومی شد، نیما یوشیج میگوید من روی سنگ رودخانه روستایم مینشینم و برای جهان شعر مینویسم، از طرفی نمیتوان این را هم نادیده گرفت که شخصیت آدمها با هم فرق میکند، یک نقل قول معروفی هست که میگوید فلانی را میتوان از روستا در آورد ولی روستا را نمیتوان از او درآورد، من از دسته دوم هستم با وجود آن که از سیزده، چهارده سالگی، از روستا درآمدم ولی روستا را نمیتوان از من درآورد این حسهای روستایی همیشه همراهم هست.یک بار در همین رابطه در جمع معماران گفتم خانههای کودکی مثل لاک "لاک پشت" میماند با آدم به وجود میآید و در تمام عمر با آدم هست.این که مردم لطف دارند و میگویند با داستانهای من بزرگ شدند به این دلیل است که کوه و روستا در من وجود دارد، من یک کودکی قوی در وجودم است، در واقع کفشهای کودکی به پای من تنگ نیست و اگر آثارم تاثیری داشته به دلیل همین خلوص و صمیمیت کودکی ست که با خودم و در کارم داشته ام.شما دوران کودکی دشواری را پشت سر گذاشته اید، بدون پدر و مادر بزرگ شدید، خودتان چند فرزند دارید؟من سه فرزند دارم.ایران هستند؟بله، فرزندان من خیلی خانگی هستند، یکی در کتابخانه فرهنگستان زبان و ادب فارسی مشغول است، دیگری در حوزه سینمای مستند و تجربی فعالیت میکند و یک دختر هم دارم که دانشجوی فوق لیسانس پژوهش هنر است و در یک مدرسه هنر تدریس میکند.هیچ وقت نخواستند از ایران بروند؟راستش خودم که علاقهای ندارم، موقعیت اش هم پیش نیامده است که بخواهند خارج از کشور بروند. خاله و عمه و دایی هم نداشتیم! و مهمتر از همه این که خودشان تمایلی ندارند.امرزو تولد شماست، دوست دارم بپرسم بهترین کادویی که در روز تولد گرفته اید چه بوده است؟کادو خیلی گرفته ام، همه هم خوب بودند ولی آن حس خوبی که به من هدیه میشود به واسطه کارم است مثلا یک نشریه امروز لوحی به من دادند که از طرف خوانندگانشان است این که منتظر خواندن قصههای من هستند اینها به من میگوید عمرم را تلف نکرده ام.72 سال را پشت سر گذاشته اید، کار نکردهای مانده که بخواهید مثلا در این سن انجام دهید، به عبارتی حسرت و آرزوی انجام کاری را دارید؟نوشتن اصولا چیزی ست مثل آرزو، انسان تا وقتی آرزو دارد، دوست ندارد که بمیرد، این آروز و امید هست که انسان را نگه میدارد، صبح که از خواب پا میشویم آروز هم همراه ما در ذهن و فکر ما بیدار میشود، برنامه میریزیم که چکار کنیم، چه بخریم و ... برای کسی که توان هنری هم داشته باشد همین طور است، آرزوهای زیادی دارد برای نوشتن و این آرزو همیشه در من هست.من یک چیز را یاد گرفتم، این که برای به دست آوردن چیزی زیاد ننویسم، لذت نوشتن به این است که وقتی مینویسی از خود بی خود شوی آنچنان که شبیه زنی باشی که بچهای را میخواهد به دنیا بیاورد من همیشه از نوشتن لذت بردم و این نوشتن جای همه نبودنها را در من گرفته است و خدا را شکر که مردم هم پسندیدهاند، کارهایم به چند زبان ترجمه شده و ...آقای کرمانی به عنوان آخرین پرسش، کتاب جدیدی هم آماده دارید؟من تا بنویسم داغِ داغ میدهم برای چاپ، ولی بین نوشتن هایم چند سال فاصله هست، هیچ کتابم شبیه آن یکی نیست، زیاد مینویسم، پاره میکنم، دور میریزم، فکر میکنم به موضوع تازه، هیچ وقت نخواستم اگر یک کارم موفق بوده عین آن را دوباره تکرار کنم یا از روی دست کسی نگاه کنم، یک جور انضباط کاری در درونم دارم، از طرفی اصلا طاقت ندارم چیزی که نوشته ام و من را راضی کرده است نگه دارم در کمد و کشو و ... من که نمیخواهم کار سیاسی کنم، حکومت را عوض کنم، هرچی بنویسم راحت میدهم منتشر شود، من نویسنده ام و همیشه جوری مینویسم که نه به گروهی نان قرض بدهم نه با یک گروه دیگر بد بشوم، اصلا هیج وقت این گونه نبوده ام.
منبع: جام جم
95/6/16 - 08:56 - 2016-9-6 08:56:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 152]
صفحات پیشنهادی
بچه بودم شمر می شدم / روستایی بودن همیشه همراه من است
72 سال از 16 شهریور 1323 میگذرد روزی که نویسنده قصههای مجید و خمره و مربای شیرین و مهمان مامان و در روستای سیرچ کرمان متولد شد هوشو ی دیروز که امروز نامی بزرگ دارد هوشنگ مرادی کرمانی همان خالق شخصیتها و قصههایی که چند نسل با آن بزرگ شده اند چه کسی قصه&zwnjمرضیه برومند: جشن بچهها را خراب نکنید، داود هم عاشق شادی بچهها بود
مرضیه برومند جشن بچهها را خراب نکنید داود هم عاشق شادی بچهها بود مرضیه برومند دبیر جشنواره تئاتر عروسکی و از اقوام زندهیاد داود رشیدی به مدیران تئاتری توصیه کرد جشنواره و مراسم پایانی را طبق روال برگزار کنند و تغییری در برنامهها به وجود نیاورند آفتابنیوز برومند که در مممنوعیت برگزاری کنسرت، شهرت آن را بیشتر کرده است/ واکنش یک هنرمند به لغو کنسرتها
فرهنگ > تئاتر - بهروز غریبپور کارگردان تئاتر تاکید کرد ممنوعیتها برای برگزاری کنسرت موجب شده حتی در روستاها هم مردم با کنسرت آشنا شوند به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین غریبپور که یکشنبه شب هفتم شهریور ماه در بخش تقدیرهای مراسم پایانی جشنواره تئاتر عروسکی سخن میبچهها سحر پدر و مادرها را بیدار میکنند
بچهها سحر پدر و مادرها را بیدار میکنند این روزها بچهها هم برای روزه گرفتن و بیدار ماندن برنامههای مختص خودشان را دارند سر سفره خدا برنامه سحرگاهی شبکه نهال است که این روزها به سفرههای سحری حال و هوای کودکانهای داده است به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس گرمای تابستاندر مورد «برتولت برشت» بیشتر بدانید
وبسایت دوفصل برتولت برشت با نام کامل یوگن برتولت فردریش برشت یکی از برجسته ترین چهرههای تئاتر قرن بیستم جهان است او سال 1898 در آگسبرگ ایالت بایرن در آلمان به دنیا آمد و از سنین کودکی و نوجوانی به ادبیات و شعر علاقه داشت در سال 1917 در رشته پزشکی در دانشگاه لودیگ ماکسیمیلیانخانطومان زورش از مریم بیشتر بود!+تصاویر
خانطومان زورش از مریم بیشتر بود تصاویر قابل توجه کسانی که میگویند ما برای پول میرویم ما تکلیف داریم که برویم من زندگیام را دوست دارم و اصلاً برای شهادت نمیروم به هیچ وجه برای شهادت نمیروم اما این یک تکلیف است به گزارش فرهنگ نیوز و جنگ جدا کرد آنها را از هم خانپشتیبان ما قلک بچههای شش ساله است!
فرازی از وصیتنامه شهید حبیب الله امینی پشتیبان ما قلک بچههای شش ساله است ای صدام خبیث اگر ابر جنایتکاران شرق و غرب پشتیبان تو می باشند پشتیبان ما قلک بچههای شش ساله است و ما به این پشتیبانی افتخار می کنیم به گزارش فرهنگ نیوز شهید «حبیبالله امینی» ششم ارنمایش «وقتی بچه بودم» در جشنواره محیطزیست برزیل
نمایش وقتی بچه بودم در جشنواره محیطزیست برزیل شناسهٔ خبر 3746101 - یکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۳ ۵۹ هنر > سینمای ایران jwplayer display inline-block; پویانمایی وقتی بچه بودم به کارگردانی مریم کشکولینیا از تولیدات امور سینمایی کانون در بخش مسابقه هجدهمین جشنواره بینالمنخبگان موسیقی به صداوسیما بازمیگردند/ بیشتر خط قرمزها فرضی هستند
گفتگوی مهر با محمدباقر معلم-۱ نخبگان موسیقی به صداوسیما بازمیگردند بیشتر خط قرمزها فرضی هستند شناسهٔ خبر 3746389 - سهشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۲ ۲۱ هنر > رادیو و تلویزیون jwplayer display inline-block; مدیر دفتر موسیقی و سرود صداوسیما درباره اقدامات جدید این دفتر بیان کردارجاع 13 پرونده تخلف چاپخانهها به ارشاد/چاپ نشانهای معروف برای کالای تقلبی بیشترین مورد تخلف
برزین ضرغامی در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد ارجاع 13 پرونده تخلف چاپخانهها به ارشاد چاپ نشانهای معروف برای کالای تقلبی بیشترین مورد تخلف برزین ضرغامی از ارسال 203 پرونده تخلفات مرتبط با چاپخانهها به وزارت ارشاد خبر داد برزین ضرغامی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران در-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها