واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عاديسازي روابط محرم و نامحرم در یک سریال تلویزیونی!
سريالسازي آن هم به صورت روتين شبانگاهي هرچند شيوهاي براي گذران فراغت سالم مخاطبان تلويزيوني است تا گرفتار شبكههاي ماهوارهاي نشوند
نویسنده : معصومه طاهري
سريالسازي آن هم به صورت روتين شبانگاهي هرچند شيوهاي براي گذران فراغت سالم مخاطبان تلويزيوني است تا گرفتار شبكههاي ماهوارهاي نشوند اما هدف اصلي آنها فرهنگسازي عمومي است به همين خاطر چند سالي ميشود كه شاهد توليد و پخش مجموعههاي شبانه به صورت طنز يا درام هستيم.
در همين رابطه مجموعه تلويزيوني اپيزوديك «چرخِ فلك» شامگاه شنبه تا سهشنبه از شبكه اول پخش ميشود؛ مجموعهاي كه داستانهايش به صورت زنجيرهوار به هم متصل و مرتبط هستند و هر سري روايتگر زندگي خانوادهاي است. اين سريال به تهيهكنندگي مجيد مولايي از توليدات مركز امور نمايشي سيماست و اپيزودهاي آن را عزيزالله حميدنژاد و بهرام عظيمپور به طور مجزا جلوي دوربين ميبرند.
اپيزود «بيتا» كه اين شبها در حال پخش است به موضوع كودكان كار و آسيبهاي اجتماعي آنها ميپردازد. ماجراي آن هم از اين قرار است كه بيتا تكفرزند رئيس بيمارستان از يك خانواده سرمايهدار و متمول است. يك روز به طور اتفاقي با پسر نوجوان كارتنخوابي آشنا شده و سعي ميكند به او كمك كند اما در همين حين پسرك خودروي گرانقيمت بيتا را به سرقت ميبرد.
بيتا كه در صدد پيدا كردن خودروي خود بر ميآيد با جوان عكاسي آشنا ميشود كه او را در پيدا كردن ماشين كمك ميكند در اين اثنا اشخاصي خودرو را از چنگ پسرك در ميآورند و...
اما جداي از موضوع برنامه، چيزي كه بيشتر جلب توجه ميكند و البته عجيب نيز است رابطه خيلي راحت و صميمي بيتا با عكاس جوان است به طوري كه با يكي دوبار حرف زدن، دختر جلوي ماشين كنار او مينشيند و همديگر را با نام كوچك صدا ميكنند و مانند دو فرد محرم با هم ارتباط دارند. به بيرون شهر و حاشيهها ميروند تا ردي از اتومبيل گرانقيمت دختر جوان پيدا كنند و... حتي جوان عكاس به خانه آنها ميرود.
پدر و مادر دختر نه به خاطر محرم و نامحرمي و روابط غلط دخترشان با پسر جوان، بلكه تنها به دليل بحث دزدي ماشين از او خواستند كه ديگر سراغ دخترشان نيايد كه در حين گفتوگوهايشان بيتا از اتاق خود بيرون آمد و پسر عكاس را به اسم كوچك صدا كرد و او هم راحت گفت الان ميآيم؛ رابطهاي كه بيشتر به محارم ميمانست تا پسر و دختري نامحرم!!
شايد فيلمنامهنويس اين مجموعه متأثر از فيلمها و داستانهاي هاليوودي بوده باشد؛ شايد كارگردان با توجه به فرهنگ غربزده بخشي از تهران مبحث محرم و نامحرم را نميفهمد و برايش قابل درك نيست، اما ناظرين فيلمنامه و پخش چطور؟! آنها نيز برايشان اين خط قرمزهاي شرعي و عرفي معنايي ندارد؟! مگر نه آن است كه فيلمنامه قبل از توليد مورد بررسي و بازبيني قرار ميگيرد! مگر نه آن است كه فيلمها قبل از پخش زير قيچي نظارت ميروند!
البته نميگوييم سختگيري و خط قرمزهاي بيخود براي فيلم سازان درست كنند و بهانههاي بيمورد براي فيلمها بتراشند، ولي اين را به صراحت ميگوييم چارچوبها را فراموش نكنند. اينجا يك رسانه عمومي و فراگير است كه ميليونها مخاطب كوچك و بزرگ از نقاط مختلف كشور دارد. خاصيت رسانه تأثيرگذاري آن است و اصلاً هدف سريالها و فيلمها مثل اين مجموعه فرهنگسازي است. حال سؤال اينجاست رسانه ملي قرار است چه فرهنگي را در جامعه نهادينه كند؟! البته در اين ميان شيطنت برخي هنرمندان نيز غيرقابل كتمان است. به طور حتم اگر جريمههاي نقدي يا كاري براي اين افراد قائل نباشيم تكرار اين شيطنتهاي عمدي يا سهوي بيشتر محتمل خواهد بود؛هرچند كه ما در اين رابطه نقد بنويسيم و موأخذه كنيم تأثيري نخواهد داشت. به قول يكي از كارگردانان تلويزيوني وقتي فيلمنامهنويس ميداند خط قرمزهاي ديني و مذهبي چيست براي چه در فيلمنامه خود محتوايي شامل خط قرمز مينويسد؟!
وقتي ميداند نميتواند اتاق خواب را به نمايش بگذارد چرا اصلاً پيامهاي خود و گفتوگوي زن و شوهر را به اتاق خواب ميبرد و در فيلمنامه خود اين بخش را ميگنجاند؟
اينها شيطنت است وگرنه هنرمند اگر هنرمند باشد با همه محدوديتها و براساس چارچوبهاي قانوني و ديني كار ميكند تا يك هنر پاك را ارائه دهد؛ چراكه ميداند در ميان يك ميليارد و 500 ميليون مسلمان جهان مخاطب دارد چه برسد به آن كه بخواهد محتوايي را براي مردم خودمان توليد كند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]