واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه فرهیختگان: ظاهرا عمر سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور دیگر بهدنیا نیست و نیامده دوباره منحل شد؛ سازمانی که یکبار محمود احمدینژاد آن را منحل کرد و اینبار و در دوران دولت یازدهم به دو سازمان تجزیه شد. 68 سال پیش که پایههای این سازمان بنا نهاده شد، قرار بود این سازمان به دولت کمک کند تا بودجهریزی مدرن در ایران پایهگذاری شود. بعدها آنطور که در خاطرات ابوالحسن ابتهاج و عبدالمجید مجیدی آمده، از برنامهریزی و توسعه سخن به میان آمد.
سازمان برنامه و بودجه در اصل به پیشنهاد قوام برای تهیه برنامه عمرانی اول ایجاد شد. این سازمان عملا کارهایی را که «اداره اصل چهار آمریکا» قصد داشت انجام دهد، بر عهده داشت؛ اما بهتدریج اختلاف بین سازمان برنامه و بودجه با دستگاههای دیگر و گستردگی حوزه اختیارات این سازمان سبب شد این سازمان فرمانبر شاه و البته بنا به روایت علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد دولت هویدا، وابسته به سیاستهای آمریکا شود. 6 برنامه عمرانی حاصل کار سازمان برنامه و بودجه قبل از انقلاب بود.
مهمترین آنها برنامه پنجم عمرانی است که درآمدهای نفتی در آن دوره یکباره بالا رفت و دولت کاملا وابسته به نفت شد. درواقع بیماری هلندی از همان زمان وارد اقتصاد ایران شد. بعد از انقلاب سازمان برنامه و بودجه در کنار سازمان امور اداری و استخدامی تا سال 79 دوشادوش هم حرکت میکردند. سازمان برنامه و بودجه تا قبل از ادغام در سازمان امور اداری و استخدامی، سه برنامه توسعهای را تدوین کرده بود که یکی از آن برنامهها اجرا نشد. تیر سال 79 دولت سیدمحمد خاتمی در جلسه شورای عالی اداری در راستای چابکسازی دولت تصمیم گرفت این دو سازمان را در هم ادغام کند و به این ترتیب نام سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور بر آن نهاده شد. به دنبال این تصمیم، محمدرضا عارف، اولین رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی شد که عمر ریاست او بر این سازمان نوپا کمتر از یکسال به طول انجامید. پس از او محمدستاریفر رئیس این سازمان شد که او کار تدوین برنامه چهارم توسعه را در این سازمان راهبری کرد؛ برنامهای که پایهگذار انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی شد.
انحلال اول
محمود احمدینژاد از همان روزهای آغاز ریاستجمهوری عزم خود را برای انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور جزم کرده بود و گفته بود این سازمان پایه آمریکایی دارد. او گفته بود برنامههایی که توسط این سازمان نوشته شده، گرایش آمریکایی دارد و ایده انحلال این سازمان را از شهیدرجایی گرفته است. حتی او خیلی تندتر کارشناسان این سازمان را متهم به گرفتن رشوه و سکه از دستگاههای اجرایی کرده بود. مجموعه این نقدها به انحلال این سازمان در تیر سال 86 منجر شد. از دل این سازمان دو معاونت متولد شد؛ معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه نیروی انسانی که روسای هر دو سازمان تازه، معاونان رئیسجمهوری شدند. معاونت برنامهریزی از همان سال اول نه نگاهی جدی به برنامهریزی داشت و نه کشور را براساس بودجه منضبط اداره کرد. معاونت توسعه نیروی انسانی هم بر استخدامهای بیرویه دامن زد. قرار بود دولت طبق برنامه چهارم توسعه کوچک شود، اما معاونت توسعه منابع انسانی با مجوزهای بیرویه برای استخدام، حجم کارکنان دولت را بیش از دوبرابر افزایش داد.
انحلال دوم
نقدها به انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور حتی به مجلس هم کشیده شد، اما محمود احمدینژاد بر تصمیم خود تا آخرین روزهای ریاستجمهوریاش اصرار کرد. با پیروزی حسن روحانی، امیدها برای بازگشت سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور دوباره زنده شد؛ زیرا او در شعارهای انتخابانی و در برنامه 100 روزه اول وعده احیای این سازمان را داده بود.
هرچند روحانی یکسال بعد این سازمان را احیا کرد اما در عمل آنچه اتفاق افتاده بود، حفظ ساختار قبلی با حجم بزرگی از نیروی انسانی و مهمتر از آن سردرگمی و بیهویتی سازمان جدید بود. وقتی انتشار فیشهای حقوقی در خرداد امسال جنجالبرانگیز شد، خیلیها این اتفاق را ضعف سازمان مدیریت و برنامهریزی عنوان کردند؛ چراکه مجموعه قوانین و مقررات اداری و استخدامی به دلیل گستردگی عملا رهاشده باقی مانده است. از همین رو پیشنهاد جدایی دو سازمان مجددا به دولت رفت و اینبار حسن روحانی که به دلیل پروژه فیشهای حقوقی بهشدت تحت فشار بود، با انحلال مجدد این سازمان موافقت کرد.
گویا تیر فصل انحلال است. حالا این سازمان برای دومینبار منحل شده و قرار است از این پس دو سازمان برنامه و بودجه و امور اداری استخدامی با ریاست محمد باقر نوبخت و جمشید انصاری بر بخشهای برنامهریزی، بودجهریزی و نیروی انسانی نظارت کنند. پایان این راه به کجا خواهد رسید، شاید قصهای ناتمام باشد.
۱۳ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]