واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: دهنمکی در نخستین اثر داستانی خود (اخراجیهای1) بهدرستی در تعریفی که از هموطن و جامعه ایران ارائه میدهد، آغوش خود را باز میکند و با اعتراض به نگاههای خشک و ظاهر بینانه و سلبی، با ایجاد دوگانهای مانند «حاجی گرینوف» بهعنوان فردی ظاهربین و خشک و«مجید سوزوکی» و اطرافیانش بهعنوان افرادی ناسالم سعی میکند همه را هموطنان این کشور بهحساب بیاورد
مسعود ده نمکیآقای مسعود دهنمکی در نخستین اثر داستانی خود (اخراجیهای1) بهدرستی در تعریفی که از هموطن و جامعه ایران ارائه میدهد، آغوش خود را باز میکند و با اعتراض به نگاههای خشک و ظاهر بینانه و سلبی، با ایجاد دوگانهای مانند «حاجی گرینوف» بهعنوان فردی ظاهربین و خشک و«مجید سوزوکی» و اطرافیانش بهعنوان افرادی ناسالم سعی میکند همه را هموطنان این کشور بهحساب بیاورد و ضمن تأیید نکردن منش مجید سوزوکی و اطرافیانش، در مقابل طرد شدن این افراد اعتراض میکند و ایده خود را بر رشد و ارتقای این افراد میگذارد که شهادت مجید سوزوکی را میتوان مصداق بارز این ایده (جذب و رشد) دانست.این روند در اخراجیهای 2 نیز ادامه دارد و باوجود همان دوگانه، بعد از اختلافات و درگیریهای صورت گرفته بین این 2 گروه(مذهبی و غیرمذهبی) در صحنهای پایانی و بعد از پشیمانی طرف (غیرمذهبی و منفعتطلب) سرود ای ایران توسط همگی اسرای کمپ خوانده میشود و مجدد ایده قبلی یعنی هموطن بودن همه این افراد و (جذب و رشد) اعمال میشود.اما کارگردان محترم وقتی به دور از فضای دفاع مقدس در دوران امروز در آثار سینمایی خود دغدغههایش را پیگیری میکند، نگاهی متفاوت به مردم و جامعه خود دارد. در قسمت اول دوگانه رسوایی، مردم بهصراحت عوامیاند منفعل و ظاهربین، افرادی که بعد از سالها التماس دعا گفتن و نماز خواندن پشت سر روحانی محله خود، با دیدن چند فیلم و صحنهای مشکوک به روحانی قصه پشت میکنند. البته جای پرسش است چرا روحانی فیلم به وظیفه شرعی خود یعنی رفع سوءظن هیچ تلاشی نمیکند.این عوامزدگی و انفعال فکری و دهنبینی مردم جایی به اوج خود میرسد که مؤمنان نمازخوان و دلسوز اخلاق محله، بدون هیچ حکمی از قاضی و بدون هیچ سند شرعی و صرفاً به دلیل تهییج یک بازاری در وسط بازار، برای اجرای حکم رجم به خانه دختر بدنام محله میریزند و مخاطب همدلانه با دختر مضطرب و ترسیده از یورش سنگ به دستان نمازگزار در خانه خود، منتظر فرجی میشود که بعد از افشاگریای که توسط دختر انجام میشود. در پایان همان مردم متوجه حکم بیسند و اشتباهشان میشوند و پشت سر همان روحانی نماز اقامه میکنند. در «رسوایی 1» مردم، مؤمنینیاند دلسوز با همان ویژگیهای ذکر شده (عوام، ظاهربین، سستعنصر و...) و جز این قشر، قشر دیگری دیده نمیشود تا بگوییم تعریف کارگردان از مردم چیست؟در «رسوایی 2» مسعود دهنمکی تغییر نگاه خود را نسبت به نخستین آثارش عمیقتر میکند. در این فیلم دیگر از مؤمنان ولو بیبصیرت خبری نیست و دهنمکی مردم خود را گناهکار خطاب میکند. ابتدای فیلم، روحانی اهل طریقت از سنت الهی میگوید که گناه باعث زلزله میشود و در پایان زلزله میآید. بدین طریق میتوان گفت: گناه باعث زلزله میشود، مردم گناه میکنند، زلزله میآید؛ صغری، کبری و نتیجه.مردم در رسوایی 2 کفزنان منتظر اعدام یک مجرماند که در صورت بخشش اعتراض میکنند، یا پشت در خانه حاج آقای اهل طریقت فیلم، برای گفتن التماس دعا صف ایستادهاند یا در دادگاه خانواده معترفاند که به خاطر شبکههای اجتماعی حاضر به طلاقاند یا در خیابان چادر زدهاند برای فرار از زلزله و بعد از نیامدن زلزله میرقصند یا به گفته نقش اول فیلم، گناهکارند. هیچ نمای دیگری از مردم دیده نمیشود تا شاید گفته شود اکثریتی به خاطر اقلیتی فیالمثل رباخوار یا گناهکار عذاب شدهاند و لاجرم باید اقشار مذکور را نماینده کل جامعه بهحساب آورد. بهعنوان سؤال پایانی برای دوگانه رسوایی، پرسیده میشود: چرا جناب کارگردان، فقط راه اثبات آبرومندی و بزرگی بهحق اهل نفسان و روحانیون اهل طریقت را، در بیآبرو کردن مردم خود میبیند؟صبح نواخبار مرتبط :سحر قریشی در رسوایی 2 +عکس"رسوايي 2" امروز مقابل دوربين مي رود+عکسسحر قریشی و اکبر عبدی از رسوایی 2 می گویند!عکس جالب در وبلاگ مسعود ده نمکی مسعود دهنمکی این روزها مشغول چه کاری است؟دومين سالگرد درگذشت جانباختگان فیلم مسعود ده نمکی!
مطالب پیشنهادی
ست های زیبای لباس زیر و لباس شب زنانه !! + تصاویر
برای ماه عسل های رویایی به کجا سفر کنید ؟ !
خوش گذرانی های بهاری/با ما باشید
نمایش تصویری اعمال جراحی پلاستیک بدن
سه شنبه 22 تیر 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]