تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بدانيد كه بدترين بدها، علماى بدند و بهترين خوبان علماى خوبند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816216736




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دانشمنـد مجاهـد - شهرآرا آنلاین


واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا آنلاین: او نه تنها یکی از دانشمندان و نخبگان زمان خود در آمریکا بود، بلکه مالک اشتر امام موسی صدر در لبنان و حمزه کربلای خوزستان در جبهه های جنوب نیز به حساب می آمد. تز دکتری شهید چمران هنوز هم در صدر دانشگاه های بزرگ دنیا دیده می شود و این درحالی است که تلاش های او در سازندگی انقلاب اسلامی هیچ گاه از خاطر نمی رود. به مناسبت سالگرد شهادت ایشان، مصاحبه ای داشتیم با مهندس مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران که در ادامه می خوانید. آقای چمران، شما و دیگربرادر ها از نخبگان علمی زمان خود بودید. البته به جز شهید مصطفی چمران که زبانزد خاص و عام هستند، دو تن دیگر از برادرانتان هم از اساتید برجسته علم در دنیا محسوب می شوند. آیا این نبوغ در خانواده شما موروثی است؟ به گمان من برای شکل گیری یک شخصیت برجسته، همه مسائلی که در تربیت یک انسان مهم است، باید رعایت شود. لقمه حلال همان چیزی است که نمی توان بی شک از آن به سادگی عبور کرد. پدرم جوراب باف بود و وقتی از او می پرسیدند که چرا در هر جفت جوراب فقط دو ریال سود می بری، در جواب می گفت: انصاف این است که من دو ریال سود کنم، بیشتر از این بی انصافی است. من جورابی می بافم که خریدار برایم دعا کند و این دعا خیری می شود برای فرزندانم. مادرمان سیده بودند و هیچ گاه فرزندان خود را بدون وضو شیر نمی دادند، دعای کمیل ایشان هرگز قطع نمی شد و در کنار واجبات دینی مستحبات را فراموش نمی کردند. شهید چمران درواقع در قم متولد شده اند و در دوران طفولیت که به تهران رجعت کردند، شناسنامه ایشان را در تهران گرفتند. پدرتان چقدر سواد داشتند؟ پدرم سوادشان آن زمان فقط در حد مکتب خانه ای بود و تحصیلات کلاسیک و دانشگاهی نداشتند؛ اما دراین جهت که فرزندانشان در راه علم حرکت کنند، تلاش می کردند، ما خانواده نسبتا شلوغی با شش فرزند بودیم و شرایط اقتصادی مان آن چنانی نبود. همان طور که گفتم، پدرمان هم کارگری می کرد و هم فروشندگی؛ یعنی هم خودش می بافت و هم خودش می فروخت و همان طور که اشاره کردید، نبوغ تحصیلی هم فقط مخصوص دکتر مصطفی چمران نبود و برادر دیگرمان عباس چمران هم در دانشگاه جانز هاپکینز سال ها تدریس می کرد و بعد از برگشت به ایران، در دانشگاه صنعتی شریف قسمت برق را اداره کرد و پایه گذار آموزش برق نوین در ایران بود؛ همچنین برادر دیگرمان دکتر مرتضی چمران که او هم مرحوم شده است، در آمریکا کارهای تحقیقاتی بزرگی را به سرانجام رسانده بود و در فیزیک پزشکی حرکت های بزرگ علمی را انجام داده است. می شود گفت علم، میراثی در خانواده ماست؛ اما یادم هست آن زمان همه برادرها تابستان به کمک پدر می رفتیم. یکی از خلاقیت های دوران جوانی دکتر چمران، ساخت «چتری» است که یکی از قطعات مهم دستگاه جوراب بافی است. بعد از جنگ جهانی دوم به دلایل اقتصادی که ورود این قطعه به ایران مشکل بود و قیمت آن به ۱۰برابر رسیده بود، ناچار بودیم از قطعات شکسته استفاده کنیم؛ ولی یک روز مصطفی به کمک عباس، نمونه ای از قطعه را ساخت و به پدر نشان داد که مایه تعجب پدر شده بود و همیشه به این ابتکار مصطفی افتخار می کرد. آن سال ها آن قدر چتری تولید و وارد بازار کردیم که قیمت آن دوباره کاهش یافت و به نرخ قبلی برگشت. گویا روحیه مبارزه طلبی در مادر و پدرتان هم  بوده است. بله، بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در مجالس و نیز مجالس روضه از شاه تمجید می کردند، ولی مادر ما ساکت نمی نشست و با کمال شجاعت، حقایق را بازگو می کرد. روحیه مبارز و حق طلب مادر در کنار پدری زحمت کش و متدین در شکل گیری شخصیتی چون دکتر مؤثر بوده است. باوجود آنکه به شدت به کمک شش پسر نیاز داشتند، ولی اجازه دادند تا همه فرزندانش تحصیلات عالیه داشته باشند. شروع مبارزات شهید چمران هم در جریان ملی شدن صنعت نفت بود. دوران رزم آرا و قبل از آن، ایشان طومار بزرگی به طول سی متر جلوی مغازه پدر با خط خوش نوشته بود: «ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور آرزو و خواست ملت ایران است.» و همه مردم آن را امضا می کردند و یادم هست که تعدادی از مردم با خون خود آن را امضا کردند و روز تصویب به مجلس بردند که در تسریع جریان مصوبه بسیار مؤثر بود. در جریان ۳۰تیر همه خانواده در سرچشمه جمع بودیم. شهید چمران در مبارزات زیرزمینی بعد از ۲۸مرداد نیز از عناصر اصلی سامان دهی مبارزات دانشجویی بود . ظاهرا شهید چمران ارتباط خیلی خوبی با آیت ا... طالقانی و شهید مطهری داشته اند. از چه وقت این ارتباط شکل گرفت؟ دکتر از سن چهارده سالگی از درس آیت ا... طالقانی استفاده می کرد و به مسجد هدایت در خیابان استانبول آن روز می رفت. بعدها که در دانشگاه، انجمن اسلامی را درست کرد، خیلی این ارتباط بیشتر شد. دکتر هیچ وقت به مطالب درسی اکتفا نمی کرد و مطالعات گسترده تری داشت. برای آموزش مسائل دینی به حوزه علمیه مرحوم آیت ا... مجتهدی که نزدیک خانه مان بود می رفت، در تفسیر قرآن آقای طالقانی حضور داشت و تمام آثار شهید مطهری، آیت ا... طباطبایی و شهید محمدباقر صدر و حتی کتب دکتر شریعتی را مطالعه می کرد و زمانی که در لبنان بود، درخواست می کرد تا هرکتاب تازه ای در باب مسائل ایدئولوژیک چاپ می شود، برایش بفرستیم. در منابر عالمان مشهور آن دوره حضور می یافت (مثل مرحوم راشد، دری و اشراقی که منابر ایشان عرفانی و بسیار سنگین بود) و یادداشت برداری می کرد، به خاطر بحث ها و مناظراتی که با کمونیست ها انجام می داد، هنوز کتاب های زیادی را در کتابخانه ایشان نگه داشته ام. ایشان علاوه بر این، از اعضای فعال و قوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود که جلساتشان در منازل تشکیل می شد و بعد از ۲۸مرداد بسته شد. روزهایی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده بود و من در ستاد استقبال حضرت امام(ره) بودم و در آنجا با آقای طالقانی صحبت تلفنی داشتم، اولین چیزی که از من سوال کردند، این بود: دکتر چمران کی به ایران می آید؟ که البته دکتر خودش با ۹۲نفر لبنانی به ایران آمد و به زیارت حضرت امام(ره) شتافت. به طور کلی رابطه خیلی خوبی با آیت ا... طالقانی داشت. ایشان شهید را در مراسمی به جمال عبدالناصر معرفی کرده بودند و همین سبب دوستی آن ها شده بود و با کمک عبدالناصر به مصر رفت و بعد از مصر برگشت. یادم هست در ارتباط با اتفاقات لبنان در محضر شهید مفتح و شهید مطهری جلسه داشتند که برای شهید مطهری خیلی جالب بود. آیا وقتی که حضرت امام(ره) در فرانسه بودند، شهید چمران خدمت ایشان رسیده بودند؟ نه. وقتی که امام(ره) در فرانسه بودند، ایشان نرفتند؛ اما در نجف با امام(ره) دیدار داشتند و برای اینکه مبارزاتشان را ادامه دهند، با ایشان مشورت داشتند. هرساله چندمرتبه مرحوم حاج احمد آقا به لبنان می آمدند و مهمان شهید دکتر چمران بودند، حتی از نقاط جنگی که دکتر چمران تانک های اسرائیلی را منهدم کرده بود، برای اولین بار در تاریخ قبل از انقلاب دیدن کردند. این صحبت ها را کمترکسی گفته است و همان جا عکس های زیادی گرفتند. وقتی که امام در پاریس بودند، خودم به لبنان رفتم و حامل پیامی ازسوی دکتر به امام(ره) بودم؛ اما ایشان خودش شرایط رفتن به پاریس را نداشت. بعد از پیروزی انقلاب که به تهران آمد، اولین کار دکتر، دیدار با حضرت امام(ره) بود و امام(ره) هم به ایشان فرمودند: در ایران بمان که اگر ایران درست شود، بقیه جاها هم درست خواهد شد. دکتر برای ماندن نیامده بود؛ چراکه فقط یک ساک دستی همراهش بود، ولی با همین کلام حضرت امام(ره) برای همیشه ماند و دیگر به لبنان برنگشت و همیشه هم کلام ایشان را بازگو می کرد که اگر انقلاب اسلامی ایران به ثمر برسد، بقیه جهان اسلام هم درست خواهد شد. مهاجرت دکتر چمران و همکاری با امام موسی صدر هم به دستور حضرت امام(ره) بوده است؟ نه. حضرت امام(ره) دراین باره دخالتی نداشتند، بلکه امام موسی صدر مطالعاتی داشتند تا کسی را برای لبنان و یاوری برای افکار خودشان انتخاب کنند و دکتر چمران را پیدا کرده بودند و دکتر هم در سفری همه چیز را سنجیده و دریافته بود لبنان همان جایی است که می خواهد و همیشه آرزو داشت که برود و برای آزادی قدس و فلسطین بجنگد و این را از قبل رفتن به لبنان هم می گفت. خیلی برای امام موسی صدر و خود شهید چمران سخت بود پذیرش کسی که لبنانی نبود و ایرانی بود؛چراکه آن زمان شرایط فرق داشت، اما ایشان خیلی زود توانست با توجه به استعدادی که داشت، به گونه ای در دل مردم جا بگیرد و نسبت به او محبت ابراز کنند و می شود گفت محبتی که بعد از امام موسی صدر نسبت به دکتر ابراز شد، در لبنان بی نظیر است. شنیدیم که مردم لبنان هنوز هم برایشان در سالگرد شهید یادبود می گیرند؟ شاید همیشگی نباشد؛ اما مکررا هست، مثلا همین امسال هم قرار بود مراسمی برگزار شود، اما به مشکلاتی برخورد کردیم. ولی چندسال پیش مراسمی داشتند در سالنی به نام یونیسکو که مهم ترین مراسمشان آنجاست و هم رئیس جمهور آنجا پیام فرستاد و هم شیخ حسن نصرا... و رئیس پارلمان سخنرانی کرد. این روزها می شنویم سردار قاسم سلیمانی را با شهید چمران مقایسه می کنند و می گویند هر دو در جنگ های چریکی و شهری نخبه هستند. نظرتان دراین باره چیست؟ من هم موافقم. سردار سلیمانی واقعا شخصیت بزرگ و رزمنده و بااستعدادی است. خداوند ایشان را یاری می کند. فکر می کنید اگر دکتر چمران در قید حیات بودند، به سوریه می رفتند؟ حقیقتا نمی دانم، اما ایشان اصولا شخصی بود که کارهای بزرگ را انجام می داد و اگر بود، در سرنوشت سوریه می توانست بسیار تاثیرگذار باشد. ................................................ ظلم ستیزی برای آزادی فلسطین یکی از نکته های جالبی که در زندگی شهید چمران به چشم می خورد، نفرت ایشان از اسرائیل و مبارزه با آن است. ایشان که سال ها خودشان در آمریکا زندگی می کردند، چه شد که فرهنگ غرب افکار شهید را تغییر نکرد؟ او دیدگاه محدودی نداشت که بخواهد مبارزاتش را تنها در کشورش محدود کند. یک دیدگاه جهانی داشت و اصولا مبارزاتش همین گونه بود. در آمریکا هم علاوه بر انجمن اسلامی، مراکزی علیه اسرائیل راه اندازی کرده بود و کاملا به این امر اعتقاد داشت که اسرائیل در خاورمیانه منبع فساد است و آزادی قدس و فلسطین با سرنگونی این قدرت همراه است.  در آمریکا هم با کمال شجاعت و صراحت، مطالب خودش را مطرح می کرد و عموما هم درگیری ها و مشکلات فراوانی دراین زمینه برایش ایجاد شده بود؛ اما چون مبنای فکر او جهانی بود، همواره تکرار می کرد فلسطین را سازمان ملل نمی تواند آزاد کند، چون این ها اعتقادات اسلامی خاصی ندارند، بلکه تفکر اسلامی است که می تواند فلسطین را آزاد کند و می گفت ای کاش یک روز امام(ره) بگویند همه به سمت فلسطین پیش برویم و نمازجمعه به امامت امام در بیت المقدس برگزار شود. نظرتان درباره فیلم «چ» چیست؟ از نظر محتوای فیلم کار بسیار خوبی است و واقعا هنرمندانه ارائه شده است؛ اما قطعا در یک فیلم که دو شبانه روز شهید چمران را نشان می دهد، نباید انتظار داشت که بتوان شخصیت ایشان را به خوبی دید، ولی به عنوان یک فیلم سینمایی موجه است. شهید چمران اوایل جنگ در تشکیل ساختارهای بزرگ مثل ارتش و سپاه و جهاد سازندگی حضور فعال داشتند؟ بله. امام به ایشان فرمودند در ایران بمان و سپاه را تشکیل بده و ما کسی را در حد قدرت چمران نداشتیم. او سازمان دهی مقاومت مسلمین در خاورمیانه را پایه ریزی کرد و دانه هایی که آن روز کاشت، الان درختی تنومند شده است؛ البته بعد از اینکه معاون نخست وزیری شد، به دلیل اینکه دیگر فرصتی نداشت، مسئولیتی قبول نکرد.  ................................................ مبارزه با شاه در ناسا! مبارزات شهید چمران مانع و مشکلاتی را برای حضور ایشان در آمریکا ایجاد نکرد؟ او کسی نبود که تنها دنبال درس خواندن باشد. در آمریکا در سطح بزرگ ترین دانشمندان زمان خودش قرار گرفت.  طی چهارده سال حضور در آمریکا بعد از دو سال به خاطر فعالیت هایی که علیه رژیم داشت، بورسیه تحصیلی ایشان قطع شد و با اینکه در دانشکده فنی استخدام شده بود، حقوقش در ایران را نیز قطع کردند.  دکتر حدود دوازده سال در آمریکا به عنوان یک محقق برجسته در یک مرکز پژوهشی وابسته به ناسا شروع به کار کرد؛ البته آن زمان هم ازدواج کرده بود و برای امرارمعاش کار می کرد، حتی اینجا پدرمان را ساواک خواستند و تحت فشار قرار داده بودند و می گفتند کاری کنید که دکتر به ایران برگردد تا ایشان را محاکمه کنند، به خیال خودشان می خواستند او را مهار کنند؛ درصورتی که برعکس هیچ اتفاقی نیفتاد و یک جهش علمی درزمینه سیستم های هدایت شونده و ماهواره به وجود آورد و سال های سال تز او در آمریکا تدریس می شد و چند سال پیش کپی آن را از اینترنت گرفته ام که از دستاوردهای مهم علمی قلمداد می شود.  از اقدامات ایشان این بود که انجمن دانشجویان ایرانی در آمریکا را از دست ساواک و اردشیر زاهدی درآورد و مدیریت و سازمان دهی آن را به دست گرفت و تشکیل انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا که هنوز فعال و به دو شاخه تقسیم شده  است. دلیل مهاجرت به مصر چه بود؟ خود ایشان در دست نوشته ای این گونه بیان می کند که:«بعد از ۱۵خرداد سال۴۲ سیستم مبارزه پارلمانتاریزم در آمریکا جواب نمی دهد و تصمیم گرفتم که همه پل های خود را پشت سرم خراب کنم»؛ لذا به مصر می آید و آموزش جنگ های چریکی می بیند، سپس به الجزایر رفت و بعد از فوت عبدالناصر از مصر به لبنان هجرت کرد و طی هشت سال حضور عجیب در لبنان پایه گذار نهضت مقاومت اسلامی لبنان در کنار امام موسی صدر شد که ثمرات آن را در حزب ا... و جنبش امل می بینیم. ................................................ دیدگاه تحولاتی که بعد از انقلاب ایجاد کرد مثال زدنی است مردم لبنان شهید چمران را با گذشت این همه سال خیلی دوست دارند ، درست است؟ ازآنجایی که لبنان کشور کوچکی است و عامل دوم حس عجیبی است که شیعیان لبنان درباره مذهب تشیع دارند و بسیار قوی تر از ایران است، به خاطر اینکه در طول تاریخ تحت فشار مذاهب و ادیان دیگر بوده اند و دکتر چمران در طول حضور خود در لبنان خالصانه و عالمانه تلاش می کرد و مردم لبنان نتایج پرثمر تلاش هایش را به چشم در کنار امام موسی صدر دیده بودند و از این روست که علاقه شدیدی به شهید مصطفی  دارند. تحولاتی که ایشان در تاریخ انقلاب ایجاد کردند، مثال زدنی است بله. تشکیل ارگانی مثل سپاه و مقاومت مردمی، جهاد سازندگی، تغییر ساختار و فعال کردن ارتش، تشکیل ستاد جنگ های نامنظم، تصدی پست وزارت دفاع، نمایندگی مجلس و… نشان از قدرت مدیریت و سازمان دهی ایشان است. حضور ایشان در جهاد سازندگی  به چه نحو بود؟ بیشتر در برنامه ریزی و مشورت با برادران جهاد سازندگی طی جلسات هفتگی مشارکت می کرد و در سیستم های تشکیلاتی و اداری فرصت دخالت نداشت. چمران چگونه اقدام به تغییر ساختار ارتش کرد؟ از زمانی که به وزارت دفاع رفت و حتی قبل از آن، زمانی که معاون نخست وزیر در امور انقلاب بود، اداره دوم ارتش را به او واگذار کردند، شروع به تغییر ساختار ارتش کرد و در سازمان دهی کردن نیروها بسیار توانمند بود و زمانی که وزیر دفاع شد، پاک سازی وسیع و گسترده ای را در ارتش شروع کرد و حدود دوازده هزار نیرو را خارج و از نیروهای مکتبی و باایمان حتی با درجات پایین در ساختار جدید استفاده کرد که نمونه آن، شهید صیاد شیرازی بود که با شهید چمران آشنا شد و از یاران او بود و تا نیمه های شب در ساختمان نخست وزیری که زیرزمین آن محل سکونت مصطفی بود، به گزارش دهی و مشورت  می گذشت. ماجرای پیوستن داوطلبانه ایشان به پاسداران پاوه چه بود؟ قرار بر این بود که او به کردستان برود و مسئله پاوه را حل کند؛ ولی نیروهای دشمن تمام نقاط شهری را به آتش می کشیدند و حتی اگر بچه های جهاد سازندگی به این شهرها می رفتند، سر از بدن آن ها جدا می کردند و از اقدامات عمرانی آن ها نیز جلوگیری می کردند؛ حتی به روحانیان مذهبی کُرد و افرادی مثل مردوخ هم اجازه فعالیت نمی دادند و یک اختناق کمونیستی در کردستان ایجاد کرده  بودند.  به بیان دیگر عملا کردستان از ایران جدا شده و فقط پاوه مانده بود در مقابل پانزده هزار نیروی دشمن. ایشان با هلی کوپتر به وسط محاصره رفت و دو شبانه روز در آنجا بدون آب وغذا  جنگید.  دشمن حتی هلی کوپتر حامل زخمی ها را منهدم و بسیاری از بیماران را در بیمارستان و روی تخت اعدام و مثله کردند و فجایع آن ها به حدی وحشتناک بود که نتوانستیم آن ها را منتقل کنیم و در همان پاوه دفن شدند که یادمانی نیز برای آن ها ساخته شده  است.  در ساعات آخر مقاومت پاوه بود که فرمان تاریخی امام (ره) به عنوان فرمانده کل قوا صادر شد و حتی شهید مصطفی از این فرمان نظامی امام در حیرت بود و می گفت برای شخصی که هیچ تجربه نظامیگری ندارد، چگونه چنین فرمان موثر و تاریخی را صادر می کنند؟  ماجرای پاوه یکی از نقاط بسیار حساس تاریخ انقلاب اسلامی است که مثل خود دکتر چمرانمخفی مانده است. ................................................ دریچه همه چمران را  از پاوه می شناسند شهید چمران را از کی می شناسید؟ در اصل همه چمران را از پاوه می شناختند. ما هم او را در آنجا دیدیم. پس شما از همان ابتدای جنگ حضور داشتید؟ وقتی که دکتر برای خواباندن غائله پاوه رفت، هنوز صدام، جنوب را نزده بود. آن وقت ها ما یک گروه بودیم در مشهد که از سال ٥٧ هرجا سر و صدایی به پا می شد، به طور خودجوش و مردمی برای کمک می رفتیم. یادم هست گاهی پیش می آمد توی صندوق عقب ماشین هم می نشستیم تا زودتر برسیم! آیا شما به همراه شهید بابارستمی برای کمک به شهید چمران رفتید؟ نه، ما خودمان رفته بودیم. نه نامه از کسی می گرفتیم و نه مدرک داشتیم. خود من تا چندسال حتی گواهی مجروحیت هم نداشتم. من یادم هست که در غائله پاوه، تعداد یاران دکتر بسیار کم بود. خودش برای شناسایی می رفت. دور تادور را دشمن گرفته بود. پاوه داشت سقوط می کرد. فرمانده دموکرات ها از بلندگو اعلام کرد: آقای چمران یا بیا مذاکره کنیم یا شما اسیر می شوید. این طور که خود دکتر می گفت، پشت سر همان فرد رفت و ایستاد؛ اما او را نکشت. ما بعدها از او پرسیدیم خب دکتر چرا او را نکشتی؟ جواب داد: من در ذاتم کشتن نیست. شما در ارتفاعات پاوه حضور داشتید ؟ پاوه حالتی داشت که می توانستی هم روی ارتفاع باشی و کل شهر را ببینی یا از پایین راه را مشاهده کنی. منتها دکتر یک جای میانی را برای ما در نظر گرفته بود. در برخی خاک ریزها حتی خانم ها هم در پاوه بودند. در پاوه تعداد زیادی شهید شدند . تقریبا نیروی کمی باقی مانده بود. همان وقت بود که بعدش امام(ره) دستور دادند خانم ها به خط نروند و کمی عقب تر باشند. دکتر در آن وقت یک راه کانال پیدا کرده بود و به همه ما گفت به آرامی از آن راه بیرون بروید. همین که آماده برای رفتن شدیم، دیدم که دشمن فرار کرد . دکتر به دیده بان دستور داد تا برود و ببیند چه اتفاقی افتاده است. دیدیم رادیو داشت دستور حضرت امام(ره) را پخش می کرد که اگر پاوه سقوط کند، من با تمام نیروهای پلیس و ژاندارمری برخورد می کنم. همین پیام امام(ره) بود که آن قدر جان دار ادا شد که باعث شد کومله ها فرار کنند. چند روز در پاوه بودید؟ یک ماه که نشد، شاید بیست روز و بعدش تقریبا راه ها باز شد و کردستان سقوط نکرد؛ هرچند نا امنی ها ادامه داشت. بعد از پاوه، شهید چمران را کجا دیدید؟ من در جنوب در منطقه دهلاویه بودم، اوایل جنگ بود. آن وقت هنوز سپاه شکل نگرفته بود. ما به همراه عده ای دیگر در روستایی به نام میرخلف بودیم. جنگ های دکتر به صورت چریکی و نامنظم بود؛ یعنی ما یک پاتکی به دشمن می زدیم، البته دکتر خیلی کارش درست بود، هر چه انجام می داد، برنامه ریزی شده و درست وحسابی بود. درآن وقت شهیدان برونسی، رستمی ، مقدم، بابانظر و علیمردانی هم بودند . دکتر در زمان دولت بازرگان وزیر دفاع شده بود و کارهای زیادی انجام داد. یادم هست برادرش مهدی همیشه همراهش بود. در آن وقت جهان آرا هم درجایی که ما بودیم،  حضور داشت. از شهید چمران دیگر چه خاطره  ای دارید؟ دکتر یک جیپ داشت که اتفاقا صدای اگزوزش خیلی بلند بود. همین که می آمد و می رفت، همه می فهمیدند که دکتر آمده است. از صبح که برای نماز بلند می شد، مدام در جنب وجوش بود. منطقه جنوب از چزابه بگیرید تا فکه و تپه های ا...اکبر و بستان و سوسنگرد و هویزه تا دهلایه و الی آخر را برای شناسایی می رفت. *جانباز ٧٠ درصد و همرزم شهید چمران/ صباح فیاض دری* خبرنگار: حمیده وحیدی


یکشنبه ، ۳۰خرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهرآرا آنلاین]
[مشاهده در: www.shahraraonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن