تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799666354




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جهاد سازندگی جوان مرگ شد! - شهرآرا آنلاین


واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا آنلاین: محمود شهیری پارسا، در سال ۱۳۳۶ در فریمان متولدشده است. با پیروزی انقلاب از کمیته و جهاد سازندگی سر در آورد و به همراه دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی و آقایان دیانت، رحیمی، یزدانی، توکلی، براتی، شریفی و عمده فعالیت های فریمان را در جهاد پیگیری می کردند. در سال ۵۹ به فعالیت های فنی مهندسی جبهه در محور سوسنگرد و اهواز پیوست که حدود شش ماه طول کشید. با وقفه کوتاهی به جبهه برگشت و تا سه چهار روز مانده به فتح خرمشهر که به کمرش تیر خورد در جبهه بود. در سال ۶۱ به عنوان فرماندة مهندسی رزمی جنگ جهاد خراسان انتخاب و تا آخر جنگ با همین عنوان در جهاد فعالیت می کرد. بعد از جنگ وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد، اول زراعت می خواند بعد با توجه به نیاز آن زمان به رشته دامپروری و علوم دامی تغییر رشته داد. او معاونت امور دام استان را بعهده داشت و همین طور به عنوان مدیر کل دفتر طیور در وزارت جهادکشاورزی مشغول فعالیت شد. وی هم اکنون بعد از بازنشستگی در جهاد نصر خراسان و کانون سنگرسازان بی سنگر فعالیت می کند. ................................................ لطفا درمورد روزهای اول و چگونگی تشکیل جهاد سازندگی برایمان بگویید. سال۵۸ تنها با یک پیام حضرت امام(ره) تمام مردم از دانشجوها و استادان گرفته تا بازاری ها در کنار هم جمع شدند تا بعد از حکومت طاغوت، روستاها را آباد کنند؛ یعنی نگاه اولیه ما فقط کمک به مناطق محروم بود.  در قدم های اولیه، به این دلیل که خرداد و زمان برداشت گندم در سطح مزارع بود، در مشهد و سایر شهرستان ها هم یک کار نمادین انجام شد و از همه مردم خواستند که در این حرکت شرکت کنند و در جمع آوری محصول کمک کنند و جالب این بود که از همه نوع قشر جامعه دیده می شد، از دندان پزشک گرفته تا افراد عادی. همین که مردم وارد ایستگاه ها شدند، متوجه شدیم که روستاییان برق و آب ندارند. به خواست خدا، تمام تمام اقشار جامعه در کنار هم قرار گرفتند و کار به شکل جدی ادامه پیدا کرد. یکی از برکات در این اتفاق خودجوش رشد باسرعت و تاثیرگذار جهاد سازندگی بود. درست است؟ بله، با عنایت خدا، جهاد در تمام امور نفوذ کرد و تاثیر بهینه ای گذاشت. آن زمان، شهرها حمام عمومی داشتند و کسی در خانه حمام نداشت. حمام های عمومی هم به قدری کثیف بود و لجن و تار عنکبوت در آن وجود داشت که کسی جرئت نمی کرد واردشان شود و وضعیت ناگوار بهداشت در حمام ها باعث شده بود بسیاری از مردم کچلی بگیرند.  درمورد حمام ها، کاری که جهاد کرد ایجاد دوش در حمام و اصلاح وضع بهداشتی آن ها بود. یکی از مشکلات جهاد برای آب رسانی به روستاها راضی کردن صاحبان زمین ها بود. الان همه می گویند شوراها را ما در دهه۷۰ راه اندازی کردیم، ولی واقعیت این است که جهاد سازندگی از همان ابتدای انقلاب وارد هر روستایی می شد، یکی از اولین کارهایش ایجاد شورای روستایی بود. حتی ما در برخی روستاها شورای زنان هم درست کرده بودیم.  جهاد در آن سال ها قانونی برای شوراهای روستایی نوشت که بعدها همان قانون با اندکی تغییر و اصلاح، به عنوان قانون شوراهای شهر و روستا در مجلس تصویب شد. یکی از ویژگی های کارهای عمرانی جهاد این بود که برای انجام کارهای عمرانی، کارگر استخدام نمی شد، بلکه خود کارکنان جهاد مصالح را جابه جا و بار را خالی می کردند.  یک ویژگی دیگر فعالیت های عمرانی این بود که به دستور امام خمینی(ره)، کارها معمولا از دورافتاده ترین روستاها آغاز می شد که این روش به نوعی باعث کمک به همه روستاها می شد و جالب این است که بعدا در گازرسانی ها نیز از همین کار جهاد الگوبرداری شد.  از حیث برق رسانی هم قریب به اتفاق روستاها در زمان پیروزی انقلاب برق نداشتند و تنها برخی روستاهای لب جاده از این نعمت برخوردار بودند. جهاد سازندگی حدود ۸۸درصد برق رسانی به روستاها را با کمک خود مردم انجام داد. سرعت برق رسانی به حدی بود که اداره برق می گفت: چرا شبکه را این همه گسترده می کنید؟ ما الان توان تولید این همه انرژی را نداریم. ما هم به آن ها می گفتیم: بروید توانش را ایجاد کنید. آن ها رفتند و همین کار را هم کردند. کار دیگر جهاد سازندگی ساخت ۶۸درصد راه های روستایی بود که بعضا حتی به حد آسفالت کشیدن هم  رسیده بود.  با توجه به اینکه کشور ما جزو کشورهای کم آب دنیاست، ساخت سد و اجرای طرح های آبخیزداری و آبخوان داری هم یکی دیگر از ماموریت های جهاد سازندگی در روستاها بود. واحد سدسازی جهاد بعد از ادغام این نهاد، به وزارت نیرو رفت. سیلوسازی یکی دیگر از کارهای جهاد در ابتدای انقلاب بود. قبل از انقلاب حتی یک سیلو هم به دست ایرانی ها ساخته نشده بود، چون ساخت سیلو کار نسبتا سخت و پیچیده ای است و به جهادی ها می گفتند: شما نمی توانید سیلو بسازید؛ اما جهاد این کار را کرد و نشان داد که ما می توانیم. در هشت سال دفاع مقدس هم نقش موثری داشتند. از آن زمان بگویید. همچنان که گفته شد، جهاد سازندگی اولین امتحان سخت خود را در طول جنگ تحمیلی با موفقیت پشت سر گذاشت. امروزه نیز وقتی سخن از جنگ تحمیلی می شود، همه ناخودآگاه به یاد پل بعثت و پل خیبر و پل های معلق کائوچویی می افتند و عبارت «سنگرسازان بی سنگر» در ذهنمان تداعی می شود که همان جهادگران رزمنده  هستند.  شوراهایی که در روستاها تشکیل شده بودند کمک زیادی در سامان دهی نیروها داشتند و مهندسی رزمی از کارهای برجسته جهاد سازندگی بود. در حصر آبادان، جهادگران روستایی تاثیر زیادی را از خودشان به جا گذاشتند. شنیده ایم که جهاد سازندگی خراسان در جنگ همیشه بر سر زبان ها بود.  جهاد خراسان با نیروهای مردمی وارد مناطق شد و بخش عمده راه سازی توسط این افراد صورت گرفت. چند ماه که از جنگ گذشت، فکر مهندسی رزمی قوی تر شد و جهاد گران پابه پای رزمندگان پیشروی می کردند. نمونه اش جاده ای که در حصر آبادان و عملیات ثامن الائمه ایجاد شد که هنوز که هنوز است فرماندهان اثرگذاری آن جاده را با رشادت های شهید طرحچی بسیار مهم می دانند یا وقتی که آن ها نیاز بود در دشت پیشروی کنند، زدن خاک ریز  باب شد. در اصل، خاک ریز یک سنگر بود و سایر نیازمندی های جنگ مثل عبور از باتلاق یا حرکت در هور که جهادگران وسیله ای را برای ازبین بردن نی ها درست کردند هیچ گاه از یاد نمی رود. در عملیات خیبر، جاده معروف سیدالشهدا از خاک خودمان ساخته شد. قبل از ساخت این جاده، پل معروف خیبر نیز توسط جهادگران زده شده بود. در آزادسازی خرمشهر هم جهاد خراسان نقش بسزایی داشت. درست است؟ در هنگامه عملیات بیت المقدس، مقرهای عملیاتی در سوسنگرد و اهواز قرار داشتند. مسئولیت مهندسی رزمی جنگ جهاد سازندگی خراسان بعد از آنکه شهید رضوی برای حضور در سطح قرارگاه مرکزی جهاد سازندگی به عنوان فرمانده کل مهندسی رزمی جهاد سازندگی در جبهه های جنوب تعیین گردید، به شهید حاج هاشم ساجدی واگذار شد.  در عملیات بیت المقدس، بنده به عنوان مسئول خط و هدایت ماشین آلات و انجام عملیات مهندسی رزمی، عمدتا احداث خاک ریز، در منطقه عملیاتی بیت المقدس حضور داشتم. در این عملیات، بیشترین امکانات و نیروهای فنی و مهندسی در منطقه حضور داشتند. دامنه عملیات بیت المقدس که منجر به فتح خرمشهر گردید بسیار وسیع و گسترده بود، به طوری که از هویزه تا خرمشهر و در امتداد کارون و جاده اهواز به خرمشهر از پادگان حمید را در بر می گرفت.  محل استقرار جهاد سازندگی خراسان در مرحله اول عملیات در منطقه سوسنگرد واقع گردیده بود. جهاد خراسان مامور در محور عملیاتی قدس و شهر هویزه بود و هدف اصلی ما هم زمان با پیشروی و عقب زدن دشمن در محور عمومی هویزه، خاک ریزهای حیاتی و جاده های تدارکاتی بود.  علاوه بر آن، واحدهای تدارکاتی و آب رسانی سایر خدمات پشتیبانی را انجام می دادند. روز دوم عملیات از مرحله اول، به دلیل اینکه سایر واحدها در قرارگاه فتح و کربلا بودند و به ویژه اینکه در منطقه دارخوین با احداث پل بر روی کارون، شکست خط مقاوم دشمن در غرب کارون انجام یافت، به جهاد سازندگی ابلاغ گردید: «سریعا عمده توان مهندسی رزمی خود را به منطقه دارخوین رسانده و با عبور از پل شناور (پی ام پی) با واحدهای رزمی که در حال پیشروی به سمت جاده اهواز به خرمشهر هستند کمک نموده و خاک ریزهای لازم را احداث نمایید». لذا ظرف چند روز پیشروی در منطقه ایستگاه حسینیه، دقیقا به پشت جاده اهوازخرمشهر رسیدیم و حتی یک خاک ریز به جهت استحکام خط به صورت خاک ریز دوجداره روی جاده آسفالت  احداث گردید. به نظرتان درباره ادغام جهاد سازندگی و  کشاورزی چیست؟ ما این ضربه را از جایی دیدیم که جهاد سازندگی به شکل نهاد و شورا بود و وقتی به صورت وزارتخانه درآمد، اثرگذاری اش هم از بین رفت، نه فقط صرف اینکه چون با جهاد کشاورزی ادغام شد. همین ازهم گسیختگی نهادی ضربه زننده بود.  بسیاری از نیروهای جهاد داوطلبانه کمک می کردند و اصلا نیاز به حقوق نداشتند یا خیلی از کارها را مردم خودشان انجام می دادند و وقتی به شکل یک سیستم درآمد، طبعا آن تب وتاب و شور و حال اجتماعی خودش را هم از دست داد. الان مشارکت خیلی کم است. مثلا آن زمان، در زمینه صنایع دستی ما نخ و تمام امکانات را به فرش باف می دادیم و همان را از او می خریدیم و در چرخش اقتصادی قرار  می دادیم.  سیستم جهاد خودجوش، معتمد و باتقوا بود و به جای اینکه مردم به جهاد بیایند، جهاد به میان مردم در روستاها، مزارع و کشتزارها می رفت و هنوز هم این فرهنگ در وزارت جهاد وجود دارد. به آیا می شود باز هم جهاد را احیا کرد و به روزهای طلایی دهه۶۰ برگشت؟ بنده معتقدم الان هم می شود جهاد سازندگی را احیا کنیم و این آمادگی در جوان های امروز ما نیز وجود دارد. فقط باید درایت، مدیریت و همتی مضاعف داشت. البته نیازهای امروز کشور متفاوت شده است، اما سبک کار جهاد سازندگی همان شیوه ای است که ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را  ساخت.  جهاد سازندگی سبک آبادانی بومی انقلاب اسلامی است، نه فقط ایران. هرجای دنیا اگر این سبک را اجرا کنند، موفق هستند. در حال حاضر، سبک و فرهنگ کار جهادی را کشورهای دیگر از ما الگوبرداری می کنند و کشورهای خود را آباد می کنند، اما کسانی در داخل می خواهند این خلاقیت و ابتکار بزرگ امام خمینی(ره) را سرکوب کنند. ................................................ جهادگر سیدحمید مصطفوی: چشم دیدن موفقیت جهادگران را نداشتند فکر می کنید با کم رنگ شدن جهاد سازندگی، چه خسارات جبران ناپذیری بعد از آن به کشور وارد شد؟ در ابتدای انقلاب و شکل گیری جهاد سازندگی، شعار «همه با هم» که به فرموده امام(ره) در راس فعالیت های جهاد سازندگی وجود داشت، معنای حقیقی داشت؛ یعنی سازندگی براساس آنچه مدنظر امام خمینی(ره) بود و نه فقط برای سازندگی و آبادانی عمرانی کشور، چون این شکل آن شاید در کشورهای دیگر هم باشد، اما آن چیزی که حضرت امام(ره) به جهاد حکم کردند، درنظرگرفتن جنبه های معنوی و خودسازی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره بود. به فرموده مقام معظم رهبری، جهاد سازندگی «سبک زندگی» را نیز تغییر داد و این وجه تمایز مهم جهادسازندگی با سایر نهادها بود. تغییر سبک زندگی از شلاق زدن و چماق داری خان به یک گفتمان و اندیشه کار بزرگی است که در جهاد سازندگی اتفاق افتاد، اینکه بنشینیم، بشنویم و خوب ها را انتخاب کنیم. این نکته مهمی است که متاسفانه درباره فرهنگ جهادی از آن غفلت شد. این روزها فرزندان انقلابی زیاد داریم، اما سبک جهادی دیگر کاملا کم رنگ شده است. آن زمان بچه های ما هرگز درگیر وقت و زمان نبودند. آن ها تمام زندگی شان را صرف کمک به مردم می کردند. اگر جهاد سازندگی با همان قوا به کارش ادامه می داد، امروز هرگز مهاجرت روستاییان را به شهرها نمی دیدیم. هروقت کار بزرگی می خواهد انجام شود، فرهنگ آن هم باید به وجود آید و چون جهاد سازندگی فهم و شعور بالایی می خواست، بعضی ها این درک را نداشتند و به آن حسادت کردند و جهاد سازندگی را جوان مرگ کردند؛ یعنی کسانی که می دیدند جهادی ها به طور دقیق حق را در سراسر کشور می گویند. جهاد خود یک وزارتخانه کامل بود. در آن، همه کارها انجام می شد. کسی به دنبال منصب و پول نبود؛ همین طور که اگر الان هم همان بچه های جهادی که هرچند سن و سالشان خیلی بیشتر شده است را پیدا کنید، می بینید که با همان قوا در هر سمتی که هستند مشغول کارند. یادم هست یکی از کارهای بزرگ جهاد فعالیت های فرهنگی بود.  در حوزه روستایی فعالیت های جهاد با کارهای فرهنگی شروع شد. باتوجه به جمعیت بالای بی سوادان در روستاها و نبود آگاهی کافی از کم و کیف انقلاب امام خمینی(ره)، جهادگران وظیفه خود می دیدند تا در روستاها فعالیت خود را با کار فرهنگی شروع کنند و پیام اسلام ناب محمدی را به گوش مردم برسانند.  در ابتدا، این امر با فعالیت های فرهنگی مثل پخش کردن فیلم، نمایش تئاتر و پخش کردن عکس امام(ره) در بین مردم آغاز شد. جهادگران توجه ویژه ای نیز به امر زنان روستایی داشتند و با فرستادن مبلغان زن به جمع روستاییان، سطح آگاهی آن ها را در مسائل مذهبی و اجتماعی بالا می بردند. جهادگران اولین مبلغان در روستاها بودند و این کار را نیز از مناطق محروم شروع کردند. در سایه همین تلاش های جهادگران بود که اهداف اصلی انقلاب اسلامی در همه نقاط کشور تبیین شد و قشر روستایی با آگاهی کامل از اهداف و نیات انقلاب، در آغوش آن جای گرفتند، همان هایی که جهادگران بعدی کشور بودند و در بسیاری از پروژه های عمرانی و خیرخواهانه پیش قدم شدند و یاریگر جهادگران عزیز شدند. در حقیقت، جهادگران روحیه جهادگری را به روستاها منتقل کردند. الان ما می بینیم که وزیر بهداشت که خود از جهادگران دهه۶۰ است، در قالب جامعه سلامت در روستاها مشغول فعالیت است و باز رنگ و بوی تازه ای به جامعه سلامت داده است. ای کاش با احیای مجدد روحیه جهادی، نگذاریم زحمات و خون شهدای جهادی از بین برود. ................................................ دریچه سنگرسازان بی سنگر اندیشه تاسیس جهاد سازندگی نخستین بار با عنوان «طرح اعزام گروه های ۱۰نفره دانشجویی به مناطق محروم» و با پیشنهاد یکی از اعضای هیئت علمی دانشکده فنی دانشگاه تهران مطرح شد. سپس طرح موضوع به اطلاع حضرت امام(ره) رسید و ایشان نظر موافق خود را با تاسیس چنین نهادی اعلام کردند و افراد مختلفی در بدنه دولت و نظام نیز باتوجه به فرمایشات رهبر انقلاب و نیاز مبرم کشور به چنین نهادی، با نهایت توان، از تشکیل آن حمایت کردند که از جمله آن ها می توان به آیت ا... بهشتی و آقای تفرشی  اشاره کرد.  این نهاد با دو هدف اصلی تشکیل شد: ۱- رفع محرومیت از روستاها و  ۲- تامین درآمد کافی و ایجاد اشتغال در روستاها و رشد و شکوفایی کشاورزی. مسئولیت عمده شورا بررسی و تهیه برنامه ها و طرح های سازندگی، تصویب طرح های مناسب و جلب همکاری مردم برای اجرای طرح های جهاد سازندگی بود. بعدها پس از یک دوره آغازین، جهاد سازندگی به وزارتخانه ای در دولت تبدیل شد و سرانجام، با ادغام در وزارت کشاورزی، نام وزارت جهاد کشاورزی را به خود گرفت و  منحل شد.  در آن زمان که کشور تازه به استقلال سیاسی رسیده بود و از انبوه حوادث سیاسی به یک آرامش نسبی دست یافته بود، در تمامی زمینه ها نیازمند ایجاد نظمی نو براساس نظام اسلامی بود، چه در بحث فرهنگی و اجتماعی که آمار بالای بی سوادان و نبود آگاهی کافی از مسائل روز دو مسئله مهم کشور بود و چه در بحث اقتصادی که قطعا با ازبین رفتن حکومت پهلوی، بسیاری از امور جاری کشور بدون متصدی و مدیر راکد مانده بود و برای شروع کار، لازم بود ابتدا وضع فعلی سر و سامان داده شود تا زمینه های توسعه همه جانبه کشور فراهم شود.  در چنین شرایطی بود که تفکر ایجاد جهاد سازندگی در کشور احساس شد. جهاد سازندگی یکی از ارگان هایی بود که از بطن انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد، در درون انقلاب رشد کرد و درون نظام اسلامی ایران توانست به بسیاری از آمال و اهداف انقلاب حضرت امام خمینی(ره) جامه عمل بپوشاند، نهادی که زاده جنگ تحمیلی بود و پایه های اصلی شکل گیری آن نیز به دوران دفاع مقدس  برمی گشت.  در حقیقت، جهاد سازندگی نهاد روزهای سخت انقلاب بود و بسیاری از امور عمرانی و لجستیکی ایران در برهه حساس جنگ با حمایت ها و تلاش های مخلصانه جهادگران عزیز به انجام رسید و بدین ترتیب، با یک پیشینه قابل قبول پا به عرصه سازندگی کشور گذاشت.  دست پرتوان جهادگران بذر انقلاب را در دل محروم ترین و مستضعف ترین قشر جامعه، یعنی روستاییان، می کاشت و تیر آنان قلب بزرگ ترین دشمنان ایران را نشانه می رفت. بعد از فرمان تاریخی امام خمینی(ره) در ۲۷خرداد۱۳۵۸ مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی جهت رفع محرومیت ها و تلاش برای آبادانی کشور، دولت و مجلس بر خود وظیفه دیدند تا این فرمان رهبر انقلاب را به اجرا درآورند.  در پیام حضرت امام(ره) درمی یابیم: ۱- برادران جهاد سازندگی بهترین و بیشترین کار را انجام داده اند. ۲- جهادگران بهترین کارها را در بدترین اوضاع و با انبوهی از مشکلات و با دادن شهدای بسیاری به ثمر رسانده اند. ۳- مجاهدان سازندگی بذر انقلاب را در دل هر روستایی کاشته اند. ۴- از مجاهده این برادران خستگی ناپذیر، نهال انقلاب در روستاها و شهرهای دورافتاده بارور گردیده است. ۵- با آبادشدن مناطق محروم، روستاییان آن مناطق به پاسداران انقلاب و اسلام تبدیل شده اند. ۶- جهادگران پیروزی سپاه اسلام بر ارتش کفر بعثی را تسریع بخشیده اند. ۷- اختلاف زبان و لباس و جز آن نتوانسته است مانع مجاهدات آنان شود. ۸- هدف جهادگران تحقق آرمان های ملت مسلمان و انقلابی ایران و اجرای برنامه های اسلام است. ................................................ دیدگاه همه با هم کار جمعی کنید نسل جدید از جهاد سازندگی یا کم شنیده اند یا ناقص. آن وقت ها افراد بسیار کمی در شهرها از رفاه برخوردار بودند.  در شهر ما یخچال نبود و فقط چند نفر یخچال نفتی داشتند. شبکه آب شهری نبود و خانم ها مجبور بودند مسیر زیادی را طی کنند تا بتوانند آب به خانه ببرند و گاه چقدر دعوا به خاطر آب پیش می آمد.  یکی از افتخارات بزرگ فرح در آن زمان، راه اندازی چند بیمارستان برای درمان کچلی های ناشی از مصرف آب های آلوده بود که نشان دهنده وضع بهداشت آن زمان است.  پیش از انقلاب، برق بود، اما در خانه ما خبری از برق نبود، چون پول برق کشیدن نداشتیم. بعد از انقلاب، یک بار آیت ا... مدنی تعدادی از جوانان را با خود برداشت و به روستاها برد. به خیال ما، روستا جایی سرسبز است و داریم به جایی آباد می رویم، اما وقتی به روستا رسیدیم، تازه فهمیدیم روستاها در چه وضع بدی به سر می برند و اصولا روستاها جای زندگی نبودند.  کوچه ها پر از لجن بود. ما نمی دانستیم شهید مدنی برای چه ما را به روستا آورده است، اما دیدیم خودش عبا و عمامه اش را درآورد و شروع کرد به کنارزدن لجن ها از کوچه. بعد، ما هم همین کار را کردیم.  اسفند۵۷ به قصد زیارت به قم رفته بودم. در حرم سر مزار مرحوم بروجردی هم رفتم که شهید مدنی را آنجا دیدم. به ایشان گفتم اگر به دیدار امام می روید، مرا هم ببرید. اتفاقا ایشان می رفتند.  وقتی ما به دیدار امام(ره) رفتیم، جوانانی را دیدم که درمورد انتخاب بازرگان به امام(ره) اعتراض می کردند. امام(ره) به آن ها فرمودند: شما ۵۰سال با شاه زندگی کردید. شش ماه هم با مهندس بازرگان زندگی کنید. بعد، امام(ره) فرمودند: همه از همه جای مملکت می آیند می گویند مملکت خراب است. بروید مملکت را بسازید و آباد کنید. بعد از مدتی نیز شهید بهشتی فرمان آمارگیری از روستاها را صادر کرد تا اولویت های موردنیاز روستاها مشخص شود. من هم چون همراه گروه شهید مدنی بودم، به روستاها رفتم و در آمارگیری مشارکت داشتم. ۲۷خرداد۵۸ تلویزیون اطاعیه ای را با صدای امام خمینی(ره) پخش کرد که ایشان فرمان تشکیل جهاد سازندگی را صادر کردند.  امام(ره) گفتند: همه با هم تشریک مساعی کنید؛ یعنی کار جمعی کنید. امام(ره) فرمودند: جهاد سازندگی را از خودتان شروع کنید و وقتی آجری را در جایش می گذارید، بسم ا... بگویید. این حرف یعنی در جهاد نگاه فرهنگی داشته باشید و کار فرهنگی کنید. برای همین بود که ما به روستا که می رفتیم، یکی از کارهایمان پخش فیلم در روستاها بود، چون بعد از انقلاب، چیزی به نام سپاه دانش وجود نداشت. کار فرهنگی ضرورت بیشتری پیدا کرده بود. ابتدایی ترین امکانات موردنیاز هم راه اندازی یک کتابخانه بود. در جهاد، برعکس جاهای دیگر، سلسله مراتب از پایین به بالا بود و افرادی که در متن کارها حضور داشتند تعیین می کردند کدام کار بشود.  یک بار در یکی از مناطق، وقتی بحث می شد که چه کار کنیم، خواهران گفتند: کتابخانه بسازیم؛ اما برادران مخالفت کردند و گفتند: کتابخانه اولویت ندارد. باید کار دیگری بکنیم. صبح فردا که بیدار شدیم، دیدیم خواهران در اردوگاهشان نیستند. هرچه گشتیم و پرسیدیم، پیدایشان نکردیم. یکی از بچه ها به ذهنش رسید که شاید این ها رفته باشند روستای امام درویشان. وقتی آنجا رفتیم، دیدیم این ها سنگ ها را در چادرهایشان می گذارند و هرکدام یک گوشه آن را می گیرند و می برند تا کتابخانه بسازند. وقتی این صحنه را دیدیم، تسلیم شدیم و گفتیم: خودمان کتابخانه را می سازیم.  *جهادگر و نویسنده کتاب «غمزه مستانه»/ محمد حیدری* خبرنگار: حمیده وحیدی


چهارشنبه ، ۲۶خرداد۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شهرآرا آنلاین]
[مشاهده در: www.shahraraonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن