واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
از قتل های عنکبوتی روسپیان در مشهد تا اسیدپاشی ها در اصفهان
روز نو : امام جمعه اصفهان اخیرا اظهار کرده که عکس هایی به دفتر او رسیده که زنان کنار زاینده رود مثل اروپا عکس گرفته اند. او گفته که همین کارها را می کنید که رودخانه خشک شده است. سید یوسف طباطبایی نژاد گفته که گاه در یک مغازه اغذیه فروشی یک زن بدحجاب کنار یک مرد کار می کند. او گفته که به عنوان رییس ستاد احیا امر به معروف و نهخی از منکر استان اعلام می کند که این ستاد بدون مردم کاری از پیش نمی برد. او گفته است:" ما در انقلاب فرهنگی درست عمل نکردهایم، در این چند سال حتی نتوانستهایم دانشگاه را زنانه و مردانه کنیم. این چه انقلاب فرهنگی است که هیچ کار اساسی در آن انجام نشده است. ما اگر گناه ببینیم و فقط نچ نچ کنیم فایدهای ندارد، نیروی انتظامی برای امر به معروف و نهی از منکر میتواند از بچههای حزبالهی استفاده کند. به وزارت ارتباطات و مخابرات میگویم اگر میتوانید با سر دسته شبکههایی که موجب بیعفتی میشوند برخورد کنید اگر این کار را نکنید رسالت خود را انجام ندادهاید، مخابرات میتواند این افراد را پیدا و آنها را خفه کند. متأسفانه مردم ما و حزبالهیها ما گاه نسبت به گناهانی همچون سگ گردانی در جامعه حساسیت نشان نمیدهند. نسبت به راننده زن بدحجاب حساسیت نشان نمیدهند، اگر میترسید حزبالله نیستید".
به گزارش خرداد، فارغ از آن که ایا خشک شدن زاینده رود علل علمی دارد یا می توان آن را به موضوع بد حجابی مرتبط دانست یا نه در بعدی کلان تر مواردی در اظهارات امام جمعه اصفهان وجود دارند که می توانند زنگ هشداری برای جامعه باشند. ایشان فرموده اند که نیروی انتظامی می تواند برای امکر به معروف از "بچه حزب اللهی" ها استفاده کند. او هم چنین گفته اگر می ترسید حزب الله نیستید از این جمله تنها این موضوع استنباط می شود: یعنی آن که خود دست به اقدام بزنید.
پرسش این است اگر در مملکت قانون حاکم است و مراجع قضایی مسئول رسیدگی به تخلفاتی چون بد حجابی هستند و ضابطان اجرایی نیروهای انتظامی هستند پس در اینجا چه نیازی به ایفای نقش کسانی است که می توانند از این پیام ها سوء استفاده کنند و دست به اقدامات خودسرانه ای بزنند که هم برای کشور و هم نظام تبعات جبران ناپذیری داشته باشند؟ ایا کم بوده اند کسانی که در ظاهر بچه حزب اللهی سوء استفاده هایی را انجام داده اند و اقداماتی را مرتکب شده اند که تنها رسانه های بیگانه از مطرح کردن آنان سود برده اند و به حیثیت و اعتبار کشور در عرصه های بین المللی آسیب زده اند؟
نمونه بارز آن اقدامات انجام شده توسط "سعید حنایی" بود فردی که خود را عامل پاکسازی شهر مشهد از فساد و نابسامانی های اجتماعی قلمداد می کرد و در 28 فرودین 1381 خورشیدی در زندان مشهد به دلیل جنایاتی که مرتکب شده بود اعدام شد. او چندین فقره قتل مرتکب شده بود از خفه کردن زنان تا پیچاندن آنان پس از قتل در چادرهای سیاه و بیش از 16 فقره قتل. به جست و جوی علت که می روید می بینید ناشی از جهل و نادانی او بوده است فردی که خود را ناجی بشریت و جامعه می دانسته و خودسرانه دست به جنایت زده بود.
در همان شهری که امام جمعه آن اخیرا اظهارات پیش تر ذکر شده را بیان کرد شاهد حوادث اسیدپاشی های زنجیره ای بودیم. نکته جالب آنجاست که اسید پاشی های به روی صورت زنان بدون چادر صورت گرفته بودند که منجر به مرگ یکی از آنان نیز شده بود. برخی از گزارش ها شمار قربانیان اسیدپاشی در اصفهان را 15 نفر اعلام کرده اند. از یاد نبرده ایم که اسید پاشی ها باعث شده بودند تا زنان و دختران در خیابان حضور پیدا نکنند و پرنده در شهر پر نزند آن هم در شهری که اساس اقتصادش بر توریسم است.
وجه مشترک قربانیان نداشتن پوشش چادر، ماشین سواری کردن و حضور در محدود خیابان های مهرداد و دروازه شیراز اصفهان بود. جالب آن که این اسیدپاشی ها از نظر زمانی نیز مقارن با بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر در مجلس بود. در پایان نیز مشخص نشد که واقعا انگیزه عامل یا عاملان اسیدپاشی چه بود اما کدهای ذکر شده نشان می دادند که احتمال انگیزه های ناشی از تعصب و جهالت باوری در افراد حمله کننده زیاد است.
این در حالیست که نمایندگان مجلس در جریان بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به تصویب ماده ای پرداختند که بر مبنای آن هیچ شخص یا گروهی حق ندارد به عنوان امر به معروف و نهی از منکر به اعمال مجرمانه از قبیل توهین، افترا، ضرب، جرح و قتل مبادرت کند.
محمدرضا خباز معاون وقت تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور در جریان بررسی موادی از "طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر" در مجلس به نمایندگان گفته بود: "شاهد بودید که اخیراً چه اتفاقی در اصفهان رخ داد؛ واداشتن دیگران به معروف یک کار اجرایی است و آیا احتمال نمیدهید که باعث درگیری و ایجاد مشکل در جامعه شود؟"
قاتلین سریالی از چنین تصوری برای گزینش قربانیان خود بهره می برند به طوری که برای مثال روسپی ها را صرفا ابزارهای جنسی و هم جنس بازان را صرفا ناقلین ایدز،بیماران لاعلاج را به عنوان ضایعات جامعه می دانند که باید از اجتماع حذف شوند. بدین سان قاتلین سریالی قربانیان خود را به عنوان انگل های جامعه می دانند و لذا بر این باورند که با کشتن آنان عمل مثبت و مفیدی در حق جامعه انجام داده اند و رسالت اجتماعی خود را ادا می کنند.
با این حال قاتلین سریالی پس از دستگیری با این واقعیت تکان دهنده رو به رو می شوند که قربانیان آنان حیوان یا شیاطین یا اشیا ء نبوده اند، بلکه در واقع ذهنیت آنان مبنی بر غیر انسانی بودن قربانیانشان افسانه ای بیش نبوده و در چنین شریطی است که بار دیگر قربانیان آنان در برابر چشمانشان باز انسانی شده و در می یابند که آنان سزاوار به قتل رسیدن همراه با شکنجه و تجاوز نبوده اند . بدین ترتیب آنان خود به جرایم آزارگرایانه خود اقرار می کنند.
در نتیجه باعث کمی سنجیده تر درباره مسائل اجتماعی به خصوص حجاب اظهارنظر کرد تا بهانه به دست افراد و عناصر خودسر داده نشود.
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۲:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]