واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۳
فرشته طائرپور نوشتاری را تحت عنوان"برای پرویز کلانتری و سهمی که در تخیل کودکان و کودکی بزرگسالان دارد" نوشت. این هنرمند به بهانهی درگذشت پیروز کلانتری در متنی که در اختیار بخش تجسمی ایسنا گذاشت، نوشت: «افسوس که از زمان و مکان بدرقه و خاکسپاریاش، پس از وقوع مطلع شدم؛ و فرصت برای ادای احترام به پیکر محترمش و ابراز تسلیت به خانوادهاش، از دست رفت... این خطوط را برای تقدیم به روح ناب و پر مهرش مینویسم، با این آرزو که ستاره همیشه فروزان نگاهش در آسمان هنر ایران زمین، همچنان به نظاره دنیای کودکان ادامه دهد و دست از تابیدن بر ذوق و زیبایی مردمان جهان بر ندارد.» طائرپور در ادامه آورده است: «از نقاشیهایش، بوی خوش کاهگل بر میخاست، آسمانهایش، سراسر فیروزهای بود و اگر گله ابری هم در آنها به تفرج میآمد، باغی از گلهای سپید میشد تا جان را لبالب از عطر یاس کند، انارهای روی درخت و ماهیهای توی حوضهای کاشیاش، آنقدر قرمز بودند که از آن سر دنیا هم دیده میشدند، درها و پنجرههای چوبیاش، فقط برای باز شدن، بر پاشنه نشسته بودند، پسر بچههای کلاه نمدی و دختر بچههای پیراهن گلناری، در کوچههای گمشده اما آشنا، چنان میدویدند که انگار کسی آنها را به عروسی نشاط-بانو دعوت کرده باشد، فرقی نداشت که محله و خیابان میکشد، یا دشت و بیابان... هرچه از قلمش نقش میگرفت، با صفا بود؛ و هوس قدم زدن را دامن میزد،دقیقتر که میشدی، حتی آواز پرندگان توی نقاشیهایش را هم میشنیدی، خوشا به خیالش که هیچ اثری از آلودگیهای دلی و دنیایی، در آن نبود. حدود سی سال پیش بود که ( ACCU مرکز فرهنگی آسیایی یونسکو) در ژاپن، چاپ کتابی به نام "بگرد، پیدایم کن" را با اختصاص هر صفحه به یک کشور، طراحی و وارد مرحله تولید کرد. قرار بود در هر صفحه کتاب، فضایی از یک مکان عمومی و سنتی آن کشور به تصویر کشیده شود و با متنی ساده و کوتاه از زبان کودکی گمشده در آن فضا، خواننده خردسال به پیدا کردن همتای خود در آن ازدحام ترغیبشود...روشی هوشمندانه که کودک خواننده را به دقت بر اجزای هر تصویر، وا میداشت. طراحی و تهیه صفحه "ایران" آن کتاب را "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" بر عهده داشت؛ و قرار بود استاد پرویز کلانتری، فضایی از یک بازار ایرانی را به مخاطبان جهانی معرفی کند و متن کوتاه آن تصویر از زبان کودک گمشده را نیز من بنویسم. خبر درگذشت او را که شنیدم، برای چندمین بار به سراغ "بگرد پیدایم کن" رفتم و بیش از همیشه دریافتم که بعضیها چقدر خوب میدانند که کجا باید به دنبال کودکان گمشده و کودکیهای گمشده گشت و تا آنها را لابلای رنگها و کالاها پیدا نکرد، دست از تلاش برنداشت. کاش این سرطان بیرحم، مهلت بیشتری به کودکان این دوران میداد تا در دنیای با صفای نقاشیهای او بگردند، ببینند، بشنوند، ببویند، بدوند، بفهمند و حتی گم شوند و نگاهی کنجکاو پیدایشان کند. کاش بچههای ایرانی، در هزارتوی آشفته بازاری که در آن سرگردانند، بدانند که در دنیای کتابهای کودکان، آثاری هستند که قلم دل-پاکانی چون پرویز کلانتری برایشان رنگامیزی کرده است...کتابهایی که حتی با رفتن استاد، همچنان برجای ماندهاند و همراه آن عزیز به دنیای نادیده نرفتهاند...و بیاموزند که این ماندگاری، رسم اصحاب هنر است. خدایش بیامرزد و به حرمت زیبایی و صفایی که در کارهایش داشت، خانه آخرتش را زیبا و با صفا مقرر بدارد.»
اثر پیروز کلانتری در کتاب "بگرد پیدایم کن"
اثر پرویز کلانتری در کتاب "بگرد پیدایم کن"
اثر پرویز کلانتری در کتاب "بگرد پیدایم کن"
انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]