براي فاتح ، مسوول تبليغات و رسانه ستاد آقاي موسوي

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
براي فاتح ، مسوول تبليغات و رسانه ستاد آقاي موسوي

آشنا بودن نام افراد در تشخيص آنها عنصر مؤثرى است چنانكه با ذكر نام فرد شهره، نمايى از اعتقادات، تصويرى از شخصيت و حتى گزيده اى از گمانه ها و شنيده ها درباره او در ذهن زنده مى شود. افراد نام آشنا همانگونه كه خطاهايشان آزاردهنده تر است، سخنان صوابشان نيز در ناملايمات و مصائب دوران راهگشا خواهد بود... انتظار بعيدى نبود وقتى كه نخست وزير۸ساله جمهورى اسلامى برخلاف پيش بينى هاى معمول سياسيون تصميم گرفت وارد عرصه انتخابات شود، يارانى را براى خود برگزيند كه وصله ناجور نباشند بر ستادى كه مى خواهد او را پيروز ميدان انتخابات سازد. از اين رو شنيدن نام باقريان، حيدريان و بهزاديان نژاد كه شباهت هاى فراوانى به مهندس دارند، چندان دور از ذهن نبود. اما بايد اعتراف كرد كه با توجه به پيچيدگى هاى عرصه رسانه و تبليغات و تاثيرگذارى آن بر نتايج حركت هاى اجتماعى، مسندنشين كميته تبليغات و رسانه ستاد جدى ترين رقيب براى احمدى نژاد، براى اصحاب رسانه ها و شايد حتى سياسيون هر۲جريان قابل توجه و ملاحظه بود. شايد دليل آن هم اين باشد كه هادى جريان رسانه و تبليغات مى تواند تعيين كننده ترين نقش را در ساختن تصويرى شايسته از نامزدى داشته باشد كه پيروزى را براى خود قطعى مى داند البته با ملاحظه واقعيات عينى همه جامعه و نه فقط بخشى از آن، مثل بالانشينان يا متوقعان بى انصاف. آن روز كه براى اولين بار شنيدم ابوالفضل فاتح به عنوان مسؤول كميته ستاد تبليغات و رسانه ستاد سبز معرفى شد، اميد و بارقه اى در من بوجود آمد كه شايد بسيارى ديگر نيز همين اميد درونشان پيدا شد و آن اينكه مؤسس يكى از برجسته ترين بنگاه هاى خبرى امروز كشور كه پيشرفت خود را مديون استفاده از پتانسيل و صداقت جامعه جوان دانشجويى است، بتواند همان احياى شعارهاى انقلاب اسلامى و قانونگرايى را كه نامزد مورد علاقه اش فرياد مى زند، تقويت كند. شايد گلايه مند شود كسى كه سال ها در عرصه خبر و رسانه فعال بوده و همكاران و همراهان اين عرصه نيز به خوبى او را مى شناسند اگر فردى چون من كه مدت حضورم درجمع خبرى ها چندان زياد نيست، از او چند سؤال ساده بپرسم اما لااقل او كه تلاش مى كند هميشه لبخند بر لب باشد و سنگ صبور ديگران، انتظار اين است كه شنونده باشد آن هم به قول يكى از دوستانش: «اذن خير.» برادر ارجمند جناب آقاى فاتح! شما در يكى از آخرين گفت وگوهاى خود انتقادات فراوانى را آن هم با زبان روشنفكرى مطرح كرديد. از جمله: « دستگيرى هاى گسترده و بازجويى هاى غيراخلاقى و غيرحقوقى، مسخ شخصيت انسان ها و كارخانه ضدانقلاب پرورى است.» سؤال اينجاست كه اعلام پيروزى قطعى نامزد مورد علاقه شما آن هم در ساعات اوليه راى گيرى از سوى شما و تاكيد بر به جاآوردن سجده شكر به خاطر اين پيروزى كه احتمالاً خبر آن از غيب به شما رسيده بود، اخلاقى است يا حقوقى؟ قطعاً آقاى موسوى براى برگزارى نشست خبرى تنها دقايقى پس از پايان راى گيرى و تصميم بر اعلام پيروزى قطعى خود كه دال بر آگاهى ايشان و دوستان ايشان از اخبار غيبى است، با مشورت شما كه مسؤول كميته رسانه و تبليغات ستاد ايشان بوده ايد، صورت گرفته است. آيا برگزارى اين نشست و اعلام پيروزى قطعى پيش از اعلام حتى نتايج اوليه آرا توسط مبادى رسمى كشور اخلاقى و حقوقى بود كه شما آن را تاييد كرديد و نامزد مورد علاقه تان را براى قرارگرفتن در برابر ده ها خبرنگار داخلى و خارجى تشويق كرديد؟ و همان نشست غيرمنطقى بود كه زمينه ساز بسيارى از بى اعتمادى ها شد. آقاى فاتح! به درستى از مسخ شخصيت انسان ها وكارخانه ضدانقلاب پرورى انتقاد كرده ايد. كدام منصفى است كه با شما دراين انتقاد همراهى نكند اما لطفاً به من بگوييد زمانى كه كسانى چون رئيس و نخست وزير رژيم صهيونيستى تا سركردگان شكست خورده گروهك هاى ريز و درشت ضدانقلاب - كه ملت ايران آنها را سال هاست مانند دملى چركين از خود دور كرده است- از اتفاقات اخير كه بنابر تدابير كودكانه و نامتعارف دوستان تان و خود شما ايجاد شد، استقبال و اعلام حمايت كردند، شما خط ضدانقلاب را به وضوح مشاهده نفرموديد؟ آن روز از تحركات ضدانقلاب تابلودار در گوشه و كنار دنيا كه در سايه فرصت مناسب ايجاد شده جولان مى دادند و چهره جمهورى اسلامى را آنچنانكه سال ها حسرت مى كشيدند، مخدوش جلوه دادند، نگران نشديد؟ برادر ارجمند! از سناريوپردازانى انتقاد كرده ايد كه با طراحى هاى خود ساحت انسانى افراد و شعور اجتماعى را هدف قرار داده اند و همچنين بر اين باوريد كه اين سناريوپردازان كه شما را آزرده خاطركرده اند، با مجبور كردن رسانه هاى مستقل به دنبال كردن آن طراحى ها استقلال رسانه ها را نيز ناديده انگاشته اند. جالب است كه شما از سناريوپردازان انتقاد مى كنيد و لابد بايد باور كنيم صحنه هايى را كه تلخى اش هنوز در كام ملت باقى مانده است و معلوم نيست با چه هزينه اى قرار است به شيرينى بدل شود، بدون سناريو و كاملاً اتفاقى رخ داده است؟ لابد بايد بپذيريم كه همه نهادهاى اطلاعاتى و امنيتى كشور درمورد پيگيرى هدفمند جريانات خاص پس از انتخابات اشتباه كرده اند؟ شما بر اين باوريد كه بايد چهره اى عقلانى از موسوى به جامعه شناساند اما آقاى رئيس تبليغات و رسانه! كمى دير نيست؟ آيا شما ساحت انسانى افراد و شعور اجتماعى شان را كه امروز بى اساس بودن شبهه پراكنى دوستانتان حتى به خودى هايى كه به مهندس موسوى راى دادند، ثابت شده است، هدف قرار نداده ايد؟ چگونه مى توان باور كرد كه تا ديروز مردم را تشويق به خيابان گردى و مطالبه حقوق مدنى از اين طريق مى كنيد و امروز بر معرفى چهره عقلانى از خود و دوستانتان تاكيد كنيد؟ آقاى فاتح! قطعه جالب تر گفت وگوى اخير شما آنجاست كه تصريح مى كنيد انتخابات مقوله اى عميقاً سياسى است و امنيتى و نظامى كردن آن اقدامى نادرست، هزينه بر و نگران كننده است. آيا خيابان گردى، اغتشاش، بهره بردارى هيجانى از مطالبات مردم و به ويژه جوانان، اظهار مطالب خلاف واقع و نادرست، قهر و نازهاى عجيب و غريب سياسى، فرار از قانون، اتهام زنى هاى مكرر به منظور تشويش بيشتر اذهان، پيوندهاى مشكوك ميان برخى جريانات داخل و خارج ازكشور و انقلاب، فرار از پاسخگويى به اتهامات مجعول و سخت شكستن اعتماد مردم به نظامى كه ۳۰سال به آن تكيه كرده اند، از جمله نمادهاى فعاليت سياسى است؟ دوست و همراه مهندس! تاكيد كرده ايد هيچكس موافق آشوب و بى قانونى نيست، درحالى كه عملكرد سؤال برانگيز شما و دوستانتان در نپذيرفتن نتايج رسمى انتخابات و برهم زدن آنچه كه باب ميل برخى نبود، زمينه ساز آشوب و بى قانونى شد و تاسف بارتر اينكه پس از رخداد اين موارد كه به ظاهر ادعا مى شود هيچ كس موافق آنها نيست، نه مهندس موسوى و نه هيچ يك از دوستان همراه ايشان كمترين اقدام عملى كه بيانگر مخالفت آنها با حوادث تلخ پيش آمده داشته باشد، انجام ندادند؟ خون ده ها نفر از مردم در گيرودار درگيرى هاى خيابانى بر زمينى ريخت كه سال ها نظاره اينگونه حوادث را به فراموشى سپرده بود و افسوس كمتر كسى است كه اين روزها باور نداشته باشد كه در جريان حوادث اخير عوارض غيرقابل جبرانى بر سرمايه هاى اجتماعى بر جاى ماند اما مقصر آن كيست؟ آيا دليل آن دستگيرى افرادى است كه دستگاه هاى امنيتى مسؤول از تلاش آنها به منظور ضربه زدن به اصل نظام پرده برداشته اند يا كوته نگرى برخى از ياران ديروز انقلاب را بايد دليل اصلى اين عوارض غيرقابل جبران دانست؟ جناب فاتح! جاى تعجب است كه شما در اين گفت وگوى خود رسماً نظام اسلامى را كه خود به ظاهر رشديافته آن هستيد غيرمستقيم به كودتاى مخملى تهديد مى كنيد و مى گوييد: اگر خداى ناكرده در ايران روزى انقلاب مخملى راه بيفتد از نوع غربى آن نخواهد بود و بيش از غرب گرايى، خاستگاه و عامل آن تحجر و راست گرايى است. برداشت نگارنده اين است كه اشتباه به عرض حضرتعالى رسانده اند. اگر روزى بنا بر انقلاب دوباره اى باشد، يقين بدانيد كه خاستگاه آن قطع دست و پاى كسانى از انقلاب است كه خود را پيرو معمار كبير آن مى خوانند اما با دست و زبان خود تبر به ريشه اين بناى شكوهمند مى زنند. اينچنين ادعا كرده ايد كه برخوردهاى قانونى صورت گرفته با برخى افراد كه روزى يار انقلاب بوده اند و امروز از آن سابقه و صبغه براى ضربه زدن به همان انقلاب سوء استفاده مى كنند، موريانه اى است به جان پايه هاى اعتماد به نظام اما مانند هميشه دراين فرار رو به عقب شما سخنى از بى منطق ترين و مضحك ترين رفتارهاى پس از برگزارى انتخابات توسط برخى از دوستان و همراهانتان نكرده ايد كه نه تنها در تاريخ انقلاب اسلامى مسبوق به سابقه نيست بلكه تنها در كشورهايى نظير هندوراس كه درگيرودار كودتا، رفتارهاى مشابه دوستان شما در آنها ديده مى شود، مصداق شبيه پيدا مى كند. وجدان صادق خود را قاضى محكمه انصاف كنيد و بگوييد آنها كه از سرخوردگى و فقدان ظرفيت پذيرش واقعيات دست به اقدامات عجيبى زدند و راضى شدند تا به هرقيمتى ولو زير سؤال بردن اساس صداقت و اعتماد در نظام اسلامى و ريخته شدن خون ده ها انسان بى گناه و وقوع ده ها عنوان جرم و خيانت در كشور- تنها به ادامه حيات سياسى خود بينديشند، نزديك تر به موريانه هاى گرسنه اى كه به جان انقلاب افتاد ه اند، نيستند؟ دوست و همراه ديروز انقلاب! طرح ريزى، ساماندهى و تلاش براى وقوع كودتاى رنگين، ساختن پاپوش براى بزرگان تاريخ انقلاب نيست كه شما از آن ابراز نگرانى كرده ايد. ابراز نگرانى حقيقى سزاست آنجا باشد كه شما افرادى را كه خود معترف به ذنوب و خطاهاى خود شده اند، بزرگان تاريخ انقلاب بدانيد. قطعاً نبايد ناسپاس و فراموشكار بود و خدمات عده اى را در طول تاريخ پرشكوه انقلاب ناديده گرفت اما اتفاقاً جاى تعجب از اين افراد است كه با آن سوابق كذاوكذا امروز تبديل به بلندگوهاى چراغ خاموش دشمنانى شده اند كه ۳۰سال در انتظار و آرزوى ضربه به اعتماد مردم به نظام اسلامى بودند. كاش كمى هم از همسويى دشمنان قسم خورده اى كه بعيد مى دانم آنها را نشناسيد با خط و ربط دوستان و همراهانتان نگران مى شديد. جناب فاتح! اما تلخ ترين فرازى كه از زبان شما مرا متعجب و متاسف كرد، آنجا بود كه شما «تضعيف و خالى كردن اطراف رهبرى معظم و دوگانگى بين مردم و حاكميت» را «مخملى ترين روش تضعيف كشور» خوانده ايد. آيا حافظه تاريخى كوتاه مدت شما هم در جريان حوادث اخير دچار فراموشى شده است؟ بى توجهى و چه بسا مخالفت صددرصدى كسى كه خود را دوست و همراه پيوسته او مى دانيد با فرمايشات، بيانيه ها و رهنمودهاى صريح معظم له در روزهاى پس از انتخابات بركودكان كوچه هاى روستاهاى ايران به اثبات رسيده است و عجيب است كه شما بدون اشاره به اين عملكرد بدون توجيه كه لكه ننگى بر سوابق كذاى دوستان شما خواهد بود و هيچگاه تاريخ آن را فراموش نخواهد كرد، از مخملى ترين روش تضعيف كشور سخن رانده ايد در حالى كه شما و دوستانتان- كه با سهل و اغماض اميدوارم عامدانه اين مسير را در پى نگرفته باشيد- خود پيشروان و مبلغان عملى اين روش بوده ايد. اگر پاسخ به سؤالات طرح شده اندكى از حوصله تان خارج بود عذر تقصير نگارنده را بپذيريد هرچند اقدامات بى معنا و فرسايشى دوستان شما كه هر روز نيز عده اى از طرفداران خود را نيز بيزار مى كنند، بعيد نيست كه ما را هم از حوصله خارج كند. با وجود همه فراز و فرودها، مجادله را درون خانوادگى و جامعه را در مسير پختگى مى بينم و اين بار اين مردمند كه دولتمردان و سياسيون را به پختگى و افزودن هاضمه سياسى فرا مى خوانند. فراموش نكنيم كه اگر خود خانه را از پاى بست ويران نكنيم، بيگانه كارى از پيش نخواهد برد و يادمان نرود كه مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:«على الانصاف ترسخ الموده». /2759/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]