تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
کدام رنگ کاغذ دیواری مناسب فضای شماست؟
چه چیزهایی دیگر در دکوراسیون مد نیست؟!
بررسی قیمت تیرچه + قیمت تیرچه کرومیت + قیمت یونولیت
خرید و قیمت ورق در مشاوران آهن + [مشاوره رایگان]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1813222920
اثرات توسعه نیافتگی منطقه ائی بر سیاست خارجی
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
اثرات توسعه نیافتگی منطقه ائی بر سیاست خارجی وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - دکتر نصرتالله تاجیک در گفتگو با روزان ؛ ایران تنها است / سعودیها موقعیت ایران بعد از برجام را نمیپذیرند
روزان نیوز- با دشمن تراشی وزنه به پای سیاست خارجی نبندیم .
زهره آقاياني : كم كم سياستهاي بينالملل و جامعه جهاني خود را آماده ميسازد تا جايي را براي ايران پس از برجام باز كنند. بازار رفت و آمدهاي اكثر كشورهاي اروپايي به تهران همچنين روساي دولتهاي آسيايي و آفريقايي گواه اين تغيير موضع سريع نسبت به ايران است. شايد به توان به يقين گفت كه پذيرش ايران بعد از توافق هستهاي براي كشورهاي توسعه يافته خيلي زود شكل گرفت. انتظاري كه در ميان كشورهاي منطقه نه تنها بر آورده نشد كه حتا در برخي موارد به جنگ سرد هم تشبيه شد. عربستان سعودي يكي از اين كشورهاست كه نتوانسته است با تغيير موقعيت آشكار ايران در جامعه جهاني كنار بيايد. شايد بتوان گفت كه بعد از برجام وضعيت ايران به مراتب سختتر و حتی تنها تر از گذشته در ميان همسايگان و منطقه شده است. اكنون اين سئوال پيش ميآيد كه آيا ايران اكنون شريك استراتژيكي در منطقه و حتی در جهان خواهد داشت؟ آيا با وجود اختلافات شديد ميان ايران با برخي كشورهايی ميتوانيم ايران را در سطح منطقه تنها قلمداد كنيم؟ اين سئوالاتي بود كه با دكتر نصرتالله تاجيك سفير اسبق ايران در اردن و كارشناس بينالملل در ميان گذاشتيم. تاجيك تنها بودن ايران را رد نميكند اما معتقد است كه نبايد با دشمنتراشي وزنه به پاي سياست خارجي ببنديم. تاجيك در اين مصاحبه بطور تفصيلي به زواياي مختلف اين پرسشها ميپردازد. مشروح اين گفتگو را در ذيل ميخوانيد: پس از برجام شاهد يك تحرك نسبتا جهاني براي ارتباط با ايران از سوي اغلب كشورهاي مطرح دنيا بودهايم، اما چنين تحركي در خاور ميانه و همسايگان ايران كمتر بوده است علتش چيست ؟ سياست خارجي و توازنما نسبت به منطقه از ارتباط و نزديكي ما با غرب تاثير ميپذيرد. منطقه اين ارتباط را با يك حساسيت غيرقابل قبولي دنبال ميكند. مخصوصا رقباي ما مانند عربستان و تا حدي تركيه اين ارتباط را برنميتابند. لذا اين را نبايد خيلي به خودمان بگيريم و برايمان مشكلي باشد كه به ميزاني كه در برجام توفيق داشتهايم اما در روابط منطقهاي توفيق نداشته ايم. اينها دو خط متفاوت است. از آنجا كه يك رابطه الاكلنگي است و هرچقدر كه سعي كنيم مسائلمان را توسعه دهيم، متاسفانه نوع تعاملات منطقهاي به گونهاي است كه ما تا حدي نميتوانيم به آن سطح از تعاملات بينالمللي در منطقه برسيم و به نوعي تنافر دارد و دور ميشويم. اين يك مقدار ممكن است ذاتا به دليل توسعهنيافتگي منطقهاي باشد كه تا حدودي به سياستهاي ما و حساسيتها و سياستهاي رقباي ما و مشخصا عربستان بازمي گردد. آيا ميتوان غفلت از همسايگان را در ديپلماسي ايران ديد؟ نه، بخشي از تنافر و دورشدني كه ايجاد شده به سياستهاي ما و بخشي به ذات توسعه نيافتگي منطقه و قسمتي هم به كشورهاي مقابل باز ميگردد. يعني تا حدودي تقصير عدم نزديك شدن به كشورهاي منطقه متوجه ماست و اين تقصير ما هم ناشي از موقعيت ژئوپلیتيك كشور است كه نميتوانيم كاري انجام دهيم و جزء ثابت معادله است و قسمتي هم به تعريفي كه ما از سياست حكومت داريم، باز ميگردد. يعني گرايش و رويكرد ما در سياست خارجي و چگونگي تعاملمان با همسايگان. بخش ديگر هم به طرف مقابل بازمي گردد. آنها نزديكي ما به غرب را يا حل مشكلات جهاني را به غلط عليه خودشان تلقي ميكنند. ولي ما ميتوانيم نوعي از رويكرد در سياست خارجي داشته باشيم كه اين را كمتر كند. يعني ما در اين حد ممكن است مقصر باشيم كه مربوط به تصميمات، رويكردهاي سياسي، نحوه تعامل و تفكري كه در سياست خارجي، نهفته است. من معتقدم در مسائل سياسي بايد فكر سياسي دنبال حل مسائل باشد و نه فكر غيرسياسي و اگر خيلي شفافتر بخواهيم بگوييم؛ راهحل نظامي براي حل مسائل سياسي، براي سياست خارجي كشور مشكل فراهم ميكند. آيا همزمان با ترميم روابط با غرب، تحرك جدي براي عدم ايجاد مشكل در روابط با همسايگان ضروري نبود؟ ضرورت آن در حد رفع خطر است. يعني ما همسايه بيخطر داشته باشيم بهتر است تا همسايه باخطر. بنابراين ضرورت اين مهم تا حدي است كه همسايگانمان را بيخطر و بيضرر كنيم. يعني براي خودمان دشمنتراشي نكنيم و قفل و بست براي سياست خارجي ايجاد نكنيم و وزنه به پاي سياست خارجي نبنديم كه نتواند راه برود. ولي كار بسيار مشكلي است يعني معادله پيچيده است و ايجاد كردن اين توازن نيازمند هنر است. اينكه درحقيقت حساسيتهاي طرف مقابل را از بين ببريم تا به آن دامن زده نشود و هم اينكه موضع سازنده و مثبت خودمان را در روابط منطقهاي و غرب داشته باشيم. من فكر ميكنم اگر رويكرد سياسي به تحولات سياست خارجي داشته باشيم و سعي كنيم نقش مثبتي در معادلات منطقهاي بازي كنيم و در صحنه روابط بينالملل هم فرمولها و بازيها را قبول داشته باشيم بطوري كه اگر ما نميتوانيم فرمول بازيها را قبول داشته باشيم ولي يك عنصر موثر در ميدان بازي باشيم. مثل اينكه كسي بخواهد به زمين فوتبال برود و بگويد كه قوانين فوتبال را قبول ندارد، لباس واليبال بپوشد و بخواهد فوتبال بازي كند! اين به نظرم عملي نيست. رويكرد سياسي و استراتژيك و نحوه كاركرد روابط بينالملل را بدانيم و در اين سه ضلع بازي كنيم. آيا در حال حاضر بجز موضوع جزاير سه گانه و نام خليج فارس چالش ديرپا و جغرافيايي ديگري ايران با همسايگانش دارد؟ اگر پاسخ منفي است ميتوان انتظار داشت مشكلات موجود مقطعي بوده و به درازا نكشد؟ اين موارد حالت ظاهري و صوري قضيه است. به عقيده من يك جريان عميق تقابل در سياست خارجي مخصوصا در منطقه زير پوست شهر خوابيده است. اينها مثل تب است، عارضه نيست، علامت و نشانه است. بهطور مثال، عنوان "خليج فارس" آنقدر در بين آنها جدي نيست و نه سابقه تاريخي چنين اجازهاي ميدهد كه در آن ترديد شود ولي اينكه ما هم بخواهيم تمام هم و غم خودمان را براي اين مسئله به كار بگيريم، خيلي تعيينكننده نيست و به عقيده من آنچه مهم است تعريف جديدي از تعاملات منطقهاي است كه متاسفانه من احساس ميكنم ظرف زماني از سوي ما و از سوي طرفهاي مقابل اجازه نميدهد و مشخصا در حاشيه خليج فارس، كشورهايي داريم كه خيلي تعيينكننده نيستند و بيشتر محور آنها عربستان است. لذا اگر تعريف مشخصي در تعاملات منطقهايمان با عربستان داشته باشيم، شايد جلوي بسياري از اين مسائل گرفته شود. مفهوم اين نياز به رابطه استراتژيك نيست و به عقيده من منطقه الان ظرفيت ايجاد رابطه استراتژيك ندارد، چه بين ما و قسمت جنوبي خليج فارس و چه حتي بين خود كشورهاي خليج فارس الان هم رابطه استراتژيك مطرح نيست و آنها هم مشكلات عديدهاي با هم دارند. يعني در مقابل كشوري به نام ايران طبيعي است كه آنها تا حدودي به هم نزديك شوند و ما تصور ميكنیم كه آنها يك وضعيت منسجم و واحدي را اختيار كردهاند. بنابراين نوع رويكرد ما به حل مسائل و مشكلات منطقهاي خيلي مهم است ضمن اينكه خيلي از مسائل منطقه در فرامنطقه تصميم گيري و تنظيم ميشود. لذا ما نميتوانيم چشممان را به مسائل فرامنطقهاي ببنديم. ديدي كه به رويكرد و تحولات بينالمللي و سياست خارجي و استراتژيك داشته باشيم نميتوانيم در يك قسمت با آمريكا خيلي خوب جلو برويم و مسائلمان را حل كنيم و در قسمتهاي ديگر لاينحل باقي بماند. من تقريبا اين را بعيد ميدانم. ما مسائلهستهايمان را حل كنيم ولي مسائل سوريه، بحرين، يمن و خاورميانه حل نشود! فرض اگر عربستان را از پشت چالشهاي كنوني ايران در منطقه برداريم آيا دعواي مهم و خاصي باقي خواهد ماند؟ يعني كشورها بيشتر بر اثر تلاشهاي عربستان با ايران مشكل پيدا كرده اند يا مستقلا هم با ايران مشكل دارند؟ من فكر ميكنم هر كشوري تلاش ميكند تا در دعوا يا مقابله از همه اهرمهاي خود استفاده كند. اين اهرمها ميتواند نقاط ايجابي خودش باشد يا نقاط طرف مقابلش باشد. بنابراين نبايد اين مسئله خيلي در روحيهما تاثير بگذارد. شاهد هستيم كه سعوديها به هر طريق و راه و دري ميزنند تا از نقاط ضعف سياست خارجي ايران استفاده كنند و اعمال فشار كنند و اراده سياسي خودشان را در تحولات منطقهاي ديكته كنند. اين ما هستيم كه بايد سياستمان را به نوعي طراحي كنيم كه هميشه در عكسالعمل نباشيم. به عبارت ديگر در ديد استراتژيك به سياست خارجي ما خود بايد تحولآفرين باشيم نه اينكه هميشه پيرو مسائل باشيم و همواره بدهكار بوده و درصدد حل مشكلاتمان باشيم. ما بايد نوعي عمل كنيم كه در حقيقت پيشتاز باشيم و مسائل پشت سر ما باشد و نه اينكه پشت مسائل بدويم و دائما در صدد ايجاد بروز عكسالعمل از خودمان باشيم و با يك حالت انفعالي، رويكرد سياست خارجي را دنبال كنيم. اين در حالي است كه عربستان خطوط قرمزي براي خود طراحي كرده است البته صرف نظر از درست يا نادرست بودن آن. مهم اين است كه فهم دو طرف از تحولات يكديگر ميتواند در ايجاد تعامل و تفاهم نقش بسياري داشته باشد. به احساس من در حال حاضر ما نه خيلي دنبال اين هستيم كه مسائل عربستان را درك كنيم و نه سعوديها حاضرند موقعيت ما را كه بعد از برجام ايجاد شده، بپذيرند. اين دو تا عدم تفاهم باعث ميشود كه تا حدودي نتوانيم گفتمان يا ديالوگ مناسبي داشته باشيم. اگر سعودي را از معادلات حذف كنيم تقريبا ميتوانيم بگوييم كه مشكلي با كشورهاي منطقه نداريم. حالا اگر يك زماني اختلاف سرزميني يا اختلاف سياسي در هر زمينهاي وجود داشته باشد، برايش راه حلي هم متصور هست. ما از ظرفيت منطقه بايد به نحو مطلوب و مشترك براي توسعه همه كشورها استفاده كنيم. معلوم نيست در بازي تنها با برد ما، حتما به ضرر كشور ديگري تمام شود تا بتوانيم بازندهاي برايش متصور شد. ما بايد بازي را طوري برد-برد طراحي كنيم كه توسعه، رفاه و بهبود در كل منطقه حاصل شود. اگر اين رويكرد را داشته باشيم خيلي از مسائلمان حتي با سعوديها قابل حل است. ظرفيت گسترش روابط با همسايگان غير عرب منطقه تا چه ميزان است وآيا ايران تا كنون روي اين ظرفيت به اندازه كافي كار كرده است؟ تا حدودي ميتوان رويكردها را در دو بخش متفاوت ارزيابي كنيم. ما در بعضي جنبهها توانسته ايم از ظرفيتهايمان استفاده كنيم و در بعضي جنبهها موفق نبوده ايم. بطور مثال متاسفانه در زمينه اقتصادي نتوانسته ايم كاركرد خيلي مثبتي در سياست خارجيمان بدست بياوريم. يعني با پتانسيل ظرفيت توليدي بالا و جمعيت و منابع ارزان و انرژي و نيروي انساني كه در اختيار داريم، خيلي بهتر و بيشتر ميتوانستيم در مناسبات اقتصادي موثر واقع شويم كه اين گونه نشده است. در بخش سياسي، طبيعي است كه حساسيتها بين شمال و جنوب فرق ميكند. يعني نوع تعامل و سابقه تاريخي و شكل گيري كشورها، متفاوت است. بنابراين بطور واقعي نميتوان جنوب و شمال را خيلي مورد مقايسه قرار داد. اما به عقيده من بحث رفاه مردم منطقه و توسعه سياسي اقتصادي مهم است. ما نتوانسته ايم مدلي از سياست خارجي را تعريف كنيم كه بتواند اين حالت را براي همه كشورها متصور شود. براي همين است كه چند كشور رقيب ما، توسعه و حل مشكلات منطقهاي ما را به ضرر خودشان ميدانند. ما نبايد اجازه ميداديم كه اين تصور محقق شود. از نظر استراتژيك (بهجز سوريه و عراق كه وضع خاصي دارند) آيا ايران در منطقه تنهاست ؟ تنهايي ايران آيا در ميان دولتهاست يا در ميان ملت، اوضاع فرق دارد؟ من بعيد ميدانم كه ما بتوانيم يك همكار يا شريك استراتژيك در منطقه، حداقل در حلقه اوليه،پيدا كنيم. تا حدودي در ميان همسايگان،هم از جهت ميزان توسعه اقتصادي، سياسي و اجتماعي متفاوت هستيم و هم از جهت نوع رقابت منطقهاي. به گونهاي كه بعيد است كه ما بتوانيم از قِبَل كسي از تحولات استراتژيك يا همكارهاي استراتژيكي بهرهاي ببريم. بنابراين احساس عمومي من اين است كه اگر قرار است يك همكار استراتژيك داشته باشيم، احتمالا بايد خارج از منطقه باشد. چون واقعيت امر اين است كه منطقه در حدي نيست كه بتواند به ما كمكي كند تا ما بتوانيم توازن و تعاملي داشته باشيم و از قِبَل منافع استراتژيك از آنها كسب منافع كنيم. از طرفي حساسيتهاي طرف مقابل هم اجازه نميدهد كه ما را به عنوان همكار استراتژيك قبول كند. ولي در خارج از منطقه اين امكان وجود دارد كه ما بتوانيم همكار استراتژيك در جنوب شرقي آسيا كه در رده دوم همسايگان يا در رده دوم اروپا قرار دارد، بتوانيم پيدا كنيم. مهم تصميم سياست خارجي ماست. در كل دنيا آيا ايران شركای استراتژيك دارد ؟ خودِ موقعيت ژئوپلیتيكي ايران تاكنون اجازه نداده است كه شركای استراتژيك داشته باشيم. بنابراين هرچه فكر ميكنم كه آيا در طول تاريخ ما همكار استراتژيك داشته ايم يا نه؟ احساس كردم كه هيچ موقع همكار استراتژيك نداشتهايم. بنابراين 1) ما در چهارراهي قرار گرفته ايم كه يكي از حساسترين نقاط دنياست. 2) سياست حكومت در ايران و تعريفي كه از آن وجود دارد اين اجازه را نميدهد كه در حال حاضر ما در ميان منطقه بتوانيم كشوري را به عنوان همكار استراتژيك تلقي كنيم. شايد قدرتمندترين كشوري كه به اين ايده ميتواند نزديك باشد روسيه است كه آنهم با نوع تعاملات بينالمللي، كاركرد و روابط تاريخي كه بين تهران و مسكو وجود دارد، به گونهاي حساسيت اذهان عمومي و نخبگان ما را در روابط ايران و روسيه برمي انگيزد كه اگر بخواهيم روسيه را به عنوان شريك استراتژيك خود تلقي كنيم، تا حدودي حرف و حديث به ميان ميآيد و خيلي قابل تئوريزه كردن نيست. بنابراين بعيد ميدانم در منطقه كسي يا كشوري را بتوانيم يافت كنيم كه بتواند به عنوان همكار استراتژيك پا به پاي ما حركت كند. آيا روسيه، چين، كره شمالي را ميتوان از اعداد شركای استراتژيك ايران به حساب آورد ؟ كره شمالي كه در اعداد متحد استراتژيك قطعا نميتواند باشد. البته در اين رابطه علماي استراتژيست بايد تعريفي ارائه كنند. ولي واقعيت امر اين است كه يكي از ويژگيهاي همكاري استراتژيكي، نزديك بودن كشورها ميتواند محسوب شود. چرا كه ممكن است پيوند جغرافيايي خيلي تعيينكننده نباشد ولي بالاخره تا حدي ميتواند موثر باشد. بنابراين بعيد ميدانم در توازن و تعاملات جهاني بتوانيم كره شمالي را به عنوان يكي از كشورهاي متحد استراتژيك بدانيم. ولي چين و روسيه اين ظرفيتهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي را هم از جهت روابط تاريخي و هم از جهت موقعيتشان در روابط بينالملل، ميتوانند داشته باشند. اين كشورها عضو شوراي امنيت بوده و اقتصاد قوي دارند. همچنين ميتوانند در اين مقطع كمك ما باشند كه در جهت توسعه بهتر زيرساختها يا توسعه سياسي اجتماعي ايران گام بردارند. با اين حال به دلايلي كه اشاره كردم تا كنون اين امر حداقل محقق نشده است. و در آخر اينكه ايران در وضعيت تنهايي در منطقه بسر ميبرد و متحد استراتژيك ندارد تا حدودي سخن درستي است.
منبع: روزنامه روزان مورخ 29.2.95
دوشنبه 3 خرداد 1395 - 08:29:55
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]
صفحات پیشنهادی
سیاست توسعه طلبی ارضی اسرائیل/سربازی مادام العمر بهای غصب یک سرزمین
دکترین نظامی اسرائیل 5 سیاست توسعه طلبی ارضی اسرائیل سربازی مادام العمر بهای غصب یک سرزمین خدمت نظام اجباری برای افسران مرد 48 ماه برای سربازان مرد 36 ماه و برای زنان 21 ماه می باشد و آموزش سالانه برای نیروهای ذخیره تا سن 42 سالگی برای مردان و تا سن 24 سالگی یا زمان ازدواج برمعاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه ای وزیر کشور: دولت پرچمدار سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است
معاون هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منطقه ای وزیر کشور از آغاز فاز اجرایی اقتصاد مقاومتی از ابتدای تیر ماه سال جاری خبر داد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه لرستان محمدحسین فروزان مهر ظهر امروز در اولین جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی استان که با حضور عبدالرضا رحسیاست ایران توسعه صلح و ثبات در منطقه است
عراقچی در ژاپن سیاست ایران توسعه صلح و ثبات در منطقه است شناسهٔ خبر 3664253 - شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳ ۰۳ سیاست > سیاست خارجی معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت خارجه گفت سیاست ایران توسعه صلح و ثبات در منطقه است امروز ایران نه فقط امن ترین کشور منطقه است بلکه بیشترین نقش ردیدار وزیر امور خارجه و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپائی
دکتر محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه که جهت شرکت در نشست گروه تماس بین المللی سوریه دوشنبه شب وارد وین پایتخت اطریش شد بلافاصله پس از ورود با خانم موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپائی در هتل محل اقامت خود دیدار و گفتگو کرد در این ملاقات در خصوص آخرین تحولات مربوط به اجرای توعملکرد دولت در بهبود اوضاع اقتصادی و سیاست خارجی قابل تقدیر است/ همواره دعاگوی رییس جمهور هستم
عملکرد دولت در بهبود اوضاع اقتصادی و سیاست خارجی قابل تقدیر است همواره دعاگوی رییس جمهور هستم آیت الله العظمی سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی از مراجع تقلید در دیدار با رییس جمهوری اسلامی ایران از مساعی و اقدام های دولت در اداره کشور بهبود اوضاع اقتصادی وتعامل سازنده با کشورهای جهاناتمام گام نخست طرح مطالعاتی توسعه گردشگری روستایی منطقه آزاداروند
مدیر گردشگری سازمان منطقه آزاد اروند خبر داد اتمام گام نخست طرح مطالعاتی توسعه گردشگری روستایی منطقه آزاداروند شناسهٔ خبر 3660952 - سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۲ ۱۱ استانها > خوزستان آبادان – مدیر گردشگری سازمان منطقه آزاد اروند از اتمام گام نخست طرح مطالعاتی توسعه گردشگری رترامپ: هیلاری کلاه بردار با دخالت های خارجی اش داعش را در منطقه پخش کرد - پایگاه خبری - تحلیلی قدس آنلاین
دونالد ترامپ در ادامه حملات به رقیب دموکرات خود هیلاری کلینتون را به دلیل دخالت های خارجی در خاورمیانه و ایجاد زمینه گشترش نفوذ داعش مورد انتقاد قرار داده است به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس دونالد ترامپ تنها گزینه فعلی جمهوری خواهان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری رقیب دموکسیاست خارجی آمریکا - پایگاه تحلیلی جهان اسلام
کلید فهم سیاست خارجی امریکا آگاهی نسبت به ترکیب ملت امریکا و نحوه تشکیل این ابرقدرت جهانی است حقیقت این است که امریکا برخلاف امپراطوری ها وقدرت های بزرگ تاریخ در اروپا وآسیا توسط یک قوم و مبتنی بر یک ایدئولوژی واحد تشکیل نشده است بلکه این کشور در اثر مهاجرت های گسترده از جانبمقایسه آمار داخلی و خارجی ارتقاء جایگاه ایران در توسعه فناوری اطلاعات
مقایسه آمار داخلی و خارجی ارتقاء جایگاه ایران در توسعه فناوری اطلاعات فناوری اطلاعات > ارتباطات - مهر نوشت جایگاه ایران در توسعه فناوری اطلاعات اگرچه با اهداف مدنظر در اسناد بالادستی فاصله دارد اما بررسی ها از ارتقای این جایگاه در میان کشورهای منطقه و جهان حکایت داکاهش هزينههای معاونت توسعه مس منطقه كرمان به 130 ميليارد تومان رسيد
کاهش هزينههای معاونت توسعه مس منطقه كرمان به 130 ميليارد تومان رسيد از محل اقدامات انجامشده و همچنین کاهش و یا حذف بخشی از فعالیتهای غیرضروری در سال 94 مبلغ 130 میلیارد تومان کاهش هزینه در معاونت توسعه مس منطقه کرمان انجام شده است کد خبر ۵۸۷۷۵۵ تاریخ انتشار ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۵-
گوناگون
پربازدیدترینها