تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه میتوانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدلهای [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804502533
![نمایش مجدد: ناگفتههای شکنجهگاه هولناک پدر جنایتکار +عکس refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
ناگفتههای شکنجهگاه هولناک پدر جنایتکار +عکس
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ناگفتههای شکنجهگاه هولناک پدر جنایتکار +عکس
![ناگفتههای شکنجهگاه هولناک پدر جنایتکار +عکس](http://static0.ilna.ir/thumbnail/PtFUif8xFPZ5/i_qPjR7mMLhZ02nUcMUA0wFi7QGqVB7cKreu5zx2ciKxyUe3xZzFdhLhIfG4LBb188ZB_gYzlXECyqiyzL1vomk4nU88RN381sfGVtw67dPrccCMXHCvyEq5TVLcCsPel3xeVOpt9jw,/%D9%82%D8%AA%D9%84.jpg)
هنوز شوک زده است. باور ندارد که برادرش در شکنجهگاه پدر خشمگین برای همیشه خاموش شده و خود نیز تنها با دعاهای مادر از پرتگاه مرگ به زندگی بازگشته است. به گزارش ایلنا، فاطمه 17 ساله که در آستانه سال جدید همزمان با خارج شدن از کما سیاهپوش شد در حالی که هنوز از جراحات و شکستگیهای ضربات پدر در آن شب شوم رنج میبرد از زندگی پررنج و لحظاتی که هیچ کس جز او شاهد آوار ضربات پدر بر بدن نحیف برادر نبود پرده برداشت.
![4510907_862](http://static1.ilna.ir/thumbnail/R3rdExed19SS/TbaZ-65erigz_KuonkQ7j4fGZx6NUybp2e1awigXJ3Ar7nwJ7wnB4Gngr8x7S0KTFsFzHGKYEQ4,/4510907_862.jpg)
سال گذشته جنایت هولناکی در شهرک مصطفی خمینی شهریار اتفاق افتاد.
یکی از ساکنان محلی در تماس با پلیس اعلام کرد مردی در همسایگیشان ساعتها است همسر، دختر و پسرش را زیر شکنجه قرار داده است. مأموران وارد عمل شدند و با رساندن خود به خانه مرد خشمگین با دیدن آثار خون روی در و دیوار و میله بار فیکس رها شده در وسط اتاق خود را در برابر یک حادثه هولناک دیدند.
بدین ترتیب بازپرس اصغر احمدی، کشیک ویژه قتل دادسرای شهریار در محل حاضر شد و با اظهارات تکاندهنده مادر خانواده، پرونده قتل فجیعانه محمدحسین 12 ساله زیر ضربات بیرحمانه پدر شکنجهگر در دست تحقیق قرار گرفت.
با اظهارات این زن، پدر خانواده که فراری شده بود یک روز پس از حادثه در مخفیگاهش دستگیر و با قرار قانونی روانه زندان شد. دختر 17 ساله این مرد که به کما فرو رفته بود چند روز مانده به عید به هوش آمد و با اینکه شکستگی زیادی در دستان و قفسه سینهاش داشت از مرگ حتمی نجات یافت.
گفتوگو با فاطمه
فاطمه که هنوز نتوانسته به خانهاش بازگردد در حالی که علاوه بر جراحات جسمانی، روحش نیز آسیب زیادی دیده به شوک گفت: هنوز باور ندارم برادرم را از دست دادهایم.
وقتی از هوش رفتم میدانستم او را به بیمارستان بردند اما حتی تصورش را هم نمیکردم که محمدحسین دیگر زنده نباشد. نمیتوانم به خانهمان برگردم. در و دیوار آنجا و حتی کوچهمان تصویر محمدحسین را جلوی چشمانم میآورد و وحشتناک است.
این دختر که همه لحظات آن شب شوم، کابوس هر روزهاش شده است با اینکه سعی میکند همه چیز را فراموش کند اما ثانیه به ثانیه فریادها و خشم پدر و نالههای برادر مدام در گوشش میپیچد.
وی درباره آن روز گفت: ساعت حدود 11 شب بود که مادرم از ابزارفروشی پدرم به خانه آمد و به محمدحسین گفت پدرت فهمیده تو 45 هزار تومان ترقه نسیه گرفتهای و حسابی عصبانی است.
محمدحسین رنگش پریده بود. میدانست عاقبت عصبانیت پدر چیست! او با مادرم به مغازه رفتند آن لحظات تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که به خانواده پدرم زنگ بزنم و از آنها کمک بگیرم اما هیچ کدام توجهی نکردند.
وقتی محمدحسین به اتاق آمد رنگ به رو نداشت و صورت و دستانش زخم بود از زانویش هم خون میآمد. میگفت پدرم حتی با یک تبر او را زده است.
خواستم زخم محمدحسین را ببندم که ناگهان پدرم وارد خانه شد و با قفل کردن در ورودی سالن من و محمدحسین را در اتاق تنها گیر انداخت.
مادرم پشت در بود کاری از دستش بر نمیآمد. پدر دست و پای محمدحسین را با بست پلاستیکی بست و به جانش افتاد. فاطمه که هنوز از یادآوری آن لحظات وحشت دارد، ادامه داد: وقتی دیدم پدرم محمدحسین را رها نمیکند و برادرم رمقی برایش نمانده جلو رفتم اما او مرا هم زد و چون جلوی دست و پایش بودم دستهای مرا هم با پارچه بست و شاید سه تا چهار ساعت هر دویمان را کتک زد.
این شکنجه ادامه داشت پدر مادرم از راه رسید و میله بارفیکس را از پدرم گرفت و پس از یک ساعت کلنجار رفتن با او راضیاش کرد محمدحسین را به بیمارستان ببرند. محمدحسین گوشهای افتاده بود و ناله میکرد که بعدها شنیدم به بیمارستان نرسیده و جان باخته است.
این دختر که زنده ماندن خود را معجزه میداند، گفت: من بعد از رفتن پدر و مادرم به سختی توانستم روی پایم بایستم که عمه و مادربزرگم به خانهمان آمدند و شروع به تمیزکردن آثار خونها کردند.
وقتی خاله و مادربزرگم – مادر مادرم- آمدند خواستند مرا با آژانس به بیمارستان ببرند که پدرم رسید و به زور مرا سوار ماشین خودش کرد. آخرین چیزی که پیش از بیهوش شدن به یاد دارم این است که خودرو در جایی متوقف شد و در حالی که چشمانم سیاهی میرفت سرم چند باری به مانعی مثل جدول کنار خیابان خورد و به کما فرو رفتم.
فاطمه بعد از به هوش آمدن تنها یک بار با پدرش تلفنی صحبت کرده که میگوید جز تهدید هیچ چیزی نبود: «یادم نمیآید که از بچگی تا به حال وجود پدرم به زندگیام آرامش داده باشد.
از همان کودکی همیشه فریاد بود و بددهنی و ضرب و شتم. حتی آثار زخم و بخیه روی صورتم هم در 5 ماهگی به خاطر کتکهای پدرم ایجاد شده است.
حالا هم که بعد از این حادثه و داغ برادرم یک بار از زندان با من تماس گرفت چیزی جز تهدید نبود و باز هم فقط سعی داشت وحشت به دل من بیندازد.
دختر نوجوان با این شرایط هنوز نمیداند در ملاقات با پدر چه خواهد کرد. او گفت: وقتی یاد ضجههای برادرم میافتم و چهره بدون ترحم پدر روی چشمانم میآید حس میکنم فقط قصاص پدرم آرامم میکند اما هنوز نمیدانم چشم در چشم او چه خواهم کرد و چه کلمه یا جملهای به زبانم خواهد آمد.
مادر چه گفت؟
شاید تنها خاطره شیرینش از زندگی 18 ساله مشترکش با مرد بدررفتار و خشن، لحظه تولد فاطمه و محمدحسین باشد. مادر سیاهپوش با یادآوری آخرین التماسهای محمدحسین داغش زنده شده و اشک صورتش را پر میکند.
یادآوری لحظهای که محمدحسین با سر و صورت خونی از او آب میخواست و التماس میکرد لباسش را درآورد تا او بتواند نفس بکشد مانند تیری در قلب او فرو میرود.
این مادر گفت: هر کس پس از این حادثه به شکلی زندگیام و واکنشم در آن لحظات را تعبیر میکند اما هیچکس نمیتواند حال آن لحظات من و بچههایم را درک کند. من از اول ازدواجم حتی یک لحظه آرامش نداشتم و به هر بهانهای شوهرم مرا زیر مشت و لگد میگرفت.
شوهر من معتاد نبود اما بقدری خشن بود که روزگارم سیاه شد. به خاطر بچههایم نمیتوانستم جدا شوم چون او بچهها را به من نمیداد. همه محل از رفتار او در عذاب بودند و هر کس به نوعی از او آزار دیده بود.
این زن ادامه داد: از روزی که این اتفاق افتاد و محمدحسین را از دست دادم فقط دعا میکردم فاطمه بماند که خدا او را دوباره به من داد اما او نمیتواند فضای خانه را تحمل کند و در خانه اقوام مانده است.
زندگیام خیلی سخت شده است. از یک طرف داغ از دست دادن محمدحسین شب و روزم را سیاه کرده و از طرف دیگر مشکلات مالی و بیپولی نابودمان کرده است.
خانواده شوهرم کمکی به ما نمیکنند و حتی اجازه نمیدهند در مغازه را باز کنم. در حال حاضر هم با کمک همسایهها و فامیل زندگیام را میگذرانم اما نگران مخارج عمل دستان فاطمه هستم.
او که از یادآوری یاد پسرش مدام گریه میکرد در پایان صحبتهایش گفت: شوهرم حتی یک سر سوزن از کشتن پسرش ناراحت نیست و همه میگویند چون او ولی دم است بخشیده خواهد شد اما من به عنوان یک مادر داغدیده از قوه قضائیه میخواهم شوهرم را به اشد مجازات برسانند.
من یک زن تنها هستم که حالا با یک دختر هیچ پشتوانهای ندارد از مسئولان میخواهم حق پسرم را بگیرند و با مجازات همسرم نگذارند خونش پایمال شود. من از روز مرگ پسرم دیگر شب و روز ندارم هر روز را با عکسها و لباسهای او به شب میرسانم و مطمئنم این داغ تا مجازات شوهر بداخلاقم کم نخواهد شد.
۱۳۹۵/۰۲/۲۳ ۰۱:۴۴:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههایی از شکنجهگاه هولناک پدر جنایتکار
چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷ ۲۷ هنوز شوکزده است باور ندارد که برادرش در شکنجهگاه پدر خشمگین برای همیشه خاموش شده و خود نیز تنها با دعاهای مادر از پرتگاه مرگ به زندگی بازگشته است به گزارش ایسنا روزنامه ایران ادامه داد فاطمه 17 ساله که در آستانه سال جدید همزمان با خارج شدافشای ناگفتههای زندگی خصوصی رضا مالديني+عکس
افشای ناگفتههای زندگی خصوصی رضا مالديني عکس روز نو مستند هویت سرخ برای اولین بار به بیان راز های ناگفته و داستان زندگی خصوصی پیشکسوتان پرسپولیس می پردازد و در این مستند مرز خط قرمز دنیای فوتبال شکسته شده و حقایق بیان می شود شخصیت های اصلی این سریال اسطوره ها و بزرگان سخانه پدری اولادی در قائمشهر (+عکس)
خانه پدری اولادی در قائمشهر عکس فوتبال دوستان و علاقمندان مرحوم مهرداد اولادی با شنیدن خبر فوتش از سراسر استان مازندران به خانه پدری وی در قائمشهر آمدند تا با حضورشان خود را در غم این خانواده شریک بدانند عصر امروز با انتشار خبر فوت مهرداد اولادی مهاجم تیم فوتبال مآقای بازیگر برای نهمین بار پدر شد! +عکس
آقای بازیگر برای نهمین بار پدر شد عکس ادی مورفی روی هم ۸ فرزند دارد از ۴ زن مختلف ادی مورفی روی هم ۸ فرزند دارد از ۴ زن مختلف داشت و فرزند نهم او به تازگی بدنیا آمده است به گزارش دویچه وله این بازیگر هالیوود و شریک زندگی استرالیاییاش هفته گذشته صاحب نخستین فرزند مشترکشان شدبازداشت پدرخواندههای تهران +عکس
بازداشت پدرخواندههای تهران عکس با دستگیری جمعی از سارقان و تبهکاران به نام پدرخوانده های پایتخت اداره مبارزه با جرایم خاص پلیس آگاهی از شهروندان خواست در صورت شکایت از متهمان به اداره هجدهم پلیس مراجعه کنند خبرگزاری مهر با دستگیری جمعی از سارقان و تبهکاران به نام پدرخوانده هامصدومیت هولناک در جزیره/پای بازیکن ایرلندی شکست+عکس
مصدومیت هولناک در جزیره پای بازیکن ایرلندی شکست عکس بازیکن ایرلندی تیم فوتبال برنفورد انگلیس پایش شکست و رقابتهای یورو را از دست داد به گزارش خبرگزاری فارس آلن جاج بازیکن ایرلندی تیم فوتبال برنفورد در دیدار مقابل ایپسویچ در برخورد با بازیکن حریف دچار مصدومیت هولناکی شد و پایشمصاحبه دیلی میل با آقازاده پولدار سعودی : پدرم هر چه بخواهم می خرد (+عکس)
مصاحبه دیلی میل با آقازاده پولدار سعودی پدرم هر چه بخواهم می خرد عکس نسبت این جوان 23 ساله سعودی با خانواده سلطنتی عربستان در هاله ای از ابهام است اما گفته می شود او از طرف مادری با خانواده سلطنتی عربستان خویشاوند است در هفته های گذشته انتشار تصاویری از جولان اتومبیل های لومصاحبه دیلی میل با آقازاده پولدار سعودی: پدرم هر چه بخواهم می خرد! +عکس
مصاحبه دیلی میل با آقازاده پولدار سعودی پدرم هر چه بخواهم می خرد عکس نسبت این جوان 23 ساله سعودی با خانواده سلطنتی عربستان در هاله ای از ابهام است اما گفته می شود او از طرف مادری با خانواده سلطنتی عربستان خویشاوند است در هفته های گذشته انتشار تصاویری از جولان اتومبیل های لوکسبهاره رهنما کنار پدر و مادرش +عکس
خوشبختي يعني صبح جمعه با خانواده بهاره رهنما بهاره رهنما در صفحه اینستاگرامش عکس زیر را منتشر کرد و نوشت خوشبختي يعني صبح جمعه با خانوادهفردامطالب مرتبط طلاق در زندگی شخصی بهاره رهنما و پیمان قاسم خانی با کافه و رستوران بهاره رهنما آشنا شوید تصاویرواکنش رسمی بهاره رهنما به خبفرزند مهران مدیری: پدرم اهل سینما رفتن نیست! +عکس
فرزند مهران مدیری پدرم اهل سینما رفتن نیست عکس فرهاد تنها یک بار جلوی دوربین رفته است در برنامه جنگ 77 در آن نقش بچگی پدرش را بازی میکند از بس به هم شبیه هستند باشگاه خبرنگاران فرهاد تنها یک بار جلوی دوربین رفته است در برنامه جنگ 77 در آن نقش بچگی پدرش را بازی میکن-
گوناگون
پربازدیدترینها