واضح آرشیو وب فارسی:فارس: اسماعیل امینی در اردوی آفتابگردانها:بسیاری از شاعران مشهور با مفهوم معنا بیگانهاند
اسماعیل امینی از شاعران کشور گفت: امروز بسیاری از مشاهیر را میبینیم که به دلیل برداشت اشتباه و بدفهمی، اشعار مزخرف نوشتهاند!
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، اسماعیل امینی، شاعر و طنزپرداز در پنجمین دوره آموزشی شعر جوان انقلاب اسلامی (آفتابگردانها) به برداشت اشتباه برخی شاعران مشهور کشورمان اشاره کرد و گفت: نظریهپردازان ادبی معتقد بودند که شعر ملتزم به معنا نیست، که این جمله به اشتباه در ایران ترجمه شد: شعر از قید معنا رهاست. به همین خاطر بسیاری از مشاهیر را میبینیم که به دلیل همین برداشت اشتباه و بدفهمی، اشعار مزخرف نوشتهاند. این پژوهشگر ادبیات در سخنرانی خود عناصر موجود در یک شعر را برشمرد و هر کدام را مختصری توضیح داد. اندیشه، احساس، ساختار، و معنا از جمله مفاهیمی بود که در سخنرانی امینی به آن پرداخته شد. این شاعر در ابتدای سخنان خود احساس را یکی از عناصر سازنده شعر دانست و گفت: شعر به احساس احتیاج دارد. احساس را در زبان علمی نقد عاطفه میگویند. عواطف را نیز نام بردهاند: دوستی و دشمنی، نفرت و محبت، ترس و شجاعت. اموری که دوقطبی است و میتوان آنها را ارزیابی کرد، چون کمّی است. بنابراین با کلیگویی نمیتوان گفت شعری پر از احساس است، بلکه این احساس را باید نامگذاری کرد. او خطاب به شاعران جوان حاضر در اردوی پنجم آفتابگردانها تصریح کرد: بسیاری از مقالاتی که در نقد امروز نوشته میشود جملاتی است که قابل ارزیابی نیست و بنابراین علمی نیست. این شکل از نقد مضحک است، حرفهای وهمی است و بسیار هم البته رواج دارد. نقد کاری هنری نیست بلکه علمی است و در کار علمی مثل امور مهندسی با کمیت کار داریم. مولف مجموعه «دلقک و شاعر دربار» تصویر را «عنصری دیگر در شعر» دانست و گفت: تصویر به معنای عینی کردن ذهنیات است. در سبک هندی این موضوع آشکار است.» به گفته او، «البته شعر میتواند بدون تصویر باشد: «از دشمنان برند شکایت به دوستان/چون دوست دشمن است شکایت کجا برم؟» دلیل شعر بودن این بیت، علاوه بر موسیقی، شدت تأثیرات عاطفی است. در شعر سعدی چنین مفهومی به وفور یافت میشود. این طنزپرداز در ادامه سخنان خود به اندیشه در شعر اشاره کرد و توضیح داد: اندیشه در شعر نیز اغلب مواجه با سوء برداشت بوده است. شعر شما را به اندیشیدن دعوت میکند. این مفهوم غیر از این است که اندیشهای وجود داشته باشد و شاعر لباسی از آرایهها و موسیقی به آن بپوشاند و تحویل مخاطب دهد تا آن را رمزگشایی کند. اگر چنین باشد چه نیازی به نظم است؟ چرا اندیشه را مستقیم تحویل مخاطب ندهد؟ منظومه گلشن راز مثالی است از این نوع که شعر نیست. بنابراین در شعر نباید دنبال اندیشهای تثبیت شده گشت. شعر اندیشه و تأمل را ایجاد میکند و جستوجوی جهان است. این با اندیشه قالبی فرق میکند هر چقدر که این اندیشه ارزشمند باشد. خالق مجموعه طنز «نشر اکاذیب» سپس به موضوع معنا در شعر اشاره کرد و توضیح داد: در نظریه ادبی آمده است که شعر ملتزم به معنا نیست، یعنی معنا را خود میآفریند اما به معانی بیرون از شعر التزامی ندارد. این به اشتباه ترجمه شد: شعر از قید معنا رهاست. به همین خاطر امروز بسیاری از مشاهیر را میبینیم که به دلیل همین برداشت اشتباه و بدفهمی، اشعار مزخرف نوشتهاند. امینی سپس ساختار را یکی از عناصر شعر دانست که درباره آن بحث بسیار شده است: ساختار شعر مفهومی بوده است که جنجال و دعوای بسیاری برانگیخته است. نظام هنری حاکم بر هر اثر هنری را ساختار میگویند.» او در پایان سخنان خود در پاسخ به پرسشی درباره جوششی بودن یا کوششی بودن خلق هنری چنین توضیح داد: «همه آثار هنری را با کوشش ساختهاند، اما رد آن ساخت و پرداخت روی اثر به جا نمیماند. یک مجسمهساز بزرگ با تلاش و کوشش فراوان اثرش را خلق میکند و طوری کارش را به انجام میرساند که جای تیشه او باقی نمیماند. جوششی بودن یک اثر تنها در مرحله الهام است، همان مرحله اولیهای که باعث خلق یک اثر میشود. در اردوی نخست از دوره پنجم آفتابگردانها که در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب از روز سهشنبه آغاز شده است چهل شاعر جوان از 25 استان کشور برگزیده شدهاند. این شاعران منتخب فرصت دارند تا با استفاده از کارگاههای مختلف و شعرخوانی، گامی جدی در مسیر حرفهای شدن بردارند. انتهای پیام/ک
95/01/27 :: 13:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]