تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اگـر بنـده‏اى... در ابتداى وضويش، بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم بگويد همه اعضايش از ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827834244




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دکتر اسماعیل آذر: زندگی تجملی ما را عصبی کرده است


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: می‌گوید: حس خوبی دارم.اگر صدبار دیگر به دنیا بیایم همین کاری را که اکنون انجام می‌دهم، باز هم انجام خواهم داد. به قدری از زندگی‌ام راضی و شادم که دوست ندارم، بمیرم! دنیای اطرافم هیچ تاثیری در من ندارد هر وقت گرفتار می‌شوم، می‌گذارمش به عهده خدا و کارهایم درست می‌شود. ورزش می‌کنم، کتاب می‌خوانم و کارهای هنری انجام می‌دهم. به مهمانی‌های غیرضروری نمی‌روم و معتقدم ما هیچ وقت تنها نیستیم و خدا همواره در کنار ماست. این که دست آدم در دست خداست بهترین حس عالم است.



دکتر اسماعیل آذر که بیشتر مردم او را به عنوان مجری برنامه مشاعره می‌شناسند، در خانواده‌‌ای اصیل در اصفهان متولد شده است. مادرش معلم بوده و پدرش کارمند. با او هم‌صحبت شدیم تا از خانواده‌ای برایمان بگوید که باعث شده او در دهه هفتم زندگی چنین راضی و شاد از روزهای عمر لذت ببرد. به نظر می‌رسد مادرتان نقش تاثیر‌گذاری در زندگی شما داشته است از سبک زندگی او برایمان بگویید و این‌که چگونه خانواده را اداره می‌کردند؟ مادرم معلم بود و پدرم کارمند دولت. وقتی ما از مدرسه به خانه برمی‌گشتیم سریع مشق‌هایمان را می‌نوشتیم، درس‌های فردا را می‌خواندیم و مشتاقانه می‌نشستیم تا مادر برایمان کتاب بخواند. گلستان سعدی، کلیله و دمنه، قصه‌های امیرارسلان نامدار و مادر فولاد زره و... بخشی از داستان‌‌هایی بود که مادر برای ما می‌خواند و آموزه‌های تربیتی را در قالب حکایت به ما گوشزد می‌کرد. هنوز هم بانگ صدای مادر در گوشم می‌پیچد وقتی سخن سعدی را می‌گفت یا داستان‌‌‌های دوسنت اگزوپری را به فرانسه برای ما می‌خواند و ترجمه می‌کرد؛ چون فارغ‌التحصیل مدرسه دارالفنون بود و به زبان فرانسه تسلط داشت. پدرم هم می‌نشست و به مادر گوش می‌کرد و به سخن او احترام می‌گذاشت. خانه ما هر چند خانه معلمی و محقر بود اما حتی برای یک بار صدای بلند از آن شنیده نشد، بانگ اختلافی نبود. هر چه پدر می‌گفت، مادر می‌گفت: چشم آقا و انجام می‌‌داد و پدرم نیز در مقابل دقیقا همین کار را می‌کرد. آنها یکدیگر را خانم و آقا خطاب می‌کردند... ریشه احترام و آرامشی که در خانه شما جاری بود، در کجا بود؟ ریشه‌اش در چهار فرزندی بود که پدر و مادرم داشتند. آنها می‌دانستند که فرزندانی دارند که باید رعایت حال آنها را بکنند. سال‌ها بعد متوجه این نکته شدم که در خانه پدری، زن، زن بود و مرد، مرد ! هر چند آنها در کنش‌ها و واکنش‌های زندگی یکدیگر دخالتی نداشتند. اما واقعیت این است که مادرم کارهایی را که در قبال فرزندان و همسرش به او سپرده شده بود،بخوبی انجام می‌داد. پدر هم دقیقا همین‌گونه بود .... با این‌که مادرتان شاغل بود، اما این موضوع او را از خانواده‌اش غافل نمی‌کرد؟ خیر. خانمی بود که در غیاب مادرم کارهای خانه را انجام می‌‌داد و برای ما غذا می‌پخت. اما تربیت ما کاملا به عهده پدر و مادرم بود. آنها در همه امور کاملا با یکدیگر هم‌آوا بودند و در همه کارها با هم مشورت می‌کردند. ما هیچ‌گاه بوی اختلاف را از آنها نشنیدیم. آنها چنان با یکدیگر همسو بودند که اقوام می‌گفتند آقا و خانم آذر مانند دو پرنده در کنار هم زندگی می‌کنند و ما همنشینی خوب و محبت دوطرفه را در خانه حس می‌کردیم و شیوه و منش آنها را یاد می‌گرفتیم. شما خیلی خوش‌شانس بودید که چنین پدر و مادری داشتید؟ بله! راستش در آن دوران بیشتر خانواده‌‌‌ها از این نعمت برخوردار بودند. من اکنون گاهی می‌مانم که دنیای صنعتی را نفرین کنم یا دعا که تغییرات فاحشی را در زندگی ما ایجاد کرد و به جای این که راه آسمان را بگشاید، آن را بسته‌تر کرد. مصرف و قالب‌های تجمل و مصرف‌گرایی ما را محصور کرده است. این شیوه زندگی ما را از رحمت و حکمت دور کرده و در مقابل ما را پرخروش‌تر و عصبی‌تر کرده است. یعنی مصرف‌گرایی ما را از حقیقت خودمان دور کرده است؟ دقیقا همین‌گونه است.حضرت مولانا می‌فرمایند: ساعتی میزان آنی ساعتی موزون این / بعد از این میزان خود شو تا شوی موزون خویش... ما میزان فطرت خود نیستیم، ما میزان جهان بیرون هستیم. دنیا به سمت مصرف‌گرایی پیش می‌رود، ما خوشبختی را در خانه و ماشین مجلل و شیک می‌بینیم... شما شعر معروفی از مولانا را شاهد آوردید، چگونه می‌توان موزون درون خود شد؟ به حق خود قانع و امانتدار باشیم. خطاهایی را که دوست نداریم در حق ما بکنند در حق دیگران نکنیم. از کسی که کنارمان ننشسته و امکان دفاع از خودش را ندارد، حرف نزنیم و غیبت نکنیم. باید وظایف انسانی خود را بدرستی انجام دهیم و قانع باشیم به آنچه خدا برایمان ثبت کرده است. از سبک زندگی پدر و مادرتان گفتید و این که چه تاثیر مثبتی در زندگی شما داشته‌‌اند؛ مادرتان از همان کودکی برای شما کتاب می‌خوانده، با این اوصاف چه توصیه‌ای به پدر و مادرها دارید تا بچه‌‌های موفق‌تری تربیت کنند؟ اول این که نصیحت بس! اگر می‌خواهند به فرزندان خود نصیحتی بکنند بهتر است در قالب حدیث، حکایت و خاطره باشد، نصیحت بچه‌ها را از واقعیت دور می‌کند. دوم؛ پدر و مادر هر چند شب خسته به خانه برمی‌گردند، اما ساعتی را به کتاب‌ خواندن برای بچه‌‌ها اختصاص دهند یا به کتاب خواندن، خودنمایی کنند که بچه‌‌ها والدین را در حال مطالعه ببینند. سوم این که مهمانی‌‌‌های ناروا را از سبد خانواده حذف و به بچه‌ها تفهیم کنیم که برخی مهمانی‌ها شادی‌های زودگذر هستند و آنها بهتر است شعور و درک خود را ارتقا دهند تا به شادی دائمی دست یابند. زندگی شاد در اتفاقات ماندگار است. درست کردن کتابخانه و هر ماه چند کتاب خریدن به بچه‌ها آموزش می‌دهد که کتاب را به زندگی خود وارد کنند. از پدر و مادرها می‌خواهم با کسانی رفت‌وآمد کنند که اهل دانش و معرفت هستند این باعث می‌شود بچه‌ها دوستان عاطل و باطل انتخاب نکنند. غربی‌ها مثلی دارند؛ شیطان به سراغ آدم‌‌های بیکار می‌رود!‌ پدر و مادر باید در خانه کارآفرینی کنند تا بچه‌ها بیکار نمانند و به راه خطا نروند. اگر می‌خواهیم بچه‌هایمان شخصیت‌ محکمی داشته باشند باید با آنها در همه امور مربوط به خانواده مشورت کنیم تا بچه‌‌ها در آینده سرکش نشوند. طاهره آشیانی - جام‌جم


دوشنبه 13 اردیبهشت 1395 ساعت 12:02





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن