واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: انسان چگونه بايد از خطرهاي نفساني و شيطاني در امان بماند؟ تهران - ايرنا - رئيس حوزه علميه امام مهدي(عج) گفت: اگر انسان بخواهد از خطرهاي نفساني و شيطاني در امان بماند، بايد وجودش را ذكر خدا فرا بگيرد؛ يعني دائم الذّكر شود.
به گزارش روز شنبه گروه فرهنگي ايرنا از مهديه القائم المنتظر(عج) آيتالله روح الله قرهي در درس اخلاق با موضوع خطورات و مراقبه مطالبي را درباره انواع ذكر و راه هاي در امان ماندن از خطورات شيطاني بيان كردند كه بخش هايي از آن به شرح زير است:** چگونه ميشود از خطورات شيطاني در امان بود؟اگر انسان بخواهد از اين خواطر نفساني و شيطاني، در امان بماند، بايد وجودش را ذكر خدا فرا بگيرد؛ يعني انسان، دائم الذّكر شود. اگر انسان، دائم الذّكر شد، معلوم است چه زماني خطورات نفساني ميتواند به او هجمه بياورد؟! البته خطورات شيطاني ميآيد، امّا چون در حصن حصين است - كه اين حصن حصين، همين ذكر است - قدرت عمل كردن ندارد. لذا اگر كسي جدّي بخواهد، افكار و خطوراتش از گناه در امان باشد - كه در آن صورت، اعضاء و جوارح ديگرش هم از گناه در امان ميمانند - و خطورات نفساني و شيطاني نگردد، فقط بايد به ذكر مشغول باشد.** تأثير ذكر لساني بر روح و قلب انسانذكر فقط به عنوان ذكر لساني نيست، هر چند ذكر لساني هم بايد باشد. حضرت باقرالعلوم، (ع) وقتي نكاتي را راجع به ذكر فرمودند، ذكر لساني را هم تبيين كردند كه خود اين ذكر لساني، عامل ميشود كه انسان به ذكر درون، ذكر قلب ورود پيدا كند. مگر ميشود انسان، دائم «لا اله الا الله، سبحان الله، الله اكبر، الحمدلله و ...» بگويد، امّا در روح، قلب و درون او اثر نگذارد؟! طبعاً اثر ميگذارد. منتها فقط لسان نيست كه ذكر دارد، ساير اعضاء و جوارح هم ذكر دارد. امام باقر(ع) فرمود: ذكر زبان، حمد و ثناي الهي است. ذكر نفس، سختكوشي و تحمّل رنج است و ذكر روح هم اين است كه انسان دائم در خوف و رجا باشد. البته خوف از خدا نداريم، خوف از اعمال و جدا شدن از پروردگار عالم و اميد به لطف پروردگار عالم داريم. ** اميد هر خيري، خداست!انسان بايد بداند همه مطالب از ناحيهي خداست و هيچ چيزي از ما نيست. «يا من أرجوه لكلّ خير» هر خيري، اميدش خداست. خداست كه محبّت ميفرمايد. اگر يك موقعي براي من و شما هم توفيقي حاصل شد، بايد بدانيم كه از جانب خداست «و ما توفيقي إلّا باللّه». لذا بايد حواسمان باشد؛ چون يكي از مواقعي كه شيطان ميخواهد انسان را از ذكر دور كند، موقعي است كه توفيقي پيدا كرديم.ذكر روح الهي، اين است كه خوف دارد از اين كه نكند از اين چيزها جدا شوم، اميدش هم اين است كه همه چيز به دست خداست، نه اين مطلبي كه من دارم ميگويم. اين ذكرها لطف خداست كه دارم ميگويم، امّا اگر دل خوش به اين ذكرها باشم، بدبخت هستم. ** اهل معرفت، تسليم امر پروردگار عالم، حضرات معصومين و اولياء خدا هستنداگر انسان بخواهد خواطر نفساني بر او غلبه پيدا نكند و از خواطر شيطاني در امان باشد، تمام وجودش، بايد ذكر شود.ذيل آيه شريفهاي در سوره طه كه ميفرمايد «كسي كه از ياد و ذكر من، رويگردان شود؛ معيشت و زندگياش را برايش تنگ ميگيرم» - اولياء خدا فرمودند: بالاترين معيشت، معيشت معنوي است، نه مادي. گاهي كسي، معيشت معنوياش تنگ ميشود و گرفتار ميشود. يعني ديگر يادش ميرود و ذكر را از او ميگيرند. لذا بايد دائم ياد خدا باشيم و اين، مهم است.ذكر معرفت چيست؟ معرفت خيلي مهم است. اگر انسان، شناخت پيدا كند، همه چيز درست ميشود. عارف براي اين عارف است؛ چون ميشناسد و معرفت پيدا كرده است. اتّفاقاً آنها معرفت به اين را دارد كه همه چيز از جانب خداست، معرفت دارند و ميدانند از خداست.لذا اين معرفت و شناخت خدا كه بيان ميشود، خيلي عجيب است. اين شناخت، يك ذكر دارد. يعني انساني كه داراي معرفت است، ذكري دارد و بايد دائم به آن ذكر مشغول باشد، آن ذكر چيست؟ ميفرمايند: ذكر اهل معرفت، اوّل تسليم و بعد رضاست.** ويژگي هاي اهل معرفتاگر خواستيد بفهميد كه كسي اهل معرفت هست، يا خير، ببينيد تسليم است يا خير. از امام صادق (ع) پرسيدند: از كجا دانسته ميشود كه كسي مؤمن است؟ فرمود دو شاخصه دارد. يك او در برابر امر خدا، تسليم است. هر چه خدا براي او مقدّر كرد، تسليم ميشود. امروز رياست داري، فردا اين رياست را گرفتند، در هر دو حال انسان براي خدا تسليم باشد. به مالت وسعت دادند، تسليمي، فردا به دلايلي اين رزق را ضيق كردند و كم دادند، باز هم تسليمي. ديگري هم اين است كه هر چه خدا به آن، خشنود است، اين هم خشنود است. اگر ناخوش است، اين هم ناخوش است. پسندم آنچه را جانان پسندد. اينها اهل معرفت ميشوند. ذكر معرفت اين است كه دائم به خودش بگويد: هر چه خدا گفت، بايد تسليم باشي. اولياء خدا اينگونه هستند. روايتي در بحارالانوار آمده است: خداوند به حضرت داوود وحي ميكند كه تو يك چيزي ميخواهي و من هم چيز ديگري ميخواهم. امّا داوود! بدان، آنچه تو بخواهي نميشود و آنچه من بخواهم ميشود. هر موقع تو به آنچه كه من ميخواهم، تسليم شدي، من هم هر چه تو بخواهي، قرار ميدهم.لذا اگر انسان تسليم امر پروردگار عالم شود، رزقش هست، فرزندش هست و ... . البته تسليم به اين معنا نيست كه كارهايش را انجام ندهد؛ يعني وقتي كاري به او محوّل شد، انجام دهد، امّا مابقياش را ديگر به خدا بسپارد. تو تلاشت را براي رزقت داشته باش، امّا خداي متعال رزقت را اينقدر گرفته، بگو: چشم. تو براي درس خود تلاشت را بكن، امّا خداي متعالي اينقدر دلش خواسته، بگو: چشم. در همه امور تسليم باش، سپس نميشود إلّا آنچه كه ما ميخواهيم. لذا اين نكته عجيبي است.** خداشناس، تسليم حقيقي خداستامام باقر(ع) راجع به اين ذكر معرفت كه تسليم و رضاست، روايت عجيبي را بيان ميفرمايند كه سزاوارترين خلق خدا به تسليم در برابر قضاي او، كسي است كه خداشناس باشد. آن كسي كه خداشناس شد، معلوم است تسليم قضاي الهي ميشود. ذكر اهل معرفت، همين است: تسليم در مقابل قضا و قدر الهي، آنوقت اين فرد، خداشناس است.** تسليم آنچه خدا دوست دارد باشيدلذا حضرت ميفرمايند: ما دوست داريم برخي از مشكلات براي محبّين ما پيش نيايد، امّا فرمان خدا در اين است كه اين مشكل پيش آيد، ما تسليم هستيم، بعد ميفرمايند: شما محبّين ما هم تسليم باشيد. فراهنگ**1003**1569
11/02/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]