واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: فاطمه گودرزی، بازیگر باسابقهای در تلویزیون است و در برخی از بهترین مجموعهها و فیلمهای دهه 70 و 80 مثل دزدان مادربزرگ، فاصلهها، دردسر والدین، ترانه مادری، شیخ بهایی، آپارتمان، افسانه مهپلنگ، مهاجران و خانه خلوت، دلنوازان و... بازی کرده است.
به گزارش جام جم سیما ، او به نوعی همراه فاطمه معتمد آریا جزو بازیگران چهره و صاحب نام سینما و تلویزیون در آن دوران بود و در بیشتر فیلمها و مجموعههای مهم آن روزها حضور اثرگذار و ماندگاری داشت. بازیگر توانایی که قدرت بازی در نقشهای کمدی را به اندازه نقشهای درام و جدی دارد و با ایفای نقشهای تاریخی یا شخصیتهایی که چند برابر سنش دارند تواناییهاییاش را بارها به اثبات رسانده است. گودرزی در دهه 80 و 90 به دلایل حاکم شدن جریان ستارهسازی در سینما مقداری کمکار شده و تمرکزش روی بازیگری در تلویزیون است. با این بازیگر باتجربه درباره حضورش در سریال دوردستها و ابعاد نقش رباب و فعالیتهای کاری و اجتماعیاش گفتوگویی انجام دادهایم که در پی میآید. رباب زندی را چگونه شخصیتی دیدید؟ رباب، نام سازی است متعلق به نواحی شرقی کشورمان در سیستان و بلوچستان و خراسان و به نوعی خاستگاه این زن را نشان میدهد. چرا برای ایفای نقش سراغ استفاده از لهجه نرفتید؟ فضای کلی سریال این بود که سراغ استفاده از لهجه نرویم و در چند سال اخیر در بحث استفاده از لهجه مسائلی به وجود آمده که باعث احتیاط کارگردانها میشود. قبل از شروع فیلمبرداری به کارگردان پیشنهاد استفاده از لهجه را دادم، اما ایشان تمایلی نداشتند و کار منتفی شد. به هر حال رباب شخصیت و منشی آرام دارد و مثل اغلب زنان شرق کشورمان کمحرف و درونگرا و البته زنی مقاوم و محکم در برابر مشکلات و مسائل مختلف زندگی است. در نوع بازی هم تلاش کردم استقامت و بردباری این زن را نشان بدهم و بازیام به سمت درونی بودن رفت . نوع حرف زدن هم با فاصله است و بین گفتن کلماتم مکثهایی میکردم. این درونی و خاموش بودن رباب نشان میدهد زن دانایی هم هست؟ بله، رباب برای رسیدن به شرایط فعلی کلی زحمت و سختی را تحمل کرده است. تحمل کردن سختی، خلق و خوی انسان را نرم میکند و شخصیت فرد به بلوغ و تکامل میرسد؛ البته صبوری زنهایی مثل رباب حد و مرز دارد و اگر آستانه تحملشان لبریز شود واکنشهای بیرونی تندی خواهند داشت. تبحر خاصی در بازی نقش زنان مختلف نواحی ایران از قبیل جنوب و شمال کشور دارید... همیشه سعی میکنم به نقشهای زنان شهرستانی با دقت نزدیک شوم و درباره خصوصیاتشان کلی تحقیق میکنم. به نظر میرسد علاقه بیشتری به بازی در نقش زنان شهرستانی و روستایی دارید تا زنان تهرانی... نه، برایم تفاوتی ندارد. مهم ارتباطم با داستان و مختصات نقش است. همیشه تلاش میکنم با بهکارگیری ویژگیهای کاراکتر به نقشم رنگ و لعاب بدهم. درونی بودن رباب بازیتان را دشوارتر نکرد؟ کارم را سختتر کرد. موقعی که قرار است نقشی با مختصات درونیبودنش را بازی کنید با محدودیتهایی مواجه میشوید، اما برای بازیگری که تجربه دارد این سختیها کمرنگتر میشود. در این راه نوع گریم هم به بازیام کمک کرد. زنی که چهره ساده و بدون آلایشی دارد. درحین بازی چه ویژگیهایی را به نقش رباب اضافه کردید؟ من و دانیال حکیمی درباره ترسیم شخصیتها و دیالوگها تلاش زیادی کردیم تا با ارائه پیشنهاد به کارگردان کمک کنیم و همه این مشارکتها در جهت پیشبرد روند فیلمبرداری بود و کارگردان هم از این پیشنهادها استقبال کرد. در پروسه خواندن فیلمنامه چه ویژگی رباب برایتان بیشتر جذابیت داشت؟ شخصیت شناسنامه داری بود. همیشه پیشنهادهای کاری وجود دارد و برخی از آنها را رد میکنم. سریال دوردستها متنی خوب و جای کار برای بازیگران داشت. گروه هم گروه خوب و هماهنگی بود. در حین کار هم احساس راحتی و آرامش خیال داشتم. به نظر میرسد زنان در درام داستان دوردستها نقش مهم و تاثیرگذاری دارند. بله، دوردستها روایتگر زندگی پرچالش و پرزحمت یک زن میانسال است. زنی که در دوران جوانی از شوهرش جدا شده و مسئولیت زندگی بردوشش افتاده است و دوباره در انتهای داستان با همسرش مواجه میشود. مردی که پدر دخترش است؛ البته قصه در حین ساخته شدن دچار تغییراتی شد. جاهایی به نظر میرسد رباب با دخترش دچار اختلاف عقیده است. رباب به خاطر زحماتی که متحمل شده به هیچ وجه علاقهای ندارد دخترش از او دور شود و شاید فهمیدن محل زندگی و کارپدر دختر توسط او عامل جداییشان باشد. ازدواج دختر با خواستگارش هم میتواند باعث جدایی بین مادر و دختر بشود؟ نه، تفاوت دارد. رباب زن عاقل و فهیمی است و با یک نگاه میتواند تشخیص بدهد خواستگار دخترش آدم مناسبی به لحاظ فکری و طبقاتی هست یا خیر و در ضمن با روحیات و خلقیات دخترش نیز آشناست. دختر درحقیقت به واسطه خلأ پدر در زندگیش تمایل به ازدواج پیدا میکند و به نظرم واکنش دختر بیشتر احساسی است تا منطقی. این چندمین همکاریتان با جواد ارشاد است؟ این اولین تجربه همکاری است و ایشان کارگردان منعطف و فهیمی هستند. شما از معدود بازیگران هم نسل خودتان هستید که همچنان حضور موثری در حوزه بازیگری دارید. چه دلایلی باعث میشود چنین شرایطی به وجود بیاید؟ برخی بازیگران هم نسلم به دلیل مشکلاتی که دارند در زمینه بازیگری فعالیت نمیکنند؛ البته من هم چندان پر کار نیستم. مسائل مالی در قبول یک پیشنهاد کاری چقدر برایتان دارای اولویت است؟ اهمیت دارد، اما اولویت اصلی و تعیینکننده برای قبول یک پیشنهاد بازیگری نیست. پول در زندگی همه ما عامل مهمی است و نمیشود منکرش شد. مواقعی که بازی نمیکنید چه کارهایی انجام میدهید؟ موسیقی کار میکنم و مدتها سنتور میزدم و الان هم مشغول آموختن دف هستم و مواقعی هم تمرین آواز انجام میدهم؛ خلاصه بیکار نمینشینم و آدم اکتیوی هستم. ظاهرا در حوزههای اجتماعی هم فعالیت دارید. هر کدام از ما بازیگران چون بین مردم شناخته شدهایم، حضورمان در فعالیتهای اجتماعی نیاز است و میتواند تاثیرگذار باشد. من هم در خیلی از این فعالیتها مثل مراسم خیریه برای کودکان بیسرپرست، کودکان مبتلا به سرطان و جمعیت زنان و خانوادههای بیسرپرست و سالخورده حضور دارم و عضو افتخاری جمعیت هلال احمر، جمعیت اوتیسم و قلب هستم و همیشه در این نوع فعالیتها مشارکت جدی دارم. سالهای قبل در تیم هنرمندان هم حضور موثری داشتید. من اهل ورزش هستم و عضو تیم والیبال هنرمندان بودم و در حال حاضر در تیم والیبال صنایع دفاع همراه رویا تیموریان، ژاله صامتی، لیلا بلوکات و شهره سلطانی با تعدادی از بازیگران پیشکسوت تیم والیبال همکاری داریم. دو سال قبل همراه عدهای از هنرمندان همراه تیم ملی فوتبال به برزیل رفتید. فوتبال چقدر برایتان جذابیت دارد؟ فوتبال را دوست دارم و اکثر مسابقات فوتبال را میبینم و پیگیری میکنم. طرفدار چه تیمی هستید؟ طرفدار تیم ملی ایران هستم و دوست داشتم قهرمان میشد؛ البته بازی مسی را هم دوست دارم و در هر تیمی بازی کند، طرفدار آن تیم میشوم. انواع و اقسام نقشهای مادران جوان و میانسال را بازی کردهاید چه نوع نقش مادری برایتان جذابیت بیشتری دارد؟ به من دیگر نقش مادران جوان را پیشنهاد نمیدهند. اما چهرهتان هنوز جوان است و میتوانید این نوع نقشها را بازی کنید. بله، جوان هستم، اما مهم پیشنهادهایی است که ارائه میشود. رابطه شما با فرزندانتان چگونه است؟ با فرزندانم رفیق هستم و همه حرفها و دغدغههایشان را با من در میان میگذارند و هیچ گاه بدون منطق با کارشان مخالفت نکرده و محدودشان نمیکنم؛ البته دختر و پسرم به اندازه کافی عاقل هستند و نیازی به دخالت زیاد من در کارهایشان ندارند. در طول روز مدام با یکدیگر حرف میزنیم و درباره مسائل مختلف بحث و گفتوگو میکنیم. این دیالوگ برقرار کردن در خانواده ما به یک عادت و سنت تبدیل شده است. از شما درخواست نکردهاند برای بازیگری آنها را معرفی کنید؟ دخترم به بازیگری و عکاسی در سینما علاقهای ندارد، اما پسرم مدتی است به بازیگری مشغول است و در چند فیلم و مجموعه بازی کرده است. احمد محمداسماعیلی - ضمیمه قاب کوچک
شنبه 11 اردیبهشت 1395 ساعت 11:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]