واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
وقتی سوزن تلویزیون روی برنامه های تکراری گیر میکند
مدیران تلویزیون به رغم گلایه مدام از نبود بودجه اصرار عجیبی بر تولید برنامه هایی با هویت و کارکرد مشترک دارند؛ این موازی کاری را آسیب شناسی می کنیم.
روزنامه سینما - محمد صابری: مدیران تلویزیون به رغم گلایه مدام از نبود بودجه اصرار عجیبی بر تولید برنامه هایی با هویت و کارکرد مشترک دارند؛ این موازی کاری را آسیب شناسی می کنیم.
یک نکته؛ تجربه های متنوع
قبل از ورود به آنالیز برخی از مهمترین برنامه های موازی تلویزیون در سال های اخیر اشاره به این نکته لازم است که این گزارش به دنبال نفی لزوم برنامه سازی در حوزه های مشترک و بر مبنای تجربه ها و نگاه های متفاوت نیست؛ کما این که شاهدیم بسیاری از برنامه های موفق تلویزیون حاصل فرآیند بلندمدت آزمون و خطای چند گروه برنامه ساز در سال های مختلف هستند و اگر این تجربه های متنوع نمی بود، شاید امروز با برنامه های استاندارد و قابل ارجاع مواجه نبودیم.
از سوی دیگر اما امروز تلویزیون با واقعیتی به نام «بی پولی» مواجه است و در موقعیت هایی از این دست مهم ترین عامل موفقیت تشخیص اولویت هاست. آیا سرمایه گذاری برای تجربه های متنوع را می توان جزو اولویت های امروز سیما دانست؟
برنامه های سینمایی
* تجربه موفق: هفت (شبکه 3)
* تولید موازی: سینمای ایران (شبکه 4)
* مرور یک تجربه: درباره جایگاه برنامه تلویزیون «هفت» تقریبا می توان گفت ناگفته ای باقی نمانده و این برنامه تلویزیون که از خرداد 91 و با سردبیری و اجرای فریدون جیرانی به کنداکتور سینما راه پیدا کرد، بعد از تجربه سه دوره تولید و پخش، حالا یکی از شاخص ترین برنامه های سیما در حوزه سینما محسوب می شود. برنامه ای که به واسطه ساختار ژورنالیسیتی تر به نسبت نمونه های مشابه پیش از خود، توانست تعریفی تازه از تولید برنامه سینمایی در تلویزیون ارائه کند و امروز به واسطه همین ساختار مورد وثوق اهالی سینماست. جالب این که توفیق «هفت» از چشم برنامه سازان سیما هم مخفی نمانده و اتفاقا به همین دلیل شاهد تلاش برای بازتولید این تجربه در قالب های مختلف و در شبکه های دیگر هم بوده ایم.
* آنالیز موازی کاری: در میان تلاش ها برای تولید برنامه سینمایی مشابه «هفت» در شبکه های مختلف، برنامه «سینمای ایران» که هم زمان با فصل سوم «هفت» (با سردبیری و اجرای بهروز افخمی) روی آنتن شبکه 4 متولد شد، بیشترین شباهت را به این برنامه دارد.
ساختار گفتگومحور و آیتم های مرتبط با کارنامه اکران و نقد فیلم در این برنامه بیش از اندازه همان ساختار برنامه «هفت» را به خود گرفته و به واسطه برخی سوژه های مشابه این برنامه تبدیل به کپی برابر اصل «هفت» شده است. جالب این که در ایام جشنواره فجر این موازی کاری به اوج خود رسید و شاهد حضور نوبتی مهمان های مشترک در قاب این دو برنامه تلویزیونی بودیم.
برنامه های تحلیل فوتبال های داخلی
* تجربه موفق: نود (شبکه 3)
* تولید موازی: شب های فوتبالی (شبکه ورزش)
* مرور یک تجربه: این دیگر شاخص ترین نمونه در تولید یک برنامه تلویزیونی موفق است. برنامه ای که در مرداد 78 روی آنتن شبکه 3 رفت و از همان آغاز تا امروز سکانداری آن را عادل فردوسی پور بر عهده داشته است. استمرار حیات این برنامه فوتبالی بر آنتن تلویزیون، آن را تبدیل به نمونه ای منحصر به فرد کرده است که هر چند در آغاز با اتهاماتی همچون کپی برداری از نمونه های موفق خارجی مواجه بود اما آرام آرام هویت خود را بازیافت و حالا تبدیل به یک برند در مقیاس برنامه سازی ورزشی در تلویزیون شده است؛ برندی که تلاش شد در حوزه های دیگری مانند فرهنگ، اجتماع و حتی سیاست هم نمونه هایی از آن بازتولید شود اما نشد!
* آنالیز موازی کاری: درباره کپی برداری از روی دست عادل فردوسی پور می توان به نمونه های بیشتری در دوره های مختلف برنامه سازی در تلویزیون اشاره کرد اما نمونه اخیر یعنی همین «شب های فوتبالی» در شبکه ورزش بیش از اندازه یادآور آزمون و خطای عادل در نخستین رونمایی از «نود» است. آیتم های تحلیل بازی ها و پرداختن به حواشی داوری با حضور کارشناسان مشترک با برنامه 90 به شدت «شب های فوتبالی» را زیر سایه برنامه عادل فردوسی پور قرار داده است که به سختی می توان مخاطب مستقلی برای آن متصور بود.
برنامه های استعدادیابی موسیقی
* تجربه موفق: شب کوک (شبکه نسیم)
* تولید موازی: سه شو (شبکه 3)
* مرور یک تجربه: این بار دیگر پای ایده ای بکر در میان نیست و خود برنامه «شب کوک» هم تا حدودی با اتهام نمونه برداری از روی دست برنامه های موفق استعدادیابی در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان قرار دارد اما مهم این است که تلویزیون یک بار هزینه مادی و معنوی کپی برداری از یک فرمول موفق را پرداخته و بعد از سه فصل با تمام ضعف ها و قوت ها حالا برنامه ای روی آنتن دارد که می تواند در نظرسنجی برترین های نوروزی در میان بالانشین ها باشد و در عین حال علاقه مندان به خوانندگی را هم جذب خود کند. «شب کوک» هنوز راهی بلند تا تبدیل شدن به یک برند را پیش رو دارد اما تا اینجا موفق ترین دورخیز تلویزیون برای جذب علاقه مندان موسیقی و به طور خاص خوانندگی بوده است.
* آنالیز موازی کاری: حتی اگر بی خیال کپی برداری «شب کوک» از روی نمونه های خارجی شویم، تکرار این کپی برداری در مقیاس داخلی به شدت عجیب است! برنامه «سه شو» که در آغاز قرار بود تلاشی برای استعدادیابی در حوزه های مختلف هنری مانند بازیگری، اجرا، دوبله و ... باشد، حالا و در ادامه فرآیند تولید کج دار و مریزی که طی می کند، تنها تبدیل به کپی دست چندمی از «شب کوک» شده است که به طرز معناداری هیچ تلاشی هم برای متفاوت بودن نسبت به آن ندارد چه رسد به بهتر بودن!
برنامه های آشپزی
* تجربه موفق: دست پخت (شبکه یک)
* تولید موازی: دست پخت های خودمانی (شبکه 2)
* مرور یک تجربه: «آشپزی» همواره یکی از سوژه های جذاب برای سرگرمی سازی در سیما بوده است. گاه این جذابیت در قالب آموزش در کنداکتور برنامه های خانواده محور تلویزیون گنجانده شده و گاه به صورت آیتم های کوتاه بهداشتی مد نظر قرار گرفته است. با این همه اما تب رقابت و استعدادیابی این حوزه را هم بی نصیب نگذاشت و مسابقات آشپزی هم خیلی زود در شبکه های تلویزیون فراگیر شد. در این میان و درباره دو برنامه شاخص این روزها هر چند «دست پخت های خودمانی» قدمت بیشتری به نسبت «دست پخت» دارد اما سروشکل اجرای دومی به گونه ای است که می توان آن را نمونه موفق تری در مسیر تجربه ورزی برنامه سازان سیما در این میدان توصیف کرد.
* آنالیز موازی کاری: با توجه به این که «دست پخت» حالا تبدیل به جدی ترین مسابقات آشپزی در تلویزیون شده و هم رسانه ها و هم طیفی از مخاطبان سیما این برنامه را از شبکه یک دنبال می کنند، آیا می توان توجیهی برای استمرار تولید و ادامه تجربه ای مانند «دست پخت های خودمانی» پیدا کرد.
جالب این که هر چند دومی سعی کرده با رقابت میان چهره ها به جای آشپزها، فضای متفاوتی برای مخاطبان به وجود بیاورد اما گویی حرفه آشپزی موضوعیت بیشتری برای مخاطبان این طیف از مسابقات تلویزیون دارد.
جمع بندی؛ کدام بحران است؟
فهرست موازی کاری در میان شبکه های مختلف تلویزیون بلندبالاتر از اینهاست. فقط کافی است گشت و گذاری در میان برنامه های صبحگاهی و عصرگاهی داشته باشید تا متوجه شوید تعداد زیادی از برنامه های ترکیبی تلویزیون هم عملا با تغییر نام و اندکی تغییر در دکور در شبکه های مختلف بازتولید می شود و در این میان آنچه مغفول می ماند «خلاقیت در برنامه سازی» است.
آنچه در این گزارش مد نظر داشتیم مرور شاخص ترین موازی کاری در حوزه های مختلف بود اما این حکایت، حکایتی قابل تعمیم است. بحران بودجه حتما برای دستگاه عریض و طویلی مانند صداوسیما بحرانی جدی است اما باور کنیم «بحران خلاقیت» خطرناک تر و مهلک تر است.
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]