واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: زن 24 ساله پس از یک ماه فعالیت اطلاعاتی کارآگاهان پلیس فتای خراسان رضوی در لانه خلافکاران و تهیه و توزیع کنندگان مواد مخدر صنعتی تهران دستگیر شد. او عنوان می کرد اگر پلیس به دادم نمی رسید و دستگیر نمی شدم نمی دانم چه عاقبت شومی انتظارم را می کشید.
متاهل بودم دیگر به آخر خط رسیده بودم...ابتدا تصور می کردم آن زن که گرداننده باند خلافکاران بود از سر دلسوزی قصد کمک به مرا دارد اما وقتی فهمیدم در گرداب فلاکت و بدبختی اسیر شده ام که آن ها سعی داشتند مرا مجبور به مصرف مواد مخدر صنعتی کنند تازه متوجه شدم شرط اصلی ورود به این لانه تیمی داشتن اعتیاد به مواد صنعتی است دلم برای دختر کوچکم و آن زندگی شیرین خیلی تنگ شده بود اما زمانی به خود آمدم که دیگر دیر شده و همه پل های پشت سرم خراب شده بود تا این که ... زن 24 ساله که پس از یک ماه فعالیت اطلاعاتی کارآگاهان پلیس فتای خراسان رضوی در لانه خلافکاران و تهیه و توزیع کنندگان مواد مخدر صنعتی تهران دستگیر شده بود در حالی که عنوان می کرد اگر پلیس به دادم نمی رسید و دستگیر نمی شدم نمی دانم چه عاقبت شومی انتظارم را می کشید، به کارشناس اجتماعی پلیس فتای خراسان رضوی گفت: در خانواده ای سنتی به دنیا آمدم پدرم کارگر ساده یکی از سازمان های خدماتی بود که تنها اندکی خواندن و نوشتن می دانست اگرچه پدرم مردی ساده دل و دوست داشتنی بود اما برای حضور در اجتماع و معاشرت من با دیگران بسیار سخت گیری می کرد او حتی معتقد بود به هیچ وجه نباید از اینترنت، ماهواره و حتی گوشی تلفن استفاده کنم هیچ گاه اجازه نمی داد بدون حضور برادر و یا مادرم از خانه خارج شوم با آن که از وضعیت رفاهی خوبی برخوردار نبودیم ولی من با «سرویس» به مدرسه می رفتم. حتی مجبور بودم بیش از حد متعارف حجابم را رعایت کنم و ... در همین شرایط بود که یکی از اقوام دورمان مرا برای پسرش خواستگاری کرد. آن زمان 17 ساله بودم که با توافق خانواده ها با «اسد» ازدواج کردم اما شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده آن ها کاملا متفاوت از خانواده ما بود. خواهران «اسد» به راحتی در بیرون از منزل کار می کردند و همه آن ها از فناوری های روز برخوردار بودند همسرم نیز مانند دیگر اعضای خانواده اش دوست داشت من زنی اجتماعی باشم و با حجاب معمولی و پوشیدن مانتو در جامعه حضور یابم. خیلی زود شرایط ظاهری، روحی، رفتاری، و حتی اعتقادی من تغییر کرد احساس می کردم از یک دنیای تنگ و تاریک وارد دنیایی شده ام که می توانم از همه امکانات استفاده کنم دیگر خیلی آزادانه پای فیلم هاو سریال های خارجی ماهواره می نشستم و با آرایش های غلیظ و پوشیدن لباس های نامناسب وضعیت ظاهری خودم را تغییر داده بودم من پا را فراتر گذاشته بودم و از یک حجاب معمولی به یک بی حجاب و بد لباس تبدیل شده بودم. یک روز همسرم خیلی راحت اجازه داد برای آن که از تنهایی بیرون بیایم در یک شرکت تولیدی کار کنم همه کارگران آن شرکت زن بودند و در شبکه های اجتماعی تلفن همراه عضویت داشتند من هم با خرید گوشی گران قیمت تحت تاثیر همکارانم قرار گرفتم و عضو یکی از گروه های آن ها شدم تا این که پسری با تمجید از زیبایی تصویر من تقاضای دوستی کرد من هم که می خواستم مانند برخی از دوستان جدیدم آشنایی خیابانی را هم تجربه کنم با آن جوان رابطه برقرار کردم اما شوهرم متوجه شد و توسط پلیس دستگیر شدم وقتی مرا به دادسرا فرستاد در یک فرصت مناسب گریختم تا این که در تهران گرفتار باند خلافکاران شدم و اگر پلیس به دادم نمی رسید و دستگیر نمی شدم نمی دانم چه عاقبت شومی انتظارم را می کشید.جام نیوزمطالب مرتبط:پلیس راز زن خلافکار و باند بزرگ تبهكاری پایتخت را فاش کرد + تصاویریک زن سرکرده مخوفترین گروه خلافکار زنجان / جزئیات شکنجه زوجهای جوان در تفرجگاهها جزییات هلاکت خلافکار مخوف در تهران
مطالب پیشنهادی
خوش گذرانی با همسرتان در بهار و تابستان !
همین الان کسب و کار خود را رونق دهید !
خوش گذرانی های بهاری/با ما باشید
نمایش تصویری اعمال جراحی پلاستیک بدن
دوشنبه 6 اردیبهشت 1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]