واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
خانم ها! آقایان! روش جدید سانسور در تلویزیون رسید
اینکه تاریخچه «سانسور» در تلویزیون ما از کجا شروع شد و به اینجا رسید، بحث کشدار و نخواندی ای است. اینکه چقدر وجود چنین قوانینی برای هر جامعه (با توجه به عرف و دین و قانون) لازم است، بحث نکرده همگان می پذیرند.
هفته نامه تماشاگران امروز - سیدمهرزاد موسوی: اینکه تاریخچه «سانسور» در تلویزیون ما از کجا شروع شد و به اینجا رسید، بحث کشدار و نخواندی ای است. اینکه چقدر وجود چنین قوانینی برای هر جامعه (با توجه به عرف و دین و قانون) لازم است، بحث نکرده همگان می پذیرند. اما بحث اصلی سر روش هاست؛ اینکه وقتی در مقام اجرا قرار می گیریم، چه را، چگونه سانسور می کنیم، چگونه صلاح جامعه را تشخیص می دهیم، مخاطب هدف را چه کسی قرار می دهیم و می خواهیم کی را راضی کنیم و...
امسال هم با پخش انبوه فیلم های نوروزی، بحث سانسور و چگونگی اعمال آن، در شبکه های مجازی سر و صدا کرد. ما هم تلاش کردیم به سرچشمه این ممیزی ها دست پیداکنیم. با ناظر پخش پرسابقه تلویزیون، بدون ذکر نام گفت و گو کنیم و ببینیم چه آیین نامه ها و شیوه هایی برای سانسورها دارند. با وجود رضایت اولیه، وقتی به روز قرار رسیدیم، پیغام ها و پسغام های ما به جایی نرسید و نتیجه شد همین گزارشی که می خوانید.
هردم از این باغ بری می رسد
بزرگ ترین و سخت ترین مشکل در تمامی فیلم ها و سریال های آنور آبی- که روز به روز بیشتر هم می شود- پوشش بانوان و در مواردی پوشش مردان است. راه و روش تدوینگران زحمتکش تلویزیون، اولش چیزی بود به نام«زوم». بزرگ کردن ابعاد تصویر برای پنهان کردن مشکل پوشش. سکانس ها و نماهایی هم که لازم نبود، طبق روال حذف می شد. بقیه موارد مشکل ساز در محتوای فیلم هم قبل از ارائه به واحد دوبله، به سادگی تغییر می کرد (این مورد از زمان سریال اوشین تاکنون تغییری نکرده).
بعدتر و با رایانه ای شدن ابزار تدوین، ساخت آستین، لباس، بستن یقه و بقیه موارد دوخت و دوز، وارد شیوه سانسور تلویزیون ما شد. یکی از شاهکارهای این مورد، پخش سکانس مواجهه آل پاچینو و رابرت دنیرو در فیلم «مخمصه» بود که با تلاش تدوینگر برنامه مرحوم و محترم «سینما یک» و با پوشش بیش از 50 مورد، بدون حذف حتی یک نما روی آنتن رفت. از آن پس پای فیلم های سرگرم کننده بسیاری از تلویزیون به دنیای مد معرفی شد. اما هر کسی که یک بار کنار اپراتورهای سانسور نشسته باشد، می داند که این روش، بسیار زمان بر است و برای آنکه کار، کم سوتی از آب دربیاید، باید وقت زیاد صرف شود. زمانی که در پخش فیلم های نوروزی موجود نیست و باید با سرعت کار را به دوبله و پخش رساند. برای همین روش سومی به وجود می آید و در اوقات دیگر هم استفاده می شود.
روش جدید یعنی پوشاندن نقاط خطرناک تصویر(!) با بخش دیگری از تصویر یا با شیئی که توجه کسی را هم جلب نکند. با این روش، دیگر جا به جایی لباس بازیگر و حرکاتی که انجام می دهد، دردسرساز نیست و تنها باید حرکت دوربین را با شیء اضافه شده، هماهنگ کرده. اینگونه، سرعت کار بالاتر می رود و فیلم های بیشتری آماده پخش می شوند.
اما با افزایش دسترسی آسان و عمومی به اصل فیلم ها، تشت رسوایی تدوینگران و ممیزان تلویزیون زودتر از چیزی که فکر می کنند از پشت بام می افتد. مقایسه تصویر اصلی فیلم (معروف به نمای کارگردان) و تصویر پخش شده از تلویزیون (معروف به نمای ممیزان) به یکی از تفریحات سالم کاربران شبکه های اجتماعی تبدیل شده است. سوژه خنده ای که تمامی ندارد و خلاقیت سازندگان و دقت نظر کاشفان را نشان می دهد. اما امسال را باید سال «آّباژور» نامید. شی مورد پسند تدوینگران و ممیزان که حاشیه های جدیدی برای تلویزیون ساخت و تصاویر و شوخی های قابل پخشش را در همین صفحه می بینید.
سانسور تا قبل از تغییر داستان مجاز است
محمود گبرلو آنقدر شناخته شده هست که معرفی کردن نخواهند. او درباره روش و هدف تلویزیون از پخش فیلم های روز دنیا با این همه ممیزی های متنوع می گوید: «به نظرم با توجه به عرف جامعه ما سانسور اجتناب ناپذیر است ولی باید تا جایی ممیزی انجام شود که به ساختار و داستان فیلم لطمه وارد نشود. اگر داستان فیلم تغییر می کند، دلیلی ندارد که فیلم حتما پخش شود. مردم ما آنقدر درک دارند که فیلمی را که مناسب حالش نباشد، نبینند. این معنی ندارد که ما بخواهیم برای مردم تعیین تکلیف کنیم. این شکل موانع دیگر منطق ندارد. مردم فیلم می بینند که از دیدن آن لذت ببرند و تجربه جدیدی کسب کنند، نه اینکه فیلم تغییر کرده را ببینند.»
ممیزی ها نیاز به به روزرسانی دارد
آنتونیا شرکا، منتقد شناخته شده سینما هم درباره سانسور در تلویزیون و شیوه اجرای آن می گوید: «یک وجه ماجرا این است که فیلمی که نیاز به ممیزی بیش از حد دارد و اساس داستان از بین می رود، بهتر است پخش نشود تا اینکه تکه و پاره و با تغییر عمده به خورد مخاطب داده شود. اما وجه دوم قضیه این است که سیستم ممیزی و سانسوری که تلویزیون دارد چارچوبی تنگ تر و محدودتر دارد با آنچه که در ارشاد می بینیم. قوانینی که احتمالا در صدا و سیما هست، خیلی سخت تر از آن چیزی است که ما در سینما و جامعه مشاهده می کنیم. یعنی چیزی را در سینما بشود دید و در تلویزیون نشود دید و عجیب است چون هر دو وسایل ارتباط جمعی ایرانی هستند. پس قاعدتا نباید این قوانین در دو رسانه متفاوت باشند و اینقدر به چشم بیایند.»
شاید فیلم های خارجی به سادگی در دسترس مخاطبان تهران باشند و اصلا این سانسورها مساله آن ها نباشد، اما آیا می توان مخاطب ظهرهای دور را هم در همین قاعده گنجاند؟ شرکا برای این سوال، پاسخ دیگری دارد: «گاهی در فیلمی نمایی هست که باید ممیزی شود و البته با حذفش لطمه ای به کلیت فیلم و فضاسازی اش نمی خورد و خوب حذفش می کنند، ولی گاهی در فیلمی سانسور تصویری یا سانسور دوبله ای، اصلا ماجرا را تغییر می دهد. در این حالت من فکر می کنم حتی همان مخاطب شهرستانی هم بهتر است فیلم را نبند تا اینکه با نسخه غلط فیلمی مواجه شود که در ذهن فیلمساز نبوده. چه ضرورتی وجود دارد فیلمی را پخش کنند که در هنگام پخش تغییرات تصویری و محتوایی فراوانی داشته و تحریف شده است؟»
جوان ایرانی با همه فاصله ای که با دنیا دارد، به راحتی می تواند به اصل فیلم ها دسترسی پیدا کند و حتی تلویزیون را دست بیاندازد. حالا آیا این مخاطب را می توان با این سانسورهای گاه تنگ نظرانه کنترل کرد و برایش جذابیت آفرید؟ جواب شرکا این است: «در حقیقت تلویزیون ما دارد کم کم جایگاهش را از دست می دهد و دچار یک انفصالی با مخاطب می شود. محو شدن تلویزیون مالی ما در بین مردم، فاجعه است. اما به هر حال خوب است که تلویزیون تلاش کند تا از موج ماهواره و اینترنت و شبکه های مجازی عقب نماند، اما این قضیه مستلزم این است که یک بازتعریفی در قضیه سانسورها و محدودیت ها صورت گیرد. تلویزیون ما باید دیر یا زود دنبال راه حلی باشد تا این نقص را برطرف کند. باید با نظرم مردم همراه شود تا حذف نشود.»
شرکا نکته آخر را تکمیل می کند: «به نظرم باید یک شورایی یا نهادی در حاشیه مدیران تلویزیون باشد تا هم به جذابیت و حفظ کیفیت تلویزیون (با توجه به محدودیت های پذیرفته شده عرفی) فکر کند و هم مداوم، ممیزی ها را به روزرسانی کند تا فیلم های روز دنیا با لطمه کمتری در اختیار مردم قرار بگیرد و مخاطب تلویزیون به سوی رسانه های دیگر کشیده نشود.»
آیا مدیران تلویزیون پس از آباژور به اشیای دیگری فکر می کنند تا آنتن شان با فیلم های مختلف پر شود یا دل کسی به حال کیفیت فیلم ها و افت مخاطب رسانه ملی می تپد؟ جواب این سوال ها را مدیرانی می دانند که حاضر به مصاحبه نمی شوند و در اتاق های شان و پنل تلویزیونی های اشن راحت ترند تا در بین رسانه ها و مردم.
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۶:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 159]