واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جامعه به جاي كتاب به سمت فستفود ميرود!
در مورد اهميت كتاب و كتابخواني همين كافي است كه در كتاب آسماني ما مسلمانان به قلم و نوشتن قسم خورده شده است.
نویسنده : بهنام صدقي
در مورد اهميت كتاب و كتابخواني همين كافي است كه در كتاب آسماني ما مسلمانان به قلم و نوشتن قسم خورده شده است. اولين آيهاي كه بر پيامبر اكرم(ص) نازل شده به خواندن تأكيد شده است. بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه در آغاز، دين اسلام بر آگاهي تأكيد كرده و لازمه ديندار شدن نيز از طريق همين آگاهي است. خواندن براي آگاه شدن نيز راه آغازين ايمان به خدا و رسولش است.
كتاب خدا با بيان كردن تاريخ تمدنهاي گذشته مانند عاقبت قومهاي عاد و ثمود براي انسان كنوني متذكر ميشود كه جوامع امروزي بايد از حوادث تاريخي عبرت بگيرند. چنانچه بشر در عصر حاضر از حوادث تاريخي عبرت نگيرد عقوبتي به مراتب بدتر از گذشته را ميتوان براي او انتظار داشت. يكي از بزرگترين كمبودهاي فرهنگي در جامعه ما ناآگاهي تاريخي ناشي از كمبود مطالعه در حوزه تاريخ است و تأثيري كه در جامعه ميگذارد عدم درك اوضاع و شرايط كنوني است كه از گذشته عبور كرده و به زمان حال منتقل شده است. اگر جامعهاي ميخواهد در مسير پيشرفت و تعالي قرار گيرد، لازمهاش كيفيت دانش، آگاهي و تجربه كنشگران اجتماعي موجود در آن است و چنانچه انگيزه آگاهي در جامعه پايين باشد آن جامعه نميتواند در مسير پيشرفت و تعالي قدم بگذارد. از اين رو مطالعه و كيفيت آن در جامعه نشاندهنده ميل به دانستن و آگاهي است و ميل به دانستن و آگاهي نيز مبين كيفيت كنشگران اجتماعي است كه در آن جامعه حضور دارند. سيدمصطفي رنجبر، جامعهشناس در اين باره ميگويد: در رابطه با كتاب و كتابخواني به عنوان مقولهاي از جامعهشناسي معرفت ميتوان اين گونه بررسي كرد كه اگر علت اصلي كتابخواني كسب آگاهي و تجربه بوده و از طريق مطالعه و فهم آن بتوان به آن آگاهي و تجربهاي كه ميخواهيم برسيم، ميتوان گفت كه افراد، اقشار و جوامعي بيشترين مطالعه را خواهند داشت كه انگيزه بيشتري براي رسيدن به آگاهي، تجربه و عبرتگيري از گذشته را داشته باشند.
كتاب تبديل به كالايي لوكس شده است
رنجبر ميگويد: در مورد تحليل جامعهشناختي پايين بودن كتابخواني ميتوان چنين گفت كه متأسفانه كتاب در جامعه ايراني تبديل به كالايي لوكس شده و از كاركرد آگاهيبخشي خود فاصله گرفته است و متأسفانه رسوخ فرهنگ بازاري در حوزه كتاب و كتابخواني و تبديل شدن كتاب به عنوان كالا را ميتوان از موانع كتابخواني دانست به گونهاي كه حق نشر و نويسنده محفوظ است اما سرانه يارانهاي كه به فرهنگ در حوزه كتاب و كتابخواني داده ميشود قابل اغماض نيست و لازم است كه به اين مسئله توجه جدياي داشته باشيم.
نسل امروز رغبتي به مطالعه ندارد
به گفته وي، يكي از فرصتهايي كه ميتوان در افزايش مطالعه در جامعه ايران به آن اشاره كرد، نسل جديد است كه از نسلهاي گذشته ياد ميگيرند كه چگونه زندگي كنند. به عبارت ديگر سبك زندگي از يك نسل به نسل ديگر منتقل ميشود. به طوري كه نسل امروز ديگر رغبتي براي مطالعه ندارد. پس نبايد انتظار داشت كه نسلهاي آينده نيز به مطالعه و كتابخواني رغبت داشته باشند. بنابراين براي افزايش سرانه مطالعه در جامعه بايد از خودمان شروع كنيم.
فرزندانمان را با اشعار و ادبيات مأنوس كنيم
وي با بيان اينكه تقاضاهاي فرهنگي نسبت به تقاضاهاي اقتصادي بايد افزايش يابد، ميگويد: در مورد وضعيت اقتصادي و كيفيت زندگي و ارتباط آن با ميزان مطالعه ميتوان گفت كه چنانچه جامعهاي بتواند به يك رشد اقتصادي متوازن رسيده و رفاه و امنيت شغلي براي آن حاصل شود انتظار بر اين است كه تقاضاهاي فرهنگي نسبت به تقاضاهاي اقتصادي افزايش يابد.
خواندن با ماديات عجين شده است
اين كارشناس معتقد است: يكي از نارساييهاي فرهنگي كه در زمينه مطالعه در ايران وجود دارد اين است كه خواندن با پول درآوردن عجين شده است. به گونهاي كه از كودكان انتظار ميرود كه براي اين به مدرسه بروند كه در آينده شغل پيدا كنند و پول درآورند. بنابراين در اين وضعيت مطالعه ابزار و وسيلهاي ميشود براي پول درآوردن و انگيزه اصلي و هدف آن نيز تنها به خاطر پول و جنبه مادي زندگي خواهد بود. در اين شرايط در جامعه ما فضيلت دانايي مورد غفلت واقع شده و كسب و طلب دانش براي دانش مبدل به كسب و طلب دانش براي پيدا كردن شغل و پول شده است. بنابراين تا زماني كه انگيزه آگاهي و فضيلت دانش در جامعه ما تبديل به نوعي ارزش و هنجار و در فرهنگ و ارزشهاي جامعه ايراني عجين نشده، نبايد انتظار داشته باشيم مطالعه و تحقيق در جايگاه واقعي خود قرار بگيرد.
جامعه به سمت فستفود ميرود نه مطالعه!
وي در پايان ميگويد: در جامعهاي كه افراد آن بيشترين حضور را در اينترنت و چت كردن با اين و آن را دارد يا بهترين و ارزانترين سرگرمي براي آنها كشيدن قليان در قهوه خانههاست، خطر سطحي شدن فكر و آگاهي در ميان مردم آمده و كم بودن حوصله افراد در دنياي امروز نيز چاشني آن شده و در نتيجه از كتابها ديگر استقبال نميشود و سمت و سوي جامعه به سمت سبك زندگي فستفودي ميرود نه مطالعه و سرانه آن.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]