واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
به گزارش راسخون به نقل از روزنامه رسالت ، با انصراف آقاي خاتمي از كانديداتوري رياست جمهوري دهم، افراطيون دوم خردادي كه از حاميان اصلي و جدي وي بودند وضعيت آشفته و به هم ريختهاي را تجربه ميكنند. همه اميد آنان براي بازگشت به قدرت، آقاي خاتمي بود كه در عين ناباوري آنان، انصراف داد و از صحنه خارج شد. اين طيف از دوم خرداديها در كارنامه كاري خود نكاتي دارند كه مطالعه اين نكات از اين واقعيت مهم پرده برميدارد كه افراد و شخصيتها براي اين طيف زماني ارزشمند و قابل احتراماند كه منافع آنان را تامين كند. در غير اين صورت احترامي براي آنان قائل نيستند. به عبارتي نگاه آنان به شخصيتهاي برجسته نگاهي ابزاري است. تمايل آنان به ميرحسين موسوي پس از كنارهگيري آقاي خاتمي اين نكته را تداعي ميكند كه در اين شرايط اين طيف به دنبال بهرهبرداري جناحي از ايشان است. اصولگرايان از ابتداي جدي شدن كانديداتوري مهندس موسوي همواره به او تذكر دادهاند كه در دام تندروهاي جناح اصلاحطلب گرفتار نشود. ميرحسين موسوي نبايد فراموش كند كه اين طيف، از مخاطبان سرسخت وي براي كانديداتوري بودند و حتي به تخطئه وي نيز پرداختند و از او خواستند در صورت حضور آقاي خاتمي هرگز وارد صحنه نشود و حالا كه شده به نفع وي كنارهگيري كند. اين جريان تا وقتي كه بيانيه انتخاباتي ميرحسين موسوي منتشر نشده بود همچنان فكر ميكرد كه كانديداتوري او يك بلوف سياسي است و تحرك او تنها به قصد دميدن در كوره انتخابات و بيان برخي دغدغههاست و در نهايت از صحنه خارج خواهد شد. از آنجا كه در دورههاي گذشته مهندس موسوي به درخواست آنان براي كانديداتوري پاسخ منفي داده بود، پيشبيني ميشد كه اين بار نيز در صحنه حاضر نشود و آنچه اين پيشبيني را قوت ميبخشيد حضور آقاي خاتمي در صحنه بود. اين طيف سياسي به هيچ وجه تصور نميكرد كه مهندس موسوي در شرايطي كه آقاي خاتمي به عنوان كانديداي اصلاحطلبان در صحنه حاضر شده اعلام كانديداتوري كند. افراطيون اصلاحات تلاشهاي زيادي براي متقاعد كردن آقاي خاتمي براي پذيرش كانديداتوري رياست جمهوري دهم انجام دادند. اما حضور مهندس موسوي همه تلاشهاي آنان را بيخاصيت كرد و خشم سران اين جريان تندرو دوم خردادي را نسبت به ميرحسين موسوي برانگيخت. اين خشم آنقدر زياد بود كه حتي او را يك اصلاحطلب و پايبند به آرمانهاي اصلاحات ندانستند و حتي او را عامل پيروزي جريان راست در انتخابات آتي معرفي كردند و سعي نمودند او را از تصميمي كه گرفته منصرف كنند. اما با قطعي شدن عدم حضور سيدمحمد خاتمي و حضور ميرحسين موسوي اين جريان سعي كرد از تخطئه ميرحسين موسوي دست بردارد و عليرغم ميل باطني خود به او نزديك شود. اما آيا به راستي اين نزديك شدن و اعلام حمايت از ميرحسين يك خواست قلبي است؟ آيا آنان تا آخر خط پشت سر ميرحسين خواهند ايستاد؟ آيا آنان با توجه به ديدگاههايي كه ميرحسين موسوي دارد توان كار با وي را دارند؟ تا حد زيادي جواب منفي است. /1001/ منتظر اخبار ، انتقاد و پیشنهاد های شما هستیم :
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]