تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805259644




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

داستان آقای کرایوف؛ نجات دهنده در گور خفته است


واضح آرشیو وب فارسی:طرفداری: جادوگر سرزمین لاله ها، نابغه نیمکت ها، آقای کاریزما، یکی از 4 پادشاه اقلیم سبز؛ سرانجام تسلیم سرطان شد.طرفداری- پس از شصت و هشت سال زندگی، یوهان کرایوف امروز درگذشت. متعلق به عصر کامپیوتر ها نبود. کامپیوتر ها آمار می دهند؛ از گل ها، پاس گل ها و کیلومتر هایی که بازیکنان دویده اند می گویند. اما آیا می توانستند نابغه لاغری را پیدا کنند که با تکنیک و بینش خود در بین سال های 1960 تا 1980 آنطور فوتبال جهان را متحول کرد؟ وحشت می کنم وقتی استعدادهایی را می روم که بنا بر آمار ها در آژاکس رد می شوند. وقتی 15 سال داشتم، نمی توانستم یک توپ را بیش از 15 یا 20 متر شوت کنم. کیفیت من تکنیک و بینش بود. موضوعی که کامپیوترها آن را نمی فهمند.  ریتم را در دست داشت و آنطور اوضاع را پیش بینی می کرد که هر بار، انگار تمام زمین را زیر پر و بال خود گرفته باشد. به طور همزمان رهبری ارکستر و وظیفه نوازش سریع ترین و بُرَنده ترین سازها را در اختیار داشت. پیش می آمد که توپ را به دروازه بان تیم خود بسپارد، در همان لحظه با حرکت دست ها از هم تیمی ها آرایشی جدید را در زمین بخواهد و لحظه ای بعد بدون ترحم، دروازه رقیب را باز کند. تمام تلاش رقیب، به زمین غلطاندن کرویوف بود. بدون کرویوف ، رینوس میشل می گفت؛ معمار آن آژاکس، آن هلند و آن بارسلونا: بدون کرویوف، من تیمی نداشتم.  گل می زد؛ آنطوری که کسی نمی توانست. ضربات کات دار، ضربات کاراته ای و ضرباتی که از بعید ترین زاویه ها به تور می نشستند. همه این کار ها را با هر دو پا و هر قسمت از هر دو پا انجام می داد: ضرباتی روی بند کفش، داخل پا و خارج آن. هیچ فیلم کوتاهی نمی تواند نبوغِ هر لحظه را منتقل کند آن هم وقتی همدوره با او کوین کیگان می گفت نیمی از بازی ها فیلم برداری نمی شد و نیمی از گل هایم را ندیده اید . اما تا فوتبال فوتبال است، شمه ای از نبوغ او را هر بار که فوتبالیستی توپ را بگیرد، شانه را به پایین متمایل کند، سر توپ بزند و صد و هشتاد درجه بچرخد، یاد او زنده است. آنجاست که گزارشگر فریاد می زند بله، آن بازیکن چرخش کرویوف را انجام داد . کاری که اولین بار آن را مقابل مدافع سوئد جان اولسون در جام جهانی 1974 دیدیم. او قلب انقلابی بود که در فوتبال رخ داد. اگر می خواست می توانست بهترین در هر پستی باشد که آن را انتخاب می کرد . این را اریک کانتونا می گفت.  افتخارات زیادی کسب شدند. 9 قهرمانی در هلند، سه قهرمانی اروپا، یک قهرمانی اسپانیا و یک نائب قهرمانی در جهان. همینطور 48 بازی ملی بین سال های 1966 تا 1977. به عنوان مربی هم، قهرمان اروپا شد. دو بار جام برندگان را کسب کرد و چهار بار پیاپی فاتح لالیگا شد. فلسفه بازی یوهان کرویوف آنقدر بالا و آنقدر رفیع بود که بگوییم، او یکی از تاثیر گذار ترین نام های تاریخ این ورزش است.  کلمه ای که با او شناخته می شود، توتال فوتبال است. سیستم شناوری که در آن هر بازیکنی وظایف بسیاری دارد. آلمان غربی 1974، جایی بود که چشم جهان به شیوه آن ها باز شد. طوری که کارلوس آلبرتو بگوید تنها تیم جام که حرفی جدید برای گفتن داشت، هلند بود . جایی که کرویوف، نیسکنز، آری هان، کرول و سایرین تا فینال رسیدند اما در نهایت مغلوب تیم میزبان و ماشین گلزنی آن ها، گرد مولر و موتور انرژیک آن ها، پل برایتنر شدند. هلند باخت اما تیمی که کرویوف جواهری روی پیشانی آن بود، مسلما هیجان انگیز ترین تیم آن عصر بود. این جمله ها عینا از نوشته هیو مک ایونی ژورنالیست مشهور اسکاتلندی آورده می شود: شیوه ای هجومی که روح دارد، زخم هایی عمیق می زند و اینطور پیش می رود: انگار سواره نظامی از جراحان ! فوتبال را برای مربیگری در بارسلونا کنار گذاشت. انقلاب دیگری بود که رخ داد و شیوه ای که حسادت جهان را بر انگیزد.  در آمستردام متولد شد. مدتی پس از جنگ متولد شدم و یاد گرفتم نباید هرچیزی را قبول کنم . جایی که پدرش هرمانوس و مادرش نل، میوه فروشی داشتند. آژاکس باشگاه همسایه بود. ده سال داشت که شروع به فوتبال کرد. دوازده سال داشت که سکته قلبی، پدر را از او گرفت. نل ناتوان در پیش بردن میوه فروشی، زندگی را از طریق در آمد نظافتچی گری پیش برد. هوش پسرش طوری بود که نتواند در کنار سایرین بنشیند و تعلیمات معمولی ببیند. سیزده سال داشت که مدرسه را ترک کرد و در یک فروشگاه لباس ورزشی مشغول به کار شد. آن فروشگاه، پری فن در کر، به باشگاه آژاکس مربوط بود و به یوهان جوان اجازه داده شد که صبح ها -پیش از رفتن به سر کار- با تیم تمرین کند. عمو هنک، مسئول زمین آژاکس با نیل ازدواج کرد و حالا یوهان یک ناپدری داشت. به ناپدری در آماده سازی زمین در آب و هواهای مختلف، خط کشی، بالا بردن دروازه و کوتاه کرردن چمن، کمک می کرد. کم کم چیزهای بیشتری در خصوص باشگاه دانست. با کارگران باشگاه آشنا شد. با آن ها که مسئول چای، تمیز کردن کفش ها یا رختکن بودند و در نهایت با بازیکنان بزرگسال تیم.  پانزده سال داشت که به عنوان توپ جمع کن، فینال جام باشگاه ها در سال 1962 بین تیم های بنفیکا و رئال مادرید را از نزدیک ترین فاصله ممکن مشاهده کرد. نابغه ای به اسم آلفردو دی استفانو در زمین بود که نماد تمام زیبایی های فوتبال در آن زمان بود. هفده سال داشت که در دوره ویک باکینگهام انگلیسی، برای نخستین بار در ترکیب آژاکس بازی کرد. اما وقتی رینوس میشل، هدایت باشگاه را در اختیار گرفت؛ کار او آغاز شد. میشل شیوه های سخت گیرانه خود را داشت و این شامل دویدن در مسیرهای شیب دار جنگلی می شد. میشل در ابتدا تحت تاثیر کرویوف و همه سیگارهایی که می کشید، قرار نگرفت. اما وقتی مهاجم تیم مصدوم شد، او یک شانس به دست آورد و این شانس به حق تبدیل و تا روز آخر به درازا انجامید. درجه دار محبوب میشل در زمین بود. میشل پس از ثبت کارنامه ای به یادماندنی، آمستردام را با بارسلونا تعویض کرد. استفان کوواکس جانشین او شد. حالا کرویوف حتی تاثیر بیشتر در تیم داشت و تاثیر گذاری اش به ترکیب و تاکتیک بازی نیز افزایش یافت. آژاکس حکمرانی می کرد و قهرمانی های کرویوف در خانه شش جام طی 9 سال بود. قهرمان اروپا بودند. بین سال های 71 تا 73، سه بار پیاپی قهرمان قاره شدند.  کرویوف در آن زمان به عنوان نخستین سوپراستار اروپایی مطرح شد. با کفش های ویژه پوما و آن شماره 14 فراموش نشدنی؛ دنیا، یک پکیج رویایی را می دید. در سال 1968 ازدواج کرد. آنقدر تاثیر گذار بود که پیراهن های تولید شده آدیداس برای تیم ملی را نمی پوشید و به جای آن پیراهن پومای خود را می پوشید. یا در شرایطی که تیم ها در آن زمان با شماره های سنتی یک تا یازده به زمین می آمدند، کرویوف شماره 14 را در جام جهانی 1970 بر تن می کرد.  در سال 1973 به بارسلونا پیوست و آنقدر پیش رفت که رابطه ای بی مانند با باشگاه پی ریزی کند. در نخستین فصل حضور با حضور میشل، کاتالان ها را پس از سیزده سال به نخستین قهرمانی اسپانیا رساند. آن ها رکورد 27 بازی بدون شکست را بر جا گذشتند و در سانتیاگو برنابئو با نتیجه 5-0 رئال مادرید را شکست دادند. سه فرزند داشت که در این بین نام پسر آخر جوردی که یک سال پیش از مرگ ژنرال فرانکو به دنیا آمد، داستانی از وفاداری به سنت باشگاه و شهر بود. سنت جوردی نام قدیسی اهل کاتالونیا در قرن پانزدهم بود (حالا به طور سالیانه روزی به این نام در کاتالونیا جشن گرفته می شود) که از سوی دولت غیر قانونی شمرده می شد. کرویوف پسرش را به هلند فرستاد تا نام مد نظر بر وی نهاده شود. اینطور بود که بر وی نام ال سالوادور، نجات دهنده نهادند.  میشل به آژاکس بازگشت و حالا کرویوف قدرتمند ترین شخصیت در باشگاه بود. نیویورک تایمز در یک گزارش نوشت که کرویوف آنقدر در 90 دقیقه می جنگد که سیاستمداران آنجا، در سال های جنگ داخلی آنطور نجنگیده اند . تاریخ نگار فوتبال، جیمی برنز در مورد او می نویسند، با کرویوف، تیم هرگز احساس شکست نمی کرد.  عمدتا بحث هایی با مدیر عامل داشت. خوزه لوئیس نونیز مدیر عامل ترجیح می داد که در قیاس با هنز ویسولر، حق را به کرویوف می داد. حتی وقتی که اشتباه می کرد. لاماسیا کار خود را با تلاش های او آغاز کرد؛ جایی که بعد ها لیونل مسی ها و سسک فابرگاس ها از آن به دنیای فوتبال معرفی شدند یا شاید این توضیح: جایی که هسته ای را ساخت که بین سال های 2008 تا 2012 تقریبا تمام جام های ممکن را با پیراهن لاروخا کسب کرد. سی و یک سال داشت و می خواست بازنشست شود. اما به جای آن، با اصرار و تلاش های یک دوست، بازی را خارج از کاتالونیا از سر گرفت. ایالات متحده، دسته دوم اسپانیا و در نهایت دوباره هلند. دو بار دیگر اردیویژه را با آژاکس کسب کرد. به فاینورد رفت و آنجا هم قهرمان شد؛ جایی که 1984، آخرین سال بازی را در آن سپری کرد.  نمی شد که کرویوف مربی نشود. تنها زمانی تصمیم گرفتم مربی شوم که به من گفته شد نمی توانم مربی شوم . 1985 بود که هدایت آژاکس را بر عهده گرفت. هنوز مدارک لازم را نداشت و دو سال به عنوان مشاور فنی فعالیت کرد. با حضور او در آن شغل دو بار جام حذفی کسب شد و بعد با پیروزی مقابل لوکوموتیو لایفزیک در سال 1987، قهرمان جام برندگان شدند. 1988 بود که به بارسلونا رفت. شیوه ای جدید در جیب و در سر داشت. پاس های کوتاه و حرکت های دیوانه وار در تمام زمان بازی. شیوه ای که به تیکی تاکا شناخته شد. دوست داشت که شخصا با هر بازیکن کار کند و هر کدام را بیشتر بشناسد و روایت آن ها را بداند. پپ گواردیولا را مجاب کرد که بهتر است به جای وینگر، اهرم میانی باشد. به این که می شود با پاس های صحیح، دفاع کرد. پپ، خیلی زود جایگاهی مهم در ترکیب گرفت و سال ها بعد جانشین رئیس، روی نیمکت شد.  با مایکل لادروپ، با هریستو استیوچکوف و با رونالد کومان؛ تیمی را ساخت که با انجام جذاب ترین بازی ها چهار بار پیاپی بین سال های 1991 تا 1994، قهرمان اسپانیا لقب گرفت. برای نخستین بار در سال 1992، بارسلونا در دوه او قهرمان اروپا شد. در بین همه این ها، قلبش را به تیغ جراحان سپرد. این یک پنالتی علیه مردی بود که سال ها جدال را به سیگار باخته بود. یازده جام در نیوکمپ در دوره او فتح شد اما در دو سال آخر، اوضاع خوب پیش نرفت. سرانجام یوهان کرویوف در سال 1996 توسط نونیز اخراج شد.  رفت و بنیاد خیریه خود را راه اندازی کرد. آن بنیاد، 200 زمین در 22 کشور برای کودکان فقیر ساخت تا فوتبال بازی کنند. بنیاد او در سال 2009 توسط یوفا جایزه بهترین پروژه سال ( Uefa Grassroots award ) را کسب کرد. برای دو سال هدایت تیم ملی کاتالونیا را ب عهده داشت. بارها گفت که چقدر از سبک بازی تیم ملی کشورش ناامید است و بر آن ها، نامِ شیوه زشت داد. شیوه ای که تا فینال جام جهانی پیش رفت اما مغلوب اسپانیا و بدنه لاماسیایی شد که او ساخته بود. برای بردن، یک گل بیشتر زدن کافی است. 5-4 ها را به 1-0 ها ترجیح می دهم.


جمعه ، ۶فروردین۱۳۹۵


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: طرفداری]
[مشاهده در: www.tarafdari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن