محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845385576
بروکلین، توهم رویای آمریکایی یک دختر جوان
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
بروکلین، توهم رویای آمریکایی یک دختر جوان
درام سینمایی «بروکلین» روایتگر داستان زندگی آیلیش لیسی (با بازی سرشار رونان) است؛ یک مهاجر جوان ایرلندی که در اوایل دهه 1950 راهی بروکلین نیویورک می شود.
هفته نامه همشهری جوان - آیدا تدین: درام سینمایی «بروکلین» روایتگر داستان زندگی آیلیش لیسی (با بازی سرشار رونان) است؛ یک مهاجر جوان ایرلندی که در اوایل دهه 1950 راهی بروکلین نیویورک می شود. وسوسه ای که باعث می شود آیلیش ترک دیار کند و از آسایشی که در وطن دارد، دل بکند تا راهی ینگه دنیا شود، فقط یک چیز است؛ رویای آمریکایی! آیلیش مجذوب عبارتی شده که بارها و بارها امتحانش را پس داده و ثابت کرده گاهی تا چه حد می تواند توهم آمیز باشد.
درست زمانی که یک اتفاق نابهنگام و شیرین باعث می شود نشانه های غم غربت از وجود دختر جوان قصه رخت ببندد، آیلیش سر یک دوراهی آزاردهنده قرار می گیرد و درست مثل قهرمان همه قصه های کلاسیک دنیا چاره ای جز انتخاب ندارد؛ زندگی در بروکلین و آدم هایش یاز زندگی در وطن (ایرلند) و آدم هایش.
جان کراولی چهل و شش ساله که تبار خودش هم ایرلندی است، پنجمین فیلم بلند سینمایی اش را با بودجه ای 10 میلیون دلاری و با اقتباس از رمانی موفق به همین نام جلوی دوربین برد. آنها اولین بار با گروهش در جشنواره فیلم مستقل ساندنس 2015 شرکت کردند و بعد از نمایش فیلمشان از شدت ابراز احساسات منتقدها و تماشاگرها حسابی غافلگیر شدند تا اینکه نوبت به فصل جوایر رسید و ایرلندی ها باز هم گل کاشتند.
کراولی کارگردان مطرحی شد و رونان بیست و یک ساله به عنوان پدیده بازیگری سال حسابی به شهرت رسید. این آدم ها فعلا سه نامزدی اسکار کسب کرده اند: بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (سرشا رونان) و بهترین فیلمنامه اقتباسی (نیک هورنبی). باید منتظر ماند و دید این بار در واقعیت، رویای آمریکایی چطور برای «بروکلین» و سازندگانش تعبیر می شود؛ با جایزه به خانه بر می گردند یا دست خالی؟!
اطلاعات فوری
بروکلین
• کارگردان: جان کراولی
• فیلمنامه: نیک هورنبی، با اقتباس از رمان «بروکلین» نوشته کولم توبین
• ستاره ها: سرشا رونان، دامنال گلیسن، جولی والترز
• بودجه ساخت: 10 میلیون دلار
• ژانر و مدت زمان: درام، تاریخی، عاشقانه/ 112 دقیقه
• تاریخ اکران: چهارم نوامبر 2015 (آمریکای شمالی)
پرده اول؛ چیزهایی هست که نمی دانید!
از اتفاقات پشت صحنه گرفته تا پیش تولید و پس تولید، ساخته شدن «بروکلین» هم مثل هر فیلم سینمایی دیگری ماجراهای خودش را داشته است؛ حقایقی که تماشاگر معمولی فیلم به احتمال زیاد از آنها بی خبر است و ما در چند مورد مهم دست به افشاگری زده ایم.
سفر سه گانه قهرمان: جان کراولی فیلم را به سه سیر بصری مختلف تقسیم بندی کرده است. اولین بخش مربوط به زمانی است که آیلیش هنوز ایرلند پس از جنگ را ترک نکرده، به همراه قاب های بسته و لبریز از توناژ رنگ سبز. رنگ بندی این قاب ها یادآور عکاسی مربوط به آن دوران است. بخش دوم زمانی شروع می شود که آیلیش ایرلند را به مقصد بروکلین ترک می کند و شاهد اولین نمای پوششی (نمای صحنه) در فیلم هستیم. در همین حال، رنگ ها با ارجاع به حال و هوای آمریکا در سال 1952 و ظهور فرهنگ عامه، زنده تر می شوند. بخش سوم دوباره در ایرلند می گذرد اما این بار رنگ بنید تصاویر به طرزی ظریف درخشان تر، پرزرق و برق تر و زنده تر از بخش اول است. کراولی قصد دارد نشان بدهد آیلیش تا چه حد تغییر کرده و متفاوت به نظر می رسد. به گفته خودش: «سومین و آخرین بخش فیلم تا حدودی از خاصیتی رویاگون برخوردار است.»
ادای دین به سرزمین مادری: سرشا رونان خودش متولد نیویورک است اما بزرگ شده ایرلند است و خانواده اش هم ایرلندی هستند. او «بروکلین» را یکی از شخصی ترین فیلم هایش تا امروز می داند و اولین بار است که با لهجه ایرلندی در فیلمی صحبت کرده است.
بازیگر بیست و یک ساله در یکی از آخرین مصاحبه هایش صادقانه اعتراف کرده نگران قبول کردن این نقش بوده: «احساس می کردم نمی توانم از پس چنین کاری بربیایم چون همه ایرلند قرار بود به تماشای این فیلم بروند. مسئولیت سنگینی نسبت به این کشور احساس می کردم» و یادآور می شود اما استقبال گرمی که در جشنواره فیلم ساندنس 2015 دریافت کردیم، باعث شد بفهمم فیلم از ماهیتی جهان شمول برخوردار است.
من سرشا 21 سال دارم: اول قرار بود رونی مارا در نقش شخصیت اصلی فیلم جلوی دوربین برود که در نهایت سرشا رونان جایگزین او شد. با اینکه رونان انتخاب اول سازندگان فیلم بود اما زیادی برای ایفای نقش آیلیش کوچک بود تا اینکه تولید فیلم چند سالی به تعویق افتاد. مارا پا پس کشید و زمانی که تولید پروژه دوباره از سر گرفته شد، رونان آن قدر بزرگ شده بود که برای بازی در نقش آیلیش مناسب باشد.
دیدی گول خوردید! تصویری که از شهر بروکلین در فیلم می بینید، در اصل در مونترآل فیلم برداری شده است. دلیلش هم محدودیت بودجه فیلم بوده چون سازندگان نمی توانند بروکلین 2015 را به شکل بروکلین دهه 1950 به تصویر بکشند. فقط دو روز از تولید فیلم در بروکلین واقعی جلوی دوربین رفته است.
از خاطرات یک بچه فضول: کولم توبین، نویسنده رمان «بروکلین» درباره چگونگی شکل گیری ایده اولیه داستان گفته که آن را از خاطرات کودکی اش وام گرفته؛ یعنی واقعیت این بوده که آقای توبین که در آن زمان کودکی بیش نبوده، مشغول استراق سمع حرف های یک خانم میانسال درباره دختر جوانش بوده که از ایرلند به بروکلین مهاجرت کرده است. سال ها می گذرد، تا اینکه در سال 2000 توبین داستان کوتاهی براساس این خاطره می نویسد و چندین سال بعد آن را در قالب یک رمان بسط و گسترش می دهد.
نویسنده زورگو و کارگردان حرف گوش کن: در رمان «بروکلین» صحنه ای هست که در آن وصف یکی از رویاهای آیلیش در خواب را می خوانیم. مضمون آن رویا با دلتنگی آیلیش برای وطن و غم غربت در ارتباط است و ابتدا قرار بود در فیلمنامه باشد اما در نهایت حذف می شود. در آن صحنه، آیلیش خواب می بیند بر فراز صخره ای در حال سرخوردن است و تماشاگر زادگاه او را در دوردست ها می بیند.
از نظرجان کراولی کارگردان، این صحنه بسیار زیبا بود و دلش می خواست در فیلم باقی بماند اما عاقبت نیک هورنبی فیلمنامه نویس، او را مجاب می کند که ایده چنین صحنه ای باسمه ای و کلیشه ای است و بهتر است به حذفش رضایت دهد. ضمن اینکه پایان بندی فیلم و رمان با هم فرق دارد و در این مورد هم یک بار دیگر پای آقای فیلمنامه نویس در میان است!
وسواس های پس تولید: فیلم برداری هشت هفته طول کشیده، در حالی که تدوینش 15 هفته زمان برده است.
پرده دوم: سوتی های ناجور
از وقتی فصل جوایز سینمایی شروع شده از خوبی ها و افتخارات «بروکلین» زیاد خواندیم و شنیدیم اما فیلم هر قدر هم خوب باشد، دلیل نمی شود سوتی هایش را به روی کارگردان و عوامل سازنده اش نیاوریم و بگذاریم راست راست فقط به خودشان افتخار کنند. درواقع، وضعیت سوتی های «بروکلین» به درجه ای از وخامت رسیده که خواندنش واقعا خالی از لطف نیست.
گاف های تاریخی:
1- پلاک خودروی سدان مشکی رنگی که در فیلم وجود دارد با رسم الخط اشتباهی تایپ شده چون تا اواخر دهه 1990 از چنین شیوه نگارشی در ثبت پلاک خودروها استفاده نمی شد.
2- داستان فیلم بین سال 1951 تا 1952 می گذرد اما در صحنه ای از فیلم که آیلیش مشغول پیاده روی در یکی از خیابان های بروکلین است در پس زمینه، یک ماشین بیوک می بینیم که متعلق به سال 1955 است.
3- در یکی از صحنه های ابتدایی فیلم که بروکلین را به تصویر کشیده، مردم در گوشه خیابان ایستاده اند تا چراغ سبز شود و ناگهان می بینیم چراغ راهنمایی و رانندگی خودش خود به خود عوض می شود، در حالی که در دهه 1950 اصلا از این خبرها نبود و این مدل چراغ راهنمایی سال ها بعد طراحی و عرضه شد.
4- شخصیت های فیلم در سال 1951 به تماشای فیلم کلاسیک «آواز در باران» (Singing IN The Rain) می روند در حالی که این فیلم تا سال 1952 روی پرده نرفته بود.
گاف جغرافیایی: در صحنه ای که ایلیش روی عرشه کشتی ایستاده و عازم نیویورک است، صورتش رو به خورشید قرار دارد و این یعنی او به سمت جنوب در حرکت است اما به نظر می رسد کشتی از راست به چپ روی آب ها در حال حرکت است و معنایش این است که در جهت شرق حرکت می کند؛ به عبارت دیگر دارد از آمریکا دور می شود!
گاف های متفرقه:
1- در صحنه ای از فیلم، بعد از آنکه دخترها به تماشای فیلم «مرد آرام» (The Quiet Man) رفتند، آیلیش نامه ای به تاریخ نوامبر 1951 از خواهرش دریافت می کند و باز هم یک سوتی دیگر از سازندگان فیلم چون فیلم «مرد آرام» اولین بار در سپتامبر 1952 روی پرده رفت.
2- در صحنه شامی که آیلیش با خانواده تونی ملاقات می کند، بعد از اینکه سر فرانکی فریاد بلندی کشیده می شود، غذاهای روی میز ناگهان از اسپاگتی به یک جور خوردنی دیگر تغییر می کند.
پرده سوم؛ «بروکلین» به تلویزیون می رود
یکی دو هفته پیش بود که این خبر غافلگیرکننده اعلام شد: شبکه تلویزیونی بی بی سی بلافاصله دست به کار شده تا یک اقتباس تلویزیونی از درام سینمایی «بروکلین» را جلوی دوربین ببرد. جولی والترز بازیگر 65 ساله انگلیسی که در فیلم نقش مدیر پانسیون را بازی کرده، قرار است در نسخه تلویزیونی «بروکلین» هم حضور داشته باشد و یک بار دیگر نقش همان زن پا به سن گذاشته سنتی اما مهربان را بازی کند.
بی بی سی پیش تولید سریال جدیدی را با اقتباس از فیلم نامزد اسکار «بروکلین» آغاز کرده و قرار است جولی والترز در همان نقشی که قبلا در فیلم موفق جان کراولی باز کرده جلوی دوربین برود. والترز در فیلم «بروکلین» نقش شخصیتی را بازی می کرد که مدیریت یک پانسیون دخترانه را از زنان جوان ایرلندی که در دهه 1950 وارد نیویورک می شدند، نگهداری می کرد، به عهده داشت.
آن طور که در خبرها آمده، داستان نسخه تلویزیونی «بروکلین» هم با محوریت همان گروه زنان جوان که ساکن پانسیونی در نیویورک هستند و مدیرشان زنی سنتی اما خوش قلب است، روایت می شود اما اگر چشم به راه رونان هستید که در نقش آیلیش برگردد، بهتر است خیلی دلشان را صابون نزنید چون فعلا احتمال چنین بازگشتی نزدیک به صفر است!
کولم توبین، نویسنده رمان «بروکلین» در حال حاضر مشغول همکاری با تهیه کنندگان سریال بی بی سی است. بی بی سی گفته به محض اینکه اکران عمومی نسخه سینمایی «بروکلین» تمام شود، تهیه و تولید سریال را شروع می کند.
نویسنده رمان بروکلین از تجربه تماشای این فیلم بر پرده سینما می گوید
آخر فیلم کلی اشک ریختم
درست چند روز قبل از اینکه «بروکلین» در سینماهای آمریکای شمالی روی پرده برود، خبرنگار «واشنگتن پست» می رود سراغ نویسنده رمان و از او درباره تجربه تماشای «بروکلین» بر پرده سینما می پرسد. کولم توبین که خودش هم اصالتا ایرلندی است، به عنوان استاد علوم انسانی در دانشگاه کلمبیا و همین طور در مقام استاد نویسندگی خلاق در دانشگاه منچستر، مشغول فعالیت است. بخشی از حرف های توبین شصت ساله را در واکنش به نسخه سینمایی رمانش می خوانید.
تبدیل شدن «بروکلین» به فیلم سینمایی چه جذابیتی برایت داشت؟
به گمانم اولین چیزی که با تماشای فیلم به ذهنم خطور کرد، غلظت احساساتی است که تا قبل از نوشتن کتاب تجربه کردم؛ خیلی تند و تیز است. در عین حال، اصالت دارد. بیشتر اوقات فیلم های ایرلندی با هدف عرضه در بازارهای جهانی ساخته می شوند و تنها جایی که نمایش داده نمی شود خود ایرلند است چون فقط بلدیم بگوییم: «هیچی اش شبیه اینجا نیست.» این فیلم (بروکلین) دیشب در شهر زادگاهم دو بار و هر بار با 200 تماشاگر حاضر در سالن روی پرده رفت و حتی یک نفر هم چنین حرفی نزد. به نظرم ما خیلی خوش شانس بودیم؛ جان کراولی را داشتیم که یک کارگردان ایرلندی ساکن لندن است و بعد آن قدر خوش شانس بودیم که سرشا تبدیل به ستاره فیلممان بشود.
آیا زمان «بروکلین» تاثیرگذاری خاصی داشته که این فیلم نتوانسته باشد- یا اساسا هیچ مدل اقتباس سینمایی نتواند- به آن دست پیدا کند؟
به نظرم قضیه کاملا برعکس است چون گاهی در رمان دست و بالتان بسته است و نمی توانید هر کاری دلتان می خواهد انجام بدهید. در لحظه های پایانی فیلم احساسات بیشتری موج می زند، به نسبت آنچه من اجازه داده ام در رمانم اتفاق بیفتد چون من همیشه با نوعی محدودیت کار می کنم و عاشق پایان بندی هایی هستم که خواننده نمی فهمد دقیقا چه اتفاقی می افتد. در سینما، شیوه ارتباط برقرار کردن با مخاطب متفاوت است.
پس می شود یک جورهایی گفت پایان فیلم «بروکلین» بعد از پایان کتاب اتفاق می افتد؟
بله. قصه را یک قدم جلوتر می برد و دیدن چنین تفاوتی بامزه است.
آنالیز مهره های اصلی قصه «بروکلین»
مهمانسرای دو دنیا
به جز شخصیت محوری فیلم که آیلی شاست، سایر شخصیت ها دو پاره اند؛ یکی سری در ایرلند وطن آیلیشن و یک سری آدم جدید دی نگه دنیا که بروکلین نیویورک باشد. هر کدام از این دو دنیای مجزا آدم ها و زندگی های خودش را دارد و دوراهی آیلیش را رقم می زند. برای اینکه بدانید در دنیای آیلیش چه خبر است، نگاهی به آنالیز شخصیت های قصه بیندازید و خودتان را بگذارید جای قهرمان «بروکلین». انتخاب راحتی نیست، مگر نه؟
آیلیش
سرشا رونان نقش یک دختر مهاجر ایرلندی به نام آیلیش لیسی را بازی کرده. آیلیش که احساس می کند چشم انداز روشنی از آینده اش در کشور جنگ زده اش (ایرلند) ندارد، با قبول شغلی جدید راهی بروکلین نیویورک می شود. آیلیش تنها به این سفر می رود، دچار غم غربت و دلتنگ وطن می شود. عاقبت قهرمان داستان مسیری را طی می کند که می فهمد «موطن آدمی تنها در قلب کسانی است که دوستش می دارند.»
ایرلند
جیم: دامنال گلیسن در این فیلم در نقش مردی ایرلندی به نام جیم فارل ظاهر شده. وقتی آیلیش دوباره به وطن بر می گردد به جیم معرفی می شود؛ کسی که صفا و صمیمیت وجودش کمک می کند جرقه عشق به شهر کوچک وکسفورد دوباره در قلب آیلیش روشن شود. جیم به آیلیش وعده آینده ای آرام و راحت را در وطن خودش ایرلند می دهد؛ به دور از ناشناخته های ترسناک بروکلین.
مری لیسی: مارد آیلیش زنی فداکار اما محافظه کار است که به سختی ایش را دو قدم آن طرف تر از دهکده وکسفورد گذاشته. او از دختر هنگام سفر به بروکلین حمایت می کند. با این حال تلاش می کند موقع جدایی اندوه خودش را تا جای ممکن پنهان کند.
نانسی: وقتی آیلیش به دهکده وکسفورد بر می گردد، خبردار می شود که نانسی دوست صمیمی اش به زودی ازدواج می کند اما این نانسی است که واسطه می شود و ترتیب اولین ملاقات آیلیش و جیم را می دهد تا شاید صمیمی ترین دوستش هم به سر و سامان برسد و خیال ترک وطن را از سر به در کند.
رُز لیسی: حتی آیلیش هم فکر می کند خواهر بزرگ ترش که شخصیتی اجتماعی تر و داناتر از او دارد، بیشتر به درد مهاجرت می خورد. نامه های تشویق آمیز رزکلی به موفقیت آیلیش در بروکلین کمک می کند و برایش الهام بخش است و از طرف دیگر، او را بیش از پیش دلتنگ وطن و خانواده اش می کند.
بروکلین
تونی فیورلو: نقش شخصیت تونی را اموری کوهن بازیگر تازه کار ایرلندی بازی می کند با آن لبخند نسبتا جذاب و ژست مارلون براندو طوری که وقت بازی جلوی دوربین به خودش می گیرد. تونی بعد از ملاقات آیلیش در مراسمی به او ابراز علاقه می کند و به او وعده رویاهای بلندپروازانه ای می دهد که از ذات دورگه ایتالیایی- آمریکایی اش نشئت می گیرد و آینده ای را برای آیلیش ترسیم می کند که آنها در لانگ آیلند به خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی می کنند.
پدر فلاد: جیم برادبنت، بازیگر پرافتخاری که تا امروز کلی جایزه معتبر از جمله اسکار، بفتا، امی و گلدن گلوب برنده شده، نقش یک پدر روحانی خیرخواه را بازی می کند. او که خودش مهاجری ایرلندی است مقدمات سفر آیلیش به آمریکا را فراهم می کند و وقتی غم غربت و شک، آیلیش را شکننده و غمگین می کند، او را نصیحت و راهنمایی می کند.
دوشیزه فورتینی: دوشیزه فورتینی شق و رق، اولین کسی است که در آیلیش به محض رسیدن به بروکلین، در محل کارش ملاقات می کنند. او اصرار دارد کارمندهایش همیشه خوشحال و سرزنده به نظر برسند و آیلیش هم زور می زند خواسته او را برآورده کند.
خانم کیهویی: نقش خانم کیهویی را جولی والترز، بازیگر کهنه کار انگلیسی بازی کرده. او مدیر پانسیونی است که آیلیش در آنجا اقامت دارد. او سعی می کند یکی از اتاق های زیرزمین را برای اقامت و آسایش آماده کند. خانم کیهویی از آن مدل زن های سنتی و جدی اما خوش قلب است که همیشه هوای قهرمان قصه را دارد.
تاریخ انتشار: ۰۵ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]
صفحات پیشنهادی
تزریق آبلیمو دختر جوان را کشت
نسترن پس از مصرف هروئین حالش بد شد من که بسیار ترسیده بودم در تماس با یکی از دوستانم از وی کمک خواستم و دوستم به من گفت که اگر به نسترن آبلیمو تزریق کنم حالش خوب می شود چند ماه پیش جسد فاسد شده دختر جوانی که فاقد مدارک هویتی بود در اتوبان امام علی ع کشف شد و به دستور بازپرسروایت محسن رضایی از رویای آمریکایی ها برای انحلال سپاه
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت گام سوم آمریکایی ها این است که الگوی انقلاب را کنار بگذاریم اسم اسلام را برداریم این شکل اداره کشور را برداریم حتی با خبر شده ایم که انحلال سپاه را دنبال می کنند به گزارش دانشجوآزاد به نقل از خبرگزاری دانشجو دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شامگاآبلیمو دختر جوان را کشت
آبلیمو دختر جوان را کشت نسترن پس از مصرف هروئین حالش بد شد من که بسیار ترسیده بودم در تماس با یکی از دوستانم از وی کمک خواستم و دوستم به من گفت که اگر به نسترن آبلیمو تزریق کنم حالش خوب میشود کد خبر ۵۷۵۶۱۷ تاریخ انتشار ۲۸ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱ ۲۴ - 18 March 2016 نسترن پس از مصرفمرگ دردناک دختر 16 ساله به دست نوجوان 18 ساله
یک پسر 18 ساله اهل " استرالیا " به اتهام قتل دختر 16 ساله بازداشت شد آقای " برندن بنتس " که گفته می شود آخرین کسی بوده که با مقتول خانم " جید کندال " دیده شده مضنون به قتل می باشد براساس گزارش پلیس خانم " کندال " پس از ناپدید شدن در منطقهآمریکا در صدد است برجام دومی را در عراق و سوریه به ما تحمیل کند/ آمریکایی ها رویای انحلال سپاه را دارند
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در برنامه تیتر امشب شبکه خبر به تشریح راهبرد آمریکا در قبال ایران پرداخت به گزارش پایگاه خبری اوشیدا "محسن رضایی" دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در برنامه تیتر امشب شبکه خبر به تشریح راهبرد آمریکا در قبال ایران پرداخت آمریکا حاضرمرگ دختر جوان در اثر تزریق آبلیمو!
نسترن پس از مصرف هروئین حالش بد شد من که بسیار ترسیده بودم در تماس با یکی از دوستانم از وی کمک خواستم و دوستم به من گفت که اگر به نسترن آبلیمو تزریق کنم حالش خوب می شود به گزارش خدمت چند ماه پیش جسد فاسد شده دختر جوانی که فاقد مدارک هویتی بود در اتوبان امام علی ع کشف شد وسیاست دوگانه آمریکایی ها نشان دهنده بلاتکلیفی آنها است/ تاریخ نشان داده غربی ها قابل اعتماد نیستند/ آمریکایی ه
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت پیام نوروزی اوباما در کنار تهدیدهای آنها در خصوص آزمایش موشکی ایران نشان دهنده بلاتکلیفی آمریکایی هاست به گزارش نماینده دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شامگاه سه شنبه سوم فروردین ماه در ارتباط مستقیم از مشهد با برنامه زنده "تیتر امشب " شبکه خبآبلیمو دختر جوان را کشت !!
نسترن پس از مصرف هروئین حالش بد شد من که بسیار ترسیده بودم در تماس با یکی از دوستانم از وی کمک خواستم و دوستم به من گفت که اگر به نسترن آبلیمو تزریق کنم حالش خوب می شود به گزارش پایتخت چند ماه پیش جسد فاسد شده دختر جوانی که فاقد مدارک هویتی بود در اتوبان امام علی ع کشف شد وبدشناسی جوان آمریکایی | حضور در سه حادثه تروریستی
- همشهری آنلاین یک جوان ۱۹ ساله امریکایی که در عملیات تروریستی بوستون و پاریس سالم مانده بودف در نتیجه حملات تروریست ها به فرودگاه برکسل زخمی شد به گزارش اسپوتنیک تاندون آشیل میسون ولز جوان 19 ساله ساکن ایالت یوتا که در لحظه حمله تروریست ها در فرودگاه بروکسل بوده پاره شده استدختر جوانی که با آبلیمو کشته شد!
شفاآنلاین باگذشت چندماه ازکشف جسد فاسد دخترجوان که دراتوبان امام علی ع تهران رها شده بود تحقیقات کارآگاهان جنایی نشان داد وی باتزریق آبلیمو جان باخته است به گزارش شفاآنلاین چند ماه پیش جسد فاسد شده دختر جوانی که فاقد مدارک هویتی بود در اتوبان امام علی ع کشف شد و به دستور باز-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها