واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ميزگردي با حضور دکتر مسعود اسدالهي و دکتر مجيد صفاتاج، دو کارشناس مسائل خاورميانه در مرکز بررسيهاي استراتژيک رياست جمهوري با هدف بررسي آخرين اخبار و تحولات غزه برگزار شد که در آن طرفين به ارائه ديدگاههاي خود پرداختند. صفاتاج: 1.5 ميليون فلسطيني در نوار غزه چيزي براي از دست دادن ندارند بنابراين صهيونيستها در اين جنگ ضرر اصلي را خواهند ديد و شکست خواهند خورد. عليرغم نقاط ضعف و ناتواني جنبش مقاومت اسلامي حماس و ديگر گروههاي فلسطيني، اما به اعتقاد بنده ارتش صهيونيستي گرفتار خواهد شد و در اين نبرد شکست خواهد خورد. در مورد اينکه آيا آنان حمله خود را زميني هم آغاز خواهند کرد يا خير به اعتقاد بنده اين مسأله جدي است اما در مورد پيروزي آنها در نبرد زميني بدون شک آنان شکست خواهند خورد. اسدالهي: قطعا با بمباران نميتوان مسأله را يک سره کرد. مثلا در جنگ 33 روزه با بمباران هوايي نتوانستند به حزب الله کوچکترين ضربهاي وارد کنند بنابراين از نيروي زميني خود کمک گرفتند که در آن نيز باز هم شکست خوردند. الآن هم در غزه نيروهاي احتياطي ارتش صيهونيستي را فراخواندهاند و در حالت آماده باش به سر ميبرند بنابراين آغاز حمله زميني بعيد نيست اما به دليل جمعيت زياد غزه و تراکم جمعيتي، بدون شک ارتش صهيونيستي شکست مي خورد و حتي گروههاي فلسطيني آرزو دارند که حمله زميني آغاز شود زيرا در آن صورت صهيونيستها شکست خواهند خورد و تلفات بسيار زيادي خواهد داد. "ايهود باراک" وزير جنگ رژيم صهيونيستي نيز به اين مسأله اذعان کرده است. "ايهود باراک" چنين استدلال کرده که ارتش صهيونيستي پيش از سال 2005 ميلادي هم غزه را اشغال کرده بود و آن اشغال هيچ فايدهاي نداشت و در نهايت "آريل شارون" نخست وزير سابق صهيونيستي دستور خروج ارتش از غزه را داد. گفتني است در حال حاضر حتي اگر هم بر فرض محال ارتش صهيونيستي حماس را شکست دهد مجبور مي شود قدرت را به "محمود عباس" بدهد. اهالي غزه به هيچ وجه وي را قبول ندارند بنابراين بي فايده است. از همين رو صهيونيستها به اين نتيجه رسيدند که شمال غزه را اشغال کنند تا با اين کار بتوانند مانع پرتاب موشکهاي دست ساز فلسطيني شوند. ناگفته نماند بيشترين ضربهاي که ارتش صهيونيستي طي اين 5 روز اخير وارد کرده، کشتن زنان، کودکان و نيروهاي پليس فلسطين بوده و نه نيروهاي جهاداسلامي و حماس و ديگر گروههاي فلسطيني. بدنه گروههاي فلسطيني اصلا ضربه نخورده است. آنان از ته دل راضي هستند که ارتش صهيونيستي وارد غزه شود تا جنگ برابر رخ دهد. صفاتاج: اگر رژيم صهيونيستي بيايد و در مرحله اول شمال غزه را اشغال کند، تا دو هفته ديگر که انتخابات زودهنگام پارلماني در سرزمينهاي اشغالي برگزار خواهد شد قطعا حزب کاديما و کارگر شکست مي خورند و بعد از آن زمان، جنگ فرسايشي خواهد شد. از همين رو صهيونيستها ترجيح ميدهند جنگ کوتاه مدت باشد و به جنگ زميني وارد نشوند. رژيم صهيونيستي اکنون ريسک بزرگي کرده زيرا جنگ در صورت ادامه يافتن تا دو هفته ديگر به کرانه باختري نيز کشيده مي شود. از همين حالا نيز هر روز درگيري پراکنده ميان جوانان فلسطيني و سربازان صهيونيستي در نقاط مرزي مختلف در کرانه باختري وجود دارد. اين جنگ هر چه وسيع تر شود به ضرر رژيم صهيونيستي و ايالات متحده آمريکا تمام مي شود. اسدالهي: بدون شک اگر اين جنگ ادامه يابد، انتخابات فلسطين به تعويق خواهد افتاد زيرا اولا گروه "محمود عباس" مي دانند که در زمان فعلي در صورت برگزاري انتخابات حماس به طور 100 درصد پيروز آن خواهد بود زيرا احساسات مردم همسو با اين جنبش و عليه رژيم صهيونيستي و مذاکره کنندگان با اين رژيم يعني جنبش فتح است و دوما اينکه اصلا در حال حاضر برگزاري چنين انتخاباتي عملي نيست. صفاتاج: جهاداسلامي به عنوان يک گروه که سابقه آن بيشتر از حماس است به نبرد مسلحانه تا بازگرداندن سرزمين هاي فلسطيني معتقد است. اين گروه هرچند توان حماس را ندارد اما قدرت آن خيلي هم کمتر از اين جنبش نيست. تفاوت آنان با حماس اين است که در انتخابات شرکت نکردند. جنبش جهاداسلامي ترجيح ميدهد خود را از کشمکش داخلي دور نگهدارد و بيشتر به مبارزه عليه ارتش صهيونيستي متمرکز باشد. البته اين جنبش گاهي نيز در درگيريها به عنوان ميانجيگر ميان حماس و فتح نقش ايفا مي کرد. اسدالهي: حجم جنايتهاي صهيونيستي به قدري وسيع است که قطعا نه تنها در منطقه بلکه بر تمام جهان تأثير گذاشته است و در روزهاي آينده نيز تأثير آن بيشتر هم مي شود. حتي امروز شنيديم که شهروندان خشمگين يمني به کنسولگري مصر در صنعاء يورش بردهاند و در آستانه اشغال آن قرار داشتهاند اما نيروهاي امنيتي اين کشور مانع از آن شدند. در اين نبرد پرده از چهره بسياري برداشته مي شود و چهره واقعي سران عرب به ويژه سران مصر، اردن و عربستان سعودي فاش شده و دست آنان بر ملا ميشود. اظهارات "أحمد أبوالغيط" وزير خارجه مصر طي چند روز اخير به قدري وقيحانه بوده که واقعيت را نشان داد و رابطه دولت مصر با رژيم صهيونيستي را بر همگان آشکار کرد. منافقان بعد از اين جنگ معرفي مي شوند و همگان آنان را خواهند شناخت. از ديگر مزاياي اين جنگ اين است که فلسطينيان پيروز نهايي آن خواهند بود و بعد از آن اعتماد اعراب به سران خود به ويژه در مصر و عربستان سعودي از بين خواهد رفت. در آن وقت است که ديگر "ملک عبدالله بن عبدالعزيز آل سعود" نميتواند خود را خادم حرمين شريفين معرفي کند. در جنگ 33 روزه هم مصر و عربستان و اردن که فکر ميکردند حزب الله شکست مي خورد، عليه اين حزب موضع گرفتند اما پس از چند روز موضع خود را عوض کردند و با دهها اظهارات مختلف سعي کردند اظهارات سابق خود را اصلاح کنند. صفاتاج: در جنگ 33 روزه هر چند روز يک بار "کاندوليزا رايس" وزير امور خارجه ايالات متحده آمريکا به منطقه مي آمد و به رژيم صهيونيستي روحيه مي داد زيرا آمريکا هم مستقيما پشت پرده آن جنگ بود. اما در جنگ فعلي عليه غزه، آنان پشت پرده نيستند و فقط از صهيونيستها حمايت ميکنند. البته اظهارات "زلماي خليل زاد" سفير آمريکا در سازمان ملل متحد نيز اين حمايت را نشان مي دهد. حتي تصميمات شوراي امنيت سازمان ملل، هماهنگي آمريکا با رژيم صهيونيستي را نشان مي دهد. اسدالهي: به اعتقاد بنده اگر حماس يک گروه شبه نظامي بود ممکن بود که ارتش صهيونيستي آن را از بين مي برد اما حماس يک جريان مردمي و ريشه دار است بنابراين نمي توان آنرا شکست داد. مؤسسات و شرکتهاي زيادي دارد. حتي اگر هم رژيم صهيونيستي برخي از سران حماس را به شهادت برساند اما باز هم همه آنان را که نمي تواند از بين ببرد. حيات حماس ادامه خواهد يافت. حتي اگر رژيم صهيونيستي در اين نبرد پيروز شود، اين پايان کار نيست بلکه شايد به طور مرحله اي و مؤقتي حماس پنهان شود اما باز هم مدتي بعد به عرصه بازخواهد گشت. صهيونيست ها خود نيز اين مسأله را مي دانند اما آنان يک رژيم اشغالگر در منطقه هستند بنابراين مجبورند از روي استيصال دست به چنين حملاتي بزنند. منطقه هم آنان را نمي پذيرد، حتي اگر هم رفتار خود را تغيير دهند، زيرا آنان اشغالگر هستند. صفاتاج: اگر بخواهيم ببينيم که نتيجه اين جنگ چه خواهد شد، بايد تاريخ دو دهه اخير را بررسي کنيم. حزب الله حدودا سال 1982 ميلادي شکل گرفت و سپس بزرگ شد و به جنبش تبديل شد و در سال 1996 قوي تر شد و عملياتهاي خود عليه صهيونيستها را رسما و با قدرت آغاز کرد و در سال 2000 توانست آنان را از جنوب لبنان بيرون براند و در سال 2006 هم در نبرد 33 روزه آنان را شکست داد و بعد از نبرد 33 روزه هم به اذعان دبير کل حزب الله و حتي به اذعان خود صهيونيست ها، اين حزب قدرتمند تر شده است. حماس هم با انتفاضه شکل گرفت و هر روز قوي تر مي شود. حتي اگر حماس آسيب جدي ببيند و يا سران آن مانند "اسماعيل هنيه"، "خالد مشعل" و غيره هم به شهادت برسند، اما باز هم حماس از بين نمي رود همان طور که شيخ "أحمد ياسين"، "عبدالعزيز رنتيسي" و ديگر مقامات اين جنبش در گذشته به شهادت رسيدند. به نظر بنده اسلام در نهايت پيروز مي شود. در جنگ 33 روزه سعي کردند بگويند حزب الله شيعي است اما در اين جنگ که ديگر هيچ بهانه اي ندارند زيرا حماس سني است بنابراين نميتوانند کاري کنند. اتحاديه عرب و سازمان کنفرانس اسلامي هم اگر مي خواهند جايگاه خود را بدست آورند و در افکار عمومي و دل شهروندان جاي بگيرند تنها يک راه پيش روي دارند و آن همراهي با مقاومت است زيرا هرکسي که در برابر موج مقاومت ايستادگي کند شکست خواهد خورد و در دل و فکر افکار عمومي جايي ندارد. مي بينيم که افکار عمومي به قدري قدرت دارند و نفوذ کرده اند که حتي افرادي مانند سرهنگ "معمر قذافي" هم در حمايت از مقاومت موضع گيري کرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 325]