واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در نشست رونمایی از کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» مطرح شد: امیر کبیر نجات دهنده مردم بود
نشست رونمایی کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» شنبه یکم اسفندماه با حضور سیدعلی آل داوود، سیدصادق سجادی و علی بهرامیان در سرای اهل قلم برگزار شد. به گزارش خبرنگا ایلنا، سیدصادق سجادی در نشست رونمایی از کتاب امیرکبیر و ناصرالدینشاه نوشته سیدعلی آل داوود گفت: پس از آنکه دوران بسیار بیکفایت میرزا آقاخان آغاسی و محمدشاه به پایان رسید؛ وضعیت ایران به ویژه در آنچه به شاه جوان و صدراعظم، میرزا تقیخان امیرکبیر به ارث رسید؛ در واقع کشوری نابسامان بود که بخشی از آن را دولت فخیمه انگلیس به بهانه کشور افغانستان از ایران جدا کرده و بخش بزرگ دیگر آن از سوی دولت تزاری روس تصرف شده بود. از طرفی سواحل جنوبی خلیجفارس مورد تهدید انگلستان قرار داشت. در چنین فضایی زمانی که میرزا تقیخان به صدارت رسید، برای رتق و فتق امور و بهسامان کردن این نابسامانیها ناچار بود که قسمت مهمی از دوران صدارت عُظما را با نمایندگان دوَل بیگانه، امرای ولایات و حکام و کارگزاران دولتی نامهنگاری کند. او ادامه داد: همانطور که آلداود حدس میزند نامههایی که از امیرکبیر وجود دارد و قسمتی از آن از بین رفته، باید بیش از چندین هزار عدد باشد. در این اثر بخشی از این نامهها که به اشکال مختلف پیدا شد، منعکس شده است. اهمیت این نامهها از چند منظر است اگرچه متاسفانه امروزه از نامهها، فرامین و منشات دولتمردان بزرگ ایران چیزی در دست نداریم که اگر داشتیم؛ نقاط تاریک متعددی که در تاریخ ایران عصر اسلامی وجود دارد، روشن میشد. این تاریخنگار ادامه داد: به ندرت از دیوانسالاران، وزراء و حکام از دورههای گذشته نامههایی در دست داریم؛ برای مثال اگر از رشیدالدین فضلالله مطالبی به عنوان نامه در دست است نامههای غیرسیاسی است که به فرزندش در شبهقاره هند نوشته و اهداف مختلفی را دنبال کرده و کمتر از نامه سیاسی حرفی به میان آمده است اما خوشبختانه درباره یکی از بزرگترین رجال معاصر ایران نامههای نسبتا متعددی داریم که آلداود آنها را منتشر کرده که این نامهها میتواند برای تحقیقات تاریخی در یکی از پرمخاطرهترین ادوار تاریخ ایران به کار مورخان بیاید که متاسفانه چندان مورد استفاده واقع نشده است. او با بیان اینکه قسمت مهمی از نامههای کتاب بدون تاریخ است که این مشکل، کار را هم بر مصحح اثر و هم بر محققی که آن را مطالعه میکند، دشوار کرده است؛ افزود: به دشواری میتوان براساس سیاق کلام و مفهوم مندرج در نامهها تشخیص داد که کدام موخر و کدام متقدم است؟ اما تعدادی از نامهها به ویژه نامههای ناصرالدینشاه به امیر و برخی نامههای امیر به شاه و دولتمردان دیگر تاریخ دارد که این قسمت نیز تاخر و تقدمش منطقی نیست که باید آنها را هم به لحاظ موضوع و هم تاریخ جابهجا و منظم کرد. بعد از او بهرامیان گفت: کتاب آلداود به اهمیت جایگاه امیرکبیر در تاریخ معاصر ایران اشاره و به اهمیت و کشف اسناد تکیه دارد. لازم است گفته شود که برخی شخصیتهای تاریخ معاصر اگرچه به اندازه کافی شهرت دارند و درباره آنها کتاب نوشته شده و در برخی موارد تالیفات متعددی به آنها اختصاص دارد اما همچنان درباره آنها هم از حیث کشف اسناد و تحلیل به دست آمده جای کار وجود دارد. وی افزود: درباره میرزاتقیخان چند کتاب تحقیقی خوب نوشته شده و برای ما کمابیش شخصیت وی به عنوان یکی از دولتمردان بزرگ ایران در دویست سال اخیرا شناخته شده است اما با این همه، موضوع این است که هنوز این شخصیت و رویکرد وی در تاریخ ایران جای تحقیق و برسی مداقه (دقت و باریکبینی) دارد. باید این صدراعظم عصر ناصری را یکی از نخستین کارگزاران ایران تلقی کرد که بسیار زود متوجه شد که جهان وارد مناسبات جدیدی شده و ادامه حکمرانی به شیوه سابق دیگر ممکن نیست. بهرامیان در پایان سخنان خود بیان کرد: در دوره صدرات امیر نقش وی در زمینههای مختلف صنعتگری و دولتمداری بررسی شده اما بخشی که به گمانم بسیار قابل تحقیق است؛ نقش وی در سرکوب جنبش (اگر بتوان نام آن را جنبش گذاشت) بابیه در زمان ناصری است که شجاعت بسیار بزرگی بود و اگر این شجاعت امیر در برابر این شورشگران نبود؛ امکان داشت اقدامات آنها ایران را پاره پاره کند که میتوانست موجب ضررهای هنگفت به کشور شود. آلداود نیز بیان کرد: این اثر حاصل تلفیق دو کتابی است که بنده قبلا تالیف و منتشر کردم. در بخشی از جلد نخست از کتابی با دستمایه تاریخی داستانی استفاده شده که این داستانهای تاریخی گردآوری شیخالمشایخ امیرمعزی است که وی در اواخر دوره احمدشاه، رئیس کتابخانه سلطنتی بود و چون شخصا به امیرکبیر علاقه داشت، براساس این علاقه بر آن شد تا داستانهایی را که درباره امیر در میان مردم رواج داشت؛ جمعآوری کند. این داستانها حاکی از این است که مردم شخصیت نجاتدهنده خود را در وجود کسی ترسیم میکردند که در آن زمان امیرکبیر بوده است. وی افزود: برخی از این داستانها شاید واقعیت تاریخی نداشته باشد یا موضوع کوچکی بوده که در ذهن توده مردم ساخته شده و به شکل یک داستان در لوای امیر درآمده است اما قطعا تعداد بسیاری از این داستانها واقعیت تاریخ دارد، زیرا در برخی از منابع دیگر از جمله داستان سماورساز اصفهانی که بسیار معروف است و زندهیاد ابوالحسن فروغی نیز درباره آن مقالهای نوشته است. به هر حال شیخالمشایخ که نزدیک به عصر امیرکبیر زندگی کرده، کار بزرگی در گردآوری این روایتها انجام داده است از طرفی دایی وی که در دستگاه امیرکبیر کار میکرده منبع بسیاری از این داستانها بوده است. شیخالمشایخ این داستانها را در رسالهای به نام «نوادرالامیر» به ثبت رسانیده است. در پایان این نشست از کتاب «امیرکبیر و ناصرالدینشاه» رونمایی شد.
۱۳۹۴/۱۲/۰۱ ۲۲:۲۳:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]