واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۶
سه کتاب داستانی ایرانی منتشر شد. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، کتابهای «والس یکنفره» از ماهمنیر کهباسی و «من آلیس نیستم» از فرید حسینیان تهرانی به همراه چاپ سوم «قلهمرغی روزگار هرمی» از سلمان امین در انتشارات ققنوس و هیلا منتشر شدهاند. * رمان «والس یکنفره» به قلم ماهمنیر کهباسی در 295 صفحه با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 15000 تومان به بازار عرضه شده است. از متن کتاب: میگویم: «که عاشق چشمهای عسلیاش شده بودی؟!» سام میگوید: «جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایهاش تلنبار شده بر تکهای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار میگوید: «جوانی و سرکشی!» میخندم: «طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگهای سبز کف هال سر میدهد. شاهکار میگوید: «خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شدهای.» و قلممو را توی رنگ نارنجی و اکر میزند. برمیگردد رو به من: «رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» میگویم: «پس سهم من چی؟» میگوید: «دوستت داشته. دوست داشتن با عشق فرق میکنه.»
** مجموعه داستان «من آلیس نیستم، ولی اینجا خیلی عجیبه!» نوشته فرید حسینیان تهرانی شامل 16 داستان کوتاه در 160 صفحه با شمارگان 770 نسخه و قیمت 9000 تومان منتشر شده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «دوباره امتحان میکنم... این بار بااحتیاط! به نظرم تحملپذیر شده است. آرام پایم را روی زمین میگذارم. به نظر پاهایم با همان تماس اول عادت کرده... راه میافتم... هر قدمی که به عقب برمیدارم زمین خنکتر میشود و پاهایم بیشتر فرو میرود. مرطوب میشود. کم کم صداهای متناوبی به گوشم میرسد که یکی دو قدم دیگر باید واضح شود... صدای دریاست! پاهایم توی ماسه است: پلانکتونها روی پوستم میلولند. آفتاب همان آفتاب است. ظهر هم همان ظهر است... پاهایم را با لذت توی ماسهها فرو میکنم و خنکی زیر پوستم میدود... ناگهان استخوان روی پایم آن چنان تیری میکشد که نفسم بند میآید...»
*** چاپ سوم رمان «قلعهمرغی روزگار هرمی» به قلم سلمان امین در 287 صفحه با شمارگان 770 نسخه و قیمت 14هزار تومان به بازار عرضه شده است. این کتاب برنده جایزه بهترین رمان اول بنیاد هوشنگ گلشیری در سال 91 شده است. از متن کتاب: «خوشگل کاشتم پسر! لولِ لول شده بود. حتی یک جایی بهش گفتم که با همان نگاه اول که بهم انداخته کارم را ساخته است و الان دیگر هیچ کاری فایدهای ندارد. شرایط سنیام جوری است که تقریبا عاشق هر دختری میتوانم بشوم. برای همین، اینکه اینجور حرفها را سرهمبندی کنم شکبرانگیز است. از طرفی لاله هم دنبال این نبود که مچ من را باز کند. اگر مدت آشناییمان کمی بیشتر بود حتی شاید بهش میگفتم که برای به دست آوردنش دست به همه کاری زدهام و حتی به خانوادهام پشت کردهام. خلاصهاش حرفهایی زدم که فقط آدمهای خیلی احساساتی یا خیلی هفتخط به کسی میزنند. البته قصد من سوءاستفادههای عاطفی نبود، فقط میخواستم شانسم را امتحان کنم. امتحانی که اصلا مجانی نبود.»
انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]