واضح آرشیو وب فارسی:فارس: برشی از کتاب «نظریه فرهنگی استاد مطهری»
سیطره «بحران معنوی» بر غرب معاصر
پارهای از متفکران و اندیشمندان غربی بر این باور هستند که علتالعلل معضلات و ناکامیهای غرب در تهی شدن انسان مدرن و جامعه مدرن از ایمان و معنویت حقیقی ریشه دارد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، درباره چالشها و دشواریهای جامعه مدرن غربی، نظریهها و دیدگاههای مختلفی در قلمرو شاخههای علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی مطرح شده است. بخشی از کتاب «نظریه فرهنگی استاد مطهری» اثر مهدی جمشیدی با موضوع بحران معنوی غرب معاصر به شرح زیر منتشر میشود: شاید بتوان ادعا کرد که اساساً علوم اجتماعی سکولار در واکنش به همین چالشها و دشواریها، به تدریج شکل گرفت و بنیان گذاران و متفکران اصلی آن در پی شناسایی و درمان آنها بودهاند. امیل دورکیم بر اخلاق به مثابه مایه لازم برای همبستگی اجتماعی در جامعه مدرن، انگشت تأکید مینهد، کارل مارکس به استثمارگری نظام لیبرال سرمایه داری اعتراض میکند، ماکس وبر در تلقی خویش، از بوروکراسی و عقلانیت مدرن به عنوان قفس آهنین یاد میکند. نظریه پردازان متأخر غربی نیز گفتهها و نکتههای جالب کردهاند، برای نمونه یورگن هابرماس که آخرین عنصر از حلقه انتقادی است، نقطه اصلی معضل در جامعه غربی را تحریف شدن و در اسارت بودن گفتوگو قلمداد کرده و از کنش ارتباطی رها از قیدها و زنجیرهای تحمیلی سخن گفته است. در حوزه متفکران پست مدرن اوضاع نظری و تحلیلی درباره نقد غرب، بسیار آشفته تر است. ژان فرانسوا لیوتار، ژاک دریدا، میشل فوکو و متفکران دیگری از این دست، هر یک نظریههایی عرضه کردهاند. ایدئولوژی مارکسیستی یکی از این ایدئولوژیهای بشر ساخته است که ادعای نجات انسان متجدد را در سر داشت. براساس آموزههای این ایدئولوژی، مالکیت فردی سبب گشته جامعه انسانی به جامعهای طبقاتی تبدیل شده و تضاد و کشمکشهای اقتصادی و مادی میان طبقات اجتماعی شکل بگیرد، به گونهای که طبقهای، طبقه دیگر را در طول تاریخ استثمار کرده است، ازاین رو جامعه ایدئال انسانی، جامعه بی طبقه است. در این میان پارهای از متفکران و اندیشمندان غربی نیز بر این باور هستند که علت العلل معضلات و ناکامیهای غرب در تهی شدن انسان مدرن و جامعه مدرن از ایمان و معنویت حقیقی ریشه دارد. در واقع انسان غربی به موجودی خودبنیاد و خود بسنده تبدیل شده که از هویت فطری و الهی خویش گسسته و در چنبره لذایذ مادی و خودخواهیها و منفعت اندیشیهای شخصی گرفتار شده است. شهید مطهری در این باره مینویسد: امروز باریک بینان جهان به این نکته توجه دارند که بزرگترین بحرانی که الان بر جامعه بشریت، خصوصا بر جامعههای به اصطلاح پیشرفته و صنعتی حکومت میکنند، بحران معنوی است، نه مثلا بحران سیاسی یا بحران اقتصادی. یکی از تحلیلهای شایع درباره علل و زمینههای پیدایش چنین وضعیت نابسامانی در جامعه غربی این است که تمامی مصائب و معضلات غرب به صنعت و تکنولوژی باز میگردد، به این معنی که صنعت و تکنولوژی، الزامات و اقتضائات خاص و جبرآلودی را نیز به دنبال خود میآورد که محصول آن از دست رفتن تعادل انسانی جامعه است. وضعیت اجتماعی نامناسب انسان به صورت عمده ریشه در جهالت و نادانی او نسبت به طبیعت مادی نداردکه بپنداریم میتوان با تکیه بر علوم تجربی و طبیعی این وضعیت را تغییر داد و سعادت و نیک بختی را برای او به ارمغان آورد. آنچه که بیش از هر امر دیگری، در ایجاد و تشدید و تداوم نابسامانیها مصائب جامعه بشری مؤثر بوده، غرایز و تمایلات مهارنشده انسان است که تعدی و ظلم و زیاده خواهی را رقم زده است. خداوند در قرآن کریم چه زیبا و دقیق تصریح میکند که روی گرداندن از خدا و هدایت الهی ـکه صورت تعین یافته آن دین حق است ـ هم زندگی دنیا را بر انسان دشوار و ناگوار میسازد و هم زندگی او در آخرت را تباه و ویران میکند. ( سوره طه)
94/11/27 - 09:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]