تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831612022




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درنگی بر رویکرد شورای واتیکانی دوم در مواجهه با اسلام - بخش دوم و پایانی تغییر رویکرد واتیکان به اسلام


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: درنگی بر رویکرد شورای واتیکانی دوم در مواجهه با اسلام - بخش دوم و پایانی
تغییر رویکرد واتیکان به اسلام
امروزه کلیسای کاتولیک در رویکرد جدید و به سبب عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، نسبت به رویکرد ضداسلامی خود تغییر موضع داده و شورای واتیکانی دوم، محملی برای تجدیدنظر در عملکرد کلیسا شده است.

خبرگزاری فارس: تغییر رویکرد واتیکان به اسلام



  انگیزه ارائه این سند نکته قابل تأمل این است که چه چیز موجب شد کلیسا در میانه قرن بیستم به این جمع بندی برسد که پیروان سایر ادیان را محترم شمرده و نجات را شامل حال آنها بداند. می توان انگیزه های مختلفی برای ارائه این سند یافت، انگیزه های الهیاتی، انگیزه های سیاسی، تبشیری و.... 1. ارتباط با خداوند، وجه مشترک ادیان: کلیسا ادعا می کند که مسیح، راه حقیقت و حیات است و خدا همه چیز را به وسیله او با خود آشتی داده است. بنابراین، انگیزه الهیاتی کلیسا در توسعه و رعایت دیگر ادیان، ریشه در حیات و عشق کامل به مسیح دارد (لامب و لورینگ، 2008، ص 397)؛ بدین معنا که مسیحیان توسط مسیح با خداوند آشتی کرده اند و به او عشق می ورزند. ادیان دیگر نیز از راهی دیگر غیر از مسیح، به خداوند راهنمایی می کنند. از این رو، ادیان دیگر نیز محترم هستند. پاپ پل ششم، در پیام عید پاک خود، در مارس 1964 با اشاره به احساس عمومی نیاز به ارتباط کلیسا با ادیان دیگر و اهمیت گفت وگو با آنها چنین می گوید: هر دینی پرتو نوری دارد که ما نه باید آن را تحقیر کنیم و نه باید آن را خاموش کنیم ولو اینکه این ادیان برای اینکه حقیقتی را که بشر نیاز دارند، به اندازه کافی به او نمی دهند، یا معجزه نور مسیح را که حقیقت و حیات در آن به هم آمیخته اند، به اندازه کافی تحقق نمی بخشند؛ اما هر دینی ما را به موجودی متعالی، تنها شالوده تمام وجود و تمام افکار، بنیان تمام اعمال مسئولانه و تمام امیدهای معتبر، سوق می دهند (همان، اوستریکر، 1969، ص 41-46). 2. ناگزیری: باید به این نکته توجه داشت که پدران شورای واتیکانی دوم در مرحله نخست، تنها قصد صدور یک حکم در باب یهودیت داشتند. رنج ها و مصیبت های فراوانی در خلال جنگ جهانی دوم از سوی دولت های مسیحی نظیر آلمان بر یهودیان اعمال شده بود و کلیسا در این مورد همیشه سکوت، کرده بود. این سکوت نشانه ای از رضایت کلیسای کاتولیک از کشتار افراد بی گناه قلمداد می شد و نارضایتی های درونی و بیرونی را برای این کلیسا در پی داشت. از این رو، نیاز به یک حکم در این شورا برای خلاصی از شکایت های مردم عصر مدرن احساس می شد. کاردینال آگوستین بی (1881-1968 Augustin Bea,)، رئیس دبیرخانه وحدت مسیحی، که وظیفه توسعه و ارائه پیش نویس این بیانیه را داشت، بلافاصله پس از پایان یافتن شورا، تفسیری درباره این سند با عنوان کلیسا و مردم یهودی منتشر ساخت که ساختار، قالب و بیانات آن را توضیح می داد. وی در این کتاب، بیان کرده است که دلواپسی های اصلی شورا در مورد یهودیان بود (بی، 1966، ص10). بنابراین، این تفسیر که تمام سند بیانیه در باب ارتباط کلیسا با غیرمسیحیان را شامل می شد، بر ارتباط با یهودیان تأکید دارد (لامب و لورینگ، 2008، ص 400). اما وقتی شورا می خواست این حکم را بررسی کند، اعتراضاتی از اسقفان کشورهای مسلمان به هیئت رئیسه شورا رسید. مبنی بر اینکه اگر این سند تنها یهودیان را شامل شود، وضعیت مسیحیان در کشورهای مسلمان که با پدیده رژیم صهیونیستی درگیر بودند، وخیم خواهد شد. ازاین رو، این شورا ناچار شد این بیانیه را به تمامی ادیان تعمیم دهد (همان، ص398). 3. حضور و تأثیر اسقفان آسیایی: یکی از علت های توجه به ادیان دیگر در این شورا، حضور پررنگ اسقفان از قاره آسیا بود. قاره آسیا 250 نماینده در این شورا داشت که تمام وقت در شورا حاضر بودند. در آن هنگام، پنج درصد از جمعیت کاتولیک جهان در آسیا زندگی می کردند. اما ده درصد اعضای این شورا نماینده آسیا بودند. اسقفان آسیایی در نیمه دوم شورا جرئت و جسارت بیشتری برای مطرح نمودن خواسته ها و نیز نفوذ بیشتری در اداره شورا پیدا کردند. برخلاف کشورهای اروپایی که مسیحیت دین اغلب مردم است، در آسیا و آفریقا تنوع ادیانی زیادی وجود دارد. بنابراین، اسقفان و کشیشانی که در کشورهای متنوع این دو قاره به تبشیر و ترویج مسیحیت مشغول اند و نیز مسیحیانی که در این کشورها ساکن اند، با مسئله ادیان دیگر برخورد بیشتری دارند (تنر، 2011، ص38). به عنوان نمونه ویکتور بازین (1905ـ1975 Victor Bazin,)، اسقف اعظم رانگون در برمه از شورا خواست که تعیین کند که آیا بودیسم منکر خداست، یا یک دین ناقص است(همان، ص41). بنابراین، روشن است که برای پاسخ به درخواست این اسقفان، مسئله ادیان دیگر در این شورا مطرح شود. 4. استراتژی جدید تبشیری: گفت وگو و احترام متقابل با دیگر ادیان می تواند روشی جدید برای تبشیر، که وظیفه کلیسای کاتولیک است، محسوب شود؛ بدین معنا که در سایة گفت وگو و دوستی بین کاتولیک و غیرکاتولیک، مبشران مسیحی با روشی مسالمت آمیز می توانند ایمان مسیحی را به غیرمسیحیان تعلیم دهند. به عبارت دیگر، کلیسای کاتولیک با تجربه عملکرد خود در ادوار گذشته و سابقه برخوردش با سایر ادیان، به این نتیجه می رسد که باید در رویکرد تبشیری خود که قبل از این، تهاجمی و تخریبِ دین مقابل بود، تجدیدنظر نماید؛ زیرا شرایط جهان در دوره معاصر متفاوت از شرایط جهان در قرون گذشته است. آنچه امروزه گفتمان غالب مراکز علمی و دینی است، ایدة تعامل و دیالوگ است. از این رو، کلیسای کاتولیک در این شورا و پس از آن تبشیر دیالوگی را در دستور کار خود قرار داد (صانعی، 1392). برای این ایده شواهدی نیز می توان یافت: همزمان با برگزاری این شورا، مسیحیان جهان، به ویژه کاتولیک ها در جلسات خود در فکر راه های جدید برای نبرد با اسلام بودند. در سال هایی که شورای واتیکانی دوم برگزار شد، گزارش هایی از تهیه شیوه های جدید تبشیر در کشورهای اسلامی وجود دارد. برای نمونه، به موازات این شورا اجلاس مشترکی بین کاتولیک ها و پروتستان ها در منطقه شرق جاوه (اندونزی) شهر مالانگ برگزار شد. در قطعنامه این اجلاس، برنامه هایی برای مسیحی ساختن مردم مسلمان جاوه در بیست سال و مسیحی ساختن مردم مسلمان اندونزی در مدت پنجاه سال در نظر گرفته شد. ازجمله این برنامه ها، تکثیر ایجاد مدارس مسیحی، ازدواج جوانان مسیحی با دختران مسلمان و ازدواج زنان باایمان مسیحی با جوانان ضعیف الایمان مسلمان می باشد(خسروشاهی، 1344، ص35). علاوه بر این شواهد، باید به ماهیت تبشیری مسیحیت نیز در تأیید این انگیزه توجه نمود. تبشیر، یکی از مؤلفه های سازنده مسیحیت است. وظیفه حواریون و مسیحیان بر اساس عهد جدید، تبشیر بوده است. از این رو، ما مسلمانان باید روی این انگیزه تمرکز بیشتری کنیم. نمی توان به صرف یک بیانیه لفظی از خواست ها و انگیزه های کلیسای کاتولیک، که سالیان طولانی درصدد انهدام اسلام به صورت نظامی یا فرهنگی بود، غافل شد. بنابراین، در رویدادهای بعد از شورا در زمینه ارتباط بین الادیانی، نباید از رویکرد تبشیری مسیحیان کاتولیک غافل شد. تاریخچه بررسی این سند در طی شورای واتیکانی دوم، سه سند متفاوت برای انعکاس آموزه های مربوط به ارتباط یهودیان با کلیسای کاتولیک پیشنهاد شد: اولین محتوا، بخشی از حکم در باب جهان شمولی بود. دومی، در قانون جزمی در باب کلیسا و سومی، در همین بیانیه. این بحث در حال گفت وگو و مذاکره در شورا بود که برخی سران عربی، آن را به عنوان یک امر سیاسی و شکلی از حمایت دولت غاصب اسرائیل علیه مسلمانان تفسیر کردند. اسقفانی از کشورهای با جمعیت مسلمان فراوان، بحث هایی در شورا ارائه کردند که اگر منظور کلیسا بد فهمیده شود، مؤمنان کاتولیک را در قلمرو اسقفی آنها به مخاطره می اندازد(لامب و لورینگ، 2008، ص398). در همین راستا، کاردینال کیکوگنانی (Cicognani) ، وزیر امور خارجه واتیکان، درگیر پاسخ به دولت های عربی و رهبران سیاسی شد تا روشن کند که این شورا، وارد مسائل سیاسی نشده است و این سند تنها مربوط به ارتباط دینی بین یهود و کلیساست. این مشکل وقتی بحرانی تر شد که اجلاس جهانی یهود اعلام کرد: چایم واردی از وزارت امور دینی را به عنوان نماینده به کلیسای رم منصوب کرده است؛ زیرا این مطلب ترس را به کشورهای عربی انداخت و نگرانی ها را به وزارت امور خارجه رساند. درنتیجه، بحث درباره این بیانیه متوقف شد. در این زمان، اشخاصی هم از داخل شورا و هم از خارج شورا اصرار داشتند که این بی ادبی و دور از توازن است که درباره یهودیت بحث شود، اما درباره ادیان دیگر جهان بحثی نشود(تنر، 2011، ص193). نتیجه این بحث، این بود که سندی در باب ادیان غیرمسیحی به صورت بیانیه صادر شود و در کنار یهودیت، ادیان هندوئیسم، بودیسم و اسلام را نیز پوشش دهد. وظیفه توسعه و ارائه پیش نویس این بیانیه، به عهده کاردینال آگوستین بی گذاشته شد. چهار پیش نویس متفاوت از این سند، در رابطه با ارتباط الهیاتی بین یهود و کاتولیک مطرح شد: ـ اولی، مشخص می کرد که چه مسائل الهیاتی و پاپی باید پیشنهاد شود. ـ دومی، با یهودستیزی مربوط بود. احتیاج به تعالیم مذهبی درست در مورد احساسات و نقش یهودیان در قتل مسیح بررسی شد. این پیش نویس، نامزد فصل چهارم حکم جهان شمولی بود. ـ سومین پیش نویس، به آغاز مسیحیت در ایمان پدرانه یعقوب مربوط بود و پس از ملاقات پاپ پل ششم از سرزمین های اشغالی و اردن در اوایل ژانویه 1964 توسعه یافت. این پیش نویس، بیان می کرد که هرچند خدا قطعاً عهد جدیدی را به واسطة مسیح با بشر بسته است، اما عهد با اسرائیل ادامه دارد. همچنین این پیش نویس، بحث بیشتری در مورد مشارکت یهود در گناه خداکشی داشت. ـ چهارمین پیش نویس، یک متن کاملاً جدید ارائه داد. به دلیل توسعه موضوعات الهیاتی در انعکاس خلقت الهی و امید جهانی به رستگاری، درحالی که ابعاد کلیسا شناسی و مسیح شناسی آنچه که بیانیه ارتباط کلیسا با ادیان غیرمسیحی نامیده شد، حفظ شود(لامب و لورینگ، 2008، ص399). دو پرسش درباره متن این سند، دو پرسش مطرح است که پاسخ آنها درخور پژوهش است. اول اینکه، چرا در این سند ابتدا هندوئیسم و بودیسم مطرح شد و سپس از مسلمانان و در آخر از یهودیان یاد شد؟ چنانچه در انگیزه های این سند و تاریخچه بررسی این سند بیان شد، اصل بحث در پیش نویس این سند، دین یهود بوده است و به ناچار و با توجه به فضای شورا و فضای سیاسی آن روز، از مسلمانان و دیگر ادیان یاد شد. اگر ترتیب تاریخی لحاظ شده باشد، باید یهودیت قبل از اسلام بیان شود. دو پاسخ را می توان تنها به عنوان فرضیه مطرح کرد: اول اینکه، پذیرش هندوئیسم، بودیسم و مسلمانان مقدمة پذیرش یهود واقع شده است. کاتولیک ها در طول تاریخ هر روز یهودیان را لعن می کردند و آزار فراوانی در سال های منتهی به شورا، در حق آنها روا داشتند. پذیرش یک باره یهود، ممکن بود برای مسیحیان کاتولیک غیرقابل قبول باشد. از این رو، این سند با یک مقدمه چینی و تعریف از سایر ادیان، که ضربه کمتری از مسیحیان خورده اند، به اصل بحث رسیده و طولانی ترین ماده سند (ماده چهارم) را درباره یهود مطرح می کند. پاسخ دوم اینکه، شاید پیشرفته بودن، ملاک این ترتیب بوده باشد. در ماده دوم این سند می خوانیم: ادیانی که با یک فرهنگ پیشرفته ملازم هستند، کوشش نموده اند که این پرسش ها را به وسیله مفاهیمی روشن تر و زبانی پیشرفته تر پاسخ دهند. سپس، از هندوئیسم با خدایان متعدد و افسانه هایش یاد می کند. بعد به بودیسم اشاره می کند. سپس، به اسلام می رسد. لازمة این پاسخ این است که در نظر پدران این شورا، یهودیت پیشرفته تر از اسلام است.. به هرحال، این دو پاسخ صرف یک فرضیه است. شاید با گذشت بیش از پنجاه سال از این شورا، نتوان پاسخ قطعی برای این پرسش یافت. پرسش دوم این است که، آیا در این سند اسلام پذیرفته شده است؟ ممکن است برخی گمان کنند که این سند دین اسلام را راه نجات معرفی کرده است. اما باید گفت: این سند هیچ یک از ادیان را راه نجات نمی داند، بلکه با توجه به تعالیم کتاب مقدس خود تصریح می کند: در واقع کلیسا اعلام می کند و همیشه باید اعلام کند که مسیح، راه حقیقت و زندگی است (یوحنا 14: 6). مردم در مسیح امکان یافتن حیات دینی کامل دارند، در مسیح است که خدا همه چیز را با خود آشتی داده است (دوم قرنتیان 5: 18ـ19) (NA: 2). این سند تنها به این واسطه، امکان نجات را برای پیروان دیگر ادیان گسترش می دهد که آنها از طریق دیگری ممکن است به آنچه مسیح خواسته برسند. شاید بتوان این نگاه را به ایده مسیحیان بدون عنوان که کارل رانر، متأله کاتولیک به مؤمنان غیرمسیحی که پیام انجیل به آنها نرسیده است، نسبت می دهد، گره زد (پترسون و دیگران، 1379، ص417). آنها مسلمانان را نه به عنوان پیروان پیامبر اکرم صل الله علیه و آله، بلکه به عنوان رهروان راه حضرت ابراهیم علیه السلام احترام کرده اند. چنانچه قبلاً اشاره شد، در شوراهای جهانی قرون وسطا، پیامبر اکرم صل الله علیه و آله مورد بی مهری قرار گرفت. اما در این سند، هیچ اثری از احترام به پیامبر ما گذاشته نشده است. ادیان دیگر در اسناد دیگر شورا در برخی دیگر از اسناد شورای واتیکانی دوم نیز مسئله ادیان غیرمسیحی به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشاره شده است. اما جان کلام در بیانیه ارتباط کلیسا با غیرمسیحیان بیان شده است. ـ در سند قانون آیین مقدس عبادی اظهار شده که کلیسا بخشش ها و موهبت های ذهن و قلب میان مردم و اقوام مختلف را ترویج و تشویق می کند. درصورتی که اعمال و عقاید مردم خرافه نبوده و قابل اغماض باشد، می تواند به همان صورت باقی بماند(SC: 37). ـ همچنین در سند حکم در باب فعالیت های تبشیری کلیسا، هرچند اساساً مربوط به تبشیر و ایجاد کلیساهای محلی است، اما از جهان مسیحیت فراتر رفته و در این باب سخن می گوید که در میان همه مردم حقیقت و فیض، به دلیل حضور مخفی خدا یافت می شود(AG: 9). ـ در سند بیانیه در باب آزادی مذهبی و سند قانون در باب کلیسا در جهان مدرن نیز هرچند پدران شورا در جزئیات موضوع ادیان جهان وارد نشدند، اما سخن از میزان حق داشتن همه برای آزادی دینی و ارزش و اهمیت تمام بشر به میان آمده است. ـ و بالاخره، در سند قانون جزمی در باب کلیسا، ماده شانزدهم در بیاناتی مشابه بیانیه در باب ارتباط کلیسا با غیرمسیحیان، نجات را شامل ادیان دیگر می داند و می گوید: درنهایت، کسانی که هنوز پیام انجیل را نپذیرفته اند، در روش های مختلفی با قوم خدا مرتبط هستند. در وهله اول، باید از مردمی یاد کنیم که عهد و پیمان خداوند برای آنها بوده و مسیح از میان آنها برخاست... اما طرح نجات شامل حال کسانی نیز می شود که به خالق ایمان دارند. در وهلة نخست، مسلمانان ازجمله آنان هستند. آنان اقرار می کنند که به ایمان ابراهیم وفادارند و همراه ما خدای مهربان یکتا و داور بشر در روز آخرت را می پرستند و یا خداوند از کسانی دور نیست که در میان اشباح و سایه ها در جست وجوی خدای ناشناخته هستند؛ زیرا خداوند است که به تمام بشر زندگی و نفس و همه چیز می دهد و به مثابه نجات دهنده می خواهد که تمام آدمیان نجات یابند. کسانی که بدون تقصیری از جانب خودشان، انجیل مسیح یا کلیسای او را نمی شناسند و با این همه، مخلصانه خدا را می جویند و تحت تأثیر فیض تلاش می کنند، از روی ندای وجدان ارادة او را شناخته و طبق آن عمل کنند، آنان نیز می توانند به نجات ابدی برسند. کلیسا هر نیکی و حقیقتی که در میان این ادیان یافت شود، به مثابه تمهیدی برای انجیل می نگرد. او می داند که اینها موهبتی از طرف کسی است که به همه آدمیان نور می دهد تا سرانجام حیات داشته باشند(LG: 16). پیامدهای این سند در رویکرد کلیسای کاتولیک با اسلام در اینجا لازم است که اشاره ای کوتاه به سابقه روابط کلیسای کاتولیک با اسلام و سایر ادیان شود تا تفاوت رویکرد این کلیسا پس از شورای واتیکانی دوم روشن شود. ـ رابطه با اسلام قبل از شورای واتیکانی دوم از ابتدای ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی، مسیحیت به مدت حدود سه قرن، چندان رابطه خشونت آمیزی با اسلام نداشت. آنها با یک پدیده جدید مواجه شده و برای شناخت آن فرصت نیاز داشتند. در این سه قرن، مسیحیت دچار رکود بود. منطق جدید، پشتوانه وحیانی قوی و رویکرد گفت وگو در آموزه دعوت، مشخصات جذاب اسلام بود. در این مدت، اسلام سرزمین های زیادی از خاورمیانه و حتی اسپانیا را فراگرفت(صانعی، 1392، ص101). در قرن یازدهم، پاپ گریگوری هفتم، با طرح این مسئله که جنگیدن در راه یک مدعای عادلانه برای ارتقای حق در جامعه نه تنها گناه نیست، بلکه ثواب هم دارد موجب تحریک جامعه مسیحی برای مقابله با مسلمانان شد(وات، 1373، ص130-131). پاپ اوربان دوم، فرمان جنگ علیه مسلمانان را صادر کرد و گروه های بسیاری از مسیحیان برای جنگ با مسلمانان، صلیب به دست به راه افتادند(صانعی، 1392، ص 102-103). بی رحمی ها و غارتگری های فراوانی در این جنگ ها صورت گرفت. به عنوان نمونه، در سال 1099م. صلیبیون توانستند شهر بیت المقدس را به تصرف خود درآورند. پس از تصرف شهر، سردار لشگر مسیحی در نامه ای به پاپ نوشت: اگر می خواهید بدانید با دشمنانی که در بیت المقدس به دست ما افتادند، چه معامله ای شد. همین قدر بدانید که افراد ما در رواق سلیمان در لچه ای از خود مسلمانان می تاختند و خون تا زانوی مرکب می رسید (عبدخدایی، 1385، 35، از امیرعلی، 1366، ص 327). کشته شدگان در مسجدالاقصی بیش از هفتاد هزار تن تخمین زده شده است. جنگ های صلیبی تا سال 1291م. ادامه یافت(ابن الاثیر، 1049ق، ص 194). از قرن سیزدهم تا نیمه قرن بیستم و تا شورای واتیکانی دوم، رویکرد کلیسا در قبال مسلمانان رویکرد فرهنگی بود. هرچند گه گاهی حرکت های نظامی یا تحریک آمیز از سوی کلیسای کاتولیک انجام می شد، اما رویکرد غالب این دوره رویکرد فرهنگی و تخریب چهره اسلام بود. ـ پس از شورای واتیکانی دوم زمان کوتاهی پس از اختتام دوره چهارم و نهایی شورای واتیکانی دوم، در 8 دسامبر 1965، پاپ پل ششم، مجموعه ای از کمیسیون ها در سازمان رم ایجاد کرد تا نتایج شورا را به عمل کلیسا منتقل کند. وی در موضوع یهود و ادیان غیرمسیحی، دو کمیسیون ایجاد کرد. همچنین، توجه همیشگی پاپ ژان پل دوم، در توسعه روابط با یهود، شامل بازدید وی از کنیسه رم و دیوار غربی اورشلیم، نتایج این سند قلمداد شد(لامب و لورینگ، 2008، ص406). در کتاب تعالیم کلیسای کاتولیک (Catechism of the Catholic Church)، که عهدنامه کلیسا و مؤمنان است و سی سال پس از این شورا نگاشته شده است، به خوبی انعکاس این سند دیده می شود. در مورد یهود و مسلمان و سایر ادیان همان چیزی را جزء دستورالعمل های مؤمنان به شمار می آورد که شورای واتیکانی دوم در این سند بیان کرده است. وضعیت فعلی گفت وگو با ادیان دیگر در سازمان کلیسای کاتولیک به طور چشمگیری با گذشته متفاوت است. کلیسای کاتولیک رم در کشورهای با ادیان دیگر سفیر داشته و سفیر از آنها می پذیرد. در همایش ها و نشست های مشترک شرکت می کند و از طرح های گفت وگوی ادیانی استقبال می کند. البته ممکن است در عمل، مؤمنان به هر دینی مواردی منافی با دستورات بزرگان آن دین یا تندروی هایی در موضوعات دینی رخ دهد. هم زمان با برگزاری شورای واتیکانی دوم و پس از آن، کلیسای کاتولیک رم تصمیم جدی در مطالعه ادیان دیگر گرفت و مراکز و مؤسسات پاپی متعدد در زمینه مطالعه آنها افتتاح نموده یا مراکز موجود در این زمینه را تقویت کرد. یکی از این مراکز، مؤسسه پاپی مطالعات عربی اسلامی(PISAI) است. این مؤسسه، که در سال 1926 در تونس توسط انجمن مبشران آفریقا با هدف شکل دهی به فعالیت های تبشیری در فضای کشورهای عربی اسلامی افتتاح شد، در سال 1964 و در فضای شورای واتیکانی دوم به رم منتقل شد و تحت حمایت پاپ پل ششم، به عنوان مرکز گفت وگوی بین الادیانی ادامه فعالیت داد. جمع بندی و نتیجه گیری شورای واتیکانی دوم، در میان شوراهای جهانی کلیسای کاتولیک نقطة عطفی برای این کلیسا محسوب گردید که پیامدها و دستاوردهای آشکاری برای آن داشت. نگاهی به تاریخ پرفراز و نشیب کلیسا نشان می دهد که پاپ ژان بیست و سوم، با صدور فرمان برگزاری واتیکانی دوم، مهم ترین ناجی این کلیسا در دوره مدرن بوده است. مشکلات داخلی کلیسا، که بخش عمده آن دستاورد حاکمیت این کلیسا در دوره قرون وسطا است، از یک سو، و رویکرد افراطی آن نسبت به ادیان دیگر، نظیر یهودیت و اسلام از سوی دیگر، اهمیت تشکیل واتیکانی دوم را برای آگاهان و تحلیل گران مسیحی و غیرمسیحی آشکار ساخت. گرچه در مقطعی شورای ترنت، مرحمی بر زخم های بدخیم این کلیسا در قبال نهضت اصلاح دینی بود و تأثیرات مثبتی بر حفظ جایگاه کلیسای کاتولیک در میان پیروانش گذاشت، اما این مقاله نشان داد که شورای واتیکانی دوم، چگونه کلیسا را از گرداب مشکلات کلیسا در دنیای جدید نجات داد. در میان اسناد شانزده گانه این شورا، اهمیت سند آیین عبادی در ترمیم زبان رسمی دین و اجازه بهره گیری از زبان های دیگر در اجرای آیین ها و مراسم های عبادی بر کسی پوشیده نیست. تصویب این سند در واتیکانی دوم، به منزله باز شدن راهی گردید که سرعت اهداف تبشیری کلیسا را چند برابر کرد و افق روشنی برای پیروان مسیحی با زبان ها و گویش های گوناگون گشود. در کنار این سند، تصویب بیانیة ارتباط با ادیان غیرمسیحی طلسمی بود که گره کور ارتباط بین الادیانی را از جامعه مسیحی باز کرد؛ گره ای که در طول سالیان سال، کلیسا در مواجهه با ادیان دیگر، به ویژه اسلام بسته بود و خاطرات تلخی را در حوزه مطالعات ادیان از خود به جا گذاشته بود؛ چراکه مشکل تاریخی مسیحیت با یهودیان و مسلمانان بدترین مشکلی بود که همواره فکر رهبران کلیسا را به خود مشغول کرده بود. شورای واتیکانی دوم، با گشودن این راه، ضمن اصلاح آسیب های نابخشودنی خود در قبال ادیانی نظیر اسلام، فضا را برای مبشران و مبلغان مسیحی فراهم کرد تا در سایة شعار گفت وگوی بین الادیانی، اهداف خود را در سایه تعامل و تفاهم با ادیان دیگر، با کمترین آسیب دنبال کنند. به نظر می رسد بررسی شورای واتیکانی دوم و اسناد آن، از این منظر اهمیت دارد که مسلمانان چگونه می توانند در قبال این استراتژی تصمیم گیرند. چگونه می توانند برنامه ای برای این تغییر رویکرد کاتولیکی پس از شورای واتیکانی دوم ارائه کنند. ازاین رو، ضروری است حوزه های علمیه و مراکز تأثیرگذار، با بینشی پساواتیکانی دوم، فعالیت های مسیحیت در جهان اسلام، به ویژه ایران اسلامی را دنبال کرده و در مسیر گفت وگو و تعامل با مسیحیت هوشیارانه عمل کنند.   منابع کتاب مقدس، 2009م، چ پنجم، انگلیس، ایلام. ابن الأثیر، عز الدین ابوالحسن علی بن محمد، 1049ق، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر امیرعلی، 1366، تاریخ عرب و اسلام، ترجمه فخرداعی گیلانی، تهران، گنجینه. پترسون، مایکل و دیگران، 1379، عقل و اعتقاد دینی: درآمدی بر فلسفه دین، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، چ سوم، تهران، طرح نو. خسروشاهی، سیدهادی، 1344، نبرد با اسلام! واتیکان و مفهوم همزیستی مسالمت آمیز!، درس هایی از مکتب اسلام، ش 10، ص 33ـ35. صانعی، مرتضی، 1392، تأملی بر رویکرد تبشیر کاتولیکی در جوامع اسلامی، معرفت ادیان، ش 14، ص 98-115. عبدخدایی، مجتبی، 1385، واتیکان: کلیسای جهانی کاتولیک، چ دوم، تهران، بین المللی الهدی. مصطفوی کاشانی، لیلی، 1378، شورای واتیکان دو، میعادگاه کلیسای کاتولیک با تجدّدگرایی، تهران، انتشارات بین الملل الهدی. وات، ویلیام مونتگمری، 1373، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان: تفاهمات و سوء تفاهمات، ترجمه محمدحسین آریا، بی جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. Bea, Augustin, 1966, The Church and the Jewish People, First Edition, London, Geoffrey Chapman. Daley, E. Brain, 1987, " Councils: Christian Councils", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, Vol. 3, pp 2039-2046. Dvornik, F., 2002, "Councils, General (Ecumenical), History of", The New Catholic Encyclopedia, Second Edition, USA, Catholic University of America, Vol. 4, pp 298-303. Froehlich, Karlfried, 1987," Crusades: Christian Perspective", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, Vol. 3, pp 2074-2077 Kung ,Hans , 2001, The Catholic Church: A Short History, translated by John Bowden, The Modern Library. Lamb, Matthew & Levering, Matthew, 2008, Vatican II: Renewal within Tradition, First Edition, New York, Oxford University Press. Örsy, L. M. , 2002, "Councils, General (Ecumenical), Theology of", The New Catholic Encyclopedia, Second Edition, Catholic University of America, USA, Vol. 4, pp 303-306. Osterreicher, John M,1969, Introduction and Commentary )on Nostra aetate), in Commentary on the Documents of Vatican II, Vol 3, ed. Herbert Vorgrimler, New York, Herder and Herder. Rahner, Karl & Darlap, Adolf, 1987, "Vatican Councils: Vatican II [First Edition]", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, v.14, p 9533-9539. Tanner, Norman, 1990, Decrees of the Ecumenical Councils: Nicaea I to Lateran V, First Edition, the University of Michigan, Georgetown University Press. Tanner, Norman, 2011, The Church in Council, Conciliar Movements, ReligiousPractice and the Papacy fromNicaea to Vatican II, First Edition, London, I.B.Tauris. Von Galli, Mario, 1966, The Council and the Future, First Edition, the University of Michigan, McGraw-Hill.   هادی ملائی: کارشناسی ارشد ادیان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره.                     مرتضی صانعی: استادیار گروه ادیان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. معرفت ادیان - سال پنجم، شماره چهارم، پیاپی 20، پاییز 1393. انتهای متن/

http://fna.ir/UNDQEG





94/11/26 - 07:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن