تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):در عمل مؤمن يقين ديده مى‏شود و در عمل منافق شك.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798743653




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کاوشی در مضامین انتقادی شعر برخی از شاعران معروف دهه اول انقلاب اسلامی - بخش دوم و پایانی انتقاد از عملکرد روشنفکران غیر دینی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: کاوشی در مضامین انتقادی شعر برخی از شاعران معروف دهه اول انقلاب اسلامی - بخش دوم و پایانی
انتقاد از عملکرد روشنفکران غیر دینی
هر چه شاعر، به جامعه نزدیک تر و با مردم عصر خویش، پیوسته تر باشد، دست نقادان و تحلیل گران، برای بررسی اوضاع فرهنگی آن عصر، بازتر است.

خبرگزاری فارس: انتقاد از عملکرد روشنفکران غیر دینی



  4. انتقاد از شهر و شهرنشینی مضمون دیگری که در اشعار شاعران انقلاب، در شعر این دهه، انتقادات فراوانی را به خود اختصاص داده است، شهر و شهرنشینی است. این انتقاد، در اشعار محمدرضا عبدالملکیان، بیش از هر شاعر دیگری، نمود پیدا کرده است: آموخته شد / وحشت آهن و سیمان و سکوت / تا بپوسد دستت در سیمان / و بمیرد حرفت در وحشت. (عبدالملکیان، 1366: 109 ـ 106) این شعر که در سایه احساسی لطیف و روستاگونه، درون مایه ای اعتراض آلود دارد، حکایتی است از بیگانگی یک چوپان در شهر و تعریضی به مضیقه های شهرنشینی. (کاکایی، 1376: 114) سلمان هراتی نیز در اشعار خود، از شهر و شهرنشینی انتقاد می نماید؛ چراکه سادگی و طراوت را در آنجا مشاهده نمی کند: نگاه کن هوای دود گرفته شهر / تنفس راحت را از ما گرفته است / دلم برای فضای ناپیدای مه، لک زده است / [...] / این جا همه با آسمان حرف نمی زنند / این جا زیر نور نئون، آسمان پیدا نیست. (هراتی، 1364: 82 ـ 81) مجموعه شعری «ریشه در ابر»، تقابل روستا و شهر است. او روستا را نماد پاکی و صداقت و شهر را نماد ناپاکی و فریب می داند. بسامد بالای ترکیباتی همچون شهر بی عاطفه، شهر فریب و بیغوله شهر، نفرت این شاعر نبست به شهر را نشان می دهد. عبدالملکیان، زندگی در شهر را سبب به وجود آمدن خصلت های منفی در انسان می داند. به اعتقاد وی، زندگی شهری، تولید را از روستا می گیرد؛ طراوت و نشاط را از میان می برد؛ آزادگی انسان را به بند می کشد و او را به سکوت و سکون دعوت می کند. شعر «چوپان»، شعری سراسر انتقاد از شهر و شهرنشینی است: چه کسی رویش کوهستان را / به نرستن آلود؟ / چه کسی خون طراوت را ریخت؟ / چه کسی مرگ شقایق را گفت؟ / گرگ ها را چه کسی وسعت داد؟ / گله ها را چه کسی پرپر کرد؟ / [...] / چه کسی ریشه آهن را کاشت؟ / چشمه در چشمه کوهستان را / چه کسی زهر هلاکت افشاند؟ / دم دروازه شهر / چه کسی نی لبک چوپان را / زیر پایش له کرد؟ / چه کسی گیوه او را خندید؟ / چه کسی بست به پایش زنجیر؟ / چه کسی شانه آزادگی چوپان را / زیر بار هوس جاز و جنون / به اسارت آورد؟ / [...] / و در این شهر فریب / به تو آموخته شد / کوه خم می گردد / رود در ورطه مرداب فرو می ریزد / اسب در جنگل آسفالت / فرو می غلتد / برنو خشم تو در شهر / فرو می پوسد / به تو آموخته شد / که نباید رویید / که نباید گل داد / که نباید به غزل خوانی باران پیوست / به تو قیصر امین پور نیز در شعر «نان ماشینی»، از رواج آداب شهرنشینی در روستاها انتقاد می کند؛ چراکه معتقد است نباید فرهنگ روستا با رواج آداب شهرنشینی عوض شود: من دلم می خواهد / دستمالی خیس / روی پیشانی تب دار بیابان بکشم / دستمالم را افسوس / نان ماشینی / در تصرف دارد / ... / ... / ... / آبروی ده ما را بردند. (امین پور، 1388: 371) این مضمون انتقادی که از پیش از انقلاب اسلامی در شعر شاعران انقلاب وجود داشته، پس از انقلاب نیز ادامه می یابد و تا پایان دهه اول، جایگاه خود را در شعر این شاعران، حفظ می نماید. رواج فرهنگ غرب در شهرها، بر این طرز نگاه شاعران تأثیر فراوان گذاشته است. 5. انتقاد از بی توجهی به مسائل جنگ و فراموشی شهیدان یکی از مسائلی که در طول جنگ و مخصوصاً پس از آن، مورد توجه شاعران انقلابی قرار گرفت، بی توجهی به مسائل جنگ و از یاد بردن شهیدان بود. «اعتراض به کم رنگ شدن ارزش های جنگ و فراموشی یاد و خاطره جوانمردی ها، [...] از مضمون های سروده های جنگ است که با دلتنگی و تحسر، همراه است». (فیاض منش، 1381: 117) علیرضا قزوه در «غزل دسته گل ها»، از به فراموشی سپردن شهیدان، آن هم در فاصله کوتاهی از پایان جنگ، انتقاد می کند و شهیدان را مورد خطاب قرار داده، به آنها می گوید که عده ای شیاد از نام آنها سوء استفاده می کنند و در پی آنند که به کمک آن، به نان و نوایی برسند: دسته گل ها دسته دسته می روند از یادها شمع روشن کرده ای در رهگذار بادها؟ سخت گمنامید اما ای شقایق سیرتان کیسه می دوزند با نام شما، شیادها با شما هستم که فردا کاسه سرهایتان خشت می گردد برای عافیت آبادها (قزوه، 1369: 52 ـ 51) در این دوره، «مشاهده بی دردها، غفلت ها و بی خبری ها نسبت به ارزش ها، یا نادیده گرفتن حماسه های بزرگ جبهه و دهن کجی رفاه زدگان و دنیامداران نسبت به جبهه و جبهه نشینان، موجی از اعتراض را در شعر برمی انگیزد و دلواپسی های شاعرانه و نگرانی از دست رفتن دستاورد ایثار شهیدان، فضای شعر را آگنده می کند». (سنگری، 1380: 2 / 43) قیصر امین پور، از جنگ و بمباران شیمیایی می گوید که همه کشور را در بر گرفته است؛ سپس از بی توجهی عده ای به این مسائل انتقاد می کند: با این همه خبر / در عصر شب / در عصر خستگی / در عصر بی عصب / در روزنامه عصر / از شرح حال ما اثری نیست / در عصر خواب و خلسه و خمیازه / در عصر آخرین خبر تازه / در روزنامه ها خبری نیست. (امین پور، 1388: 332) این مضمون، در اواسط دوران جنگ، خود را نمایان می گرداند و اندک اندک، اشعار بیشتری را به خود اختصاص می دهد. 6 . انتقاد از بی تفاوتی و بی مسئولیتی مهم ترین اتفاقی که در دهه اول انقلاب اسلامی رخ داد، وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله بود. در طول تاریخ، همواره کسانی بوده اند که به هنگام جنگ، عافیت طلبی و بی تفاوتی پیشه می کرده اند. در طول مدت دفاع مقدس نیز عده ای با خزیدن در خانه ها و ویلاهای خود و با مشغول کردن خود به مسائل شخصی، از رفتن در بطن جنگ خودداری کردند. شاعران انقلاب، [...] بی تفاوتی و عافیت طلبی را در سروده های خویش، به باد انتقاد می گیرند. [...] اوج این نوع سرودن و اعتراض و دلتنگی در سال های 64 تا 68 است و بعدها نیز به صورت ملایم و آرام، با شیبی نرم ادامه می یابد. (سنگری، 1385: 10) سلمان هراتی، از جمله شاعرانی است که بر ثروتمندانی که از جنگ فرار کرده اند و به خاطر راحت طلبی، به گوشه ای خزیده اند می تازد و آنها را به سخره می گیرد: وقتی جنوب را / بمباران کردند / تو در ویلای شمالی ات / برای حل کدام جدول بغرنج / از پنجره به دریا / نگاه می کردی؟ (هراتی، 1364: 53) قزوه نیز در شعر سراسر انتقاد «مولا ویلا نداشت»، از افرادی که تمام تلاش خود را در جهت ثروت اندوزی به کار گرفته اند و در زمان جنگ، تنها به شعار دادن می پرداختند، انتقاد می کند و با یادآوری شیوه حکومتی امام علی(علیه السلام)، آنها را مورد نکوهش قرار می دهد: مولا ویلا نداشت / معاویه کاخ سبز داشت / پیامبر به شکمش سنگ می بست / امام سیب زمینی می خورد / البته به شما توهین نشود. / بعضی برای جنگ شعار می دهند / و خودشان از جاده شمال به جبهه می روند. (قزوه، 1369: 108 ـ 107) این نوع انتقادها، از همان ابتدای انقلاب، رواج پیدا می کند و هر چه از جنگ می گذرد، بیشتر گسترش می یابد. 7. انتقاد از شعر شاعران غیر انقلابی شاعران انقلاب، عموماً هر چه می سرایند، از سر تعهد است؛ لذا با اشعاری که روحیه انقلابی را در مردم افزایش ندهد و تنها برای دل خود شاعر باشد، مخالفند. سلمان هراتی، شعر خود را در مقابل شعر اینان قرار می دهد و می گوید: و شعر من / عربده جانوری نیست / که از کثرت استعمال «ماری جوانا» / دهان باز کرده باشد / بلکه زمزمه ای است / که مظلومیت تو مرا آموخته / [...] / و من، آری من / برای «بلقیس» قصیده نمی گویم. (هراتی، 1364: 12 ـ 11) شاعران انقلاب، امید را لازمه حرکت مردم می دانند و هر شعری را که سبب القای حس ناامیدی به مردم شود، مذموم می دانند. سید حسن حسینی، در شعر «کبریت در قلمرو خورشید»، به شعری (1) از شاملو اشاره می کند و با وراج خطاب کردن این شاعر روشنفکر، او را به  دلیل ناامید کردن مردم از مبارزه و دستیابی به حکومت مردمی، مورد انتقاد قرار می دهد: ای بامداد! / ای کرده کاوه های زمان را / ـ در عصر ماردوش ـ / (یاوه) قلمداد / اینک در این طلیعه خون بار / انگشت موش های تجاهل / از دخمه های گوش / برون آر! / زیرا به رغم باور تو / دیریست / بر آسمان شهر / فانوس سرخ صاعقه / می سوزد. (حسینی، 1363: 46) علیرضا قزوه، شاعرانی که در پی سبک های جدید شعری می روند و در این مسیر از شعر شاعران بیگانه بهره می برند را سرزنش می کند. او بیش از همه، شاملو را در نظر دارد و از رفتارهای او انتقاد می کند: وقتی تابوت عاطفه بر زمین مانده بود، / جمعی به جیغ بنفش می اندیشیدند / و برای کشف زوزه صورتی / هفت مرتبه الیوت و اکتاویوپاز را ورق می زدند / چقدر وقت ما صرف آدامس های بادکنکی شد / بعضی شعرهایشان را / به مینا و آیدا و سوزی تقدیم می کردند / احمق ترها برای گرفتن نوبل / به شبکه های بی بی سی و واشنگتن دخیل می بستند. (قزوه، 1369: 100 ـ 99) این نوع انتقاد که پیش از انقلاب، رخ نموده است، در دهه اول انقلاب، نمود بیشتری پیدا می کند و تا پایان این دهه نیز ادامه دارد. 8 . انتقاد از دروغ و نیرنگ شاعران انقلاب، بر اساس آموزه های دین اسلام، امر به معروف و نهی از منکر را بر خود واجب می دانند. گسترش برخی از رذایل اخلاقی، سبب فساد جامعه می شود؛ مسائلی چون دروغ، تهمت، حرص و ... . شاعران انقلاب، با انتقاد از این مسائل، سعی در اصلاح جامعه دارند. یکی از شایع ترین مشکلات اخلاقی، دروغ است. طاهره صفارزاده، خطاب به شخصی که برای سود بیشتر، به دروغ روی می آورد، می گوید: دهانت از درون دکه خماران / حرامکارتر است / تویی که در حرارت افسون سود / زبان به صد دروغ درآمیزی. (صفارزاده، 1366: 66) قدرتمداران و زورمندان دنیا، برای رسیدن به اهداف شومشان، از نیرنگ و دروغ بهره می برند. سلمان هراتی، از نیرنگ و دروغی که دنیا را فراگرفته است انتقاد می کند. او معتقد است که زورمداران و زرمداران دنیا، همه اسباب و وسایل را در جهت فریب مردم و افکار عمومی، به خدمت گرفته اند تا بتوانند بر دنیا حکومت کنند: ماهواره های دروغ پرداز / در سیاست، دخالت می کنند / اگر چه هوای جهان، طوفانی است / سازمان هواشناسی / همیشه گزارش معتدل به دنیا می دهد / [...] / جایزه صلح را / به دجال یک چشم می دهید / و امنیت را در خاورمیانه اعلام می کنید / [...] / دنیا در بستر نیرنگ / آرمیده است / آریستوکراسی / با جلیقه مخمل / بر پله های سازمان ملل / بار انداخته است / و به دنیا، برگ زیتون تعارف می کند. (هراتی، 1364: 90 ـ 84) 9. انتقاد از حرص یکی دیگر از رذایل اخلاقی که مایه حقارت و کوچکی انسان می باشد، حرص است. سلمان هراتی، در شعری با نام «تدفین مادربزرگ»، حرص و ولع آدمی را مورد انتقاد قرار می دهد. او در این شعر، از مادربزرگی می گوید که در آستانه مرگ است؛ آنگاه مرگ و تدفین او را به تصویر می کشد؛ سپس اطرافیان او را نشان می دهد که با فراموشی مرگ مادربزرگ، اندکی پس از تشییع پیکر وی، در پی تقسیم ارث او هستند: او را چنان که گفت / با یک کفن به خاک سپردیم / اما وقتی که آمدیم به خانه / حرص و ولع / روی شعور برگ و درخت آرمیده بود / و حس ظالمانه تقسیم / جان می گرفت / در لحظه های آخر اندوه / اشیاء، هر کدام / یک برگ از وصیت او شد / کم کم / مادربزرگ و مرگ فراموش می شوند. (هراتی، 1368: 66) 10. انتقاد از احتکار و گران فروشی وقوع جنگ تحمیلی و ادامه یافتن آن، از لحاظ اقتصادی شرایط سختی را بر مردم ایران تحمیل کرد. پس از وقوع جنگ تحمیلی، از آنجا که مسائل و مشکلات ناشی از جنگ، محور اصلی توجهات جامعه بود، به تدریج در میان قشر قلیلی، آن شور انقلابی سال های اولیه، جای خود را به حفظ منافع شخصی و سودجویی از بحران های اقتصادی ناشی از محاصره اقتصادی و پیامدهای ناشی از جنگ داد. (مصطفوی، 1373: 567) یکی از راه هایی که این افراد سودجو، برای رسیدن به اهدافشان انتخاب کردند، احتکار ضروریات زندگی مردم بود. سلمان هراتی، شاعر انقلابی، شعری با نام «یک قلم ناسزا به محتکر قربتاً الی الله» می سراید و این گروه را سرزنش می نماید. او محتکرین را همچون آمریکا، دشمن ملت می داند و آنان را نفرین می کند: امسال سال موش است / سالی که هزار نقشه برای مردم کشیدی / و نیرنگ را / در محضر موش اعظم تلمذ کردی / دلت مثل پستو تاریک است / می دانم / و واحدهای درس «نداریم» را / تمام کرده ای / الهی اصلاً نداشته باشی / مردم که هیزم تری به تو نفروخته اند / تو را آمریکایی می دانند / [...] / الهی هر چه در پستو داری زنگ بزند / مثل دلت که زنگ زده است / و مثل تریاک قهوه ای شده است / تو نشئه پولی؛ تو مثل غولی / [...] / قلب تو ای پستونشین حقیر! / قلب تو مثل سکه های زمان طاغوت است / یک روی آن، به عکس شاه مزین است / و روی دیگر آن، عکس شغال. (هراتی، 1364: 94 ـ 91) هراتی، «محتکر را از آن جهت مذمت می کند و او را مانند سکه های طاغوتی، آمیزه ای از شاه و شغال می داند که مانع حضور حماسی مردم در جبهه است»؛ (رحمدل، 1389: 119) چراکه وقتی مردم برای رفع نیازهای روزانه شان با مشکل مواجه شوند، قطعاً نمی توانند آن گونه که باید و شاید، در جبهه نبرد، حاضر شوند. طاهره صفارزاده نیز گران فروشان را مورد انتقاد قرار می دهد. آنهایی که تنها در فکر ثروت اندوزی هستند و تمام تلاش خود را در این جهت به کار می برند و شهید شدن فرزندان این مرز و بوم، در نظر آنها هیچ اهمیتی ندارد: سال گذشته / سال هجوم دل زدگی بود / سال رواج عکس و پوستر رنگی / سال تجارت بی داد / و گران فروشان / فربه تر و فربه تر شدند / و در ذهنشان / مدام قیمت کالا / بالا می رفت / و قیمت خون / پایین می آمد. (صفارزاده، 1366: 7) 11. انتقاد از دلبستگی به دنیا و عشق های مجازی شاعران انقلاب، بر اساس آموزه های دین مبین اسلام، دنیا را گذرگاهی می دانند که ارزش دل بستن ندارد؛ چراکه مانع رسیدن به کمال است. سلمان هراتی، به این مسئله اشاره کرده، می گوید: زندگی سمت نابودی ام می کشاند / گفتم ای دل / مشو غافل از مرگ / دست دلبستگی را رها کن / خویش را دست این هرزه مسپار! / آخر این جا نشستن دوامی ندارد / زندگانی درنگی است کوتاه / چون فرود شتابان فواره تا خاک. (هراتی، 1368: 62) این شاعران، هر چه را که مانع رسیدن به خدا باشد، مطرود می دانند و از دل بستن به آنها انتقاد می کنند. از جمله این موانع، عشق های مجازی است. سلمان هراتی، عشق های مجازی را از آن جهت که راه های رسیدن به خدا را می بندد، مورد انتقاد قرار می دهد: آرامش موقت! / می آیی / به غارت خلوت / و بوی عادت / با تو می آید / و گنگ را به تبسم / و تبسم را / به قهقهه تبدیل می کنی / ای روشنایی بی بعد! / ای سطح بی عمق! / میان پنجره می خندی / و روبه روی مرا / به هر چه آفتاب خداست می بندی / عطش را مباد / که دل به رخوت مردابی تو بسپارد. (هراتی، 1364: 67 ـ 66) 12. انتقاد از عملکرد روشنفکران غیر دینی با گذشت زمان و فاصله گرفتن از اوان انقلاب، گروهی از روشنفکران که از پشتوانه مذهبی برخوردار نبودند یا معتقد به جدایی سیاست از دیانت بودند، با برخی از گروه های اسلام گرا، به مخالفت برخاستند. شاعران انقلاب نیز که بیش از هر چیز، انقلاب مردم ایران را برخاسته از دغدغه های دینی می دانستند، به مقابله با آنان پرداختند. حسینی، آنانی را که ادعای روشنفکری دارند و این لقب را به یدک می کشند، مورد انتقاد قرار می دهد که چرا از صفت «حزب اللهی» ابا دارند؛ در حالی که همین حزب اللهی ها بودند که انقلاب را با جان فشانی های فراوان، به ثمر رساندند! شاعر بر این باور است که آن زمان که عده ای با بذل جان، در پی شکل دهی انقلابی عظیم بودند، روشنفکران غرب زده، در پی عیش و نوش و کام طلبی دنیوی خود، از این کافه به آن کافه می رفتند: امروز لفظ پاک «حزب الله» / گویا که در قاموس «روشنفکر» این قوم، / دشنام سختی است! / اما / من خوب یادم هست / روزی که «روشنفکر» / در کافه های شهر پرآشوب / دور از هیاهوها / عرق می خورد / با جان فشانی های جانبازان «حزب الله» / تاریخ این ملت / ورق می خورد! (حسینی، 1363: 50) نتیجه دهه اول انقلاب اسلامی، در شعر فارسی، دوران تلاقی دو اندیشه انقلابی و ضد انقلابی بود. مضامین انتقادی شاعران انقلاب، به دلیل تأثیرپذیری آنها از تعالیم دین مبین اسلام و معارف قرآنی، بیش از هر چیز، پیرامون مسائل اجتماعی و اخلاقی است و کمتر به مسائل سیاسی پرداخته اند. بیشترین نوع انتقاد در شعر این شاعران، انتقاد از خود است. این نوع انتقاد در سراسر دهه مورد مطالعه، در اشعار شاعران انقلاب یافت می شود. دلیل اصلی رواج این نوع انتقاد در این دهه، وقوع جنگ تحمیلی بود و از آنجا که تقریباً در طول این مدت، جنگ نیز ادامه داشت، این نوع انتقاد نیز از رونق نیفتاد. در میان مضامین انتقادی در شعر شاعران انقلاب، انتقاد از دوران شاهنشاهی، رتبه بعدی را از نظر فراوانی، در اختیار دارد. این نوع انتقاد، عموماً در سال های ابتدایی انقلاب، بیشتر به چشم می خورد؛ البته این مضمون، در سال های میانی و پایانی این دهه نیز قابل مشاهده است ولی بسیار اندک و به ندرت. مسئله دیگری که مورد انتقاد شاعران انقلاب قرار گرفته است، بی عدالتی و تضاد طبقاتی موجود در جامعه است. این مضمون، در سراسر دهه اول انقلاب، در اشعار شاعران انقلاب وجود دارد که البته در سال های میانی این دهه، رونق بیشتری به خود می گیرد. انتقاد از شهر و شهرنشینی، موضوع دیگری است که شاعران انقلاب، در انتقاد از آن، اشعار فراوانی سروده اند. این مضمون انتقادی که از پیش از انقلاب اسلامی، در شعر این شاعران وجود داشته است، پس از انقلاب نیز ادامه پیدا می کند و تا پایان دهه اول، جایگاه خود را در شعر این شاعران، حفظ می نماید. یکی از دلایل وجود این انتقاد، رواج فرهنگ غرب در شهرها است. بی توجهی به مسائل جنگ و فراموشی شهیدان نیز از مسائلی است که مورد انتقاد این شاعران، قرار گرفته است. این مضمون، در اواسط دوران جنگ، خود را نمایان می گرداند و اندک اندک، اشعار بیشتری را به خود اختصاص می دهد. انتقاد از بی تفاوتی و بی مسئولیتی مردم در قبال مسائل و مشکلات موجود در جامعه نیز شاعران انقلابی را به انتقاد واداشته است. این نوع انتقاد، از همان ابتدای انقلاب، رواج پیدا می کند و هر چه از جنگ می گذرد، بیشتر گسترش می یابد. انتقاد از شاعران غیر انقلابی، به دلیل مضامین موجود در اشعارشان، از دیگر انتقادهای این شاعران است که پیش از انقلاب، رخ نموده بود و در دهه اول انقلاب، نمود بیشتری پیدا می کند و تا پایان این دهه نیز ادامه دارد. دروغ و نیرنگ، احتکار و گرانفروشی، دلبستگی به دنیا و عشق های مجازی و همچنین نوع رفتار روشنفکران، مضامین دیگری است که در این دهه، در اشعار شاعران انقلاب مورد انتقاد واقع شده است. پی نوشت: 1. شاملو در شعری با نام «با چشم ها» می سراید: «باری / من با دهان حیرت گفتم / ای یاوه / یاوه / یاوه خلایق! / مستید و منگ؟ / یا به تظاهر / تزویر می کنید؟ / از شب هنوز مانده دو دانگی / ور تائبید و پاک و مسلمان / نماز را / از چاوشان نیامده بانگی!» (شاملو، 1351: 34) البته سرایش چنین اشعاری در آن دوران، مسئله ای طبیعی بود؛ چراکه پس از کودتای 1332، «شاعران سرخورده از اوضاع سیاسی کشور، در لاک خود فرو رفته و ناباورانه، تمام پنجره های امید به صبح را بسته دیدند». (علایی، 1387: 310) منابع و مآخذ نهج البلاغه، 1370، ترجمه جعفر شهیدی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ 2. اکبری، منوچهر، 1373، «نگاهی به شعر انقلاب نور»، در مجموعه مقاله های سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت. امن خانی، عیسی و منا علی مددی، 1388، «شاعران در سپیده دمان انقلاب اسلامی (بررسی شعر معاصر در فاصله سال های 1357 تا 1362)»، نشریه ادبیات پایداری، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید باهنر کرمان، (1)، پاییز 88 . امین پور، قیصر، 1388، مجموعه کامل اشعار، تهران، مروارید، چ 3. تجلیل، جلیل، 1373، «ویژگی هایی از شعر انقلاب اسلامی». در مجموعه مقاله های سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت. جعفریان، محمدحسین، 1369، «انقلاب و جنگ در شعر معاصر»، ماهنامه ادبستان فرهنگ و هنر (10)، مهر 69. جماران، انور، 1377، «شیوه های تصویرپردازی در شعر چهار تن از شاعران بعد از انقلاب اسلامی (قیصر امین پور ـ علیرضا قزوه ـ احمد عزیزی ـ یوسفعلی میرشکاک)»، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم تهران. حسن لی، کاووس، 1383، گونه های نوآوری در شعر معاصر ایران، تهران، نشر ثالث. حسینی، حسن، 1363، هم صدا با حلق اسماعیل، تهران، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. حمیدی، محمد، 1388، «شعور، شعر، تعهد (تأملی کوتاه در ماهیت ادبیات دینی و شعر انقلاب اسلامی)». ماهنامه زمانه، 79 و 80 ، فروردین و اردیبهشت 88 . خاتمی، احمد، 1381، «نگاهی به شعر انقلاب اسلامی»، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی (3)، پاییز 81 . خرمشاهی، بهاءالدین، 1382، حافظ حافظه ماست، تهران، نشر قطره. رادفر، ابوالقاسم، 1373، «دگرگونی ها و ویژگی های ادبیات انقلاب اسلامی در یک نگاه». در مجموعه مقاله های سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت. رحمدل، غلامرضا، 1389، «بررسی محتوایی و تصویری شعر سلمان هراتی در مجموعه آسمان سبز»، فصلنامه کاوش نامه، ش 20، بهار و تابستان 89 . روزبه، محمدرضا، 1383، شرح، تحلیل و تفسیر شعر نو فارسی، تهران، حروفیه. سنگری، محمدرضا، 1370، «هفت خوان نقد»، ماهنامه سوره، ش 35، بهمن70. ـــــــــــــــ ، 1380، نقد و بررسی ادبیات منظوم دفاع مقدس، 3 جلدی، تهران، پالیزان. ـــــــــــــــ ، 1385، «غزل»، فصلنامه شعر، 46، خرداد 85 . شاملو، احمد، 1351، مرثیه های خاک، تهران، امیرکبیر، چ 2. صفارزاده، طاهره، 1360، بیعت با بیداری، تهران، انتشارات حوزه اندیشه و هنر اسلامی، چ 2. ـــــــــــــــ ، 1366، دیدار صبح، شیراز، نوید شیراز. عبدالملکیان، محمدرضا، 1366، ریشه در ابر، تهران، برگ. علایی، سعید، 1387، جریان شناسی شعر انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی. علیدوستی، همایون، 1387، «تأملی بر شعر انقلاب اسلامی»، فصلنامه زبان و ادب، 36، تابستان 87 . فیاض منش، پرند، 1381، «بررسی موضوعات، مضامین و قالب های شعر جنگ»، فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فارسی، 1، بهار و تابستان 81 . قزوه، علیرضا، 1369، از نخلستان تا خیابان، تهران، نشر همراه. کاکایی، عبدالجبار، 1376، آوازهای نسل سرخ، تهران، مؤسسه چاپ و نشر عروج. ـــــــــــــــ ، 1382، «تمام شعرهایی که در جریان و بعد از انقلاب سروده شده است، شعر انقلاب است»، فصلنامه شعر، 34، زمستان 82 . مجابی، جواد، 1377، شناخت نامه احمد شاملو، تهران، نشر قطره. مصطفوی، زهرا، 1373، «بررسی نقش ادبیات انقلاب اسلامی در مبارزه با رفاه طلبی»، در مجموعه مقاله های سمینار بررسی ادبیات انقلاب اسلامی، تهران، سمت. مظفری، ابوطالب، 1382، «شعر نهضت و شعر نظام (نگرشی به شعر انقلاب اسلامی ایران)»، فصلنامه شعر، ش 34، زمستان 82 . میرجعفری، اکبر، 1378، حرفی از جنس زمان، تهران، نشر قو. هراتی، سلمان، 1364، از آسمان سبز، تهران، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی. ـــــــــــــــ ، 1368، دری به خانه خورشید، تهران، انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، سروش. سید  مهدی رحیمی: استادیار دانشگاه بیرجند. عبدالرحیم حقدادی: استادیار دانشگاه بیرجند. علی کریمی مزیدی: کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی. فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی 36 انتهای متن/

http://fna.ir/R3HA6Q





94/11/15 - 05:10





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن