تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829676315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

درنگی بر رویکرد شورای واتیکانی دوم در مواجهه با اسلام- بخش اول شوراهای جهانی و مسئله ادیان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: درنگی بر رویکرد شورای واتیکانی دوم در مواجهه با اسلام- بخش اول
شوراهای جهانی و مسئله ادیان
امروزه کلیسای کاتولیک در رویکرد جدید و به سبب عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، نسبت به رویکرد ضداسلامی خود تغییر موضع داده و شورای واتیکانی دوم، محملی برای تجدیدنظر در عملکرد کلیسا شده است.

خبرگزاری فارس: شوراهای جهانی و مسئله ادیان



  چکیده بررسی شوراهای جهانی کلیسای کاتولیک این ادعا را اثبات می کند که رویکرد این کلیسا نسبت به ادیان غیرمسیحی، به ویژه اسلام، در طول تاریخ یکسان نبوده است. نگاه این کلیسا به ادیان دیگر در شوراهای جهانی هزاره اول، عدم پذیرش با ادبیات سکوت بوده است. در شوراهای جهانی قرون وسطا، ادبیات آن تبدیل به تهاجم شده و اسلام و سایر ادیان را آشکارا محکوم  به تکفیر می کرد. اما امروزه کلیسای کاتولیک در رویکرد جدید و به سبب عوامل متعدد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی، نسبت به رویکرد ضداسلامی خود تغییر موضع داده و شورای واتیکانی دوم، محملی برای تجدیدنظر در عملکرد کلیسا شده است. این مقاله، با روش توصیفی ـ تحلیلی تلاش دارد، تغییر رویکرد کلیسا را در ادوار تاریخی شوراهای جهانی، به ویژه شورای واتیکانی دوم بررسی کرده و نشان دهد که چگونه کلیسا در شورای واتیکانی دوم، عقبه اعتقادی و اجتماعی خود را نسبت به اسلام و سایر ادیان بازسازی کرده است. کلیدواژه ها: شوراهای جهانی، کلیسای کاتولیک، شورای واتیکانی دوم، اسلام، ادیان غیرمسیحی. مقدمه شوراهای جهانی یا عام کلیسا (Ecumenical Councils) در مسیحیت، از اهمیت فراوانی برخوردار است. یک شورای جهانی، مجمع عمومى و فوق العاده کلیساى کاتولیکی است که در سطح جهانى برگزار می شود و از همه کاردینال ها، پاتریارک ها، اسقفان و آباى برجسته مجموعه های کلیسایی برای شرکت در آن دعوت به عمل می آید. البته در تعریف دقیق شورای جهانی به ویژه پس از جدایی کلیسای کاتولیک و کلیسای ارتدوکس اختلاف نظر وجود دارد (ر.ک. اورسی، 2002، ص303؛ تنر، 2011، ص20-24 و 185). بر اساس قانونِ کلیسای کاتولیک، دستور برگزاری شورای جهانی توسط پاپ صادر می شود؛ هرچند برخی شوراها به دستور امپراطور برگزار شده است؛ نظیر شورای اول نیقیه و حتی در مواردی خود پاپ در شورا حاضر نبوده است؛ نظیر شورای اول قسطنطنیه (دیوورنیک، 2002، ص300). هر شورای جهانی، معمولاً به دلیل یک مجموعه مسائل الهیاتی، بدعت ها و موارد خاص که پاپ به تنهایی از عهده حل آن برنیامده و نیاز به همکاری همه مسیحیان دارد، تشکیل می شود. از میان شوراهای جهانی، 21 شورا از نیقیه اول تا واتیکانی دوم در فهرست شوراهای عام کلیسای کاتولیک قرار گرفته است. درحالی که تنها هفت شورای اول، یعنی شورای نیقیه اول تا نیقیه دوم، توسط کلیسای ارتدوکس، جهانی محسوب می شود. پروتستان ها تنها چهار شورای اول (نیقیه اول تا کالسدون) را پذیرفته اند (همان؛ تنر، 2011، ص 185). برایند شوراهای جهانی معمولاً تبیین آموزه ها، تصمیم گیری برای آموزه های جدید و اصلاح آموزه های قبلی، صدور اعتقادنامه، محکومیت مرتدان و لیست کتب ممنوعه بوده است. تنها در شورای واتیکانی دوم، به دلیل مسائل فراوان عصر جدید و تغییر و اصلاح فراوان آموزه ها، اسناد فراوان و متنوعی صادر شد و هیچ محکومیت و ممنوعیت فردی وجود نداشت. آخرین شورای جهانی تاکنون، شورای واتیکانی دوم (Second Vatican Council: Vatican II) است که به دعوت پاپ جان بیست و سوم در 11 اکتبر 1962 افتتاح شد (دوورینک، 2002، ص 301). هدف اصلی این شورا، نوسازی کلیسای کاتولیک به مقتضای نیازهای عصر جدید بود. در دوره های چهارگانه این شورا بین 2100 تا 2400 اسقف از تمام مناطق جهان شرکت کردند (دالی، 2005، ص 2043). همچنین ناظرانی از کلیساهای ارتدوکس و پروتستان و میهمانانی از اسلام، یهودیت و برخی ادیان دیگر حضور داشتند. این شورا چهار سال به طول انجامید و در 1965، تحت اشراف پاپ پل ششم به پایان رسید(رانر و دارلاپ، 1987، ص 9534). زمینه شکل گیری این شورا به عوامل دینی، سیاسی و اجتماعی فراوانی بستگی دارد. این عوامل در کلیسا، موجب شکاف میان پیروان مسیحی و کلیسا و همچنین کم رنگ شدن جایگاه کلیسا در میان سایر ادیان شد. کلیسای کاتولیک با تأثیرپذیری از این عوامل، دست به اصلاحات فراوان در ساختار خود نمود و تلاش کرد از طریق راه اندازی شورای واتیکانی دوم، مانع شتاب فزاینده سقوط جایگاه خود شود (ر.ک: کونگ، 2001، فصل 7 و 8). این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤالات می باشد: تغییر رویکرد مسیحیت کاتولیک نسبت به سایر ادیان چگونه حاصل شد؟ چرا شورای واتیکانی دوم، برخلاف سایر شوراهای جهانی، تصمیم به تغییر رویکرد کلیسا نسبت به ادیان دیگر گرفت؟ آیا این تغییر، مورد پذیرش جامعه مسیحیت کاتولیک قرار گرفت؟ این مقاله تلاش دارد تا تغییر رویکرد کلیسای کاتولیک نسبت به سایر ادیان مسیحی را با تأکید بر شورای واتیکانی دوم مورد تحلیل و بررسی قرار داده، نشان دهد که این شورا، در مقایسه با سایر شوراهای جهانی کاتولیکی، تغییر موضع اساسی داده است. درباره شورای واتیکانی دوم در مسیحیت تا به حال تنها یک کتاب در فارسی با عنوان شورای واتیکان دو، میعادگاه کلیسای کاتولیک با تجددگرایی، تألیف لیلی مصطفوی کاشانی یافت می شود که به قلم خود نویسنده کاری مقدماتی است (مصطفوی کاشانی، 1378، ص 5). در قلمرو گفت وگوی بین الادیان لازم است ما بینش صحیحی از پیشینه و دلیل تغییر رویکرد مسیحیان کاتولیک نسبت به سایر ادیان، به ویژه اسلام داشته باشیم. شوراهای جهانی و مسئله ادیان با بررسی در تاریخ شوراهای جهانی کاتولیکی پیش از شورای واتیکانی دوم، نگاه مثبتی نسبت به سایر ادیان، بخصوص اسلام دیده نمی شود؛ بلکه برخی از شوراها در قرون وسطا موضع خشنی نسبت به سایر ادیان ابراز کرده اند. مطالعه این مقطع تاریخی، برداشت درستی از رویکرد شورای واتیکانی دوم در مواجهه با ادیان غیرمسیحی به دست می دهد که می تواند راهگشای بسیاری از تحلیل ها و نقدهای بین الادیانی شود. 1. شوراهای هزاره اول شوراهای عام هزاره اول میلادی (شامل هشت شورای: اول نیقیه، اول قسطنطنیه، افسس، کالسدون، دوم قسطنطنیه، سوم قسطنطنیه، دوم نیقیه و چهارم قسطنطنیه) درباره مسائل ادیان غیرمسیحی نظیر اسلام، همچون امکان نجات در آنها چیزی نگفته اند. این شوراها در اعتقادنامه های خود اساساً دربارة تثلیث و ماهیت الهی یا بشری مسیح و نیز دربارة نجاتی که مسیح برای بشر می آورد بحث نموده اند. البته به صورت غیرمستقیم ردپایی از ادیان دیگر در برخی از احکام شوراهای این دوره دیده می شود. به عنوان نمونه، در دو شورای اولیه چند قانون درباره نیاز به تعمید مجدد در بخشی از پیروان چند گروه تفرقه انداز (پیروان پولس از ساموساتا در قانون 19 نیقیه اول؛ پیروان آریان، پیروان مونتانوس، سابلیان ها در قانون 7 قسطنطنیه اول) که می خواستند در کلیسای راستین بدعت وارد کنند، صادر شد. این قوانین، نشان می دهد کسی که از کلیسای راستین دور باشد، به نجات نخواهد رسید و برای سعادتمند شدن نیاز به تعمید مجدد دارد (تنر، 2011، ص186). شورای قسطنطنیه دوم (553) از تئودور اهل موپسوستیا انتقاد کرد؛ زیرا او می گفت که مسیح مانند افلاطون، مانی، اپیکوریوس یا مارکیون تنها یک معلم بود که شاگردان را جلب می کرد. در دو شورای قسطنطنیه سوم و چهارم، از نسطوریوس به دلیل طرز فکر یهودی اش که الوهیت را به مسیح مرتبط نمی کرد، انتقاد شد. شورای نیقیه دوم دستور داد که باید مواظب بود یهودیانی که مسیحی شده اند، اعمال یهودی انجام ندهند. سرانجام، شورای قسطنطنیه چهارم به صورت عام تری از منحرفان از مسیحیت راستین صحبت کرد که در گودالی از لعن قرار می گیرند. اینکه چرا شوراهای هزاره اول درباره ادیان غیرمسیحی کم صحبت کردند، درحالی که شواهد زیادی وجود دارد که آنها با ادیان دیگر مواجهه داشته اند، باید گفت: اولاً، از شوراهای عام آن عصر انتظار نمی رفت که دربارة همه امور مهم بحث کنند. اکثر این شوراها توجه خود را به حل مسائل عقیدتیِ محوری معطوف کرده بودند که کلیسا را دونیم می کرد. توجه به سایر ادیان، همچون موضوعاتی مانند عشاء ربانی و جهنم، از این مسائل محوری نبود. ثانیاً، مسیحیان در آن عصر شیفته پیام انجیل، درستی و زیبایی آن شدند. ازاین رو، بیشتر علاقه مند بودند که آن را اعلان و منتشر کنند تا اینکه در احوال کسانی که این پیام را ندارند، تحقیق کنند (تنر، 2011، ص187ـ188). 2. شوراهای قرون وسطا در شوراهای عام قرون وسطا (شامل ده شورای: اول تا چهارم لاتران، اول و دوم لیون، وین، قبرس، کنستانس، باسل) شاهد یک چرخش تندی هستیم. این شوراها، در مقابل بدعت گذاران و نیز پیروان سایر ادیان و سرنوشت آنان، عباراتی را مطرح کردند که حکایت از خصومت و دشمنی دارد. در قانون اول شورای چهارم لاتران می خوانیم: به راستی تنها یک کلیسای جهانیِ با ایمان وجود دارد که خارج از آن هیچ کس به هیچ وجه حفظ نمی شود (تنر، 1990، ص 230). یا در قانون سوم آن آمده است: ما هر فرقه ای را که خود را در مقابل ایمان مقدس کاتولیک و راست کیشی مطرح کند، محکوم و لعنت می کنیم... ما تمام بدعت گذاران را تحت هر عنوانی که خوانده شوند، لعنت می کنیم. آنها درواقع اَشکال متفاوتی دارند، اما دنباله آنها به هم پیوسته است (همان). در شورای فلورانس در قانون اتحاد با قبطی ها آمده است: کلیسای مقدس روم به شدت اعتقاد دارد، ادعا دارد و موعظه می کند که تمام کسانی که خارج از کلیسای کاتولیک هستند، نه تنها کافر هستند، بلکه همچنین یهودیان، مرتدان و تفرقه اندازان، نمی توانند زندگی ابدی داشته باشند و در آتش ابدی وارد خواهند شد که برای شیطان و اعوانش فراهم آمده است، مگر کسانی که قبل از پایان حیات خود به کلیسای کاتولیک ملحق شوند؛... و اینکه هیچ کس نمی تواند حفظ شود... مگر اینکه در آغوش و وحدت کلیسای کاتولیک ثابت قدم باشد (همان، ص578). همچنین در شورای چهارم لاتران، علاوه بر دو قانونی که بدان اشاره شد، چهار قانون، یعنی قانون شصت وهفت تا قانون هفتاد، درباره محکومیت یهودیان تصویب شده است. عناوین این قوانین عبارت است از: حرام خواری یهودیان؛ اجبار یهودیان برای پوشیدن لباس های متفاوت با مسیحیان؛ عدم استخدام یهودیان در ادارات عمومی؛ تبدیل ایمان در میان یهودیان به دلیل عدم حفظ آنان توسط ایمان قدیمشان. حکم نهایی همین شورا با عنوان آزاد کردن سرزمین مقدس از دستان کافران، به یک جنگ مذهبی فرا می خواند. این حکم در عباراتی مشابه در مورد مسلمانان و اعراب در شوراهای اول و دوم لیون و وین و پنجم لاتران تکرار شد (تنر، 2011، ص 189). در شورای وین، دو حکم درباره مسیحی شدن پیروان سایر ادیان، به خصوص یهودیت و اسلام مطرح شد. در قانون بیست و چهارم این شورا، با عنوان چگونه ممکن است ما خطاکاران را به راه حقیقت راهنمایی کنیم، احکامی برای تربیت استادان عبری، عربی و کلدانی زبان در کلیسای رم و دانشگاه های وابسته صادر شد تا بتوان ایمان راستین را در میان مردم مشرک ترویج داد! قانون بیست و پنجم این شورا، در عیب جویی از مسلمانان شدیدتر است. آنجایی که آمده است: کسانی که ...(نام پیامبر اکرم) بی دین را ستایش می کنند (تنر، 1990، ص 380). در شورای باسل به یهودیان و دیگر کافران دستور داده می شود که به موعظه هایی که به نفع آنان است، توجه کنند تا شاید متوجه خطاهای خود شوند. برای رسیدن به این مقصود، این شورا حکم شورای وین را در تأسیس مراکز تربیت استادان در زبان های مختلف، احیا می کند. همچنین یهودیان و سایر کافران را از اینکه از مسیحیان مرد یا زن در کارِ خانه، خدمات یا به عنوان پرستار کودکان خود استفاده کنند، منع می کند. همچنین یهودیان را از همراهی با مسیحیان در جشن ها، ازدواج ها، میهمانی یا حمام منع می کند و از مسیحیان می خواهد که با یهودیان زیاد گفت وگو نکنند، یا آنها را به عنوان دکتر، عامل ازدواج یا طرف رسمی قرارداد قرار ندهند (همو، 2011، ص 189). سرانجام این شورا برخی از قوانین شورای لاتران چهارم را احیا می کند. آنجایی که آورده است: یهودیان باید لباس مشخص کننده بپوشند و درحالی که مقررات تشویقی برای کسانی که به مسیحیت می گرویدند وضع شد، با وجود این کسانی که به مسیحیت گرویده بودند، مجبور بودند که دیگر به روش و عقاید قبلی خود برنگردند. همچنین در جلسه نوزدهم این شورا (باسل) این حکم صادر می شود: امید است بسیاری از فرقه گمراه محمد به ایمان کاتولیک درآیند (همو، 1990، ص479). نورمن تَنِر چند دلیل برای این احکام خشن نسبت به ادیان دیگر در شوراهای قرون وسطا برمی شمارد: 1. سهیم نبودن مسیحیت شرقی در این شوراها که بیشتر با ادیان دیگر در ارتباط بودند. 2. زبان خشن و لحن تند، مورد پذیرش و تکریم آن عصر بود. مردم انتظار داشتند آنچه را فکر می کنند، در روشی بازتر و آزادانه تر از آنچه امروز قابل قبول است، طرح کنند. از این رو، چنان خصومت و تحقیر سایر ادیان، که از این احکام شوراها برداشت می شود، در عمل وجود نداشت. بلکه بین مسیحیان و یهودیان و مسلمانان دوستی و احترام متقابل و علاقه به عقاید دینی یکدیگر، به ویژه قبل از قرن 13م. وجود داشت. به نظر می رسد این دلیل اتقان کافی ندارد؛ چراکه در قرن 11 تا 13 جنگ های صلیبی با خشونت های فراوان رخ داد (ر.ک: فرولیک، 1987، ص2074-2077). 3. مسیحیت غرب در سراسر قرون وسطا، احساس ترس و حالت دفاعی داشت. در آن زمان، مسیحیت غرب در گوشه کوچکی از جهان مشغول بود و از ابعاد مختلف، یک دین عقب نشین بود. چهار تمدن آن عصر، بر عالم مسیحیت غرب برتری داشتند: جهان کلاسیک روم قدیم، بیزانس، اسلام و یهودیت. بنابراین، ممکن است احکام شورایی پرخصومت و بدون احتیاط دیده شوند. 4. جامعه مسیحیت غرب، تا حد زیادی یک جامعه تک دینی بود. گروه اندکی یهودی در شهرک ها و روستاها و تعداد پرشماری مسلمان در مرزهای شرقی و اسپانیا حضور داشتند. اما در بخش وسیع اروپای غربی، مسیحیت رسمیت داشت. در این جامعه تک دینی، چنین احکام تک بعدی دور از انتظار نیست. 5. دیدگاه هایی که توسط اکثر احکام افراطی شوراها بیان شده است، ضرورتاً توسط همه یا حتی اکثریت مسیحیان منتشر نشده است، بلکه شورا مشتمل بر افراد خاصی با نگرش های خاص بوده است. 6. قدرت اکثر عبارت های افراطی مانند آنچه از شورای فلورانس تحت عنوان درباره اتحاد با قبطی ها در بالا اشاره شد کم بوده است. این حکم، در انتهای شورا، آن گاه که تعداد نسبتاً کمی از اسقفان در شورا بوده اند، ارائه شد. از این رو، از اقتدار کمتری برخوردار است(تنر، 2011، ص189-192). 3. شورای ترنت شورای ترنت(1545-1563)، بیشتر متوجه مسئله اصلاحات بود و به طور مستقیم درباره ادیان غیرمسیحی و نقش آنها در نجات بحث نکرد. این شورا نمی خواست غیر از مواضع شوراهای قرون وسطا، موضعی را اخذ کند، اما آموزه های این شورا درباره گناه اولیه، تعمید و داوری، به طور غیرمستقیم به برخی آموزه های شوراهای قرون وسطا دربارة نجات خارج از کلیسا توسعه می یابد. در برخی ابعاد، آنها را سخت تر کرده و در برخی ابعاد آنها را تعدیل می کند: از یک سو این شورا دربارة ماهیت سقوط کردة بشر به دلیل گناه پدرشان آدم سخن می گوید. همچنین می آموزد که این گناه ذاتی تنها از طریق سزاواری یک میانجی، یعنی عیسی مسیح می تواند از بشر حذف شود و این سزاواری از طریق آیین دینی تعمید، که کلیسا مقرر داشته، به وی الصاق می شود. بنابراین، تعمید برای نجات ضروری است. سایر ادیانی که تعمید ندارند، نجاتی هم ندارند. از سوی دیگر، این شورا ارزش تعمیدی که به دست مرتدان (مذاهب دیگر مسیحی) به نام پدر و پسر و روح القدس شبیه تعمید کلیسای کاتولیک انجام گرفته را می پذیرد و امکان نجات را شامل حال آنها هم می داند. همچنین در قانون این شورا دربارة داوری، بر سلطه خدا و آزادی وی در انتخاب اینکه چه کسی را نجات دهد، تأکید شده است؛ آزادی ای که ممکن است شامل پیروان ادیان غیرمسیحی نیز شود. شورای ترنت، تا سه قرن بر الهیات کاتولیک حکم فرما بود (تنر، 2011، ص189). 4. شورای واتیکانی دوم و اسلام در شورای واتیکانی اول در زمینة ادیان غیر مسیحی هیچ بحثی مطرح نشد؛ در عوض شورای واتیکانی دوم، اغلب به دلیل تغییر رفتار خود نسبت به سایر ادیان یاد می شود. این تغییر رفتار، در چند سند از اسناد شورا دیده می شود. اما سندی که شورای واتیکانی دوم در خصوص ادیان دیگر تصویب نمود، بیانیه در باب ارتباط کلیسا با غیرمسیحیان نام گرفت. هرچند این سند، تنها یک بیانیه است و اقتدار پایین تری نسبت به قانون یا حکم دارد، اما بعدها آثار بسیاری، به ویژه در مورد دوستی بین کاتولیک و یهود در پی داشت. البته در مورد این سند، یک هوشیاری بخصوص برای محققان مسلمان ضروری است. تحقیقات بیشتری برای درک کامل انگیزه شورا در این زمینه نیاز است. سند ارتباط کلیسا با غیر مسیحیان بیانیه در باب ارتباط کلیسا با غیرمسیحیان کوتاه ترین سند شورا است که در نسخة لاتین خود، دارای 1228 کلمه می باشد. این سند، در پنج ماده شکل گرفته است. برای ارجاع به این سند، از مخفف نام لاتین آن، یعنی Nostra Aetate به صورت (شماره ماده)NA: استفاده می شود. این سند، که در سال دوم شورا (1963) مطرح شد، بیانیه ای است که همه مردم جهان را متعجب کرد. اما تصویب نهایی آن در سال چهارم شورا و در تاریخ 28 اکتبر 1965 با 2221 رأی موافق و 88 رأی مخالف انجام گردید (وون گالی، 1966، ص 59). گزارشی از این سند این سند، که به عنوان خواهر سند حکم در باب کلیساهای شرقی غیرکاتولیک شمرده می شود، نسبت به آن سند، از زبانی با اطمینانی کمتر برخوردار است. در ماده اول این سند، درباره انگیزه این سند می گوید: کلیسا در ضمن وظیفه خود نسبت به ترویج اتحاد و محبت میان مردم و حتی میان ملت ها، در این بیانیه، بالاتر از همه چیز، آنچه را که مردم در آن مشترک اند و آنها را به سوی دوستی با یکدیگر می کشاند، بررسی می کند (NA: 1). در ماده دوم این سند، به صورت کلی درباره ادیان غیرمسیحی می خوانیم: از زمان قدیم تا عصر حاضر، ادراک خاصی از قدرتی پنهان در میان افراد مختلف یافت می شده است که در پس جریان امور و حوادث مربوط به تاریخ بشر حضور داشته است. گاهی برخی به راستی به شناخت موجودی متعال و حتی به شناخت یک پدر رسیده اند. این ادراک و شناخت، به همراه یک حس عمیق دینی به زندگی آنها نفوذ کرده است... ادیان ملازم با فرهنگ پیشرفته، کوشش نموده اند که پرسش های دینی را به وسیله مفاهیمی روشن تر و زبانی پیشرفته تر پاسخ دهند...(NA: 2). سپس، از هندوئیسم با این عبارت یاد می کند: مردم در هندوئیسم، در راز الهی تفکر می کنند و آن را از طریق افسانه های فراوان و از طریق جست وجو در پژوهش های فلسفی بیان می کنند. آنها آزادی از نگرانی های وضعیت بشری را از طریق اعمال مرتاضانه، یا از طریق تفکر عمیق یا از طریق عروجی با عشق و حقیقت به سمت خدا جست وجو می کنند(NA: 2). دربارة بودیسم نیز می گوید: بودیسم، در اشکال مختلف خود، متوجه نارسایی اساسی این جهان متغیر شد. این آیین راهی را آموزش می دهد که مردم توسط آن، با روحی دین دار و مطمئن، قادر خواهند بود که یا به آزادی کامل برسند و یا توسط سعی خود یا کمک از بالا به تنویر عالی دست یابند(و دیگران را نور هدایت دهند)(NA: 2). سپس، به طورکلی همه ادیان دیگر را تأیید می کند و هیچ یک از عقایدی را که در ادیان دیگر حقیقت و مقدس محسوب می شود، رد نمی کند و به مسیحیان توصیه می کند که از طریق گفت وگو و همکاری و محبت مسیحانه با پیروان دیگر ادیان، چیزهای خوب، معنوی و اخلاقی و نیز ارزش های فرهنگی اجتماعی آنان را شناسایی، حفظ و ترویج نمایند(NA: 2). این سند، برای اولین بار در تاریخِ پس از ظهور اسلام با یک دید محترمانه از مسلمانان تمجید می کند و همگان را دعوت می کند که گذشته را به فراموشی بسپارند و مخلصانه برای تفاهم متقابل تلاش کنند و با یکدیگر در جهت حفظ و اشاعه منافع تمام بشر، عدالت اجتماعی، ارزش های اخلاقی و صلح و آزادی بکوشند (NA: 3). در ماده سوم این سند، که بیشتر منابع فارسی تنها این بخش از سند را به عنوان آثار این شورا مطرح می کنند، می خوانیم: کلیسا، مسلمانان را نیز با احترام می نگرد. آنان خداوند یکتا، زنده و قائم به نفس را می پرستند که مهربان و قادر و خالق آسمان و زمین است و با انسان ها سخن گفته است. مسلمانان تلاش می کنند که از صمیم قلب تسلیم اوامر غیبی خداوند باشند. درست همانند ابراهیم که تسلیم خداوند بود و ایمان اسلامی مشتاق است که خود را به ابراهیم متصل نماید. هرچند مسلمانان مسیح را به عنوان خدا نمی شناسند، ولی او را به عنوان یک پیامبر احترام می گذارند. آنها همچنین به مریم، مادر باکره او احترام می کنند و گاهی حتی از او مخلصانه استمداد می طلبند. علاوه بر این، آنها منتظر روز جزا هستند که خداوند پاداش تمام کسانی را در آن روز پس از مرگ برخاسته اند، عطا خواهد کرد. بالاخره، آنها به زندگی اخلاقی ارج می نهند و خدا را به ویژه از طریق نماز، صدقه و روزه می پرستند(NA: 3). در ادامه این سند، بحث از اختلاف قدیمی بین مسیحیان و یهودیان مطرح شده و میراث مشترک بین دو قوم، دلیل بر لزوم همکاری و تفاهم بین آنها شمرده شده است(NA: 4). همچنین ایده عمومی و قدیمی مسیحیت، مبنی بر اینکه تمام یهودیان در گناه قتل مسیح شریک اند، در این شورا رد شد و در این سند آمده است: درست است که مقامات یهودی و کسانی که از رهبران خود پیروی می کردند، اصرار بر مرگ مسیح نمودند. بااین حال، آنچه بر سر عیسی آمد را نمی توان بدون هیچ تفاوتی به حساب تمام یهودیانی که آن زمان زندگی می کردند و یا یهودیان امروز گذاشت. گرچه کلیسا مردم جدید خدا هستند. اما نباید یهودیان به عنوان مردم مردود شده یا لعن شده خداوند معرفی شوند. همچنان که این مطلب از کتاب مقدس برداشت می شود. پس همگان باید به این امر توجه نمایند که نباید در تعلیم یا موعظه کلام خدا، آموزش هایی داده شود که با حقیقت پیام انجیل و روح مسیح مطابقت نداشته باشد(NA: 4). سرانجام این شورا هرگونه تبعیض بین مردم یا آزار آنان به دلیل قوم، رنگ، وضع زندگی یا دینی آنها را ملامت می کند(NA: 5).   منابع کتاب مقدس، 2009م، چ پنجم، انگلیس، ایلام. ابن الأثیر، عز الدین ابوالحسن علی بن محمد، 1049ق، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر امیرعلی، 1366، تاریخ عرب و اسلام، ترجمه فخرداعی گیلانی، تهران، گنجینه. پترسون، مایکل و دیگران، 1379، عقل و اعتقاد دینی: درآمدی بر فلسفه دین، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، چ سوم، تهران، طرح نو. خسروشاهی، سیدهادی، 1344، نبرد با اسلام! واتیکان و مفهوم همزیستی مسالمت آمیز!، درس هایی از مکتب اسلام، ش 10، ص 33ـ35. صانعی، مرتضی، 1392، تأملی بر رویکرد تبشیر کاتولیکی در جوامع اسلامی، معرفت ادیان، ش 14، ص 98-115. عبدخدایی، مجتبی، 1385، واتیکان: کلیسای جهانی کاتولیک، چ دوم، تهران، بین المللی الهدی. مصطفوی کاشانی، لیلی، 1378، شورای واتیکان دو، میعادگاه کلیسای کاتولیک با تجدّدگرایی، تهران، انتشارات بین الملل الهدی. وات، ویلیام مونتگمری، 1373، برخورد آرای مسلمانان و مسیحیان: تفاهمات و سوء تفاهمات، ترجمه محمدحسین آریا، بی جا، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. Bea, Augustin, 1966, The Church and the Jewish People, First Edition, London, Geoffrey Chapman. Daley, E. Brain, 1987, " Councils: Christian Councils", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, Vol. 3, pp 2039-2046. Dvornik, F., 2002, "Councils, General (Ecumenical), History of", The New Catholic Encyclopedia, Second Edition, USA, Catholic University of America, Vol. 4, pp 298-303. Froehlich, Karlfried, 1987," Crusades: Christian Perspective", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, Vol. 3, pp 2074-2077 Kung ,Hans , 2001, The Catholic Church: A Short History, translated by John Bowden, The Modern Library. Lamb, Matthew & Levering, Matthew, 2008, Vatican II: Renewal within Tradition, First Edition, New York, Oxford University Press. Örsy, L. M. , 2002, "Councils, General (Ecumenical), Theology of", The New Catholic Encyclopedia, Second Edition, Catholic University of America, USA, Vol. 4, pp 303-306. Osterreicher, John M,1969, Introduction and Commentary )on Nostra aetate), in Commentary on the Documents of Vatican II, Vol 3, ed. Herbert Vorgrimler, New York, Herder and Herder. Rahner, Karl & Darlap, Adolf, 1987, "Vatican Councils: Vatican II [First Edition]", Encyclopedia of Religion, ed.: Lindsay, Jones, Second Eddition: 2005, USA, Thomson Gale, v.14, p 9533-9539. Tanner, Norman, 1990, Decrees of the Ecumenical Councils: Nicaea I to Lateran V, First Edition, the University of Michigan, Georgetown University Press. Tanner, Norman, 2011, The Church in Council, Conciliar Movements, ReligiousPractice and the Papacy fromNicaea to Vatican II, First Edition, London, I.B.Tauris. Von Galli, Mario, 1966, The Council and the Future, First Edition, the University of Michigan, McGraw-Hill.   هادی ملائی: کارشناسی ارشد ادیان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره.                     مرتضی صانعی: استادیار گروه ادیان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. معرفت ادیان - سال پنجم، شماره چهارم، پیاپی 20، پاییز 1393. ادامه دارد/

http://fna.ir/KDEYKQ





94/11/25 - 07:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن