تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803061187




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفتگو با پسری که دختران را اغفال می‌کرد


واضح آرشیو وب فارسی:الف: گفتگو با پسری که دختران را اغفال می‌کرد

تاریخ انتشار : شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۲۵
جوان ٣٠ساله‌ای که سوار بر خودرو پژو پرشیا دختران جوان را اغفال می‌کرد و با خواستگاری از آنان دست به سرقت، اخاذی و آزار و اذیت می‌زد، در بازداشت پلیس آگاهی به‌سر می‌برد.به گزارش شرق، این جوان که با استفاده از یک کارت ملی جعلی خود را به نام «پاشا» معرفی می‌کرد، در جریان تحقیقات تخصصی پلیس به دام افتاد و تعداد زیادی از دختران جوان او را به‌عنوان عامل فریب و سرقت شناسایی کردند. متهم در گفت‌وگو با خبرنگار ما درباره جرائمش توضیحاتی داده است. قبل از هر چیز درباره شرایط خانوادگی‌ات توضیح بده.تا دوم دبستان درس خوانده‌ام. بچه خانی‌‌آباد نو هستم و درمجموع شش برادر هستیم. بچه که بودم مادرم سرطان گرفت و فوت کرد، پدرم هم ما را گذشت و پی زندگی خودش رفت. پس چه کسی از تو و بقیه برادرانت سرپرستی می‌کرد؟هیچ‌کس. من از ١٠ تا ١٢سالگی در خیابان‌ها بزرگ شدم و در بهشت‌زهرا(س) یا در خیابان‌ها می‌خوابیدم. مدتی هم در یک کبابی در مشهد کار کردم و شب‌ها هم همان‌جا می‌خوابیدم.قبل از آن‌، چه می‌کردی؟همه کار کرده‌ام از بلال‌فروشی بگیر تا دست‌فروشی، هر کاری که فکر کنی، ‌کرده‌ام.برادرهایت چه می‌کنند؟سه نفر از آنها از من بزرگ‌تر هستند و ازدواج کرده‌ و پی زندگی خودشان رفته‌اند. من هم که الان اینجا هستم و یکی از برادرانم هم سرباز است و آن یکی هم مثل من صرع دارد.ماجرای جعل و استفاده از کارت ملی فرد دیگر چیست؟اوایل امسال حدود ساعت هفت شب بود که دور میدان صنعت یک کارت ملی پیدا کردم. بعد از آن برای قول‌نامه اجاره خانه و بعضی کارهایم از آن استفاده می‌کردم.چرا تصمیم به این کار گرفتی؟چون از اسم صاحب کارت خوشم آمد و قیافه‌اش هم شبیه من بود. اگر قیافه‌اش شبیه تو بود، پس چرا عکس خودت را اسکن کردی و روی آن چسباندی؟سکوت.از عواقب کارت خبر داشتی؟نه، من نمی‌دانستم این کار جرم است و فکر می‌کردم استفاده از کارت شناسایی دیگران برای کلاهبرداری جرم است. تو که اسم خودت را دوست نداشتی چرا دنبال عوض‌کردن اسمت نرفتی، حتما باید مرتکب جرم می‌شدی؟من نمی‌دانستم می‌توانم اسمم را عوض کنم.چرا تصمیم به سرقت از دختران گرفتی؟من ماهی یک‌میلیون‌و ١٨٠‌ هزار تومان اجاره‌خانه می‌دهم و برای ماشین هم باید قسط بدهم که می‌شود نزدیک سه ‌میلیون تومان. دریافتی من از این مبلغ کمتر بود و گاهی برای اجاره‌خانه کم می‌آوردم.تو که پول نداشتی، چرا خانه ارزان‌تری نگرفتی؟پول پیش خانه پنج ‌میلیون تومان بود برای همین مجبور بودم کرایه بیشتری بدهم.خانه یا محله ارزان‌تری را انتخاب می‌کردی.این خانه به محل کارم نزدیک بود برای همین من آنجا را گرفتم. اگر خانه دورتری می‌گرفتم هم فرقی نمی‌کرد باید پول بنزین و استهلاک ماشین می‌دادم.شغلت چیست؟در آژانسی کار می‌کنم که وابسته به شرکت حمل‌ونقل است و با شرکت‌های مختلف کار می‌کنند. من به‌عنوان راننده آژانس کار می‌کردم و اصلا پژو پرشیا را هم برای همین خریدم و زیر بار قسط رفتم.چرا ماشین ارزان‌تری نخریدی؟چون آن روز که برای کار رفتم، گفتند ماشین حتما باید پژو پرشیا باشد.یعنی تو اول کار را پیدا کردی بعد رفتی ماشین خریدی؟اول از آگهی روزنامه کار را پیدا کردم و رفتم صحبت کردم بعد ماشین را خریدم.برای خالکوبی‌هایت چقدر پول دادی؟پول ندادم، یکی از دوستانم سال ٩١ تازه داشت یاد می‌گرفت و برای من مجانی خالکوبی کرد. از تو به‌عنوان تجاوز شکایت شده و علاوه بر آن، چند دختر هم به خاطر سرقت گوشی تلفن همراه از تو شکایت کرده‌اند.من به کسی تجاوز نکردم، گوشی دزدی را هم که گفتم وقتی پول کم می‌آوردم، این کار را می‌کردم.چطور این کار را می‌کردی؟دخترها را کنار خیابان سوار می‌کردم. بعد به آنها پیشنهاد می‌دادم پشت فرمان بنشینند بعد که پشت فرمان می‌نشستند، می‌گفتم برای اینکه راحت باشند کیفشان را عقب بگذارند و در همان حین به بهانه اینکه چیزی را از صندلی عقب بردارم، دست می‌کردم توی کیفشان و گوشی آنها را سرقت می‌کردم.در کدام محدوده فعالیت می‌کردی؟صادقیه.اما یک نفر گفته است در خانی‌آباد نو با این شگرد از او چهار ‌میلیون پول و گوشی‌اش سرقت شده.من چند سال است که پایم را در خانی‌آباد نو نگذاشته‌ام.چرا با کارت فرد دیگری دفترچه بانکی‌ داری و عابربانک به نام دختران مختلف در دست تو چه می‌کند؟دفترچه بانکی نیست، دفترچه قرض‌الحسنه است که مال سر کار است و من آنجا خودم را با اسم کارت ملی‌ای که پیدا کردم معرفی کردم. آن عابربانک هم مال یک خانم است که با هم صیغه بودیم. من برایش حساب باز کردم و قرار شد برایش پول بریزم، اما این کار را نکردم. هرکسی پول کم بیاورد باید به اموال دیگران دست‌درازی کند؟من به مال کسی دست‌درازی کردم که خودش هر روز از پسرها پول می‌گیرد. حالا می‌خواهی چه‌کار کنی؟چه کار می‌توانم بکنم، من به خاطر نداری متهم هستم و شما از روی دارایی روی این صندلی نشسته‌ای. چیزی ننویس که من بدبخت شوم. من آدم زمین‌خورده‌‌ای هستم و بعد از این هم نگذارید زندگی‌ام در بدبختی بگذرد. درباره موضوع تجاوز توضیح بده.من به کسی تجاوز نکردم، جلو در خانه من یک سوپرمارکت است. چطور می‌توانم کسی را به آنجا ببرم و تجاوز کنم بدون اینکه صاحب سوپرمارکت متوجه شود؟ پس چرا شاکی به‌عنوان تجاوز از تو شکایت کرده است؟نمی‌دانم، این را باید از او بپرسید اما من می‌توانم ثابت کنم که او دروغ می‌گوید. خانه خاله او دو کوچه آن‌طرف‌تر است چطور می‌گوید خانه من را بلد نیست؟ من فقط هفت، هشت شاکی برای سرقت گوشی دارم. شما چرا حرف او را باور می‌کنید حرف من را باور نمی‌کنید؟ چون دستبند دارم؟ من تا الان زندگی نکرده‌ام و از هویت خودم متنفرم. گوشی‌های دزدی را چه می‌کردی؟می‌بردم پاساژ علاءالدین می‌فروختم. گوشی‌ها چه بود و چند می‌فروختی؟سامسونگ و آیفون. هر کدام را ٢٠٠ تا ٣٠٠ ‌هزار تومان می‌فروختم یعنی تو فقط محتاج همین مبالغ بودی؟بله.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن