تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه بهره‏اى از دانش ندارد معنا ندارد كه ديگران او را سعادتمند بدانند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804524596




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گفت‌وگو با کمال تبریزی درباره «امکان مینا»: فیلم عاشقانه ساختم نه سیاسی و امنیتی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


گفت‌وگو با کمال تبریزی درباره «امکان مینا»: فیلم عاشقانه ساختم نه سیاسی و امنیتی فرهنگ > سینما - کمال تبریزی می‌گوید در زمانه‌ای که جهان با داعش دست به گریبان است، پرداختن به موضوعی مثل فعالیت گروهک‌ها در اوایل انقلاب می‌تواند موضوع روز جامعه ما محسوب شود.

الهه خسروی‌یگانه:کمال تبریزی جزو معدود آدم‌هایی است که با خیال راحت می‌شود به عملکردش انتقاد کرد و ایراد گرفت. او هم با صبوری و حوصله به تک تک انتقادهایت جواب می‌دهد بی‌آن که قصد مرعوب یا قانع کردنت را داشته باشد. همین اخلاق او باعث می‌شود که به او بگویم فیلم «امکان مینا» فیلم خوبی نیست و او هم از فیلمش دفاع کرد. فیلمی که تبریزی می‌گوید نه سیاسی است نه اطلاعاتی. فقط یک ملودرام عاشقانه که روایتی است از آدم‌هایی نابود شده. آدم‌هایی که سیاست زندگی‌شان را به انهدام کشانده است.  «امکان مینا» که منوچهر محمدی تهیه‌کنندگی آن را برعهده داشته در ۹ رشته نامزد دریافت سیمرغ است و میلاد کی‌مرام و مینا ساداتی بازیگران اصلی آن به شمار می‌روند.  با کمال تبریزی درباره این فیلم گفت‌وگویی کرده‌ایم که می‌خوانید:  فیلم خوب شروع می‌شد و خوب جلو می‌رفت و اساسا پرداختن به گروهک‌های سیاسی در اوایل انقلاب در سینما اتفاق خوبی است اما ناگهان انگار فیلمنامه از یک قسمتی به بعد یعنی جایی که شخصیت اصلی تصمیم می‌گیرد آن عمل قهرمانانه را انجام دهد، همه چیز ناگهان سقوط می‌کند و آن اتفاقات و شخصیت منطقی به شدت غیرواقعی می‌شوند. چرا می‌گویید غیر منطقی؟ چون کاری که آن آدم می‌کند غیرمنطقی است به چند دلیل ساده. اولا این که عقل سلیم باور نمی‌کند که کاراکتر بخواهد چنین کاری بکند… عقل کاراکتر را می‌گویید؟ بله. در جهان همان آدم او می‌توانست با کسانی که ازشان امان‌نامه گرفته برود و آن خانه تیمی را نابود کند. بعد هم آن شخصیت، روزنامه‌نگار است و می‌داند از بین رفتن این خانه تیمی به معنای این نیست که منافقان یا وزارت اطلاعات تا آخر عمر دست از سر همسرش بردارند. نه، نمی‌شود. ببینید یک وقت‌هایی هست که شما دارید درباره منطق شخصی خودتان را در قضاوت کردن راجع به فیلم دخیل می‌کنید. ما باید با منطق خود داستان و کاراکتر به فیلم نگاه کنیم. یک گروهی، یک مجموعه‌ای که هر کسی می تواند باشد، با روش و عملکرد خودش باعث شده انفجاری در خانواده این شخصیت رخ بدهد. یعنی بدون این که موقعیت اجتماعی آدم‌ها برای‌شان مهم باشد از آنها سوء استفاده می‌کنند. چرا این آدم چنین تصمیمی می‌گیرد؟ اصلا به خاطر این اتفاقات شخصیت فیلم دچار نوعی جنون شده و وقتی هم دارند شام می‌خورند به این موضوع اشاره می‌کند. یعنی می‌گوید دیگر خسته شدم. در واقع به نوعی احساس می‌کند با نابودی این آدم‌ها باید نجات‌دهنده میناها باشد. یعنی آدم‌هایی که فریب این موقعیت را می‌خورند و تحت سلطه این ایدئولوژی قرار می‌گیرند. او با انگیزه شخصی این کار را می‌کند و اصلا کاری ندارد که این‌ها با کی درگیر هستند، در واقع سهم خودش را می‌خواهد ادا کند. الان در محیط پیرامون ما هم دارد همین اتفاق می‌افتد. از کشورهای اروپایی دو گروه آدم به سوی داعش عازم می‌شوند، یک عده برای این که در کنار داعش بجنگد و یک عده برای مبارزه با آن. این، موضوعی است که جهان را درگیر خودش کرده و نمی‌دانم چطور شما می‌گویید موضوع این فیلم به روز نیست و منطق ندارد. یعنی آن آدمی که می‌رود با داعش بجنگد یا خبرنگاری که خودش را قاطی گروه داعش می‌کند و دستگیرش می‌کنند و سرش را می‌برند عقل و منطق ندارد؟  آخر آقای تبریزی شما یک نکته را نادیده می‌گیرد و آن این است که منطق کاراکتر را من تماشاگر باید قبول کنم و بپذیرم یا نه؟  شما خودتان را جای کاراکتر بگذارید، این گروهک او را نابود کرده‌اند.  خب، این شخصیت که این قدر عاشق زندگی و همسرش است و همه تلاشش این است که زندگی‌اش را حفظ کند چرا باید خودش را به کشتن بدهد؟ آن هم وقتی که برای همسرش امان‌نامه گرفته؟  اصلا امان‌نامه را برای مینا گرفته نه خودش. خب وقتی مینا را نجات دهد می‌توانند با هم زندگی کنند. او قصدش این است که مینا را نجات دهد و خودش فکر می‌کند شرف و حیثیت‌اش به باد رفته و می‌رود تا از حیثیتش دفاع کند. یک گروهی به اسم آزادی‌بخشی به اسم آرمانگرایی آمدند تا جزئیات زندگی او نفوذ کردند و همه چیز او را نابود کرده‌اند. حتی بچه‌اش را دارند از او می‌گیرند. این مساله ساده‌ای نیست و واقعا اگر آدم دچارش شود جنونی ایجاد می‌کند که دیگر منطق در آن جایی ندارد. به لحاظ قاعده نباید چنین کاری می‌کرد، باید حرف آن آدم اطلاعاتی را گوش می‌کرد و درست عمل می‌کرد ولی از یک جایی به بعد تصمیم می‌گیرد اقدام شخصی بکند. چون احساس می‌کند در موقعیتی است که دیگر جامعه و قانون و سیستم امنیتی نمی‌تواند برایش کاری کند، آنها به جای خود او خودش می‌خواهد اقدام کند. مثل قیصر که تصمیم می‌گیرد خودش قانون خودش را اجرا کند؟ بله. او دیگر آدمی نیست که ببیند عقل و قانون و قاضی و سیستم امنیتی چه می‌گوید. خودش هم می‌داند که دارد به مسلخ می‌رود اما یک زمانی می‌رسد که آدم‌ها خودزنی می‌کنند، به چه معنا؟ به معنای این که خودشان را تثبیت کنند یا به کسانی ثابت کنند این مسیری که می‌روید غلط است. نمی‌خواهم مثال بزنم ولی در شرایط خاصی خیلی از آدم‌ها ممکن است چنین کاری کنند. این مثالی که می‌خواهم بزنم واقعا مع‌الفارق است و نمی‌خواهم با هم مقایسه کنم، می‌گویم که بتوانید منطق شخصیت را درک کنید؛ کاری که امام حسین (ع) می‌کند به یک معنا همین است، با عقل جور در نمی‌آید که برود به جنگ لشکری که می‌داند از آن شکست می‌خورد. آن هم با این تعداد قلیل و زن و بچه. چی را می‌خواهد ثابت کند؟ این، جزو اعتقادات ماست. ممکن است خیلی‌های دیگر هم همین کار را بکنند. باز یک مثال سینمایی‌ و غربی‌اش که فیلم سامورایی است که آلن دلون بازی کرده. اقدامش کاملا یک اقدام غیرعقلانی است ولی این کار را می‌کند.  شاید «لئون» هم بشود مثال بزند. مخصوصا که شخصیت با آن عینک گرد و آن رفتار شباهت‌هایی داشت.  لئون کمتر نگاه ایدئولوژیکی یا جهان‌بینی دارد. بله، بیشتر نگاهش انسانی است. بله، ولی مثلا یک سامورایی قاعده برای خودش دارد و معتقد است اصولش نباید خدشه‌دار شود. نوعی که آدم‌ها به اتفاقات نگاه می‌کنند متفاوت است. یک نفر ممکن است اصلا ککش هم نگزد. مثلا در جامعه روشنفکری الان واقعا ممکن است این اتفاق خیلی پیش پا افتاده باشد، و بگوید به هر حال او هم برای خودش آدمی است و چنین تصمیمی گرفته و هر کدام می‌روند دنبال زندگی خود کما این که در خیلی از فیلم‌های ما هم این اتفاق می‌افتد، اما یک آدم هم ممکن است چنین نگاهی نداشته باشد. من می‌گویم اگر یک نمونه هم وجود داشته باشد که خلاف عقلانیتی که هست، حرکت کند، حتما باید این کار را کرد. نکته دیگر، این است که شما دست روی بخشی از تاریخ معاصر ایران گذاشتید که در این چند دهه به آن پرداخته نشده است. شما چطور توانستید درباره آنها فیلم بسازید؟  رفتن به دهه شصت، مانعی ندارد چون اتفاقی است که افتاده و پرونده‌اش دیگر بسته شده اما رفتن به این دهه و طرح آن جور مسائل، موضوعی است که ما امروز با آن دست به گریبانیم. جامعه ما در آن دوران دچار بحران شده ولی حالا جهان با این موضوع درگیر است. یعنی گروهی به وجود آمده که جوان‌ها را دارد جذب می‌کند و روشش تروریستی است. گروهی که با بمب‌گذاری در کنسرت‌ها و مختل کردن زندگی مردم عادی می‌خواهد ابراز وجود کند. جهان با این طرز تفکر مشکل پیدا کرده و ما در دهه شصت با آن مسئله داشتیم. از این بابت فیلم گرچه اتفاقاتش در دهه شصت شکل گرفته ولی به روز است و به همین خاطر آدم‌ها نسبت به آن حساسیت پیدا می‌کنند. پس ممنوعیتی وجود ندارد همچنان که فیلم «سیانور» هم با همین موضوع البته قبل از انقلاب ساخته شده است. و چون شامل مشمول زمان شده دیگر می‌توان درباره‌اش فیلم ساخت و اظهارنظر کرد. جهان ذهنی یا منطقی شخصیت‌ها می‌توان درک کرد. این هم که آن گروهک چنین خواسته‌ای دارد را می‌شود فهمید چون همین الان داریم می‌شنویم هم پیشتر از این‌ها شنیده‌ایم. اما در مورد این که مینا چرا چنین انتخابی کرده و چرا سمپات این گروه شده، موضوعی است که در کل فیلم فقط با یک دیالوگ به آن اشاره می‌شود و دیگر هیچ توضیحی داده نمی‌شود. آنجا که به شوهرش می‌گوید رژیم رفیق ۱۹ ساله مرا به گلوله بستند، مگر چه گناهی کرده بود؟ خودتان نمی‌خواستید که وارد ذهنیات مینا شوید تا ما بفهمیم چرا دارد همچین همسر و زندگی را زیر پا می‌گذارد یا فکر می‌کردید اگر بخواهید موضوع را بیشتر از این بسط دهید فیلم به مشکل بربخورد؟ ما دو چیز را خیلی واضح توضیح دادیم، یکی رابطه عاطفی بین این دو نفر وجود دارد و دیگر درباره کاراکترها. خبرنگاری که خیلی کله شق است و فکر می‌کند باید نقد کند و هرچه می‌خواهد بنویسد. آدمی که دلش می‌خواهد اصولش را همه بپذیرند. کاراکتر مینا در بخشی از فیلم به عنوان یک راز مطرح می‌شود و بعد از این که راز برملا می‌شود می‌بینیم که او تبدیل شده به آدم مبارزی که دچار شک شده است. چون از او می‌خواهند همسرش را که عاشقانه دوست دارد از بین ببرد. در این مورد بحث‌های مختلفی داشتیم که مینا چرا باید وارد همچین سیستمی شود؟ دلیلش چه بوده؟ بعد فکر کردیم او می‌تواند یک دوست خیلی صمیمی داشته باشد که از زاویه دید مینا به ناحق کشته شده است. یا اعدامش کرده‌اند یا در درگیری کشته شده است. این، مهم نیست، مهم این است که دوست نزدیک او از بین رفته و حالا مینا می‌خواهد مسیر او را ادامه دهد چون نسبت به او یک حس جانبدارانه دارد. یادم هست خیلی از ما در دهه شصت دوستان خیلی صمیمی و نزدیکی در دانشگاه و محله مان داشتیم که ناگهان می‌شنیدیم عضو یک تشکیلات است. انواع و اقسام‌شان، سازمان مجاهدین، چریک‌های فدایی خلق و … بعد می دیدیم یک دفعه اعدام شد. خودم یک دوست بسیار صمیمی داشتم به اسم توفیق که خیلی با هم دوست بودیم. با هم سینما می‌رفتیم، فوتبال بازی می‌کردیم ولی یک روز دیدیم پدر و مادرش سیاه پوشیده‌اند و فهمیدیم اعدام شده است. خب، این خیلی می‌توانست روی ما تاثیر بگذارد و تاثیرش هم خیلی منفی بود. کافی بود کمی دچار احساسات شویم تا به دنبال راه او برویم چون از اول انقلاب هم این برداشت وجود داشت که همه ما نسبت به این آدم‌ها حس مثبت داشتیم. فکر می‌کردیم آدم‌های مبارزی هستند که زندگی و عمرشان را برای مبارزه با رژیم شاه گذاشته‌اند. بنابراین فکر کردیم تا همین مقدار اگر توضیح دهیم، کافی‌ست. این که مینا دچار یک عواطفی شده و به راحتی جذب این گروه شده است. اما در ادامه بر سر یک دو راهی قرار می‌گیرد و ما دائما کشمکش او را می‌بینیم به خصوص از وقتی که به او اسلحه و سیانور می‌دهند و می‌خواهند بچه‌اش را بندازد.  یکی از انتقادهایی که می‌شد این بود ماموران اطلاعاتی را خیلی ساده‌لوح نشان داده بودید. آدم‌هایی که بسیار راحت رودست می‌خورند و منفعل هستند و اصلا مگر اینها قدرت داشتند که به مینا امان‌نامه بدهند؟ اگر می‌خواستیم خیلی وارد لایه‌های امنیتی شویم آن وقت این ایراد درست بود. این اشکال را کسی می‌گیرد که خودش نسبت به این سیستم امنیتی اشراف داشته باشد وگرنه آدم‌های عادی فکر نکنم چنین برداشتی داشته باشند. ما اصولا آدم‌های هر دو طرف آدم‌های بک گراند هستند. ما خیلی نمی‌خواستیم اسیر و درگیر روابط اینها بکنیم دنبال روایت قصه خودمان و رابطه‌ای که بین مهران و مینا وجود دارد بودیم. از کنار خیلی چیزها رد شدیم. درست است، امان‌نامه به صورت کلی وجود نداشته اما به صورت موردی می‌توانسته باشد. مثلا شما امان‌نامه در مقابل دریافت یک آدم مهم می‌توانستید دریافت کنید. پس ما سعی می‌کنیم انهدام این دو نفر و خانواده را نشان دهیم، بقیه آدم‌ها در بک گراند ماجرا هستند. اگر فیلم ما سیاسی یا اطلاعاتی بود حق با شما بود ولی واقعا قصدمان این نبود. قصدمان ساخت یک فیلم عاشقانه بود که به تدریج به سمت انهدام می‌رود. بنابراین هدف اصلی فیلمنامه این است که بگوید مسائل این گونه روی زندگی آدم‌ها می‌تواند تاثیر مخرب داشته باشد و به همین اندازه کفایت کردیم. البته مشاور امنیتی هم داشتیم و چندین نفر همین ایرادهارا گرفتند ولی خیلی نمی‌خواستیم وارد سیستم خانه‌های تیمی شویم نه سیستم اطلاعاتی. اتفاقا فیلمنامه آنقدر دقیق نوشته شده که اگر یک دیالوگ را از دست بدهید، بخش مهمی از ماجرا را از دست می‌دهید.  آقای تبریزی من کاری به منطقه و جهان ندارم، می‌خواهم بدانم لزوم ساختن چنین فیلمی در این مقطع زمانی چه بوده؟  واقعیتش مدل این فیلم برایم خیلی جذاب بود. منهای مضمون چون در آن مورد استدلال دارم. اما خود ساختار و مدل فیلمنامه برایم خیلی جذاب بود. در هیچ کدام از مدل‌هایی نبود که تا الان کار کرده بودم. فیلمی که عاطفی شروع می‌شود ولی آرام آرام معمایی می‌شود. این، برایم جذاب بود و مثل کار اول محسوب می‌شد. اصلا جنس کار را نگاه کنید می‌بینید با آخرین فیلم من زمین تا آسمان فرق می‌کند از دکوپاژ گرفته تا باقی قضایا. من بیشتر منظورم از نظر مضمونی بود. از آن لحاظ تا حد زیادی به امروز ما مربوط است. یعنی عصیانی در جوان‌ها وجود دارد که باید به آن پرداخت. شما می‌گویید به جهان کار ندارید ولی من می‌گویم نمی‌شود به جهان کار نداشت. الان با این اپلیکیشن‌ها و اینترنت همه جهان به هم وصل است. حالا جوان‌های ما تقریبا همان طوری فکر می‌کنند و نظرات‌شان را ابراز می‌کنند که یک جوان اروپایی یا غربی. مثالی که آقای حاتمی کیا زد خیلی مثال درستی بود. این که ما فکر می‌کنیم با موضوع داعش جهان درگیر است نه ما و این فکر غلطی است. ما هم درگیر شده‌ایم. ما پارسال در جشنواره سیستم ایکس ری نداشتیم اما امسال گذاشتند. این شطحات اتفاقات جهانی است که ما را درگیر کرده و به خاطر همین فکر می‌کنم موضوع این فیلم خارج از موضوع زمانه نیست و دربرگیرنده خیلی از اتفاقاتی است که مردم ما هم می‌توانند با آن درگیر شوند. این خطر می‌تواند در کمین ما هم باشد و نباید فکر کنیم دهه‌ای دچار این بوده‌ایم و دیگر تمام شده و رفته.  جشنواره به نظرتان چطور بود؟ به نظرم فیلم‌های امسال یک حسن داشتند و آن این است که خیلی متنوع هستند. این دید کارگردان‌ها از زوایای مختلف و تنوع ژانر به نظرم فوق‌العاده است. امسال با مجموعه سینمایی روبرو بودیم که خیلی امیدوارکننده است. این، نوید خیلی خوبی است و بسیار خوشحال شدم مجموع این فیلم‌ها را دیدم. انگار داریم از آن تکرار بیرون می‌آییم و هر کس از منظر خودش دارد به جامعه نگاه می کند و این خیلی خوب است. یعنی شما از یک فیلم صرف سرگرم‌کننده مثل «بارکد» تا فیلمی که تلخی و فقر جامعه را نشان می‌دهد مثل «لاک قرمز» یا «ابد و یک روز» در جشنواره حضور داشت. هم فیلمسازان اول فیلم‌های خیلی خوبی ساختند و هم آثار بخش سودای سیمرغ خیلی تنوع داشت. در نتیجه حال خوبی دارم و احساس می‌کنم اگر فیلمسازها کوشش بیشتری بکنند سال آینده دست‌مان پربارتر است.  ۵۸۵۸

کلید واژه ها: کمال تبریزی - جشنواره فیلم فجر - سینمای ایران -




چهارشنبه 21 بهمن 1394 - 17:55:41





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن