تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مردم به انجام روزه امر شده اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812912542




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عجیب وغریب ترین بهانه های تأخیر سر کار + تصویر


واضح آرشیو وب فارسی:شاخص نیوز: شاخص : برای آن دسته از کارمندانی که هرچند مدت یک بار با تأخیر سر کار می آیند، خبرهای خوبی به گوش می رسد.به گزارش شاخص نیوز  ، سایت «کریر بیلدِر» طی ماه های نوامبر و دسامبر نزدیک به ۲۶۰۰ نفر از مدیران بخش استخدام و منابع انسانی و بیش از ۳۲۰۰ کارمند را موردبررسی قرارداد. برای آن دسته از کارمندانی که هرچند مدت یک بار با تأخیر سر کار می آیند، خبرهای خوبی به گوش می رسد. یک سوم کارفرماها گفتند با کارمندانی که گهگاه دیر می آیند مشکلی ندارند. هرچند از هر ۱۰ کارفرما ۴ نفر یکی از کارمندانشان را به خاطر تأخیر اخراج کردند. درمجموع برخی از رایج ترین بهانه ها شامل موارد زیر می شدند: ۵۳ درصد گرفتاری در ترافیک، ۳۳ درصد خواب ماندن و ۲۸ درصد بدی آب وهوا. بااین حال بعضی از کارمندان ظاهراً بهانه هایی نه چندان معمول برای روسایشان آورده بودند که در اینجا به ۱۲ عدد از عجیب ترینشان اشاره می کنیم: ۱٫ می خواستم امروز این کار را کنار بگذارم اما بعد نظرم عوض شد برای همین دیر رسیدم. ۲٫ موهایم لای سشوار گیر کردند. ۳٫ اداره ی امنیت داخلی بازداشتم کرد. ۴٫ مجبور بودم گاوهایم را دنبال کنم و به زمین های خودمان برگردانم. ۵٫ یک خرس سیاه وارد پارکینگ خانه ام شد و روی کاپوت ماشین خوابید. ۶٫ مارمولک خانگی ام امروز صبح یک جراحی اضطراری داشت که وسط عمل جانش را از دست داد. باید در همان حال شوک تصمیم می گرفتم که جسدش را برای دفن کردن به دامپزشک بدهم یا آن را با خودم سر کار بیاورم. ۷٫ تازه روی تپه ها برف نشسته بود. باید می رفتم اسکی. ۸٫ باید فیلم «اسمم اِرل است» را تا آخر تماشا می کردم. ۹٫ روز افتتاح یک مغازه بزرگ بود و می خواستم به حراج های روز اول برسم. ۱۰٫ همه لباس هایم را دزدیده بودند. ۱۱٫ یک کامیون حمل وازلین توی بزرگراه واژگون شده بود و خودروها به این سو و آن سو منحرف می شدند. ۱۲٫ گیج شده بودم و یادم نبود ساعت ها را جلو کشیدیم یا عقب.


یکشنبه ، ۱۸بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شاخص نیوز]
[مشاهده در: www.shakhesnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن