واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
لانتوری ملغمهای از مستند داستانی، فتوکلیپ و درام اجتماعی
کارگردان در لانتوری قصد دارد همه مسایل مبتلا به جامعه را در یک فیلم بیان کند او از عشق،خیانت، امنیت اجتماعی، دروغ، روابط اجتماعی، مسایل سیاسی، اخلاق، حقوق بشر، نفرت، قصاص، قانون و بخشش سخن می گوید و قصد دارد با نمایش طولانی مرحله قصاص به شدت اسید پاشی را کند
خبرگزاری فارس- گروه سینما و تئاتر: «لانتوری» با موضوعی اجتماعی ساخته شده اما عنوان فیلم به هیچ وجه گویای فضای درون فیلم نیست و مخاطب را به سمت قصه و معضلی که قرار است درباره آن سخن گفته شود هدایت نمیکند. علاوه بر نام، لحن فیلم مخاطب را سردرگم میکند. فیلم با روایت مستندگونه آغاز میشود و روایت اثر در بخشهایی به صورت فتورمان و مصاحبههای کوتاه مخاطب را خسته میکند. درمیشیان تلاش دارد با مصاحبههای کوتاه و مستندگونه داستان زندگی مریم و پروسه گذشت او از قصاص را ارایه دهد؛ در این مصاحبه افراد مختلف از جمله دکتر، روانشناس، دانشجو، شاعر و نویسنده، فعال اجتماعی و... درباره این واقعه صحبت میکنند. جالب است که همه افراد با زیرنویس مشخص میشوند به جز یک نفر که نوع آرایش صورت و پوشش نزدیک به رئیس جمهور دولت دهم است و در آخر فیلمساز این شخصیت را بدون هیچگونه زیرنویسی «دلواپس» معرفی میکند.
با نوع روایتی که فیلمساز برای اثرش در نظر گرفته است مخاطب به نیمههای فیلم که میرسد متوجه قصه چهار جوان خلافکار و ارتباط این چهار جوان با مریم میشود. اگر به دقت بخواهیم فیلم لانتوری را مورد بررسی قرار دهیم فیلم در بخش اول ساختاری شبیه مستند داستانی دارد. بخش دوم (میانی) یک تریلر به شمار می آید و بخش سوم هم یک درام اجتماعی است. به لحاظ محتوا نیز فیلم دو پاره است بخش اول به فقر، بحران اقتصادی، حقوق بشر، ناامنی و معضلات جوانان و مسایل آنان اشاره دارد در نیمه دوم به اسیدپاشی و امنیت اجتماعی، قصاص و اعدام توجه دارد. جالب است در جامعهای که در فضای فیلم ترسیم میشود خلافکاران به راحتی در شلوغترین خیابانها اسلحه حمل میکنند. هیچ پلیسی در این شهر حضور ندارد. در خیابانهای شلوغ به یک عابر سوءقصد میشود و چاقو میخورد؛ اما در آن خیابان پرنده پر نمیزند حتی یک نفر به عنوان عابر پیاده در آن وقت روز حضور ندارد در شرایطی که این روزها اگر صدایی بلند شود تنها چیزی که به سرعت این واکنش ها را ضبط میکند دوربین موبایلهای افرادی است که حضور دارند اما در آن زمان از روز هیچ کس در خیابان حضور ندارد و بدون دلیل «بارون» (باران کوثری) نگران وضعیت شخصیت اصلی داستان است. کارگردان در لانتوری قصد دارد همه مسایل مبتلابه جامعه را در یک فیلم بیان کند او از عشق،خیانت، امنیت اجتماعی، دروغ، روابط اجتماعی، مسایل سیاسی، اخلاق، حقوق بشر، نفرت، قصاص، قانون و بخشش سخن میگوید و قصد دارد با نمایش طولانی مرحله قصاص به شدت اسیدپاشی را کند اما همین نمایش طولانی باعث خسته شدن مخاطب و آزار او میشود.
به نظر میرسد اگر یک دانشجوی علوم اجتماعی قرار بود در تقبیح اسیدپاشی در جامعه فیلم بسازد از زاویه دید بهتری کار را روایت میکرد و شاهد از هر دری سخنی نبودیم و این معضل اجتماعی به درستی روایت میشد نه اینکه مراحل دادرسی و جاری شدن حکم به سخنرانی قاضی بسنده شود و فیلمساز تنها به دلیل پرگویی درباره مسایل بالا که ذکر آن رفت از مراحل دادرسی که می توانست پرکشش و جذاب روایت شود غافل شود و با ایجاد تعلیق و کشش مناسب مخاطب را تا پایان فیلم با خود همراه کند. در سالن هایی که خانواده ها به همراه نوجوانان و کودکان به دیدن فیلم آمدند در نیمه فیلم سالن را ترک گفتند. بسیاری از خانواده ها تنها برای حاشیه هایی که فیلمساز در نحوه ارایه و ساخت فیلم قبلی (عصبانی نیستم) ایجاد کرده بود به دیدن فیلم سوم آن نشستند که نیمه کاره سالن را ترک گفتند. شاید اگر فیلم قبلی فیلمساز حاشیه نداشت درمیشیان جزء کارگردانانی نبود که اثرش مورد اقبال مخاطبان جشنواره قرار گیرد. بازی سادستیک وعصبی نوید محمدزاده در ادامه کار قبلی فیلمساز «عصبانی نیستم» است اما این هنرمند بازی بسیار قوی و در خور توجهی را در فیلم «ابد و یک روز» ارایه داده است که نشان از کارآمدی و توانمندی بازی گیری روستایی از این بازیگر جوان کشور است. درمیشیان سومین فیلم خودرا با پشتیبانی و یاری نهادهای حاکمیتی از جمله نیروی انتظامی ساخته است و در حمایت از قوه قضائیه با ارایه سخنان مفصل قاضی در دادگاه به قصاص و بخشش اشاره داشته است.
94/11/17 - 07:53
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]