تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد روز قیامت حسرتش را خواهد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804842320




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مصاحبه با شاه مازندران؛ پشیمان هستم


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: مصاحبه با شاه مازندران؛ پشیمان هستم
پشیمان هستم. کاش به این راه نمی‌افتادم.عاقبت ورود به این عرصه نابودی است.اگر فرصتی باشد به ورزش برمی گردم.کاش بتوانم جبران کنم.از جوانانی که این راه را در پیش گرفته‌اند می‌خواهم با قانون در نیفتند. چون عاقبتی بهتر از من نخواهند داشت.
آفتاب :  روزنامه ایران با مرد32ساله ای که از طریق شبکه تلگرام قلدری می کرد و خود را شاه مازندران نامیده، مصاحبه کرده است.


خودت را معرفی کن؟



محمود هستم متولد 1362 در شهرستان بابل.


  ظاهراً ورزشکار هستی؟


بله در رشته کشتی فعالیت می‌کردم. در این ورزش موفقیت‌هایی هم به‌دست آوردم و حتی به دوبنده تیم ملی هم رسیدم.


  یعنی عضو تیم ملی بودی؟


بله به اردو دعوت شدم. علاوه بر کشتی آزاد در کشتی لوچو هم فعالیت می‌کردم.


  مدرک تحصیلی‌ات  چیست؟


تا دیپلم درس خواندم و بعد نتوانستم ادامه بدهم.


  قبل از اینکه فیلم شما منتشر شود،‌سابقه دیگری هم داشتی؟


بله چند بار به اتهامات مختلف مثل درگیری، تیراندازی و... بازداشت شده بودم.


  وضعیت خانوادگی شما چطور است؟


پدر و مادرم با هم زندگی می‌کنند یعنی مشکلی از نظر اختلاف و اینجور چیزها ندارند. من بچه آخر خانواده هستم.


  چطور شد این حادثه اتفاق افتاد؟


من برای ورزش به جویبار رفته بودم. به همراه دوستانم بعد از تمرینات بیرون آمده و می‌خواستیم به بابل برگردیم که سه نفر با دو موتور راه ما را سد کردند. یکی از آنها که تفنگ شکاری در دست داشت از موتور پیاده شده و لوله آن را به طرف من نشانه رفت. او در حالیکه حرف‌های نامربوطی می‌زد مرا تهدید کرد و دستش را روی ماشه تفنگ فشار داد اما گلوله در لوله تفنگ گیر کرد و شلیک نشد. دوستانش با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتند و ما او را گرفتیم.


وقتی او را به‌بابل آوردیم می‌خواستیم بفهمیم که چه کسی او را برای کشتن من اجیر کرده است.


  چرا فیلم تهیه کرده و منتشر کردید؟


می خواستیم با ارسال این فیلم برای کسی که او را اجیر کرده بود او را بترسانیم اما این کار را نکردیم.


  پس فیلم چطور انتشار یافت؟


نمی دانم. شاید کسی از تلفن همراهم برداشته باشد. شاید یکی از کسانی که آن روز در آن خانه بودند فیلم را انتشار داده باشد.


  اما در فیلم با قمه داشتید آن مرد جوان را کتک می‌زدید؟


بله. او آمده بود مرا بکشد. ما می‌خواستیم به این طریق از بقیه رقبا زهر چشم بگیریم. بعد هم نمی‌خواستیم او را بکشیم فقط هدفمان ترساندن او و دوستانش بود.


  چند بار برای مردم قدرت‌نمایی کرده‌اید؟


ما با مردم کاری نداشتیم. درگیری ما با رقبایی بود که از جنس خودمان بودند.


  همه بدن شما خالکوبی شده است؟


چند سال قبل این کار را انجام دادم. در میان ما این کار رایج است.


  ازدواج کرده ای؟


نه، مجرد هستم.


  در فیلم این‌گونه به نظر می‌رسید که در آخر کار قصد داشتید آن مرد را بکشید؟


نه با بدنه قمه به او ضربه می‌زدم. اما در آخر کمی احساساتی شدم که دوستانم مرا کنترل کردند. می‌خواستیم او را خط خطی کنیم. قصد کشتن نداشتیم.


  قمه را از کجا آورده بودی؟


مال همان مرد ‌بود. او علاوه بر تفنگ این قمه را نیز در زیر لباسهایش داشت.


  چرا آن روز به جویبار رفته بودی؟


در باشگاهی در آنجا ورزش می‌کردم.


  می گویند تازه از زندان آزاد شده بودی.


بله مدت زیادی از آزادی ام نمی‌گذشت.


  به چه اتهامی در زندان بودی؟


مدتی قبل در جریان یک درگیری، شخصی کشته شد  که مرا به اتهام مشارکت در قتل گرفتند اما با گرفتن رضایت شاکی خصوصی آزاد شدم.


  بعد از فرار از بابل کجا رفته بودید؟


مدتی را در تهران و کرج بودم اما خانواده زنگ زدند و گفتند که دادستان برایم حکم محاربه درخواست کرده. من هم چاره‌ای نداشتم. تصمیم گرفتم به بابل برگردم تا اگر قرار است دستگیر شوم در شهر خودم باشد.


  الان چه حسی داری؟


پشیمان هستم. کاش به این راه نمی‌افتادم.عاقبت ورود به این عرصه نابودی است.اگر فرصتی باشد به ورزش برمی گردم.کاش بتوانم جبران کنم.از جوانانی که این راه را در پیش گرفته‌اند می‌خواهم با قانون در نیفتند. چون عاقبتی بهتر از من نخواهند داشت.









تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۳۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن