واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۳:۲۱
ادبیات مهاجرت دهههاست از حوزههای محل تمرکز نویسندگان دنیا محسوب میشود. این روزها که جنگ و ویرانی کشورهای زیادی را درگیر کرده و مردمِ بسیاری را آواره، میتوان با نگاهی نو این نوع آثار را مورد بررسی قرار داد. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، داستان دل کندن از وطن، امید بستن به دنیایی روشن و شاید روبهرو شدن با کوهی از دلسردی و یاس، دنیای مهاجرانی است که تکهای از قلبشان را برای همیشه از دست میدهند. نویسندگان بسیاری طی دهههای گذشته به این مقوله توجه نشان دادهاند، اما حالا با بالا گرفتن بحران پناهندگان در خاورمیانه و کشورهای اروپایی، میتوان با زاویه دیدی ملموستر به کتابهایی با موضوع مهاجرت پرداخت. «گاردین» در اینباره گزارشی منتشر کرده که در پی میآید.
«غیرآمریکاییها»
1. «غیرآمریکاییها» نوشته «مولی آنتوپول» «غیرآمریکایی» نخستین کتاب «مولی آنتوپول» است که در سال 2015 به فهرست نهایی جایزه «پن» آمریکا راه پیدا کرد. یکی از داستانهای این مجموعه درباره مردی است که به دنبال همسر آمریکایی خود راهی بوستون میشود. ازدواج آمریکایی واژهای است که فضای گنگ رابطه این دو را شرح میدهد، اما به هیچ عنوان مناسب توصیف کامل احساسات قهرمان داستان نیست. او هیچ زبانی پیدا نمیکند تا محدودیتهای عاطفی رابطه با همسرش و بحرانی که پس از سفر به بوستون او را فراگرفته، شرح دهد. 2. «آنتونیای من» نوشته «ویلا کاتر» «ویلا کاتر» نویسندهای آمریکایی است که بیشتر شهرت خود را برای نگارش رمانهایی با موضوع زندگی مهاجران اروپایی ساکن ایالات غربی آمریکا به دست آورده است. علاوه بر «آنتونیای من»، آثاری مثل «اوه پیشگامان!» و «نغمه لارک» هم با محوریت تم مهاجرت خلق شدهاند. کاتر در سال ۱۹۲۳ به خاطر نگارش رمان «یکی از ما» موفق به دریافت جایزه «پولیتزر» شد. داستان رمان «آنتونیای من» درباره مهاجرانی از بوهمیا و کشورهای اسکاندیناوی است که راهی نبراسکا میشوند تا شاید بتوانند از خاک و خاک و هیچ ... آیندهای برای خود بسازند. 3. «سوالی درباره قدرت» نوشته «بسی هد» «الیزابت» زنی دورگه است که پوستش نه آنقدر روشن است که آفریقاییها او را سفیدپوست بدانند و نه آنچنان تیره، که از دید مردم بوتسوانا سیاهپوست باشد. مهاجرت در «سوالی درباره قدرت» نوشته «بسی هد» جرقهای برای روشن شدن آتش دیوانگی است، جنونی که به الیزابت قدرت میدهد در برابر بازیهای قدرت نژادی و جنسیتی مقاومت کند و در پایان، هویتی نو به عنوان یک زن آفریقایی مهاجر برای خود برگزیند. «سوالی درباره قدرت» از کتابهای «بسی هد» تاثیرگذارترین نویسنده اهل بوتسواناست که از سال 2007 بنیاد و جایزهای ادبی برای بزرگداشت نام او در آفریقای جنوبی راهاندازی شده است.
«سوالی درباره قدرت»
4. «غولهایی روی زمین» نوشته «اولی ادوارت رولواگ» مهاجرت خودخواسته اقدامی همراه با امیدواری است. اما شاید کمتر شخصیتی مثل «پر هانسا»ی نروژی پیدا شود که سال 1873 همسر و پسرش را به همراه دخترکی به نام «آنه ماری» با خود به داکوتا میبرد و در تمام طول داستان، مثبتاندیشی خود را درباره کشور جدیدش حفظ میکند. «پر» از دیدن واقعیتها چشم میپوشد. حتی وقتی در سختترین شرایط هم گیر میکند، خود را برای ساختن خانهای جدید فریب میدهد. رولواگ نویسنده مشهور نروژی آمریکایی بود که بیشتر برای روایت زندگی مهاجران نروژی شهرت داشت. رمان «غولهایی روی زمین» او اولینبار در دو قسمت طی سالهای 1924 و 1925 در نروژ منتشر شد. 5. «خاک غریب» نوشته «جومپا لاهیری» «جومپا لاهیری» نویسنده هندیتبار آمریکایی و برنده جایزه «پولیتزر» سال 2000، شاید مشهورترین چهرهای باشد که خود طعم مهاجرت را چشیده و داستانهای بسیاری را با این مضمون نوشته است. «بهشت جهنم» نام یکی از داستانهای مجموعه «خاک غریب»ی اوست که درباره رابطه زنی بنگالی با همسرش است. «آپارنا» زنی متاهل است که به همراه همسر جوانش در ماساچوست زندگی میکند. قصه زندگی این دو سالها بعد از زبان دخترشان «اوشا» روایت میشود. دشواری تبادل آرا بین سنت و مدرنیسم و هزینه انتخابهای مهم زندگی، از جمله تمهای اصلی این داستان هستند.
«خاک غریب»
6. «آمادگی برای زندگی بعدی» نوشته «آتیکوس لیش» «آتیکوس لیش» فرزند «ریموند لیش» ویراستار معروف کتابهای «ریموند کارور»، همان نویسندهای است که جایزه ادبیات داستانی «پن/فاکنر» 2015 را برای نگارش رمان «آمادگی برای زندگی بعدی» به دست آورد. داستان این کتاب درباره «زو لی»، مهاجر غیرقانونی مسلمان چینی و «برَد اسکینر» سربازی سرخورده است. «زو» که معنای اسمش «رعد» است، به خوبی با شرایط جدید در کشور میزبان کنار آمده، اما «برَد» در نقطه مقابل او، در حال دسته و پنجه نرم کردن با وضعیت جدیدش است. کتاب لیش پر است از توصیفاتی که گاه جزییات آن از حوصله خواننده خارج میشود. 7. «پنجر» نوشته «آمریتا پریتام» «پنجر» یا «اسکلت» یکی از محدود رمانهایی است که در پسزمینهاش، جریان جدا شدن هند و پاکستان را از دید یک زن به تصویر میکشد. این اثر را میتوان رمانی احساسی دانست که قهرمانی شجاع و چالاک نقش اول آن را ایفا میکند. آمریتا پریتام نویسنده و شاعری هندی بود که به زبانهای پنجابی و هندی قلم میزد. او نخستین چهره زن ادبیات پنجابی و از برجستهترین شاعران قرن بیستم این زبان به حساب میآید. این نویسنده در طول شش دهه فعالیت ادبیاش، بیش از 100 کتاب در حوزههای شعر، رمان، داستان کوتاه، زندگینامه، مقالهنویسی و قصههای فولکلور پنجابی به نگارش درآورد که به زبانهای مختلف دنیا برگردانده شدهاند. 8. «جدایی بزرگ» نوشته «یاسمین خان» «جدایی بزرگ» اولین کتاب «یاسمین خان» یکی از بهترین آثار غیرداستانی در حوزه جدایی هند و پاکستان محسوب میشود. «جدایی بزرگ» مجموعهای از تصاویر بومی و سنتی فرهنگ هند را دربردارد که آن را به اثری رنگارنگ و بهیادماندنی بدل میکند. اما در عین حال، این کتاب را میتوان روایت تلخ و انتقاد گزندهای از فرآیند جدا شدن این دو کشور و پیامدهای مرگبار و دردآور آن برای مردم آن سرزمین دانست. سایت «آمازون» درباره این اثر نوشته است: جدایی جغرافیایی این دو کشور مرگ و جابهجایی با خود آورد و جمعیت زیادی به خاطر منفعت عدهای کم تاوان پس دادند. هزاران زن مورد تجاوز قرار گرفتند، حداقل یک میلیون تن کشته شدند و 10 تا 15 میلیون نفر به اجبار خانه خود را ترک کردند و پناهنده شدند...
«جدایی بزرگ»
9. «نامش را خواب بگذار» نوشته «هنری راث» آنچه بیش از هر چیز در رمان «نامش را خواب بگذار» اثر معروف «هنری راث» خودنمایی میکند، تنوع شخصیتهای داستانی و نوع خاص به کار گرفتن زبان از سوی آنهاست. این کتاب درباره پسرک نوجوانی از یک خانواده یهودی است که اوایل قرن بیستم در منطقه حاشیهنشین شهر نیویورک بزرگ میشود. «نامش را خواب بگذار» در زمان انتشار بیش از یک میلیون جلد فروخت و سال 2005 نامش به فهرست 100 رمان برتر انگلیسیزبان از دید مجله «تایمز» راه پیدا کرد. 10. «خط عابر پیاده» نوشته «مگ واندرمرو» رمان «خط عابر پیاده» نوشته مگ واندرمرو که داستان آن در کیپتاون آفریقای جنوبی رخ میدهد، به زندگی سیاهپوستانی میپردازد که به طور غیرقانونی راهی این شهر شدهاند. بازیهای جام جهانی فوتبال، مهمترین رویداد بینالمللی که تاکنون در این کشور رخ داده، در حاشیه است و داستان «چیپو» دختری اهل زیمبابوه در محوریت رمان قرار گرفته است. او دختری شیرین، کنجکاو و جسور با ذهنی باز است و روایت داستان او به قلم واندرمرو به خوبی میتواند راهنمایی برای شناخت بهتر آفریقای جنوبی باشد. ترجمه: مهری محمدی مقدم، مترجم ایسنا انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]