واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۱
مراسم افتتاحیهی جشنوارهی فیلم فجر با سخنان محسن امیریوسفی و برگزیدگان بخش مواد تبلیغی، تقدیر از خانواده شهید سیاح طاهری و سخنرانی هنرمندانی که بزرگداشتهایشان در این دوره برگزار شد، همراه شد. به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، در مراسم اهدای سیمرغهای بخش مواد تبلیغی در بخش عکس با تقدیر از جلال حمیدی عکاس فیلم «ارغوان»، سیمرغ بلورین به محمد بدرلو عکاس فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» اهدا شد. بدرلو که بسیار هیجان زده شده بود در سخنان کوتاهی گفت: زانوهایم شل شده است و اصلا تصور نمیکردم روزی این جایزه را بگیرم. این سیمرغ را به برادر بزرگم مهدی تقدیم میکنم و از رضا درمیشیان تقدیر ویژهای دارم که اولین بار به من اعتماد کرد و عکاسی فیلمش را به من سپرد. در بخش بهترین آنونس فیلم با تقدیر از معین کریمالدینی برای فیلم «آتلان» سیمرغ بلورین به محسن امیر یوسفی اهدا شد، همزمان با حضور امیریوسفی روی صحنه تالار وحدت، علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به برنامه وارد شد. اظهارات امیریوسفی مقابل وزیر ارشاد امیریوسفی هنگام دریافت جایزهاش گفت: من معضل، امیریوسفی هستم. از گرفتن این جایزه ارزشمند بسیار خوشحالم چون فیلم «خواب تلخ» بعد از 12 سال اکران شد، البته متاسفانه تیزر تلویزیونی و بیلبورد ندارد و تنها فرصت تبلیغات ما همین آنونس و پوستر است. وی با تقدیر از طراح پوستر فیلمش "طاها ذاکر" از مردم قدردانی کرد که از فیلم «خواب تلخ» استقبال کردهاند. امیریوسفی در ادامه با قدردانی از اقدام رییس سازمان سینمایی در راه اندازی گروه «هنر و تجربه» افزود: در بهار سینمای ایران هستیم که این بهار را به هنرمندان تبریک میگویم. دوست داشتم من و عوامل فیلم «آشغال های دوست داشتنی» هم اینجا بودیم و امکان اکران یک سانس نمایش را در جشنواره داشتیم و نتیجه کارمان را هم خودمان و هم دوستان، همکاران و هم مخالفان فیلم میدیدند. وی یادآور شد: سه سال است که این فیلم را به طور قانونی به جشنواره فجر ارائه کردهایم که به طور غیرقانونی به هیات انتخاب ارائه نشده است. او با اشاره به یکی از جملات رییس جمهوری ادامه داد: آقای روحانی جملهای دارد که سلطان قلبهاست، او گفت که "من سرهنگ نیستم بلکه حقوق دانم" امید ما این بود که این حقوقدانی در تمام کشور و همچنین در سینمای ایران جاری و ساری شود که این اتفاق نیفتاد. امیریوسفی با اشاره به پیگیریهایش برای حل مشکل فیلم «آشغالهای دوست داشتنی» ادامه داد: در دو سال و اندی اخیر، سازمان سینمایی برای من حکم پادگان نظامی را داشت. درد دل هایی دارم که جای گفتنش همینجاست. متاسفانه ما بیرون از گود بودیم و حتی در این مدت فیلم را به جشنوارههای خارجی هم ندادیم چون امیدوار بودیم فیلم اول در کشور خودمان اکران شود و هنوز هم امیدواریم، تنها تاسفم این است که این اتفاقات در دولت تدبیر و امید میافتد. امیر یوسفی در پایان صحبتش جایزهاش را به شهاب حسینی یکی از بازیگران فیلم «آشغال های دوست داشتنی» تقدیم کرد و گفت: از طرف عوامل فیلم «خواب تلخ» و «آشغالهای دوست داشتنی» این جایزه را به مردی تقدیم میکنم که پای حرفش و فیلمش ایستاد؛ شهاب حسینی. در ادامهی برنامه افتتاحیهی فیلم فجر، در بخش پوستر با تقدیر ویژه از طاها ذاکر برای فیلم «خواب تلخ» سیمرغ بلورین این بخش به علی باقری طراح پوستر «من می خوام شاه باشم» اهدا شد. این سیمرغ خیلی بال بال زد او که با پوشش محلی و لباس کردی جایزه اش را گرفت، گفت: این سیمرغ خیلی بال بال زد تا به دستم برسد، البته در جوانی یک بار دیگر این سیمرغ را گرفته بودم و حالا هم خوشحالم که برگزیده این بخش، یک فیلم مستند است و گرفتن این جایزه را به خانواده مستند تبریک می گویم. تقدیر از خانواده شهید سیاح طاهری در بخش دیگری از مراسم افتتاحیهی فیلم فجر؛ رخشان بنی اعتماد، فاطمه معتمد آریا، مهتاب کرامتی و سیده زهرا حسینی نویسنده کتاب «دا» از همسر شهید سیاح طاهری تقدیر کردند. زهرا حسینی بعد از خواندن سورهی "والعصر" گفت: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسایش ما عدم ماست. بعد از خواندن این مصرع، وی یادآور شد که شهید طاهری این شعر را با عملش ثابت کرد. او با وجود رفتار آرامش درونی پرشور و حال داشت و نمیتوانست، ببیند که جایی ظلمی میشود و او آرام باشد. وی با اشاره به تلاشهای سیاح طاهری و همراهی با جشنوارههای دانش آموزی خاطرنشان کرد: او همیشه علاقه مند بود که بین هنرمندان و دانش آموزان وحدتی رخ بدهد و از این راه به پیشرفت کشور کمک شود. شهادت حق شهید سیاح طاهری بود که خداوند به او بخشید و باید این هدیه را تبریک گفت، ما باید برای خودمان تسلیت بگوییم که زنده ماندیم و نمی دانیم چه کنیم اما او راه خود را رفت. بعد از این سخنان، فاطمه معتمدآریا اجازه خواست تا همسر طاهری را روی صحنه دعوت کند و در حضور او سخن بگوید. خاطرهگویی معتمدآریا از شهید سیاح طاهری معتمد آریا با اشاره به آشناییاش با سیاح طاهری یادآور شد: در "کشتی دوستی" با ایشان آشنا شدم. زمانی که درباره صلح سخن میگفتیم، یک کشتی دوستی در شلمچه، بچههای ایرانی و عراقی را همراه خود داشت و ما با بچههای هر دو کشور مسیری را طی کردیم و با صلح آشنا شدیم. این بازیگر تئاتر و سینما اضافه کرد: در همه جای دنیا هر زمان کسی درخواست صلح داشته باشد اولین قدم را برای او برمیدارم. در مورد صلح همیشه روی من حساب کنید. همچنین مهتاب کرامتی در سخن کوتاهی گفت: از حضور در کنار این دوستان خوشحالم و از ایشان آموختم که میشود صبور و ساکت بود اما کار کرد. بنیاعتماد: از روح بزرگ شهید سیاح طاهری یاد گرفتم رخشان بنی اعتماد نیز گفت: برای شناخت آدم ها بهتر است با آن ها هم سفر یا هم سفره شد. من بنا به ضرورت هم سفره آقای سیاح طاهری در جشنوارههای دانش آموزی بودم و از روح بزرگ ایشان یاد گرفتم. کارگردان «ننه گیلانه» در توصیف این شهید در سخنانی مطرح کرد: او کسی بود که به طور دائم در برنامههای مختلف فرهنگی فعال بود و فارغ از تفاوتهای دیدگاهی و اعتقادی به هنر سینما احترام می گذاشت. او ادامه داد: آمدن و رفتن رسم روزگار است و بودن ما در این دنیا به سرعت پلک زدن میگذرد، اما رفتن بعضی از افراد جایی را خالی میکند که به سرعت پُر نمیشود و شهید طاهری یکی از آنان بود. رخشان بنیاعتماد در ادامه صحبتش با ابراز تاسف از درگذشت یدالله نجفی صدابردار سینما خاطرنشان کرد: همکاران ما امروز داغدار از دست دادن کسی هستند که معلم بزرگ ما بود. اگر این موهبت نصیب ما میشد که هریک از ما ذرهای از وجود او را در کالبد خود میداشتیم، جهان گلستان میشد. بعد از این سخنان همه حاضران به احترام سیاح طاهری قیام کردند و همسرش در سخنانی گفت: قرآن می فرماید نعمت را بر 4 گروه تمام کردیم؛ انبیا و صدیقین. حاصل عمل پیامبران صدیقین هستند که رسالت پیامبران را تبلیغ میکنند و حاصل عمل آنان شهدا هستند که باید خون بدهند تا بتوانیم صالحین را تربیت کنیم. وی با اشاره به حضور سیاح طاهری در 8 سال دفاع مقدس خاطرنشان کرد: روح ایشان آرام نگرفت و با شهادت نشان داد که شهادت هنر مردان خداست. همه حرفها ، برنامهها و فیلمها ما زمانی اثر دارد که خون در طول تاریخ جاری باشد. غبیشی افزود: ایشان نگاه خاصی به سینما داشت و آن را مخصوص یک قشر خاص در تهران نمیدانست، بلکه در دورترین روستاها سینما را برای دانش آموزان میبرد و هر گز به دنبال اسم و رسم نبود. وی در پایان صحبتش متذکر شد: آنچه ما را تسلی میدهد، این است که او به آرزویش رسید، چون سالها منتظر بود که حتما پرونده زندگیاش با شهادت بسته شود. بعد از این سخنان، لوح و سبد گل به او تقدیم شد. ادامه دارد...
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]