واضح آرشیو وب فارسی:موبنا: کمتر از یک ماه دیگر انتخابات مجلس دهم و خبرگان رهبری را پیش رو داریم و فضای سیاسی کشور تحت تاثیر این انتخابات است. حبیب رستمی/ فعال سیاسی: انتخابات را به معنای صرف ، سیاسی دیدن و دور شدن از فضای واقعی جامعه ، آسیبی است که به اعتماد جامعه وارد شده و موجب می شود باور بدنه اجتماعی به فعالین سیاسی کمتر شود. فعالینی که باید کنش سیاسی و اجتماعی داشته باشند ،صرفا فعال انتخاباتی می شوند و ستاد انتخاباتی را سخت افزاری می بینند ، بدون توجه به داده های اجتماعی هدف خود را معطوف به پیروزی می کنند. بنیادِ سیاست ورزی ، دیدنِ تحولات اجتماعیِ جامعه است. دیدن امید های جامعه به بهبودِ اوضاعِ اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و.....و دیدن نگرانی های جمعی ، مانند نگرانی های عدم ثبات اقتصادی و عدم ثبات شغلی و نگرانی های زیست محیطیِ هوا و آب و پارازیت و نگرانی های مشکلات خانوادگی و غیره و همین طور نگرانیِ بی ثباتی سیاسی. جامعه ای که در حال نگرانی و مخاطره باشد ، تصمیم گیری منطقی ندارد. این نگرانی ها در هر منطقه و جغرافیایی نیاز به تحلیل منطقه ای و استانی دارد که با توجه به مولفه های موجود در هر منطقه و نگرانیِ اولویت داری که وجود دارد ، روی مسائل اساسی تر و جدی تر کار کنند. حال با وجود این نگرانی ها به عنوان فعالین سیاسی و اجتماعی اصلاح طلب ببینیم که چه داشته هایی داریم. مهم ترین داشته ما ، میراثِ گفتمانِ اصلاح طلبی است که با تغییرات و بهبودِ اوضاع سازگار است. در حقیقت ، جامعه با اصلاح طلبی سازگار است. در میان اصلاح طلبان تقویت نهادهای مدنی پذیرفته شده است و فرهنگ گفت وگو در بیان اصلاح طلبان غالب است و باید این میراث را برای فردایِ بعد از اتنخابات هم حفظ کنیم. این گفتمان در پی منافع ملی است و نه سهم خواهی اقتدارگرایانه. باید و باید به سوی تقویت نهادهای مدنی برویم چون ضعف نهادهای مدنی موجب پایین آمدن سرمایه اجتماعی مان می شود. باید به گرایش های خیرخواهانه صنفی و زیست محیطی و جامعه خُرد و خلاقیت افراد بها بدهیم. در اینجا کار تشکیلاتی موضوع و هدف نیست ، بلکه اصل ، رسیدن به گفتمان اصلاح طلبی و افزایش امید در جامعه و بهتر شدن اوضاع موجود است . باید برای رسیدن به این هدف ، بیشترین تلاش و صادقانه ترین رفتار را داشته باشیم. به سمت و سوی گفتمان عاقلانه رفتن هم آدابی دارد. باید علایم نگرانی جامعه را بشناسیم و به تغییر رفار جامعه نگاه مشخص داشته باشیم. نباید به هر نگرانی و تغییری نگاه تهدید آمیز و تعریف امنیتی داشته باشیم. باید تغییر را پذیرفت تا به فرصت و تهدید نگاه واقعی داشته باشیم. به پیگیری کار صبورانه و امیدوارانه باید عادت کنیم. در حقیقت الزام ما این است که در برابر آسیب های اجتماعی توسعه گرا باشیم. یعنی ملزم باشیم که با روش بهتر شدن اوضاع ، فقیر کم شود ، معتاد کم شود ، طلاق کم شود و در کل آسیب کم شود تا آسیب دیده کم شود . نه اینکه از وجود این آسیب ها سو استفاده کنیم و از آنها به عنوان ابزاری برای رسیدن به قدرت استفاده کنیم و بعد از ۸ سال این آسیب ها و آسیب دیده ها چند برابر شوند. به واقع الزام داریم که ۸ سال عقب افتادگی انسانی و اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی و اخلاقی و ... را جبران کنیم. واقعیت این است که اقتدارگرایی در ایران شرمنده است و می خواهد اصلاح طلبان باشند ، اما تعیین کننده نباشند.در حقیقت اقتدارگرایی با ساخت اصلاح طلبان جعلی که به مسائل محیطی نگاه صرف سهم خواهانه دارند ، می خواهند اصلاح طلبان واقعی را به محاق قانونی ببرند.به شخصه معتقدم از بستر انتخابات باید برای توسعه تشکیلاتی و حزبی استفاده کنیم و نیروهای شایسته را معرفی و حمایت کنیم. توسعه گرا هستیم ، در واقع یعنی کیفی ترین نیروها در بروکراسی باشند. اما مسئله مهم اجتماعی امروز ما ، شکاف بین تندروها و میانه روهاست. تندروها پایگاه اجتماعی ندارند ، اما حاشیه امنیت دارند و برعکس میانه رو ها پایگاه اجتماعی دارند ولی قدرت سیاسی کمتری دارند. باید بپذیریم و در راستای آن تلاش کنیم که با صحنه گردانی میانه روها زندگی بهتری خواهیم داشت و با صحنه گردانی تندروها این شکاف عمیق تر می شود و سرنوشت خوبی نخواهیم داشت. و الزام داریم به سرمایه اجتماعی مان این باور و اعتماد را بدهیم که فردای انتخابات و سوای هر نتیجه ای به کنش اجتماعی مان پایبند خواهیم بود و ناگفته پیداست که در این مسیر اصلاح طلبان با نیروهایی که می خواهند با ناامنی به اهداف شان برسند ، هیچ رابطه و سنخیتی ندارند. تفاوتی هم ندارد که این نیروها از چه طیفی باشند. ۱۷۹/
یکشنبه ، ۱۱بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موبنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]