واضح آرشیو وب فارسی:رویکرد: یک کارشناس نفت و انرژی معتقد است: زمانی که عربستان روند فزاینده کاهش وابستگی آمریکا را به واردات نفت از ریاض لمس کرد و معادله نفت در برابر امنیت را در خطر دید، به موازات مذاکرات ایران و غرب با در پیش گرفتن استراتژی سهم بازار، روند کاهش قیمت نفت را شدت بخشید تا اجازه ندهد معادله نفت در برابر امنیت از دستور کار سیاست خارجی آمریکا خارج شود. بدون کاهش قیمت نفت و کاهش تعهدات آمریکا به فرمول نفت در برابر امنیت، عربستان در برابر ایران احساس ترس می کرد و کاهش قیمت نفت برای زمینگیر کردن تولید کنندگان نفت در آمریکا ابه گزارش گروه اقتصاد " رویکرد "، وزیر خارجه کشورمان، محمد جواد ظریف، روز چهارشنبه گذشته در گفتگو با سی ان ان در داووس سوییس گفت که عربستان از پتانسیل کاهش تنش میان میان ایران و غرب ترسیده است. این اظهارات وزیر خارجه کشورمان تصویر کاملا درستی از چرایی رفتار عربستان ترسیم می کند و مطلب پیش رو می کوشد تا رفتارهای عربستان را در بازار نفت بر مبنای همین برداشت یعنی "ترس عربستان" توضیح دهد. از زمانی که به تدریج مشخص شد که جمهوری اسلامی ایران مصمم است با غرب بر سر برنامه هسته ای به تفاهم برسد و کشور را از بند تحریمهای بین المللی برهاند عزم عربستان برای کاهش قیمت نفت جزم شد. اکنون ١٨ ماه است که بازار نفت روند نزولی قیمتها را تجربه می کند و قیمتها از حدود ١١٠ دلار به ازای هر بشکه به حدود ٣٠ دلار به ازای هر بشکه کاهش یافته است. زمانی که روند نزولی قیمتها شروع شد، در کنار همه عوامل دیگری که در کاهش قیمت نفت موثر بودند، عربستان با در پیش گرفتن سیاست کسب سهم بازار و به قیمت بر هم زدن انسجام در اوپک، نقش بسیار عمده ای در کاهش قیمت نفت ایفا کرد. در تحلیل سیاست نفتی عربستان بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که عربستان با همکاری آمریکا قیمت نفت را پایین آورد تا به اقتصاد ایران و روسیه آسیب بزند. این باور رواج گسترده ای یافت به نحوی که کمتر تحلیلگر و یا سیاستمداری را در داخل می توان سراغ گرفت که ارزیابی اش از دلایل کاهش قیمتهای نفت چیزی جز این باشد. اما تحلیل رفتار عربستان بر مبنای "ترس" نشان می دهد که زیان زدن به اقتصاد ایران و روسیه در بهترین شرائط تنها بخشی از واقعیت را توضیح می دهد. عربستان همزمان با پیشرفت مذاکرات ایران و ٥+١ تصمیم گرفت با کاهش قیمتهای نفت به دو هدف مهم دیگر نیز دست یابد: اول این که ریاض با کاهش قیمتهای نفت تصمیم گرفت به زیان صادر کنندگان نفت، صدها میلیارد دلار به کشورهای مصرف کننده اعم از آمریکا و اروپا و اقتصادهای بزرگ آسیا از چین گرفته تا هند و ژاپن هدیه بدهد و به مصرف کنندگان بگوید که ریاض می تواند نقش بی بدیلی در کاهش موازنه پرداختها و ایجاد رفاه در این کشورها ایفا کند. عربستان با این اقدام می خواست خود را در جامعه بین المللی بازیگر موثر و مثبتی جلوه دهد که اگر چه اقداماتش در حمایت از تروریسم چهره سیاست خارجی اش را لکه دار کرده است اما می تواند کارکردهای مثبتی نیز به نفع جامعه جهانی داشته باشد. اگر به یاد داشته باشیم که تا کنون بر اثر کاهش قیمتهای نفت، اوپک ٥٠٠ میلیارد دلار از دست داده است و متقابلا مصرف کنندگان به همین میزان بهره مند شده اند اهمیت رفتار عربستان برای کسب وجهه بیشتر قابل درک خواهد بود. اما نکته دوم و مهمتر که تا کنون در تبیین سیاست نفتی عربستان نادیده گرفته شده است این واقعیت است که برخلاف آنچه که ادعا می شود عربستان کاهش قیمتها را با هماهنگی آمریکا علیه ایران کلید نزده است. باید گفت، عربستان به دلیل "ترس" از به خطر افتادن امنیت خود کاهش قیمتهای نفت را با هدف زمینگیر کردن صنعت نفت آمریکا برنامه ریزی کرده است. اما چگونه؟ زمانی که قیمتهای نفت در سالهای گذشته به شدت افزایش یافت تولید نفتهای غیر متعارف در آمریکا مقرون به صرفه شد و آمریکا توانست تا سال ٢٠١٤ تولید نفت خود را حدود پنج میلیون بشکه در روز افزایش دهد. روند افزایش تولید نفت در آمریکا روند کاهش وابستگی این کشور را به واردات نفت از خاورمیانه در پی داشت. زمانی که وابستگی آمریکا به واردات نفت از خاورمیانه کاهش می یابد تعهد آن کشور به حضور در منطقه و حفظ وضع موجود از جمله امنیت عربستان نیز کاهش می یابد. کاهش حضور آمریکا در منطقه آسیب پذیری روز افزون عربستان را در پی دارد که نه تنها درگیر تنشهای فراوان منطقه ای است بلکه کاهش قیمت نفت، کسری بودجه و افزایش قیمت حاملهای انرژی در داخل به گسترش نارضایی های داخلی می انجامد و مشروعیت نظام پادشاهی عربستان را تحلیل می برد. طی سالهایی که تولید نفت داخلی آمریکا پنج میلیون بشکه در روز افزایش یافت به طور همزمان واردات نفت این کشور از عربستان از حدود دو میلیون و ٣٠٠ هزار بشکه در روز به حدود ٨٠٠ هزار بشکه در روز در سال ٢٠١٤ کاهش یافت. این میزان کاهش وابستگی آمریکا به نفت عربستان، ریاض را نگران کرد و زمامداران این کشور را بر آن داشت تا با کاهش قیمت نفت تولید نفت را در آمریکا بی صرفه کند، از کاهش وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه جلوگیری کند و این کشور را به حفظ امنیت عربستان درگیر نگه دارد. زمانی که عربستان روند فزاینده کاهش وابستگی آمریکا را به واردات نفت از ریاض لمس کرد و معادله نفت در برابر امنیت را در خطر دید، به موازات مذاکرات ایران و غرب با در پیش گرفتن استراتژی سهم بازار، روند کاهش قیمت نفت را شدت بخشید تا اجازه ندهد معادله نفت در برابر امنیت از دستور کار سیاست خارجی آمریکا خارج شود. بدون کاهش قیمت نفت و کاهش تعهدات آمریکا به فرمول نفت در برابر امنیت، عربستان در برابر ایران احساس ترس می کرد و کاهش قیمت نفت برای زمینگیر کردن تولید کنندگان نفت در آمریکا ابزار مناسبی بود برای وابسته نگه داشتن آمریکا به نفت خاورمیانه و تامین امنیت عربستان . اگر تندروی و حمله به سفارت عربستان در تهران روند تحولات دیپلماتیک را به نفع عربستان رقم نزده بود، اکنون بهتر می توانستیم روی صفحه ای از تاریخ تحولات عربستان تمرکز کنیم که در آخرین روزهای ٢٠١٥ و نخستین روزهای ٢٠١٦ ورق خورد و ترس عربستان از روند تنش زدایی در روابط ایران و غرب و پیامدهای منطقه ای آن را به نمایش گذاشت. در آخرین روزهای ٢٠١٥ روشن شد که سیاست نفتی عربستان در جهت دستیابی به اهداف خود هزینه های سنگینی را بر مردم این کشور تحمیل کرده است. ٩٨ میلیارد دلار کسری بودجه در سال ٢٠١٥ و پیش بینی بیش از ٨٠ میلیارد دلار کسری بودجه در سال جاری، افزایش قیمت فرآورده های نفتی و دیگر خدمات و نیز کاهش قابل ملاحظه ذخایر ارزی،همگی علامتهای نگران کننده و ناشی از ترسی بود که تصمیم حکام عربستان برای اعدام آیت الله نمر در نخستین روزهای ٢٠١٦ را در پی داشت؛ فردی که می توانست بخش قابل ملاحظه ای از نارضایی هایی داخلی را به دنبال وخامت اوضاع اقتصادی در عربستان راهبری کند. حشمت الله رضوی
دوشنبه ، ۵بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رویکرد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]