واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۴۰
نشست ادبیات کودک و نوجوان با نام "با بالهای کودکی" در حاشیه برپایی دهمین نمایشگاه بزرگ کتاب خوزستان در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی خوزستان برگزار شد. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خوزستان در ابتدای این نشست ادبی محمود پوروهاب، شاعر و نویسنده کودکان و نوجوانان، با اشاره به وضعیت نشریات کودک و نوجوان اظهار کرد: نشریات کودک و نوجوان در کشور خیلی کم تولید میشود و در بسیاری شهرستانها اصلا نشریات کودک و نوجوان ندارند. تقریبا میتوان گفت فقط در تهران و قم نشریه کودک هست؛ در حالی که در خوزستان باید حداقل یک نشریه استانی وجود داشته باشد. او با بیان این که کودکان و نوجوانان ما باید آثارشان را در نشریات ببینند توضیح داد: اکثر شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان مثل مصطفی رحماندوست، شکوه قاسمنیا و... با همین نشریات بزرگ شدهاند. ابتدا کارهایشان در نشریات منتشر شد و بعدها کتاب چاپ کردند. یعنی بسیاری از شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان امروز از دل مطبوعات رشد کردهاند. پوروهاب با بیان این که مطبوعات به کودکان و نوجوانان کمک میکنند تا آثارشان دیده شود تصریح کرد: در حال حاضر کودکان و نوجوانانی داریم که شعر خوب میسرایند، داستان خوب میگویند و تصویرگران خوبی هستند اما کجا باید آن را به چاپ برسانند!؟ این شاعر اظهار کرد: رشد شعر کودک و نوجوان خوب بوده است. با این حال ضعفهایی هم وجود دارد. بسیاری از شعرهای کودک و نوجوان آبکی است. بعضی شاعران آیینی هستند که شعرهایی سرودهاند که هیچ ندارد. میطلبد که در این برهه رو به جلو حرکت کنیم. وی در ادامه بیان کرد: نکته نگرانکننده این است که همیشه بعضیها ادبیات کودک و نوجوان را در مقایسه با ادبیات بزرگسالان ادبیات درجه دو میدانند، و این مساله خیلی بد است. پوروهاب گفت: هر ساله جشنوارهها و همایشهایی که باید برای ادبیات کودک و نوجوان برگزار شود برگزار نمیشود، کتاب سالی که باید انتخاب شود تعطیل میشود و جوایز آن نیز بیارزش هستند. او اضافه کرد: من شش نشریه در حوزه کودک و نوجوان دارم و هر کودک و نوجوانی که اثرش را برای من بفرستد بررسی و آن را منتشر میکنیم. در کشور ما دخترها خیلی مظلوم هستند و دسترسیشان بسیار کم است. همچنین جمشید خانیان، نویسنده نوجوانان، عنوان کرد: آیا آموزش اصل انکارناپذیر ادبیات کودک و نوجوان است یا این که از بیرون آموزش بر آن تحمیل شده است؟ مساله اول این است که تعریف ما از آموزش چگونه است؟ آیا آموزش مجموعهای از آموزههای از پیش تعیین شده است که قرار است به کودکان بدهیم و آنها بپذیرند؟ اگر معنای دقیق آموزش برای ما این باشد معنای غلطی است. او اضافه کرد: بسیاری از منتقدان ادبیات کودک و نوجوان در جهان معتقدند آموزش اصل لاینفک و انکارناپذیر ادبیات است و میگویند که ادبیات کودک و نوجوان ادبیاتی جعلی است. در واقع این نظر بسیاری از نظریهپردازان ضد ادبیات کودک است. آنها میگویند که امر آموزش لاینفک است و الهام هنری معنی ندارد و هنر ابزاری است در خدمت آموزش. خانیان افزود: این نگرش تا قبل از انقلاب و یک دهه بعد از انقلاب وجود داشت اما یک تا دو دهه است که این نگرش دچار نوعی رنگباختگی شده است. شکی نیست که مساله آموزش نه تنها در ادبیات کودک و نوجوان بلکه در ادبیات بزرگسال ما هم وجود دارد. اما آیا آموزش جزو لاینفک ادبیات است یا به عنوان یک مقوله برون ذات است؟ اگر به ادبیات به صورت مقوله برون ذات نگاه کنیم به نوعی ایجاد استدلال و تعقل کردن است. وی اظهار کرد: بعد از انقلاب در ادبیات کودک و نوجوان این نگاه به وجود آمد که ادبیات ابزار و وسیلهای برای آموزش نیست. ادبیات کودک و نوجوان ادبیات خلاقانهای است که به مراتب بازیگوشانهتر، زیباتر و سختتر از ادبیات بزرگسال ماست. این نویسنده نوجوانان بیان کرد: ادبیات کودک و نوجوان ما در مرحله گذار است. مرحله عبور کردن، مرحلهای غیرقابل تعریف است چراکه به شدت همراه با تجربه، آزمون و خطاست و میخواهد به یک ثبات برسد. بنابراین نمیتوان تعریف درستی از آن داشت یعنی بحرانیترین دهه خودش را پشت سر میگذارد و اگر به ثبات برسد بعد از این دهه است و آن موقع نتیجه خواهد داد. وی رابطه بین مخاطب و اثر هنری را مهم دانست و گفت: بسیاری از نویسندگان ما بودند و تعدادی هنوز نیز هستند که موقع نوشتن وقتی از آنها درباره آسیبشناسی مخاطب سوال میشود میگویند ما موقع نوشتن خیلی به مخاطب خود فکر میکنیم. دقیقا مشکلاتی که شروع میشود از همین حرف است. یعنی همان جایی که نویسنده نوجوان به مخاطب خود فکر میکند. این مساله به آن معنا نیست که مخاطب را نادیده بگیریم بلکه دقیقا به معنی این است که نویسنده به محض این که به مخاطب نوجوان خود فکر میکند از خود میپرسد آیا او این موضوع را میفهمد یا خیر؟ خانیان افزود: فرض اول و کمی قطعی ما این است که مخاطب نوجوان ما نه تنها دست کمی از مخاطب بزرگسال ندارد بلکه بازیگوشیهای پیچیده ادبیات ما را به راحتی درک میکند. من فکر میکنم اشکال اساسی ما مربوط به خود تولیدکنندگان ادبیات است چراکه مخاطب خود را دست کم میگیریم. وی ادامه داد: کتاب "عاشقانههای یونس در شکم ماهی" ساختار روایی سختی دارد و خیلی مقاومت میکند اما بسیاری از مخاطبان نوجوان من دریافتهایی را از متن داشتهاند که حتی به نظر خودم هم نرسیده است. در واقع از درون متن دریافتها گرفته شده است. این نویسنده تصریح کرد: همان اتفاقی که برای نویسنده بزرگسال میافتد برای نویسنده نوجوان هم در خلق آثار میافتد. البته بستگی به دریافت نویسنده دارد. بین تولیدکنندگان اثر هنری برای نوجوانان با تولیدات ادبی برای بزرگسالان فرقی وجود ندارد. در پایان جلسه پرسش و پاسخ برگزار و سپس از محمود پوروهاب، جمشید خانیان و مهدی مرادی قدردانی شد. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]