واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: آخرين جزئيات قتل مرد پورشه سوار
مردي كه متهم است چند روز قبل مرد پورشه سواري را به قتل رسانده و جسدش را در مخزن سوخت كارخانه متروكه انداخته است، ماجرا را شرح داد. مأموران جسد مقتول و خودروي پورشه را كشف كردند.
به گزارش خبرنگار ما، پرونده مرد ميلياردر كه جابر نام داشت، شامگاه چهاردهم ديماه و همزمان با ناپديد شدن وي به جريان افتاد. بررسيهاي پليس حكايت از اين داشت كه وي آخرين بار با خودروي پورشه خود خانه را ترك كرده و با مردي 35 ساله به نام حشمت قرار ملاقات داشته است. پس از طرح اين شكايت، پرونده به دستور قاضي آرش سيفي در اختيار كارآگاهان مبارزه با آدمربايي پليس آگاهي قرار گرفت. حشمت وقتي از سوي مأموران مورد تحقيق قرار گرفت، مدعي شد آن شب جابر به دفتر او آمده تا درباره اختلاف ميلياردي كه با هم داشتهاند، حرف بزند، اما وقتي بيرون رفته چهار مرد نقابدار به دفترش حمله كرده و علاوه بر ضرب و جرح وي، چهار فقره چك مورد اختلاف او با جابر را سرقت كردهاند. تحقيقات مأموران نشان داد، حشمت با تناقضگويي قصد فريب مأموران را دارد بدين ترتيب وي به عنوان مظنون اين حادثه روز جمعه 25 دي ماه بازداشت شد و مورد بازجويي فني قرار گرفت.
متهم در بازجوييهاي تخصصي ابتدا مدعي شد كه روز حادثه با جابر براي شكار به حوالي ورامين رفتهاند و آنجا جابر به اشتباهي هدف گلوله قرار گرفته و به قتل رسيده است و بعد هم او از ترس، جسدش را در بيابانهاي شهرستان پاكدشت رها كرده است. متهم صبح روز دوشنبه در مقابل قاضي حسينپور، بازپرس شعبه پنجم دادسراي جنايي تهران ادعاي ديگري را مطرح كرد. وي گفت: من مدتي است با جابر همكاري مالي داشتم. چند ماه قبل يك ميليارد تومان پول به صورت بهرهاي از او قرض گرفتم. من هر ماه سود پولش را پرداخت ميكردم تا اينكه چند روز قبل درخواست كرد پولش را برگردانم، اما من پول او را در كار ديگري سرمايهگذاري كرده بودم و توان پرداخت آن را نداشتم. همين موضوع باعث اختلاف ما شد تا جايي كه تصميم گرفتم كارخانه متروكهاي در حوالي بخش شريفآباد شهرستان پاكدشت كه متعلق به يكي از دوستانم بود، به او بفروشم. روز حادثه با او در كارخانه قرار گذاشتم تا اينكه حوالي ظهر او با پورشهاش به كارخانه آمد. او از كارخانه بازديد كرد و من به او گفتم كه اين كارخانه را به مبلغ پاييني براي او ميخرم و در عوض او هم طلبش را به من ببخشد. او از پيشنهاد من عصباني شد و گفت كه من قصد كلاهبرداري دارم كه همين موضوع باعث مشاجره ما شد. وقتي درگيري ما بالا گرفت، ناگهان جابر اسلحه كمري را از جيبش بيرون آورد و مرا تهديد كرد. پس از اين من به طرفش حمله كردم و با هم درگير شديم كه ناگهان اسلحه شليك شد و گلولهاي به سر جابر اصابت كرد. جابر غرق در خون روي زمين افتاد و جان باخت و من هم جسدش را داخل منبع بزرگ سوخت كارخانه انداختم. سپس خودرواش را در پاركينگي حوالي شهرستان ورامين گذاشتم و اسلحه را هم در راه برگشت به تهران در كنار جاده رها كردم. پس از اين مأموران به محل حادثه رفتند و جسد جابر را از داخل منبع سوخت كشف و براي انجام آزمايشهاي لازم به پزشكي قانوني منتقل كردند. همچنين مأموران با راهنمايي متهم، اسلحه را هم در كنار جاده كشف كردند. پس از اين خودروي پورشه مقتول در پاركينگ كشف شد. از آنجايي كه حادثه در محدوده شهرستان ورامين رخ داده بود، متهم به همراه پرونده به دستور قاضي حسين پور براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن زواياي پنهان حادثه در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي شهرستان ورامين قرار گرفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]