واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: قتل مرد پورشهسوار به دست رفیق ميلياردر
مرد پولدار وقتي با بدهكار ميلياردياش قرار ملاقات گذاشت، فكر نميكرد به دست او به قتل برسد. متهم در اولين تحقيقات ادعا كرد مقتول را به خاطر اختلاف حساب ميلياردي به قتل رسانده و جسدش را در حوالي پاكدشت دفن كرده است.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه جمعه 18 دي ماه مردي در شمال تهران به اداره پليس رفت و گفت برادرش به طور مرموزي گم شده است. شاكي در توضيح ماجرا گفت: برادرم جوان پولداري بود و يك شركت بازرگاني داشت. جابر علاوه بر تجارت در كار خريد و فروش املاك هم فعاليت داشت و در پروژههاي زيادي با دوستانش سرمايهگذاري كرده است. امروز صبح با خودرو پورشهاش از خانه براي انجام كاري بيرون رفت. ساعتي بعد با او تماس داشتم كه گفت با يكي از بدهكارانش كه مرد 37 سالهاي به نام حشمت است، قرار ملاقات دارد و در راه رفتن به دفتر اوست.
شاكي ادامه داد: من و برادرم عصر امروز با هم قرار كاري داشتيم به همين دليل قرار بود به خانه بيايد و با هم از پروژهاي بازديد كنيم، اما خبري از او نشد تا اينكه با تلفن همراهش تماس گرفتم و تلفنش خاموش بود. پس از اين نگرانش شدم و با دوستانش تماس گرفتم، اما هيچكس از او خبري نداشت. به بيمارستان و كلانتريها هم سر زدم، اما نتوانستم از او خبري بيابم تا اينكه تصميم گرفتم در كلانتري اعلام مفقودي كنم. وي در پايان گفت: برادرم يك ميليارد تومان از حشمت طلبكار است و قرار بود نزد او برود، اما حشمت مدعي است كه از برادرم خبري ندارد و من به او مشكوك هستم.
پس از طرح اين شكايت پرونده به دستور قاضي آرش سيفي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي جنايي پايتخت براي رسيدگي در اختيار تيمي از كارآگاهان زبده مبارزه با آدمربايي پليس آگاهي قرار گرفت.
نخستين بررسيهاي پليس نشان داد حشمت مرد پولداري است كه از مدتها قبل با پسر گمشده همكاري مالي داشته است و در اين مدت بيش از يك ميليارد تومان به جابر بدهكاري دارد. مأموران پليس در تحقيقات بعدي دريافتند جابر روز حادثه تلفني با حشمت ارتباط داشته و براي آخرين بار با وي ديده شده است. بنابراين كارآگاهان از حشمت تحقيق كردند. وي در بازجوييها در ادعايي گفت: من و جابر با هم دوست و شريك كاري بوديم. ما مدتي بود به خاطر يك معامله كلان اختلاف ميلياردي داشتيم و قرار بود با هم توافق كنيم. عصر روز حادثه او به دفتر كاري من آمد و ساعتي با هم درباره اختلافمان حرف زديم و تا حدودي هم به توافق رسيديم. ساعت 21 شب بود كه جابر از دفتر من بيرون رفت. هنوز ثانيههايي نگذشته بود كه ناگهان چهار مرد نقابدار به دفترم حمله كردند و مرا به شدت كتك زدند. آنها پس از كتككاري تعدادي از اسناد و مدارك و چهار فقره چك مرا هم سرقت كردند. پس از اين حادثه بلافاصله با جابر تماس گرفتم، اما او تلفنش را جواب نداد كه بعد هم خاموش شد. من فكر كردم كه جابر آن چهار نفر را اجير كرده تا به خاطر اختلافمان از من زهر چشم بگيرند، اما چند روز بعد متوجه شدم او ناپديد شده است.
مأموران در ادامه، تحقيقات گستردهاي را براي مشخص شدن ادعاي مرد پولدار آغاز كردند تا اينكه دريافتند دفتر مورد ادعاي حشمت از چندين ماه قبل بسته بوده و هيچ كس در آن رفت و آمد نداشته است به طوري كه شيشههاي پنجره آن شكسته و با نايلون پوشيده شده است. از سوي ديگر هم مشخص شد حشمت براي اينكه پليس را فريب دهد سناريوي چهار مرد مهاجم را ساخته است. پس از اين مأموران به حشمت مظنون شدند و وي را روز جمعه 25 دي ماه به عنوان مظنون اين حادثه بازداشت كردند و مورد بازجويي قرار دادند. متهم در بازجوييها ابتدا حرفهاي قبلي را تكرار كرد تا اينكه روز گذشته به قتل پسر پولدار اعتراف كرد. وي گفت: من و مقتول با هم دوست بوديم. ما كارهاي زيادي را با هم به صورت شراكتي انجام داديم تا اينكه اختلاف مالي پيدا كرديم. اختلاف ما خيلي زياد بود به طوري كه پس از برگزاري چندين جلسه باز هم به توافق نرسيديم. روز حادثه با هم قرار داشتيم تا در مورد اختلافمان توافق كنيم، اما پس از كمي حرف زدن با هم درگير شديم و من هم او را به قتل رساندم. پس از اينكه او را كشتم جسدش را به بيابانهاي حوالي شهرستان پاكدشت بردم و در محل خلوتي دفن كردم. متهم پس از اعتراف به دستور قاضي سيفي براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان جنايي پليس آگاهي قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا با راهنمايي متهم جسد مقتول را كشف كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۱۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]