تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):انسان، با نيّت خوب و اخلاق خوب، به تمام آنچه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امني...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804972541




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

محاکمه یک جوان به اتهام قتل پسر همسایه


واضح آرشیو وب فارسی:شما نیوز: روزنامه اعتماد: هاشم دستی را کشید و با عجله از ماشین پیاده شد. در صندوق عقب را بالا داد تا پسرش حامد، جسد پتوپیچ شده امیر را از آن بیرون بکشد. قرار شد هاشم دور و بر را بپاید و حامد جسد خونی را به بالای پل حسن آباد ببرد و از آنجا به پایین پرتاب کند.  اما کینه حامد خیلی عمیق بود. او پس از آتش زدن جسد برگشت و با پدرش فرار کرد. او که امیر را در خانه خواهرش دیده و با چاقو کشته است، صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران گفت: «رو سفیدم و کار اشتباهی نکرده ام.» پای حامد، هاشم، خواهرش سارا و همسایه شان امیر، شامگاه ١٥ آذر ٩٠ به پرونده قتل باز شد. در این روز حامد و پدرش وقتی از مسجد به خانه برگشتند، سارا را ندیدند. او دوباره برای مصرف شیشه پیش امیر رفته بود. پدر و پسر با عصبانیت به خانه امیر رفتند اما سارا آنجا نبود. شک کردند نکند خواهرشان، مثل سه بار قبل، با امیر باشد. سریع خودشان را به خانه سارا رساندند. نمی خواستند اجازه دهند، سارا و امیر از دست شان فرار کنند. پس حامد از بالای در به خانه پرید و در همان راهرو با خواهرش چشم در چشم شد. هنوز مشتش بالا نیامده بود که امیر را با لباس رکابی در گوشه اتاق دید. با هم درگیر شدند و حامد قوی هیکل، با مشت به صورت او کوبید: «امیر روی زمین افتاد. سارا داشت فرار می کرد. از پدرم خواستم او را بگیرد اما نتوانست. خونم به جوش آمده بود. دو تا چاقو روی فرش افتاده بود. با یکی از آنها دو ضربه به امیر زدم. او چند دقیقه بعد مرد.» حامد و پدرش صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران انگیزه قتل را «جلوگیری از آبروریزی» خود اعلام کردند. در آغاز جلسه دادگاه به ریاست قاضی مقدم، پدر مقتول قصاص قاتل فرزندش را خواست. پس از او هاشم پشت جایگاه ایستاد. براساس کیفرخواست او متهم به آدم ربایی، معاونت در قتل و جنایت بر میت است. با این حال مرد میانسال هیچ کدام از اتهامات خود را نپذیرفت: «آن روز حامد با چاقو امیر را کشت و جسدش را از بالای پل حسن آباد پایین انداخت. بعد هم با بنزین آن را آتش زد. من هیچ جرمی مرتکب نشده ام و اگر با پسرم همکاری کردم تا جسد را حمل کند، فقط برای حفظ آبرویم بود. آن روز امیر آمده بود خانه سارا.» متهم درباره روز حادثه گفت: «آن روز با حامد به مسجد رفته بودیم. شام خوردیم و برگشتیم خانه اما سارا را ندیدیم. او مدتی بود با همسایه مان امیر شیشه مصرف می کرد و سه بار هم پلیس آنها را با هم گرفت. حدس زدیم این بار هم پیش او باشد اما وقتی با حامد سراغ امیر رفتیم او خانه نبود. شک کردیم نکند رفته باشد خانه سارا که همین طور هم بود. وقتی رسیدیم، پسرم از بالای دیوار پرید و در را باز کرد. حامد آنجا با امیر درگیر شد و او را با چاقو کشت. سارا هم از دست ما فرار کرد و تا یک سال و نیم پیدایش نبود.» اعترافات متهم در حالی بود که او پیش از این در پلیس آگاهی و جلسات بازپرسی، مشارکت در قتل را تایید کرده و گفته بود «حامد، امیر را در داخل ماشین با پارچه خفه کرده است.» او این بار اما وقوع قتل در خانه را به میان کشید تا تناقض در حرف هایش آشکار شود. با اصرار هاشم به راست بودن حرف هایش، رییس دادگاه حامد را به جایگاه فراخواند. جوان قوی هیکل از کشتن امیر راضی بود. او با هیجان مدام می پرسید «امیر آن روز در خانه ناموس من چه کار داشت؟» حامد که به آدم ربایی، قتل عمد و جنایت بر میت متهم است به غیر از آدم ربایی دو اتهام دیگر خود را پذیرفت و گفت: «من امیر را در همان خانه خواهرم با چاقو کشتم.  بعد جسدش را پتوپیچ کردم و در صندوق عقب ماشین پدرم گذاشتم و از بالای پل حسن آباد پایین انداختم. وقتی با بنزین آن را آتش زدم با پدرم فرار کردیم.» حرف های او نیز در تناقض با اعترافات قبلی اش بود. او پیش از این گفته بود امیر را در خودرو با پارچه خفه کرده اما اکنون حرفش را تغییر داد و به قتل او در خانه اعتراف کرد. اصرار او و پدرش بر دروغ بودن اعترافات شان در بازجویی ها باعث شد تا رییس دادگاه از روی گزارش پزشکی قانونی بخواند. در آن تاکید شده بود: «آثار سیاهی و کبودی روی گردن مقتول دیده شده است.» با این حال هر دو متهم بار دیگر به کشتن امیر در خانه اصرار کردند. حامد که به پایان اعترافاتش رسیده بود بار دیگر گفت امیر را برای آبرویش کشته است: «وقتی جسد امیر را آتش زدم با پدرم به خانه سارا برگشتیم و خون های روی دیوار و زمین را تمیز کردیم. زندگی برای من تمام شده. برای آبرویم امیر را کشتم.» پسر جوان حرف های خود را با جمله پرتکرارش بست: «امیر آن روز در خانه ناموس من چه کار داشت؟»


یکشنبه ، ۲۷دی۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شما نیوز]
[مشاهده در: www.shomanews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن