تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نزديك‏ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820279549




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آرزو برای کشف دوباره آلبر کامو


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۵ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۸




1452857801656_DSC_0080_resize.JPG

نویسنده آلمانی کتاب «کامو، آرمان سادگی» گفت: آرزو می‎کنم ترجمه این کتاب باعث شود این نویسنده بزرگ کلاسیک فرانسوی از نو کشف شود. به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، پنج‌شنبه 24 دی‌ماه کتاب‌فروشی آینده در چهل و سومین جلسه صبح پنج‌شنبه‎های خود میزبان ایریس رادیش منتقد برجسته آلمانی و نویسنده کتاب «کامو، آرمان سادگی» بود که مهشید میرمعزی آن را به فارسی ترجمه کرده و نشر ثالث آن را به چاپ رسانده است. در ابتدای نشست فیلمی کوتاه پخش شد که یادآور برگزاری شب‎های متعدد بخارا درباره چهره‎های ادبی آلمانی‌زبان بود؛ ‌از جمله شب‎هایی برای هرمان هسه، اینگه بورک باخمن، فرانتس هولر، فرانتسوبل، آنه ماری شوارتسنباخ، فردریش دورنمات، ماکس فریش، ریلکه، و همچنین شب شعر آلمانی. سپس علی دهباشی از وابسته فرهنگی سفارت آلمان، یوستوس کمپر، دعوت کرد که آغازگر این نشست باشد و کار ترجمه سخنان او را فراز فرهودی‌فر بر عهده داشت.

گفت‌وگو با ایریس رادیش

متن سخنان کمپر به این شرح بود: «خدمت خانم رادیش، خانم مهشید میرمعزی و دیگر حاضران خیرمقدم عرض می‎کنم. خیلی خوشحالم که در این مکان کاملاً فرهنگی هستیم که مراسم فرهنگی بسیاری در آن برگزار شده و از آقای دهباشی، سردبیر مجله بخارا، هم برای هماهنگی و برگزاری این نشست تشکر می‎کنم. خوشحالیم که می‎توانیم این راه را ادامه بدهیم. و همین طور خیلی خوشحالیم که افراد مهمی مثل خانم رادیش در اینجا هستند. و بجاست که در اینجا بگویم خانم رادیش از جمله 10 منتقد ادبی برتر آلمان هستند و ایشان از سال 90 با نشریه فرانفکورتر کارشان را آغاز کردند و شناخته شدند و از سال 2013 هم با روزنامه سایت همکاری می‎کنند. برنامه مشترکی هم داشتند که متأسفانه دو تن از همکارانشان فوت کردند. آقای راینیسکی و آقای هلموت کالاسک و نام این برنامه « کوارتت ادبی » بود که برنامه‎ی خیلی خوب و پربیننده‎ای بود. با خانم رادیش که صحبت می‎کردم خیلی از این سفری که داشتند راضی بودند و این سفر برایشان در این کشور فوق‎العاده جذاب بوده و از خانم میرمعزی هم که مترجم کتاب ایشان هستند و در این سفر همراه ایشان بودند و به ایشان کمک کردند بسیار سپاسگزارند. و خیلی خوشحالم که شما به عنوان کسانی که در زمینه فرهنگ فعالیت دارید با خانم رادیش در ایران آشنا بشوید و هفته پیش هم در نشر ثالث برنامه‎ رونمایی از کتابی بود که خانم میرمعزی ترجمه کرده‎اند و این می‎تواند برای ادبیات دو کشور خیلی مفید باشد. از همه کسانی که به سفر ایشان کمک کردند تشکر می‎کنم و حالا می‎توانیم با خانم رادیش بیشتر آشنا بشویم. خیلی ممنون. » ‎ در ادامه دهباشی از ایریس رادیش، مهشید میرمعزی و دکتر سعید فیروزآبادی دعوت کرد تا این نشست را آغاز کنند. در ابتدا مهشید میرمعزی معرفی کوتاهی داشت از ایریس رادیش: «ایریس رادیش، متولد دوم ژوئیه 1959 در برلین است. وی در رشته‎های زبان‎شناسی آلمانی، زبان‎شناسی رومانی و فلسفه در دانشگاه فرانکفورت ماین و تویینگن تحصیل کرده است. رادیش در حال حاضر منتقد ادبی است. او در 1990، دبیر ادبی هفته‎نامه دی سایت شد و از 2013 مسئول پاورقی‎های این نشریه است. همچنین در کانال‎های مختلف تلویزیونی مجری است. رادیش در یک برنامۀ ادبی مشهور به نام « کوارتت ادبی» حضور می‎یافت که در آن کتاب‎ها و مباحث ادبی مطرح می‎شد. او از 1995تا 2000 از داوران جایزۀ اینگه بورک باخمن بود که از 1977 با عنوان « روزهای ادبیات آلمانی زبان» در کلاگن فورت به نویسندگان و شاعران اعطا می‎شود. همچنین از 2003 تا 2007 رئیس هیئت داوران این جایزه بود. رادیش در سال 2008 از سوی مؤسسه زبان آلمانی، جایزه رسانه‎های گروهی را برای فرهنگ زبان به دست آورد. در سال 2009، وزیر فرهنگ فرانسه، عنوان « شوالیۀ هنر و ادبیات » را به رادیش اعطا کرد. از آثار دیگر رایش می‎توان از کتاب قرن، 51 نویسندۀ پرآوازه آثار مورد علاقه خود را در قرن بیستم معرفی می‎کنند ( 2000) روح اروپا و وطن کوچک، هیچ کس زنده از این جا بیرون نمی‎آید ( دو مقاله 2006) و مدرسه‎ای برای زنان، و چگونه می‎توانیم خانواده را از نو کشف کنیم ( 2007) نام برد.» پس از آن میرمعزی شرحی مختصر از کتاب « کامو،آرمان سادگی» داد: «کامو، آن گونه که کسی او را نمی‎شناسد. مردی که به قاتل بدل می‎شود، چون آفتاب چشمش را می‎زند. مورسوی بیگانه تا امروز هم از شخصیت‎های بسیار مشهور ادبیات جهان است. آلبر کامو، خالق آن ، فیلسوف پوچی‎های وجود انسان است، اندیشمند عصیانگری که انسان برایش اهمیت دارد و همواره وکیل مدافع سادگی است؛ سادگی‎ای که برای این الجزایری فرانسوی، اساس همه چیز و همزمان قوی‎ترین همراهش در زیر آفتاب به حساب می‎آید. نتایج و بررسی‎های ایریس رادیش « تازه‎تر از همیشه » است. رادیش که از منتقدان بسیار سرشناس ادبی است، به مناسبت صدمین سالروز تولد کامو، ما را همراه خود به سفری جذاب می‎برد. از بلکور، منطقۀ فقیرنشین الجزایر که کامو در آن جا کنار مادر خاموش خود بزرگ می‎شود تا پاریس خاکستری که تحت اشغال آلمانی‎ها، اخلاقیات این اگزیستانسیالیست جوان را به مبارزه می‎طلبد. سارتر که رقیب او و فردی مشهور است، کامو را که ضد فاشیسم، ضد کمونیسم و اروپایی است، با تحقیر « پسر خیابانی الجزایری» می‎خواند، کامویی که برای خود یک غریبه و روشن‎بین‎تر از همه است. ایریس رادیش با احساس همدردی و دلسوزی از مردی می‎گوید که تحت تأثیر چشم‎اندازهای دریای مدیترانه قرار داشته است. از تمام مبارزات زندگی او در مقام یک طرفدار حقوق زنان و طرز فکر متعهدش سخن می‎راند.» پس از این توضیح، ایریس رادیش از هدف خود برای نگارش این کتاب سخن گفت که سخنان او را دکتر سعید فیروزآبادی به فارسی ترجمه کرد. « بسیار خوشحالم که به این سفر آمده‎ام و خوشحالم که در این جمع حاضر شده‎ام تا بیشتر درباره این کتاب که در حقیقت به مناسبت صدمین سال تولد کامو انتشار یافت گفت‌وگو کنیم. آلبر کامو از معدود نویسندگان بسیار بزرگی است که در سراسر جهان، خوانندگان خود را یافته است زیرا صدای او تا امروز هم زنده و رها از هر گونه رسوب‎های ایدئولوژیکی و شرایط زمانی باقی مانده است. بسیار خوشحالم که این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. همچنین آرزو می‎کنم که ترجمه کتاب باعث شود این نویسنده بزرگ کلاسیک فرانسوی از نو کشف شود و خوانندگان جوان ایرانی هم او را نویسنده‎ای بدانند که احساس و شعور را کاملاً در کنار هم تحت تأثیر قرار می‎دهد.» سپس علی دهباشی خطاب به رادیش به این نکته اشاره کرد: « می‎خواستم به خانم رادیش بگویم که کتاب ایشان بسیار مهم و ارزشمند است ولی در زبان فارسی آلبر کامو از سال 1324 ( 1945) توسط نویسندگانی مثل جلال آل احمد، ابوالحسن نجفی، رضا سیدحسینی و چند تن دیگر از طریق زبان فرانسه به زبان فارسی معرفی شد و نخستین کتابی که به طور مستقل دربارۀ آلبر کامو منتشر شد 46 سال پیش توسط استاد دکتر عزت الله فولادوند به فارسی ترجمه شد و اینک پس از 46 سال، دومین کتاب مستقل را خانم میرمعزی از اثر شما ترجمه کردند. و ما خوشحالیم که این بار از دید یک نویسنده و منتقد آلمانی به یک نویسنده فرانسوی نگاه می‎شود. باید تفاوت‎های خیلی زیادی داشته باشد. » و در ادامه محمود معتقدی شاعر و منتقد که کتاب را خوانده بود برداشت خود را از این کتاب بیان کرد: « کامو، آرمان سادگی» زندگی نامه‎ای است که در چشم‎اندازی می‎توان بسیاری از سویه‎های تاریک / روشن زندگی و آثار آلبر کامو را به زیبایی و درستی مورد توجه قرار داد. و نویسنده متن، خانم ایریس رادیش با طرح 10 فصل بنیادین از هستی کامو به عنوان کلیدهای اساسی آثارش، فصل‎های کتابش را در این 10 پرسش اساسی دستمایه جست‌وجوهایی از دل گفته‎ها و نوشته‎های کامو قرار می‎دهد که هر کدام به جهت زمانی و مکانی، می‎تواند چشم‎انداز بخش‎هایی از خلاقیت و حوادث زندگی نویسنده را در گذرگاه زمان به تصویر بکشد. کلیدواژه‎هایی همچون : دنیا، رنج، زمین، مادر، انسان‎ها، بیابان ، شرف، تیره‎روزی، تابستان، دریا...» و پس از آن جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد. علی دهباشی از ایریس رادیش پرسید، از آنجا که بین نگرش آلمانی‎ها و فرانسوی‎ها تفاوت زیادی وجود دارد، از منظر ادبیات تطبیقی چه نویسنده‎ای را می‎توانید در آلمان با کامو مقایسه کنید؟، و رادیش پاسخ داد که نیچه و تفکر او را می‎تواند با کامو قابل قیاس بداند. پرسش بعدی درباره تأثیر هجوم اینترنت بر کتاب‎خوانی مردم آلمان بود که رادیش توضیح داد که از نظر کتابخوانی هیج تأثیری نگذاشته است. اگر ای بوک‎ها را در نظر بگیریم، هنوز 95 درصد با کتاب کاغذی است و پنج درصد با ای بوک که تازه این ای بوک ها حتماٌ به صورت کاغذی هم موجودند. اما گسترش اینترنت و فضای مجازی تأثیر زیادی بر نشریات هفتگی و روزنامه‎ها داشته است و چون تمام این روزنامه‎ها و نشریات دارای سایت هم هستند، روز به روز خواننده نسخه‎های کاغذی آنها کمتر می‎شود. درباره مهاجرت به اروپا و به ویژه آلمان و بحرانی که این روزها به وجود آمده سوالی مطرح شد که رادیش پاسخ داد و گفت که در ابتدا اکثریت آلمانی‎ها با روی خوش با این مهاجران روبه‌رو شدند و اصلاً نهضتی بود با عنوان « نهضت خوش‎آمدگویی» چون این اکثریت معتقد بود که جان این پناهچویان در خطر است و باید به آنها پناه داد. اما بعد از حوادث شب سال نو در کلن همه چیز تغییر کرد و این حوادث بسیار روی افکار عمومی آلمانی‎ها تأثیر گذاشت و این اکثریت از دست رفت و حالا پنجاه پنجاه شده است. سئوال بعدی درباره انتشار کتاب « نبرد من» آدلف هیتلر بود و اینکه آیا این مساله به تقویت نئونازی ها نمی‎انجامد که رادیش در پاسخ گفت : « حقیقتی است که این کتاب پس از 70 سال به چاپ می‎رسد و طبعاً موجب خوشحالی نئونازی‎ها شده است اما باید گفت این کتاب همیشه به صورت زیرزمینی در اختیار نئونازی‎ها بوده . این کتاب با افزودن حاشیه‎ها و تفسیرها و توضیح درباره واقعیت‎های تاریخی آن زمان منتشر شده و به منظور استفاده دانشجویان و پژوهشگران تاریخ بوده است. اما مطمئن باشید که من هیچ وقت به این کتاب دست هم نمی‎زنم.»

گفت‌وگو با ایریس رادیش

انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن