تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815062628
جامعه ما حافظه کوتاه مدتی دارد / جغرافیای سیاسی بعد از انقلاب به قبل و بعد دوم خرداد ۷۶ تقسیم می شود / مطالبات همچنان دموکراسی خواهی ، آزاداندیشی و تکثر آرا است
واضح آرشیو وب فارسی:مازند خبر: بگذارید به مخاطبان جوانمان ایشان را اینگونه معرفی کنیم :سید محسن نورانی متولد سال۱۳۴۳,شهرستان آمل و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس ادبیات فارسی و دکترای ایران شناسی با گرایش اندیشه سیاسی در ایرانمازند خبر بنا بر برنامه ریزی صورت گرفته این هفته به حضورآقای دکتر سیدمحسن نورانی موسس و صاحب امتیاز موسسه فرهنگی _هنری بهارستان هنر، عضو هیئت رئیسه شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان مازندران و شهرستان آمل وقائم مقام حزب اتحاد ملت در استان مازندران رسیده و ضمن خشنودی از این مصاحبت سوالاتی مطرح نموده که به دلیل مفصل بودن سوالات و بحث ها قسمت اول آن را در ادامه باهم می خوانیم و قسمت دوم آن در روزهای آتی منتشر خواهد شد . بگذارید به مخاطبان جوانمان ایشان را اینگونه معرفی کنیم :سید محسن نورانی متولد سال۱۳۴۳,شهرستان آمل و دارای مدرک لیسانس و فوق لیسانس ادبیات فارسی و دکترای ایران شناسی با گرایش اندیشه سیاسی در ایران و دبیر آموزش و پرورش ومدرس دانشگاه :از کارش این چنین تعریف می کند ؛ به کارم بسیار علاقمند می باشم و احساس می کنم بهترین کاری که می توانم انجام دهم معلمی است و به آن افتخار می کنم و این کاردر هر مقطعی باشد چه دبیرستان ، راهنمایی و دبستان یا دانشگاه باشد برای من هم سنگ است و حتی معتقد هستم مقطع ابتدائی بسیار تاثیر گذار ترو حائز اهمیت تر است . – سوال/ استاد از چه زمانی وارد عرصه خدمت به نظام و مردم شدید ؟ از سال های اولیه شکل گیری انقلاب که در سال ۵۶ دانش آموز سوم راهنمایی بودم با اینکه در روستا زندگی و تحصیل می کردیم در برخی تظاهراتی که علیه رژیم گذشته برگزار میشد حضور داشته ام .بعد از انقلاب چهار بارداوطلبانه به جبهه هاعزام شدم و در عملیات رمضان, والفجر۶ و ۸ سعادت حضور داشتم و در مرحله دوم عملیات رمضان مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفتم . بعد از جنگ به خدمت سربازی رفته وبعداز ان در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم از سال ۶۷ تا ۷۶ جز تدریس و کار فرهنگی فعالییت سیاسی به خصوصی نداشتم اما از سال ۷۶ که دوره کارشناسی ارشد را طی می کردم همراه با روی کار آمدن دولت اصلاحات و باز شدن فضای سیاسی و گفتمان اصلاح طلبی به عضویت تشکل های سیاسی اصلاح طلب در آمدم و در حزب مشارکت مشغول به فعالیت شدم تا زمانی که این حزب متاسفانه از سوی قوه قضائیه منحل اعلام گردید . – /سوال : استاد به نظر شما ضعف و آفات کار سیاسی در حال حاضر چیست که موجب عدم رغبت جوانان می شود ؟ عمده ترین مشکل سیاست گریزی درجامعه ما , مشکل فرهنگی است .به این معنی که ما درکارجمعی وگروهی با هم مشکل داریم وفرهنگ واداب گفتگو را نمیدانیم وتمرین نکرده ایم.مشکل بعدی استبدادنظامهای سیاسی در منطقه است که تکثر وتنوع قدرت واحزاب سیاسی ویا بهتر بگویم شرکای سیاسی را نمی پذیردوباسرکوب نیروهای مخالف واپوزیسون هزینه فعالییتهای سیاسی رابه شدت بالا میبرند تا شهروندان رغبتی به ورود به عرصه سیاسی نداشته باشند. مشکل فرهنگی ما باید درآموزش و پرورش اصلاح شود. باید به کودکان , نوجوانان و جوانانمان باورهای عمیق واصیل مذهبی ، صلح ، عشق ،دوستی ، مدارا ، گفتگو ,مهربانی ، حقوق شهروندی و رفتار مدنی,وطن دوستی ومسئولییت پذیری را بیاموزیم که البته کار سخت و صعب و زمانبروبسیار ظریفی است . از دوم خردادسال ۷۶ که با شعار توسعه سیاسی و سازماندهی جامعه مدنی در دولت خاتمی روبرو بودیم ,خوشبختانه احزاب اصلاح طلب قوی شکل گرفت و مطبوعات به صورت نسبی به فعالیت آزاد می پرداختند.با اینکه مطبوعات با توقیف های متوالی روبرو بودند اما فضای سیاسی به شدت متحول گردید و به نوعی می توان گفت جغرافیای سیاسی بعد از انقلاب به قبل و بعد دوم خرداد ۷۶ تقسیم می شود . به دلیل اتفاقاتی که درسالهای دولت اصلاحات وبعد از ان رخ داد , متاسفانه هزینه فعالیت های سیاسی رفته رفته بالا رفت و این شدت بالا رفتن هزینه ها باعث گردید افراد کمتری در احزاب سیاسی وارد بشوند و کار سیاسی حرفه ای را دنبال کنند و این یکی از مهمترین و جدی ترین آفت های عدم استقبال جوانان ، تحصیل کرده ها و نخبگان به سمت کار سیاسی بوده است . من امیدوارم نظام سیاسی و جامعه ما به درجه ای از آرامش و تعادل رسیده و سطح هزینه فعالیت های سیاسی پائین آمده باشدتا افراد توانمند,دلسوز ومشتاق به کار سیاسی حرفه ای واردعرصه سیاسی شوند و سیاست را به دست سیاست مداران حرفه ای بدهیم تا جامعه به دست ایشان اداره شود . در کتاب دکتر دکترهمایون کاتوزیان به نام “ایران جامعه کوتاه مدت” (جامعه کلنگی) جدایی از درستی یا نادرستی مطالب این کتاب, ایشان معتقد بودند جامعه ما حافظه کوتاه مدتی دارد و این بدان معناست که تجربیات گذشته پس انداز ، بایگانی و قابل ارائه به آیندگان نمی شود تا از آن بهره برده شود. به عبارتی دیگر ما به راحتی تجربیات دهه های قبل را فراموش می کنیم و روز از نو روزی از نو,باسیستم آزمون وخطا پیش می رویم که همین مساله باعث می شود هزینه های زیادی را با آزمون و خطا طی کنیم ؛ اگر فعالان سیاسی اتفاقات دوران مشروطه را به دقت و درستی دانسته و درک می کردند و آن را کاربردی و قابل ارائه به نسل بعدی انتقال می دادند، می توانستیم خیلی ازاتفاقاتی که رخ داده را به درستی و بدون هزینه مدیریت نمائیم ؛ اتفاقاتی که منجر به درگیری های سیاسی زیادی شده و هزینه های آن به جامعه تحمیل کرده است ، بنابراین یکی از آفت های که می توان نام برد, عدم توجه نیروهای سیاسی ونخبگان به تجربیات گذشته بوده است و هم چنین افراط و تفریط ها وسیاه وسفید دیدن جامعه ایرانی ونشناختن درست و به موقع ظرف زمان و مکان ما رابامشکلاتی جدی روبرو کرده است.ما باید بدانیم در چه مواقعی بروی چه موضوعاتی باید پافشاری کنیم و بحث هزینه و فایده را در نظر بگیریم و فواید آن را بسنجیم ، اگر این گونه عمل می شد شاید سرگذشت اصلاح طلبی در یک سده اخیر وبخصوص دردو دهه گذشته متفاوت بود . – سوال/نسل دوم و سوم اصلاحات را چگونه تحلیل می کنید ؟ آیا تعریف برخی مبنی بر این که نسل سوم متفاوت با نسل گذشته می باشد از جانب شما درست است ؟ به اعتقاد من مطالبات نسل اول ، دوم و سوم خیلی باهم متفاوت نبوده و نیست یعنی مطالبات همچنان دموکراسی خواهی ، آزاداندیشی و تکثر آرا است ، البته گرچه نسل اول بیشتر به دنبال انقلاب و رفتارهای رادیکال بود ه است ولی نسل دوم خواستار مردم سالاری و حاکمیت قانون بود ه و در ادامه میتوان گفت نسل سوم هم به دنبال این مسئله است اما روش ها ، ابزارها و تاکتیک ب متفاوت می باشد . شکاف بین نسلی ، ویژگی یک جامعه توسعه نیافته است ؛چرا باید این همه شکاف وجود داشته باشد ، شکاف ها نشان دهنده بی توجهی یک نسل به نسل دیگر است و اگر به این دو نسل توجه کنیم شاید خیلی باهم متفاوت نباشند, اما به اعتقاد من علت اصلی این شکاف, عدم گفتگو بین نسلی است و مطمئنا اگر گفتگو به درستی صورت پذیرد نشان دهنده پیام و خواسته ها و مطالبات مشترکی است ؛ اما به دلیل فقدان گفتگو احساس می شود شکاف خیلی گسترده است در صورتی اگر گفتگو صورت پذیرد به این نتیجه خواهیم رسید که همه بر سر یک موضوع در حال بحث با روش ها و تاکتیک های متفاوت هستیم . – سوال/چرا تعداد عمده ای از فعالین سیاسی با سابقه و بزرگان اصلاح طلب گوشه نشینی می کنند و وارد صحنه نمی شوند ؟ باید هشت سال دولت احمدی نژاد را به دو بخش قبل و بعد ۸۸ تقسیم کنیم ، از سال ۸۴ تا ۸۸ اصلاح طلبان به دلیل اشتباه فاحش تاکتیکی صحنه را به رقیب واگذار نموده و در این مدت هم گوشه نشینی نکرده اند بلکه به دنبال بازسازی و بازخوانی تشکیلات خود بوده وبه نقد درون تشکیلاتی خودمشغول بودند وبرخلاف کسانی که معتقدند که اصلاح طلبان به نقد درونی بی توجه بوده اند,من معتقدم که چنین نیست. . این که چرا بعد از ۸ سال دولت اصلاحات به راحتی صحنه را به نیروهای مخالف اصلاح طلبی واگذار کردیم ؟؛ و چرا در سال ۸۴ مردم چنین تصمیمی گرفتند ؟ آیا قوت و قدرت گفتمان طرف مقابل باعث شکست ما بود یا ضعف ، اختلاف ، چند دستگی و تکثر نامزدهای ما در انتخابات ۸۴ ، واقعا بعد از سال ۸۴ نشست های زیادی برگزار و مقالات زیادی تالیف شد وما به عنوان احزاب اصلاح طلب سهم خود رادراین شکست پذیرفتیم والبته انرا درسال ۹۲ جبران کردیم. در همین راستا فعالین سیاسی در مقالات خود به باز خوانی ۸ سال دولت اصلاحات پرداخته و اینکه که چه جاهایی مقاومت لازم بود و چه جاهایی مقاومت های بی نتیجه ای داشتیم و اینکه چه موضوعاتی باید در چه مواقعی مطرح می شد که این همان در نظر گرفتن ظرف زمان و مکان را به ذهن متبادر می کند . شاید برخی از موضوعاتی که به اصالت درست بوده ودر مجلس ششم مورد پافشاری قرار گرفت ، اما سوال این است که آیا زمان مناسبی بوده یا خیر و این ها مسائلی بود که به نقد و بازخوانی ان مشغول بوده ایم ؛ اما اینکه چرا بسیاری از بزرگان ، روشن فکران و نخبگان سیاسی انزوا طلبی نموده و سعی می کنند تا وارد فعالیت های سیاسی حرفه ای نشوند ، در سوال قبلی توصیح داده ام که,عادت نداشتن ما به اخلاق و رفتار تشکیلاتی ,مسئولییت گریزی والبته هزینه های بالای فعالییتهای سیاسی مهمترین دلایل ان است. به طور کلی ما در کار جمعی تمرین نداشته و حتی می توان گفت نابلد هستیم و نمی توانیم چندنفر در کنار یکدیگر بنشینیم و روی مسائل و موضوعات مختلف بحث کنیم و رفتار دموکراتیک داشته باشیم و به نتیجه واحد رسیده و حتی اگر حاصل آن باب میل ما نبود تابع جمع باشیم و همه به آن تمکین کنیم . خیلی از ، فعالین و افراد صاحب نفوذ, وارد تشکیلات سیاسی نمی شوند در صورتی که وارد باندها ، گروه ها و جناح ها می شوند اما وارد احزاب نمی شوند و ادامه این بحث به مسئولیت گریزی باز می گردد به نوعی می توان گفت ما میخواهیم جایی قرار داشته باشیم که خیلی مسئولیت نداشته باشیم در صورتی که علاقه مندیم کنش و فعالیت داشته باشیم اما در فضای فعلی و آینده به کسی پاسخگو نباشیم . وقتی ما در یک تشکیلات و حزب سیاسی عضویت داشته باشیم ملزم به پاسخگویی, هم به نیروهای خودی و هم به جامعه هستیم و اگر دولت تحت مدیریت ما بود پاسخ نواقص و ضعف های آن را باید بدهیم و به مطالبات جامعه ، نیروهای سیاسی اعضاو طرفداران تشکل خود و حتی رفتارهای فردی خویش پاسخگو باشیم ، و مهمترین دلیل این است که فعالیت ها در یک باند و جناح نیاز به پاسخگویی ندارد ، اگر موفقیتی کسب شد فردی بوده ولی اگر با شکست مواجه شویم هیچ مسئولیت و پاسخی به کسی نمی دهیم که این امر ازدیگر دلایل مهم آفت عدم استقبال فعالین سیاسی از تحزب گرایی است . دلیل سوم متاسفانه اتفاقات و مخاطرات تلخ دهه ۶۰ است که باعث شده خیلی از نیروهای سیاسی از فضا و فعالیت سیاسی فاصله بگیرند ولی دلیل دیگر این است که برخی از مدعیان اصلاح طلبی هنوز مفهوم اصلاح طلبی را متوجه نشده اند و همین باعث شده که جامعه به درستی معنا و مفهوم اصلاح طلبی را درک نکرده است ، خیلی ها به این فکر می کردند که در دولت اصلاحات باید نظام زیر و رو میشد در صورتی که واقعا اصلاحات این نیست . حتما ادبیات برخی مخالفین و خارج نشین هایی که خود را اصلاح طلب واقعی می نامند می دانید. آنها اصلاح طلبان فعال را اصلاح طلبان حکومتی می خوانند خب این امر طبیعی و صحیح است ما متعلق به نظام و حکومت هستیم و به این معتقدیم اصلاحات باید در درون همین نظام و حکومت صورت پذیرد ، ما برای این نظام خون های زیادی دادیم در انقلاب و جنگ تحمیلی بسیاری از اصلاح طلبان جزو پیش قراول ها بوده اند برای نمونه بدون شک و اغراق ۸۰درصد اصلاح طلبان نسل اول شهرستان آمل بی تردید یا رزمنده و جانباز هستند یا از خانواده معززشهدا هستند ، بنابراین باید توجه داشت که ما برای این نظام زحمت کشیده ایم و ضمن صحه گذاشتن به انقلاب باید بدانیم که ما به نظام علاقمند هستیم ولی معتقدیم باید اصلاحاتی صورت پذیرد . کشور ما با پتانسیل های بالا متاسفانه برطبق امار اصلا وضعیت مناسبی ندارد درحالیکه ما معتقدیم با همین نظام جمهوری اسلامی و همین قانون اساسی وضعییت اقتصادی ,اجتماعی و….. باید خیلی بهتر از این ها می بود و رضایت مندی مردم باید بیشتر می بود جمهوری اسلامی در قانون اساسی تعریف شده است، بعد از ۱۴۰۰ سال اولین حکومت شیعی مدون بانام جمهوری اسلامی محقق شده است. مانیفست این نظام همین قانون اساسی است و اعتقاد اصلاح طلبان به این است که همین قانون اساسی فصولی دارد که معطل مانده است . متاسفانه یکی از ایرادات در جامعه ما این است که خیلی از مردم و حتی دانشجویان ما یک بار هم قانون اساسی را مطالعه ننموده اند و نمی دانند فصل دوم قانون اساسی چه گفته است و در مورد وجود قانون احزاب بی خبراند; در صورتی که حتی اجازه اعتراض,اعتصاب وراهپیمایی هم در همین قانون گنجانده شده است. بنابراین همین قانون اساسی باید فصل الخطاب ما و منشوری برای اتحاد و آشتی ملی باشد .براین اساس اصلاح طلبان هم خود را در چارچوب نظام تعریف کرده و البته خواستار اجرای درست قانون می باشند. مطالب بیشتر پرونده داوطلبان مجلس خبرگان رهبری… عرصه بر ادبیات تنگ تر می شود/ شعر… نمی خواهم داخل نظام زور آزمایی… لیست انتخاباتی کاملا… مازندران در چشم انداز ۱۴۰۴
دوشنبه ، ۲۱دی۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مازند خبر]
[مشاهده در: www.mazandkhabar.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
-
گوناگون
پربازدیدترینها