واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رقبايي كه باعث ريزش مخاطب اين روزهاي رسانه ملي شدهاند
دير زماني است كه صداوسيما خيالي آسوده در باب خالي بودن عرصه رقابت با تلويزيون خصوصي دارد و از اين انحصار با قلدري تمام بهره برده است، اما به نظر ميرسد پايههاي اين انحصار مدتي است متزلزل شده است. اين اتفاق نه با ايجاد تلويزيون خصوصي، بلكه با پيدا شدن رقبايي از جنس ديگر در حال وقوع است؛ صداوسيمايي كه اگر فكري به حال برنامههايش نكند، مخاطب كمحوصله اين روزها را از دست خواهد داد.
نویسنده : ياسر فريادرس
دير زماني است كه صداوسيما خيالي آسوده در باب خالي بودن عرصه رقابت با تلويزيون خصوصي دارد و از اين انحصار با قلدري تمام بهره برده است، اما به نظر ميرسد پايههاي اين انحصار مدتي است متزلزل شده است. اين اتفاق نه با ايجاد تلويزيون خصوصي، بلكه با پيدا شدن رقبايي از جنس ديگر در حال وقوع است؛ صداوسيمايي كه اگر فكري به حال برنامههايش نكند، مخاطب كمحوصله اين روزها را از دست خواهد داد.
شبكههاي ماهوارهاي با اينكه از ابتدا براي صداوسيما رقيب و دشمني قدرتمند به حساب ميآمد اما به دلیل تفاوت در نوع مخاطب و همچنين تفاوت اساسي در نوع نگاه طي اين سالها نتوانسته بود تهديدی جدي براي ريزش مخاطب و برنامهسازي رسانه ملي محسوب شود، اما ورود اتفاقات ديگر در عرصه رسانه، صداوسيما را بيش از هر زمان ديگري در معرض ريزش مخاطب قرار داده است.
شايد تا پيش از اين كسي فكرش را هم نميكرد تلويزيون اينترنتي در ايران بتواند براي خودش مخاطبي دست و پا كند، چه برسد به اينكه رقيبي براي رسانه ملي محسوب شود، اما با گسترش استفاده مردم از شبكههاي اجتماعي موبايلي، اين ابزارها به مرور جاي خود را در محافل و گعدهها به تلويزيون داده است.
حالا خيليها به جاي نشستن پاي تلويزيون ترجيح ميدهند منتظر برنامه جديد «تلويزيون اينترنتي پلاس» باشند يا براي ديدن مصاحبههاي جنجالي «ديد در شب» به سايت آپارات سري بزنند.
شايد روي كاغذ ميانگين 50 هزار بازديد از برنامه «ديد در شب» يا 10 هزار بازديد از برنامههاي «تيويپلاس» براي تلويزيون يك شوخي باشد اما وقتي به صفحات ديگر اين برنامهها در ساير شبكههاي اجتماعي سري بزنيد و جريانسازي برخي از اين برنامهها را در بين مردم احساس كنيد، هرگز اين تلنگر را شوخيبردار نميبينيد.
اين روزها، سرگرميهايي از اين دست در اينستاگرام، تلگرام و ساير شبكههاي اجتماعي موج ميزند و مخاطب ترجيح ميدهد به علاقهاش نگاه كند.
سريالهاي شبكه نمايش خانگي هم پس از مدتي فراز و نشيب حالا با افزايش كيفيت و بهبود توليدات جان تازهاي گرفتهاند و تمامقد ادعاي رقابت با سريالهاي سيماي ملي را دارند.
شهرزاد با هر حساب و كتابي مخاطب را از لحاظ كيفي بيشتر از «معماي شاه» راضي نگه داشته است و به اعتقاد خيليها «كيميا» را نيز در ميدان رقابت زمين زده است. به علاوه سيستمهاي جديد توزيع نيز به كمك «شهرزاد» آمدهاند و سايتهاي فروش مثل «فيلميو» در آپارات يا فروشگاه «ديجيكالا» توانستهاند در كنار سيستم پخش سابق موفق باشند. اگر به مغازههاي سطح شهر سري بزنيد و در مورد فروش فيلمي مانند شهرزاد با فروشندگان صحبت كنيد، متوجه استقبال مردم از اين محصول خواهيد شد و احتمالاً شاهد نكات جالبي مثل فروش خوب گردنبند «شهرزاد» نيز خواهيد بود كه حاكي از جريانسازي اين سريال نسبت به مشابهش در تلويزيون، يعني كيميا است.
از طرف ديگر كارگردانهاي اين سريالها كه اعتبارشان را از تلويزيون گرفتهاند، ترجيح ميدهند به دلايلي مانند نبود برخي محدوديتهاي تلويزيوني و مشكلات مالي با جاي ديگري به نام شبكه نمايش خانگي كار كنند. به طور مثال مدتي قبل ميرباقري كه ميتوانست در تلويزيون به پادشاهياش ادامه دهد با «شاهگوش» به شبكه نمايش خانگي ميآيد اما با وجود شكست مالي باز هم ترجيح ميدهد «دندون طلا» را روانه بازار كند و با رسانه ملي كار نكند.
چشم بستن روي ريزش مخاطبان رسانه ملي، كسي جز مديران صداوسيما را كه اين روزها درگير صدور احكام ممنوعالتصويريشان هستند، متضرر نخواهد كرد و احتمالاً فراگير شدن IP TV نيز اين پروسه ريزش مخاطب را تكميل خواهد كرد و با چنين وضعيتي لقب رسانه ملي براي صداوسيما كمرنگتر از هميشه ميشود و راهي جز افزايش شوكهايي مثل خندوانهها و پايتختها براي مديران سازمان صداوسيما باقي نميماند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]