واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: رسانه ملي سواد رسانهاي جامعه را ارتقا دهد
بنا به گفته رئيس مركز پژوهش و سنجش افكار صدا و سيما، نظرسنجي این مركز پژوهش نشان ميدهد كه درصد اعتماد به اخبار تلويزيون ۶۱ درصد و اخبار صدا ۶۲ درصد است و كمترين اعتماد به اخبار شبكههاي اجتماعي و موبايلي با ۲۷ درصد و شبكههاي ماهوارهاي با ۲۹ درصد است.
نویسنده : بهنام صدقي
بنا به گفته رئيس مركز پژوهش و سنجش افكار صدا و سيما، نظرسنجي این مركز پژوهش نشان ميدهد كه درصد اعتماد به اخبار تلويزيون ۶۱ درصد و اخبار صدا ۶۲ درصد است و كمترين اعتماد به اخبار شبكههاي اجتماعي و موبايلي با ۲۷ درصد و شبكههاي ماهوارهاي با ۲۹ درصد است. شايد كمتر خانوادهاي را بتوان يافت كه با رسانههاي جمعي و شبكههاي اجتماعي آشنايي نداشته و با اين قبيل شبكهها درگير نباشد. هر شخصي كه در اين جامعه زندگي ميكند و درگير امور روزمره است، با انواع مختلف شبكههاي اجتماعي آشنايي دارد و از آنها استفاده ميكند. اما در رابطه با زندگي افراد در جوامع امروزي و ارتباط آنها با رسانههاي ارتباط جمعي، دنياي مجازي و شبكههاي اجتماعي سؤالاتي مطرح است كه بهتر است كارشناسان مربوطه و متوليان امر نسبت به آنها تأملي داشته و به اين سؤالات ذهني پاسخ دهند.
استفاده از انواع شبكههاي اجتماعي چه ضرورتي دارد؟ اهداف صاحبان و بنيانگذاران اين شبكهها چيست؟ مزايا و معايب وجود اين شبكهها در زندگي امروزه چيست؟ نقاط ضعف و آسيبهاي مخرب آنها چيست؟ راهحلهاي موجود براي مبارزه با اين آسيبها چه هستند؟ و سؤالات مختلف ديگر كه در اين زمينه وجود دارد.
در مورد ضرورت وجود شبكههاي اجتماعي بايد به اين نكته توجه داشت كه در جوامع مختلف در هر دورهاي رفتارهاي جمعي گاهي به شكل يك موج در سطح جامعه ايجاد شده و افراد جامعه به آن روي ميآورند. به عنوان مثال انواع آداب و رسوم ملل گوناگون يا قوانين صادر شده از جانب حكومتها نيز از اين دست هستند.
تحول در هر جامعه و تمدني از امور بديهي و غيرقابل انكار است و در هر عصري به شكلهاي گوناگون وقوع يافته است. بنابراين نميتوان با آن به طور كامل سينه به سينه شده و ايستادگي كرد بلكه بنا بر فرموده آيتالله امام خامنهاي مدظله العالي بايد به مديريت آن پرداخت. البته ذكر اين مسئله مهم است كه بايد مديريت تحولات جامعه حساب شده و با برنامهريزي هدفدار باشد و تمامي نقاط مثبت و منفي آن تحول مورد بررسي دقيق قرار بگيرد. از طرف ديگر نيز نبايد مديريت را در سطح مسائل نظري، تئوري و دانشگاهي مطرح كرد بلكه بايد به مديريت عيني (در صحنه) اهتمام ويژهاي داشت.
عبدالمجيد خرقاني، كارشناس فرهنگي در اين خصوص ميگويد: مسئله شبكههاي اجتماعي به عنوان پديدهاي در متن جامعه ما مورد اقبال عمومي قرار گرفته و اين تحول در جامعه ما در راستاي حركت عمومي بشر به سمت تكنولوژي برتر ايجاد شده است. بنابراين مسئولان مربوطه فرهنگي بايد خود را به واقعيت جامعه نزديكتر كنند و به فكر مديريت صحيح آن باشند. پس نميتوان وجود شبكههاي اجتماعي را نفي كرد و مديريت آن نيز به وسيله فيلتر كردن آنها صورت نميپذيرد.
ايجاد تنش و پس زدن جامعه
وي در ادامه ميگويد: البته شايان ذكر است كه اين مهم در حوزه مسائل جنگ نرم و فرهنگي و شاخههاي كلان مديريت جامعه مطرح است اما بايد مسائل مربوط به آن بار ديگر بازخواني شود و مورد بحث قرار گيرد. پس در نتيجه ضرورت استفاده از شبكههاي اجتماعي اين گونه قابل تبيين است كه تحول و موجي در جوامع مختلف تحت عنوان استفاده از رسانههاي جمعي و بدون مرز ايجاد شده و جامعه ما نيز مستثني از آن نبوده است. اين تحول به گونهاي است كه هر نوع برخورد دافعانه و سلبي با آن جز ايجاد تنش و پس زدن جامعه چيز ديگري در بر نخواهد داشت. اما بهتر است قبل از هر چيز نگاهي عميق به اهداف صاحبان شبكههاي اجتماعي مختلف همچون تلگرام، فيس بوك، اينستاگرام، تانگو، واتساپ و... داشته باشيم تا به شناخت بهتر و جامعتري از اين شبكهها در راستاي آسيبشناسي آنها دست يابيم.
هدف شبكههاي اجتماعي تنها منافع خودشان است
به گفته خرقاني، اولين كاركرد اين شبكهها براي مديران و صاحبان اصلي خود، هدايت و جهتدهي به اذهان در راستاي اهداف و منافع خودشان است. كاركرد شبكههاي اجتماعي، فضاي مجازي و ديگر رسانههاي ارتباط جمعي در زمينه جنگ نرم اين است كه در ابتدا با تأثيرگذاري بر ذهن افراد جامعه و انگارهسازي، تفكر و پذيرشي در تك تك آن افراد به وجود ميآورند و در حوادث مختلف (اهداف كوتاه مدت) نفوذهاي كلان (اهداف دراز مدت)، رفتارها را سازماندهي ميكنند. پس از اين طريق براي پذيرش سخن خود از قبل در جامعه اقدام به ظرفيتسازي ميكنند و سپس دست به اقدام عملي ميزنند. به عنوان مثال انواع شبهات و ترديدافكني در مورد حكومت و اسلام كه در كانالهاي مختلف تلگرام از ناكجا آباد طرح ميشود از اين دست اقدامات هستند. جنگ نرم در تمام سطوح مختلف آن هميشه از دورانهاي گذشته تاكنون مبتني بر (كاشت، داشت، برداشت) بوده است.
ايجاد نظم نوين و دهكده جهاني براي سلطه
اين كارشناس معتقد است بديهي است دشمني كه قصدش تنها اين است تفكر خود را در دل جامعه نهادينه كند، بايد تفكر و فرهنگ قبل را به عنوان مانع از سر راه خود بردارد. فرهنگ قبل براي هر فكر مهاجمي نوعي مانع محسوب ميشود و از طرفي نيز بزرگترين ضربه به تفكر مهاجم، باز كردن مشت او و خواندن افكار پنهان اوست.
در همين زمينه دشمنان ما و جوامع ديگر درصدد هستند تا در راستاي ايجاد نظم نوين و دهكده جهاني، از طريق سلاحهاي نرم خود (انواع رسانهها) زمينه را براي سلطه خود فراهم كنند. نمونههاي زيادي از اين دست اقدامات در تاريخ به ثبت رسيده است كه نمونهاي از آن را به عنوان مثال ذكر ميكنم. همان گونه كه گفته شد در عرصه جنگ نرم سه مرحله (كاشت، داشت، برداشت) محورهاي اصلي در اين جنگ هستند. اين مهم در فتنه سال 88 به وضوح ديده شد.
شبكههاي اجتماعي سلاحهاي خوبي براي صاحبانشان هستند
خرقاني در ادامه اظهار ميكند: روند سمپاشي و ترديدافكني برخي از روزنامهها و رسانههاي داخلي و رسانههاي برونمرزي مانند فيسبوك، توئيتر، سايتهاي خبري و راديوهاي فارسي زبان از هفت ماه قبل از انتخابات تا به خيابان كشاندن بخشي از مردم كاملاً مشخص بود. در عرصه جنگ نرم به اين دست از مبارزات، مبارزات خشونت پرهيز ميگويند. به هر حال شبكههاي اجتماعي و رسانههاي جمعي سلاحهاي بسيار خوبي در دست صاحبانشان هستند و اگر نتوانيم امواج آن را مديريت كنيم شاهد آسيبهاي بيشتري از سوي آن خواهيم بود.
در قبال شبكههاي اجتماعي چه كنيم؟
به اعتقاد اين كارشناس، همانگونه كه شبكههاي اجتماعي مانند تلگرام داراي يكسري آسيبها و آفات هستند كه در آن هيچ شكي نيست، چراكه در اين شبكهها بستر و محتواي ضد اخلاقي بسيار مناسب براي انواع ناهنجاريهاي اخلاقي و فساد يا القاي شبهات اعتقادي مختلف كاملاً فراهم است اما با در نظر گرفتن تمامي اين موانع ميتوان به مديريت صحيح اين شبكهها در جامعه پرداخت و به اصطلاح استراتژي آن را مهندسي معكوس كرد.
در راستاي اين مديريت، ابتدا بايد بعد از آسيبشناسي، مزيتهاي اين شبكهها را شناخت و درصدد تقويت آن برآمد. واقعيت مطلب اين است كه مزيت نسبي شبكههاي اجتماعي در اطلاعرساني و آموزش بيش از خطرات آن است. بنابراين بايد با سرمايهگذاري بيشتر، مديريت دقيقتر و سعه صدر افزونتر در چارچوب قانون اين مسئله بررسي و كاركرد مثبت و خوب آن از لحاظ فني، ساختاري و محتوايي تقويت شود.
رسانه ملي بايد سواد رسانهاي جامعه را ارتقا دهد
وي در خاتمه تأكيد ميكند: البته بايد اعتراف كرد كه نميتوان مخاطرات اخلاقي يا امنيتي اين شبكهها را به صفر رساند. از سوي ديگر رسانه ملي بايد نسبت به آموزشهاي مرتبط با اين شبكهها اهتمام بيشتري بورزد و به اصطلاح سواد رسانهاي جامعه را ارتقا دهد. اين امر نيز مستلزم رشد يافتن جامعه است. بنابراين در رابطه با شبكههاي اجتماعي در ابتدا نيازمند يك شناخت صحيح و تفصيلي از بحث هستيم و بعد از آن بايد در متن جامعه به طور همه جانبه نقاط ضعف را شناسايي كنيم و با يك برنامهريزي حساب شده درصدد كمرنگكردن آنها برآييم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]