واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
فيلمنامه «ناميرا» در انتظار ساخت براي تلويزيون کرمیار گفت: سخت ترين قسمت نوشتن يک رمان، انتخاب اسم براي آن است. اسم رمان بايد محتواي داستان و مضمونش را بيان کند و در عين حال موضوع آن را لو ندهد و در عين حال تکليف نويسنده را با مخاطبش روشن کند. مثلا براي نامگذاري رمان «درد» چهار ماه وقت صرف کرديم.
به گزارش فرهنگ نیوز، صادق کرميار نویسنده کتاب پرفروش "نامیرا" همزمان با برگزاري نمايشگاه کتاب شهرکرد، با حضور در اين نمايشگاه طي نشستي به اظهار نظر پيرامون رمان «ناميرا» پرداخت.
مهدي اخويان مديرعامل موسسه پاتوق کتاب و عضو شوراي سياستگذاري پويش مطالعاتي روشنا در سخناني عنوان کرد: اين پويش با دو هدف در دست برگزاري است؛ نخست سوق دادن مردم به سمت مطالعه کتاب و نيز کاهش قيمت کتاب براي استفاده عموم مردم از اين کتاب.
وي درباره علت انتخاب ناميرا براي حضور در اين پويش گفت: ناميرا روايتي است از محرم سال 61 هجري و مضمون آن در روشنگري حوادث سال 88 مي تواند به ما کمک زيادي کند. به گفته اخويان اين رمان پس از حضور در اين پويش توانسته تا شمارگان 73 هزار نسخه در سطح کشور منتشر شده و مورد استقبال قرار بگيرد.
صادق کرميار نيز در اين نشست در سخناني اظهار داشت: من و امثال مرا بهتر است بيش از هر چيزي نويسنده بناميد. کار ما نوشتن و ديدن روابط اجتماعي در ميان مردم است. نويسنده، توانايي به قلم کشيدن اين مناسبات را دارد که شايد باقي افراد کمتر از آن برخوردار باشند.
وي در ادامه با اشاره به نام رمانش گفت: ناميرا به معني نمردني و همواره زنده است. بهترين جايي که مي شود از اين واژه بهره برد براي شهداي کربلاست. شهدا به تعبير قرآن کريم همواره زنده اند و نزد خدا روزي مي گيرند. ناميرا به اين افراد اشاره دارد و البته عبارتي است فارسي که کمتر براي عاشورا استفاده شده است. البته اين رمان، فيلمنامه اي هم دارد که براي ساخت در تلويزيون تصويب شده و منتظر تأمين بودجه ام که بتوانم آن را بسازم.
اين نويسنده تصريح کرد: سخت ترين قسمت نوشتن يک رمان، انتخاب اسم براي آن است. اسم رمان بايد محتواي داستان و مضمونش را بيان کند و در عين حال موضوع آن را لو ندهد و در عين حال تکليف نويسنده را با مخاطبش روشن کند. لذا گاهي پيش آمده که من شش تا هشت ماه براي انتخاب اسم کتابم وقت صرف کرده ام. مثلا براي نامگذاري رمان «درد» چهار ماه وقت صرف کرديم.
کرميار افزود: در سالهاي حضور در تلويزيون با دوستان شاعر و نويسنده گپ و گفت زيادي داشتم. در يکي از اين جلسات آقاي محمد رضا محمدي نيکو از شاعران خوب آن روزگار به من گفت که کاراکتري را در شهداي کربلا يافته به نام عبدالله بن عمير که برايش بسيار جذاب است. من کتاب عضدي را نگاه کردم و ديدم که يک جمله در آن بيشتر در باره وي نوشته نشده است که محتوايش اشتياق وي براي نبرد با سپاه ابن زياد است. اين موضوع براي من جذابيت داشت. اينکه کشتن يک مسلمان چه طور براي مسلمان ديگر واجب تر از جنگ با کفار مي شود و چه طور وقتي جان امامت در خطر باشد بايد به او کمک برساني. اين تلنگري بود که يک سال مطالعه و فيش برداري کنم و بعد به طراحي داستانم رسيدم که محورش تقابل دو دوست قديمي بود و در نهايت، کتاب نيز نوشته شد.
نويسنده رمان ناميرا افزود: داستان نوشتن در باره عاشورا کار سختي است به ويژه اينکه پايان اين ماجرا را همه مي دانند. من با اين مسئله خيلي کلنجار رفتم. اما دو نکته را بايد از ياد نبرد؛ يکي اينکه وقايعي را که در شهر کوفه در سال 61 بين رمضان و محرم سال 61 رخ مي دهد، بسياري از مردم مي دانند و لذا نويسنده اي که مي خواهد در باره عاشورا بنويسد ديگر خيلي با اصل اين اتفاقات کاري ندارد و به سمت روايت آن نمي رود بلکه بيشتر به چرايي اين واقعه مي پردازد و پاسخ به سئوالاتش در اين زمينه براي مخاطب وي نيز جذاب مي شود. تلاشم در ناميرا کشف چرايي رخداد واقعه عاشورا بود. چطور 18 هزار نفر براي کسي نامه مي نويسند و به شهر دعوتش مي کنند و يک ماه بعد همان ها به رويش شمشير مي کشند؟ چرا امام با علم به آنچه در انتظارش بود به کربلا آمد و چرا با تمام خانواده اش آمد؟
کرميار در ادامه با اشاره به حضور عنصر تخيل در اين رمان گفت: همه رمان ناميرا و شخصيت هايش به جز آنها که وجود تاريخي حقيقي دارند ساخته تخيل من است. اما همه آن شخصيت هاي حقيقي هم در داستان، شخصيت و فرم داستاني به خود گرفته اند.
نويسنده تقدير شده در جايزه ادبي جلال آل احمد همچنين افزود: ناميرا يک داستان رئاليستي است و چنين نگاهي اگر تشبيه و استعاره و... دارد، همه در چارچوب آن است و در عين حال تلاشم اين بوده در اين چارچوب هيچ نوع قضاوتي حتي از سوي راوي را وارد نکنم و اين کار را بسپرم به مخاطب داستان. من حتي توصيفات را با موضع گيري شخصي خودم به کار نبردم و اجازه دادم کنش ها و شخصيت هاي داستان خودشان معرف خود باشند. به نظرم اين مسئله در رمان ديني يکي از نکات مغفول مانده است.
نويسنده رمان دشت هاي سوزان همچنين گفت: من در ناميرا به بحث قداست حادثه عاشورا وارد نشدم و زبانم را نيز به اين سو نبردم. از سويي ديالوگ ها را نيز عاميانه به کار نبردم. سعي کردم عباراتي بنويسم که مشخص باشد از زبان شخصيت هايي بيرون آمده که معاصر و ايراني نيز نيستند و فارسي صحبت نمي کنند. اين کار دشواري بود و نمي دانم چه قدر در اين کار موفق بودم.
حرکت امام حسين يک حرکت سياسي بود و از همه اين حرکت از مدينه تا کربلا مي شود درس سياسي گرفت. در اين سفر امام گاهي سراغ آدم هايي را مي گيرد که جز به جزش براي ما درس دارد. خود واقعه عاشورا هم همين شکل است. هر واقعه و تنش سياسي در جامعه ما نيز در سال هاي اخير بلافاصله با ماجراي کربلا مقايسه شده است؛ از حوادث دوران مشروطه و حکم جهادي که عليه انگلستان داده مي شود تا الآن. مقام معظم رهبري اين کتاب را موقعي مطالعه فرمودند که در خيابانهاي تهران زد و خوردهايي بود و آن شعار خاص عليه غزه و لبنان سر داده مي شد.
در آن موقعيت ايشان ناميرا را خوانده بودند. رويم نشد به ايشان بگويم من در آن موقعيت حوصله روزنامه خواندن هم نداشتم و چطور ايشان با آن آرامش مطالعه مي کردند؟ چه تسلطي به جامعه و تاريخ دارند که چنين آرامشي دارند؟ رهبر انقلاب هيچ وقت به کسي نگفته اند براي خواندن کتاب وقت ندارند اما مسئولين فرهنگي آيا اين طور بوده اند؟ مديران ارشاد اينطور بوده اند؟ خدا ايشان را حفظ کند و به ما توفيق دهد که قدر ايشان را بدانيم.
منبع: روزنامه رسالت
94/10/13 - 09:41 - 2016-1-3 09:41:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]