واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نشست «نقش حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی»
باقری: عدهای معتقدند دانشگاه باید زیر نظر حوزه باشد/خسروپناه: چنین ادعایی صحت ندارد!
خسرو باقری استاد دانشگاه در نشست «نقش حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی» گفت: عدهای معتقدند دانشگاه باید زیر نظر حوزه قرار گیرد، اما خسروپناه این ادعا را رد کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، دومین نشست علمی بررسی «نقش حوزه و دانشگاه در موضوع تحول در علوم انسانی» با حضور حجتالاسلام رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و خسرو باقری استاد دانشگاه تهران و جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه در تالار علامه امینی دانشگاه تهران برگزار شد. در این نشست علمی دو تن از صاحبنظران حجتالاسلام خسروپناه و خسرو باقری در این مقوله بدین شرح به مناظره پرداختند: *عدهای معتقدند، دانشگاه باید زیر نظر حوزه قرار گیرد خسرو باقری استاد دانشگاه درباره وحدت حوزه و دانشگاه گفت: وحدت حوزه و دانشگاه دغدغه بلندمدتی است، وحدتی که انتظار میرفت، میان حوزه و دانشگاه باید شکل گیرد به خوبی ایجاد نشده است، البته وحدتی که زمینهساز تحول در علوم انسانی شود، هم شکل نگرفته است، یکی از عوامل ارتباط موفقیت آمیز تصور ناصحیح حوزه و دانشگاه از تحول علوم انسانی است، البته هم حوزه و هم دانشگاه در خصوص علوم انسانی دچار بدفهمی هستند. وی در ادامه سخنانش افزود: بدفهمی نهاد حوزه نسبت به علوم انسانی معاصر است که به آن نگاه ایدئولوژیک دارد، به گونهای که اگر در نظام غرب چیزی را به عنوان میوه شجره باطل میدانند پس باید در علم هم این امر را باطل بدانیم. همچنین حوزه علم را به نوعی ایدئولوژیک شکل داده است که علم در تاریخ معاصر نسبت ویژهای با تجربه دارد، پس نمیتوان آن را کاملاً ایدئولوژیک خواند، بعضی افراد سعی دارند آیات و روایات را در قالب علم به تجربه بگذارند که من چنین چیزی را قبول ندارم. این استاد دانشگاه با اشاره به این موضوع که دانشگاه هنوز به درک درست و قابل قبولی از علوم انسانی ارائه نداده است، بیان کرد: ما در دانشگاه نیز نسبت به علوم انسانی دچار بدفهمی هستیم، زیرا دانشگاه هنوز به یک درک درست و شفاف نسبت به علوم انسانی و فرهنگ نرسیده است. وی با اشاره به اینکه دانشگاه نتوانسته است رابطه علم و فرهنگ را به درستی تحلیل کند، ادامه داد: معتقدم دانشگاههای ما در خودباختگی به سر میبرند و باورشان نشده که ما میتوانیم منشأ نظریهپردازی باشیم، البته وقتی سخن از نظریهپردازی میشود نه اینکه هر کسی نظریهای بنویسد و بگوید در همه زمینهها صاحب ایده و نظریه است، اما ما در این زمینه خودباختگی داریم. باقری با اشاره به اینکه حوزه و دانشگاه دو نهاد مستقل از یکدیگر هستند، گفت: عدهای، در کشور اعتقاد دارند، وحدت میان حوزه و دانشگاه به این معنی است که دانشگاه باید زیر نظر حوزه قرار گیرد و استقرار پیدا کند تا ضعفهایی که در علوم انسانی وجود دارد به این شیوه برطرف شود، اما من معتقدم معنی وحدت میان این دو نهاد یعنی وحدت در هدف، نه در مسیر. زیرا رابطه طولی میان این دو نهاد، رابطهای اشتباه بوده است. *تحول در حوزه و دانشگاه تا چه اندازه مورد استفاده قرار گرفته؟ حجتالاسلام خسروپناه در ادامه سخنان باقری در این مناظره درباره حوزه و دانشگاه ، چهار مبحث اولیه و کلی را مطرح کرد و گفت: حوزه یک مجموعه آموزشی، پژوهشی و دینی است و روش اجتهاد دارد، دانشگاه هم مجموعهای آموزشی، پژوهشی و ترویجی است که هم به ترویج علم و دین میپردازد. وی در ادامه سخنانش افزود: درست است که حوزه و دانشگاه دو نهاد مستقل از هم هستند، اما تنوع دیدگاهها باعث شده است، اندیشمندان بسیاری با دیدگاههای متنوع شکل بگیرند، چه ایرادی دارد مباحث و موضوعات دینی را به تجربه بگذاریم تا برای کسانی که به آیات و روایات همانند ما معتقد نیستند آنها را به کار گیریم، البته منظور من از علوم انسانی یعنی علوم اجتماعی که به سه دسته توصیف انسان مطلوب، توصیف انسان محقق و تغییر این دو انسان تعبیر میشود. حجت الاسلام خسروپناه، تصریح کرد: تحول در علوم اجتماعی به معنای تغییرات ساختاری و محتوایی است، البته به اعتقاد من اصل تحول علوم انسانی در حال رخ دادن است و قابل کتمان نیست حال این پرسش ایجاد میشود که تا چه اندازه، این تحول در محیط حوزه و دانشگاه مورد استفاده قرار میگیرد؟ *این ادعا وجود ندارد که دانشگاه باید زیر نظر حوزه فعالیت کند رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به گفتههای خسرو باقری که عدهای معتقدند، وحدت حوزه و دانشگاه زیر نظر قرار گرفتن دانشگاه توسط حوزه است، توضیح داد: تاکنون هیچ کسی را ندیدم که این ادعا را داشته باشد که دانشگاه باید زیر نظر حوزه کار کند، همیشه تأکید ما بر همکاری این دو نهاد بوده است، نه تحت سلطه قرار گرفتن یکی بر دیگری. باقری باز هم بر سخن خود پافشاری کرد و گفت: این موضوع وجود دارد که عدهای معتقد هستند دانشگاه باید زیر نظر حوزه باشد و در ادامه مطرح کرد: چرا باید پژوهشگاهها کتابهای دانشگاهی را سانسور کنند؟! چرا در دیگر دانشگاههای کشورهای خارج این گونه نیست؟! چرا آنجا کمیتهای وجود ندارد که به عنوان مثل بگوید فلان حرف فروید را از کتابش حذف کنیم، اما من این مسأله را دیدم که عدهای میآیند کتب دانشگاهی را میخوانند و میگویند که این مبحث را باید حذف کنید. وی تصریح کرد: به عقیده من آقای خسروپناه حرفهایی از جنس ایدئولوژیزدگی میزنند که این بحث را هم قبول دارند، ایشان از انسان مطلوب سخن به میان آوردند که از نظر من مطلوب قرار دادن یک انسان به عنوان انسان مطلوب سیاسی یا انسان مطلوب اقتصادی یعنی همه سیاست یا همه اقتصاد که این همان ایدئولوژیزدگی است و باید از آن اجتناب کرد. باقری در ادامه مطرح کرد: آقای خسروپناه اذعان داشتند که باید مباحث دینی را به تجربه بگذاریم تا کسانی که به آیات و احادیث اعتقادی ندارند به این مسأله روی بیاورند، اما به عقیده من این تعارض علم دینی است؛ یعنی اینکه حدیث و روایت بیاوریم برای انجام دادن کاری و برای اثبات نظریه باید نماز خواند این به بر هم زدن بازی علم است. *قرآن کتاب علمی نیست/مباحث در قرآن به صورت اجمالی بیان شده نه تفصیلی باقری در ادامه اضافه کرد: ایدئولوژی هیچگاه نمیتواند علم باشد، اما میتواند با آن در ارتباط باشد. ما در حوزه و دانشگاه درک و تعریف صحیحی از علم و تحول علوم انسانی نداریم و این تناقضهایی که امروز شاهد آن هستیم نتیجه نداشتن همین درک صحیح است اینکه بفهمیم تا کجا از ایدئولوژی و تا کجا از تجربه استفاده کنیم، چرا که از نظر من قرآن کتاب علمی نیست، البته در آن مباحث مربوط به علم به صورت اجمالی بیان شده است نه به صورت تفصیل. حجتالاسلام خسروپناه تأکید کرد: به هیچ وجه در هیچ کدام از پژوهشگاهها و حوزه علمیه قم چنین چیزی رخ نمیدهد که بخشی از کتابها سانسور شود، تعریف من از علم با تعریف آقای باقری متفاوت است، چرا که ایشان علم را صرفا تجربی میبینند. این ایدئولوژی است که به ذهن فرد پرسش میدهد تا از واقعیتها بپرسد و من معتقدم ایدئولوژیزدگی حتی در علوم اجتماعی مدرن نیز وجود دارد. کسی نگفته است که از علوم دینی همه چیز را باید استخراج کرد آقای باقری در کتاب «هویت علم دینی» چنین مفهومی را به آیتالله جوادی آملی نسبت داده است که من چنین چیزی را رد میکنم، بحث آقای باقری تعارض ذاتی علم دینی است. آن چیزی که آقای باقری دریافت کردند، برداشت خودشان از بحث است. گزارههایی که در قرآن وجود دارند، تجربهپذیر هستند وی در خطاب به باقری گفت: آیا نمیتوانید در حد فرضیه هم گزارههای قرآن را بپذیرید؟ منظور من از به کار بردن مباحث دینی در قالب تجربه استفاده برای کسانی است که به مبانی دینی معتقد نیستند. شما خود میگویید در قرآن گزارههای بسیاری آمده است. سؤال من این است که آیا همان گزارهها را نیز قبول ندارید؟ همان گزارههایی که خود شما نیز میگویید تجربهپذیر هستند. انتهای پیام/
http://fna.ir/BGGORY
94/09/30 - 10:54
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]